به ترتیب که از خورشید دور مىشویم، زمین سومین سیاره منظمومه شمسى است، مقدارى که زمین به دور ستاره مرکزى طى مىکند تقریباً به طول 930 میلیون کیلومتر مىباشد، براى این که چنین راهى در مدت 365 روز پیموده شود، سیاره ما باید با سرعت متوسط 29 کیلومتر 700 متر در ثانیه حرکت کند، نتیجه این حرکت ظواهر متوالى فضائى است که ستارگان در آن پراکنده شده و به نظر چنین مىآید که خوشید نیز در مقابل آن جا به جا مىشود، این ظواهر با آنهائى که به طور روزانه از دوران کره زمین حاصل مىشوند مخلوط مىگردند.
در کتاب تفسیر حکیم جلد پنجم حضرت استاد انصاریان می فرمایند: به ترتیب که از خورشید دور مىشویم، زمین سومین سیاره منظومه شمسى است، مقدارى که زمین به دور ستاره مرکزى طى مىکند تقریباً به طول 930 میلیون کیلومتر مىباشد، براى این که چنین راهى در مدت 365 روز پیموده شود، سیاره ما باید با سرعت متوسط 29 کیلومتر 700 متر در ثانیه حرکت کند، نتیجه این حرکت ظواهر متوالى فضائى است که ستارگان در آن پراکنده شده و به نظر چنین مىآید که خوشید نیز در مقابل آن جا به جا مىشود، این ظواهر با آنهائى که به طور روزانه از دوران کره زمین حاصل مىشوند مخلوط مىگردند.
دوران زمین که در مدت 23 ساعت و 56 دقیقه و چهار ثانیه در حول محور مایلى که زاویه آن 23 درجه و 27 دقیقه است انجام مىگیرد و پدیده شب و روز پشت سر هم به وجود مىآید حرکتى است مانند حرکت انتقالى، و با آن که ما نیز با همان سرعت در آن کشیده مىشویم به هیچ وجه محسوس نمىباشد.
علاوه بر تناوب روز و شب وَ اخْتِلافِ اللَّیْلِ وَ النَّهارِ که نتیجه این دوران وضعى است، این حرکت با نتایج بىشمارى از لحظ خود کره زمین و پارهاى نمودها که در آن واقع مىشود تعبیه مىگردد.
براى تمام قسمتهاى زمین که میان قطب شمالى و جنوبى محصور است، تناوبهاى روز و شب دائمى بوده، فقط مدت هر یک از فصلى به فصل دیگر متفاوت است، به تدریج که به استوا نزدیک مىشویم، ناموزونى میان این مدتها نقصان یافته و در آنجا تقریباً ثابت مىماند، در این وقت دوره روشنى 12 ساعت و 5 دقیقه و دوره تاریکى 11 ساعت و 55 دقیقه در انقلابین مىباشد، در صورتى که در اعتدالین این دوره 12 ساعت و 45 دقیقه و 11 ساعت و 5/ 55 دقیقه مىباشد. «1» سرعت حرکت وضعى که سبب پدید آمدن شب و روز است، باعث تولید حوزه مغناطیسى در دو قطب زمین شده، طى چرخیدن خود ترکیبات آهنى منتشر در فضا را که کرات دیگر هنگام عبور جا گذاردهاند جذب مىنماید، چنان که اکثر دانشمندان منظره صبح کاذب را نتیجه وجود ترکیبات آهن در فضا به خصوص نزدیک قطب شمال مىدانند.
«اختلاف به معناى در پى هم آمدن یا گوناگون شدن، از آثار بس شگفت و دقیق حرکات منظم عموم کواکب و ستارگان، در نظام وسیع، و زمین در تنظیم زندگى ما خاکیان مىباشد، در طول وعرض مکانها و در طول روزها و فصول.
پیوسته اشعهاى از آفاق مختلف مىدرخشد و گسترده مىشود و برمىانگیزد و میدان زندگى را باز مىنماید و آفاق آسمانها را مىپوشاند، سپس پرده تاریکى روى مىآورد و چشمانداز زندگى را مىپوشاند و آفاق دور آسمانها را مینمایاند و فرمان سکون مىدهد، همین اختلاف است که قسمتى از زمین را با حرارت بهارى و تابستانى سرسبزى و خرمى مىبخشد و ناحیه دیگرى با سرماى زمستانى مىبندد و پیوسته به خواب و سکون و حرکت و بیدارى مىبرد و زمان سیال و یک نواخت را تقسیم مىنماید.» «2» از پى هم آمدن شب و روز در همه سال و در تمام نواحى زمین و در جمیع فصول بر اساس حسابى دقیق و منظم و با احتساب ثانیه و کمتر از ثانیه به راستى از نشانههاى قدرت و حکمت و علم و عدل و ربوبیت حضرت حق است، و هر صاحب خرد و انصافى را به تسلیم در برابر حق و وحدانیت آن ذات مقدس وامىدارد، و او را در گردونه فرمان بردارى و اطاعت از آن محبوب ازل و ابد قرار مىدهد، و همه حرکات درون و برون انسان را بر اساس نظام متقن جهان هستى منظم مىنماید، و وى را هماهنگ با حرکات عادلانه همه موجودات حرکت مىدهد، و به سوى قرب و رحمت و لطف پروردگار رهنمون مىگردد.
