چگونه آرزوهای دور و دراز انسان را از ذکر خدا باز میدارد؟

آرزوهای بی پایه انسان را از ذکر خداوندی غافل میسازد و موجب آن میشود که انسان خدا را فراموش نماید

 آرزوهای بی پایه انسان را از ذکر خداوندی غافل میسازد و موجب آن میشود که انسان خدا را فراموش نماید. در نتیجة این غفلت و فراموشی است که انسان به غفلت دربارة خویشتن و خود فراموشی دچار میگردد ـ
«وَلاتکُونُوا کَاٌلَّذینَ نَسُوا اٌللهَ فَأَنْساهُمْ أَنْفُسَهُمْ أُولئِکَ هُمُ اٌلْفاسِقُونَ» الحشر/19 [و نباشید از آنانکه خدا را فراموش کردند و خدا هم آنانرا وادار به خود فراموشی نمود. آنان فاسقند].
بدیهی است که انسان آرزوگرا که دل به خیالات خوشایند بسته است، و همواره در فرداهائی موهوم که ساختة مغز بازیگر خویش است، زندگی میکند، چگونه میتواند طعم واقعیّتها و قوانین جاریه در آنها را بچشد و چگونه میتواند دوام فیض خداوندی را بر آن واقعیّات و قوانین درک نماید؟! بعضی از مردم عامی اگرچه در موضوعات فراوانی هم از اندیشه و دانش برخوردار هستند، گمان میبرند که مقصود از ذکر خداوندی که مخالف آرزوگرائی است، فقط بیاد آوردن مفهومی مبهم از خدا که با مغز خودشان ساختهاند، میباشد و یا منظور از ذکر خداوندی عبارت است از بزبان آوردن الفاظی زیبا که دارای مفاهیمی ماورای طبیعی است، و نمیفهمند که اینگونه مفهومگرائی و اینگونه عشق به الفاظ خود حجاب ضخیمی است که از تابش فروغ الهی بر دلها جلوگیری میکند. ما باید بدانیم که منظور از ذکر خداوند چه بوسیلة الفاظ باشد و چه با یادآوری قلبی، قرار گرفتن در جاذبة کمال مطلق است که اساسیترین عنصر آن، عبارتست از حرکت در واقعیّات هستی بزرگ که جلوهگاه فروغ ربّانی است. بهمین جهت است که اشتغال درونی به فرداهای موهوم و خواستههای بیاساس، در حقیقت اعراض از هستی و قانون آن و غفلت و نادیده گرفتن آن فروغ ربّانی است که فقط دیدگان بینایان آن را میبیند. آرزوگرائی مانند زیستن در آن گونه شعر و شاعری است که حیات را با خیال و تجسّمهای پا در هوا مستهلک میسازد و حقائق حیات را مسخ و آنها را بشکل کاریکاتور در میآورد و این هم یکی از عوامل غفلت و فراموش کردن ذکر خداوندی است.


منبع : پاسخگو
قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر