شیطان در معنای اصلی گویا مفهوم وصفی دارد یعنی «شریر» در قرآن عزیز، شیطان به همین معنی بکار رفته است جز اینکه گاهی در مورد خود ابلیس و گاه با معنای عام در مورد هر موجودی شریری که شرارت در او «ملکه راسخ » گردیده است.
حتی در قرآن تصریح شده است که ممکن است شیطان از جن یا از انس باشد:
انعام / 112: «و کذلک جعلنا لکل نبی عدوا شیاطین الانس و الجن ».
و چنین قرار دادیم برای هر پیامبری دشمنی از شیطانهای بشری یا جن.
پس چنین نیست که همه ی جن بد باشند.
قرآن،از قول خود جن،نقل می فرماید که آنان دو دسته اند و خوب و بد دارند:
جن/11:«و انا منا الصالحون و منا دون ذلک کنا طرائق قددا».
و اینکه از ما(گروهی)شایستگانند و گروهی جز آن،ما دسته های گوناگونیم.
جن/15-14:«و انا منا المسلمون و منا القاسطون،فمن اسلم فاؤلئک تحروا رشدا،و اما القاسطون فکانوا لجهنم حطبا».
و اینکه برخی از ما مسلمان و برخی «قاسط »هستند،پس آنانکه مسلمانند،رستگاری را پی جستند و اما«قاسط »ها هیزم دوزخند.
پس شیاطین دسته ی ویژه ای از جن یا انس هستند که کارشان شرارت است.
در میان شیاطین جن فرد ممتازی وجود دارد که در شیطنت مقام عالی دارد و او ابلیس است; در مورد ابلیس در قرآن مباحث زیادی وجود دارد; در یک آیه به جن بودن او تصریح شده است:
کهف / 50 «فسجدوا الا ابلیس کان من الجن ».
پس سجده کردند جز ابلیس (که) از جن بود.
در اینجا این پرسش مطرح می گردد که اگر ابلیس از جن است چگونه مشمول فرمانی شد که برای فرشتگان در مورد سجده برای حضرت آدم صادر گردید که ظاهر آن دلالت دارد بر اینکه ابلیس هم از فرشتگان است.
برای این پرسش می توان سه دلیل آورد.
1 - خطاب آیه به فرشتگان است و در هیچ جایی نقل نشده است که خطاب به جن باشد و اگر ابلیس جزء جن بود می توانست بگوید من از فرشتگان نبودم تا خطاب شامل من بشود; بهمین جهت سجده نکردم; در حالیکه چنین چیزی نگفته است.
2 - مستثنی منه ملائکه هستند;
حجر / «فسجد الملائکة کلهم اجمعون الا ابلیس ».
همه ی فرشتگان کلا و جمیعا سجده کردند به جز ابلیس.
3 - در خطبه ی قاصعه ی حضرت امیر المومنین علی علیه السلام صلوات الله در نهج البلاغه می فرماید: کسانی که تکبر بورزند خداوند به عذاب مبتلا می کند و اگر بنا بود خدا کسی را که تکبر ورزیده است عفو کند ابلیس را عفو می کرد که فرشته بود (1).
در حالیکه دیدیم خدا در قرآن تصریح می فرماید که جن بود:
کهف / 50 «کان من الجن ».
در پاسخ به این پرسش بین مفسران بحث های زیادی شده است در این زمینه که آیا ابلیس فرشته بوده است یا جن؟
شاید بهترین پاسخ، صورت جمع بین هر دو باشد با یان توضیح که ابلیس به جهت بسیاری عبادت در زمره ی فرشتگان به حساب می آمد و ملائکه خیال می کردند که او از خود خودش هم می دانست که مشمول این خطاب هست.
- یا ممکن است بگوییم چون اکثر قریب به اتفاق مخاطبان خداوند در امر به سجده ملک بودند اینک در قرآن درمقام حکایت و نقل از آن خطاب می فرماید به ملائکه گفتم سجده کنید همه کردند جز ابلیس و این نحوه ی بیان نادرهم نیست.
باری، به نظر ما همین صورت جمع بین هر دو - که هم ابلیس حقیقة از جن بوده و هم به خاطر کثرت عبادت در زمره ی ملائکه محسوب می شده است - شاید بهترین وجه باشد; بویژه که بعید است بتوانیم ابلیس را از نظر ماهیت خلقت نیز جرء فرشتگان بحساب آوریم زیر ادر هیچ جای قرآن نیامده است که ملائکه از آتش خلق شده اند و نیز تصریح شده است که ابلیس عصیان کرد و حال آنکه فرشتگان عصیان نمی کنند.
پی نوشت:
1- «ما کان الله سبحانه لیدخل بشرا بامر اخرج به منها ملکا» نهج البلاغه تصحیح صبحی الصالح ص 287 قرار نیست خداوند - منزه با نام وی - کسی از آدیمان را بهشت ببرد با داشتن همان امری (تکبر) که فرشته ای را از آن بیرون راند.