قرآن مجید در برخى از آیاتش به گوشهاى اندک از منافع شب و روز اشاره دارد:
وَ جَعَلْنَا اللَّیْلَ وَ النَّهارَ آیَتَیْنِ فَمَحَوْنا آیَةَ اللَّیْلِ وَ جَعَلْنا آیَةَ النَّهارِ مُبْصِرَةً لِتَبْتَغُوا فَضْلًا مِنْ رَبِّکُمْ وَ لِتَعْلَمُوا عَدَدَ السِّنِینَ وَ الْحِسابَ وَ کُلَّ شَیْءٍ فَصَّلْناهُ تَفْصِیلًا: «3»
و شب و روز را دو نشانه «قدرت و ربوبیت و حکمت خود» قرار دادیم، سپس اثر شب را محو کردیم، و اثر روز را تابان نمودیم، تا شما در روز رزق پاک و حلال پروردگارتان را بطلبید، و شمار سالها و حساب اوقات را «حتى ثانیه به ثانیه و آن به آن و لحظه به لحظه بدانید» و هر چیزى را به تفصیل بیان نمودیم.
وَ هُوَ الَّذِی جَعَلَ اللَّیْلَ وَ النَّهارَ خِلْفَةً لِمَنْ أَرادَ أَنْ یَذَّکَّرَ أَوْ أَرادَ شُکُوراً: «4»
و اوست خدائى که شب و روز را جانشین یکدیگر قرار داد، براى کسى که بخواهد شب یا روز متذکر حضرت حق و شئون او و حقایق هستى شود، یا به خاطر این که وجود شب و روز از علل به وجود آمدن انواع نعمتهاست با همه وجود به شکر و سپاس فراوان برخیزد.
وَ مِنْ رَحْمَتِهِ جَعَلَ لَکُمُ اللَّیْلَ وَ النَّهارَ لِتَسْکُنُوا فِیهِ وَ لِتَبْتَغُوا مِنْ فَضْلِهِ وَ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ: «5»
و گوشهاى از رحمت بىنهایت خدا آن است که شب و روز را به نفع شما آفرید تا در شب آرام گرفته و براى تأمین انرژى هزینه شده بر اثر کار و فعالیت استراحت نمائید، و در روز با کوشش مثبت رزق و روزى خدا را دنبال کنید، و براى این است که شکر گذار نعمتهاى حق شوید.
آیا مىتوان در صفحاتى محدود، و با قلمى شکسته، و با دانشى بسیار بسیار اندک به منافع شب و روز براى زنگى انسان که یقیناً قابل شماره نیست پرداخت؟!
تحولاتى که شب در طبیعت ایجاد مىکند، دگرگونىهائى که روز در بسیط زمین به وجود مىآورد چگونه زمینه توضیح و تفسیر دارد؟
روز زمینهساز فعالیتهاى مادى و معنوى در پرتو نعمتهاى الهى، و شب ظرفى براى استراحت و بخشى از آن براى اهل معرفت و بصیرت عرصه تهجد و عبادت و گریه و زارى براى راه یافتن به مقام قرب حق و ورود به گردونه رحمت و رضایت حضرت دوست است.
کشتى روان در دریا
مسئله دریا و طول و عرض و عمق و به وجود آمدن آن و تناسبش با کره زمین و عجایب و شگفتىهاى مخلوقاتش و این که کشتىهاى کوچک و بزرگ و سبک و سنگین در آن در حرکت است و منافع بىشمارش براى تأمین غذا و به راه انداختن چرخ اقتصاد ساکنان خشکىها، بحث مفصل و مشروحى را مىطلبد که به توفیق حق در جاى خودش به آن خواهم پرداخت.
قرآن مجید براى نشان دادن عظمت نعمت کشتى و منافع آن در بیش از بیست آیه از کشتى نام برده است و در ضمن آن به مسئله دریا هم اشاره کرده است:
وَ هُوَ الَّذِی سَخَّرَ الْبَحْرَ لِتَأْکُلُوا مِنْهُ لَحْماً طَرِیًّا وَ تَسْتَخْرِجُوا مِنْهُ حِلْیَةً تَلْبَسُونَها وَ تَرَى الْفُلْکَ مَواخِرَ فِیهِ وَ لِتَبْتَغُوا مِنْ فَضْلِهِ وَ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ: «6»
و اوست خدائى که دریا را رام شما نمود و در اختیارتان گذاشت تا از گوشت تازه آن «گوشتى که براى بدن شما بسى منافع دارد» بخورید، و از زینت و زیور آن چون لؤلؤ و مرجان استخراج نموده و خود را به آن بیارائید، کشتىها را مىبینى که در آن با شکافتن امواج روانند، و براى این که از دریا و مسافرت با کشتى رزق و روزى خدا را بطلبید «و این همه نعمت براى این است که این نعمتها را در مسیر عبادت و خدمت به خلق بکار گیرید» تا در گردونه شکرگذارى قرارگیرد.
حرکت کشتىها در دل امواج دریاها، و حمل سنگینترین بارها، و بردن مسافران به مقاصد دور و نزدیک، و ایجاد روابط اقتصادى و تجارى میان کشورها، به راستى از نشانههاى رحمت و ربوبیت حضرت حق به انسانها است.
جریان کشتىها در دریاها که محصول رشتههاى مهم علمى و قواعد فیزیکى و قوانین جرّ اثقال، و ثمره وزش بادها یا نیروى بخار، یا قدرت برق است، و در این زمینه انواع قطب نماها و سایر امور دخالت دارد همه و همه نتیجه فعالیتهاى مغزى و عقلى انسان و نهایتاً الهام حضرت حق و تجلى علم الهى در وجود انسان، و در هر صورت نشانه خدا است.
أَ لَمْ تَرَ أَنَّ الْفُلْکَ تَجْرِی فِی الْبَحْرِ بِنِعْمَتِ اللَّهِ لِیُرِیَکُمْ مِنْ آیاتِهِ إِنَّ فِی ذلِکَ لَآیاتٍ لِکُلِّ صَبَّارٍ شَکُورٍ: «7»
آیا ندانستى که کشتىها در دریا به اراده و رحمت خدا حرکت مىکند، تا خداوند بخشى از نشانههاى خود را به شما بنمایاند یقیناً در نظام وجودى مخلوقات براى هر صبر کننده شکرگزار نشانههائى از «قدرت و حکمت و ربوبیت و وحدانیت» خداست.
در هر صورت «کشتى از نخستین کشفیات و مصنوعات انسانى است که خود از آیات عظیم جهان و قدرت اندیشنده و کشاف مىباشد.
انگیزه بسط قدرت و احتیاج و خروج از محیط طبیعى و ارتباط با اقوام دور، آدمى را برانگیخت تا خواص اجسام و قوانین اوزان و جریان بادها را دریابد و چنین وسیلهاى بسازد و همین اولین جهش به سوى تکمیل وسائل و تسخیر دریاها و سپسهوا و فضا بود.»
باران و باد و ابر و آثار آن
بیان در این که باران چگونه به وجود مىآید به راستى مثنوى هفتاد من کاغذ شود، شرح به وجود آمدن خورشید و حجم آن و عناصر تشکیل دهندهاش، و حوزه جاذبهاش نسبت به زمین و فاصله متعادلش با کره خاک و مقدار حرارتى که به سطح دریاها مىرساند و آب را بخار کرده بالا مىرود، و در میان آسمان و زمین تبدیل به ابر مىشود و باران از آن فرو مىریزد، و توضیح این مسئله که باران در خاک فرو مىرود و با فعل و انفعالات شگفتانگیزى روبرو مىگردد تا گیاهى و درختى پس از زنده شدن زمین به روید و سفره غذاى جنبندگان را آماده سازد همه و همه در علل ایجاد باران باید مورد توجه قرار گیرد.
ریزش باران به اندازه لازم، مواد و عناصر باران، دخالت باد در به حرکت آوردن ابرها، خود داستان مفصل دیگرى است که توضیحش صفحات زیادى را لازم دارد.
داستان شگفتانگیز دیگر در این زمینه مسئله جوّ است که بالى براى سوار کردن ابرها، و حرکاتش براى تولید بادها باید مورد توجه و دقت قرار گیرد.
در کتاب زمین و سرگذشت آن مىگوید: پیش از وارد شدن در اصل موضوع طرز عمل زمین را در مقابل خورشید که اشعه خود را به طرز متفاوتى به نقاط مختلف سطح زمین مىتاباند ذکر مىکنیم.
نخستین نتیجه این اختلاف تابش نور، ایجاد مناطقى است که داراى آب و هواى خاص مناطق خاص مىباشند، در این باره مفهوم حارّه و معتدله و قطبى را به خوبى مىدانیم، علاوه بر اوضاع و احوال عمومى که به این ترتیب برقرار مىشود، آشفتگىهائى نیز که از نزدیک به یکدیگر بستگى دارند، از قبیل تغییرات درجه حرارت و باد و تشکیل بخار آب و تراکم آن در اثر جمیع کیفیات و تنوع سطح زمین تولید مىشوند، از این لحاظ باید وضع بحرى و برى بودن و به خصوص عوارض سطح زمین را مؤثر بدانیم.
اوضاع و احوال طبیعى و حرکات جو باعث مىشود که جریان پیچیده و درهم و رژیمهاى خاصى در آن برقرار شود.
در نتیجه بادهاى مختلف کم و بیش منظم و اغتشاشاتى، که در جهات خاصى جا به جا مىشوند تولید شده و از طرف دیگر بخارات آب کم و بیش و زیادى که در جو یافت مىشود متراکم گشته، تولید ابرهاى بدون ریزش یا با ریزش «برف یا باران» مىکند، طرز توزیع و مقدار این ریزش به هیچ وجه تابع تصادف و احتمال نمىباشد «بلکه معلول اراده حکیمانه و قدرت عالمانه و رحمت و لطف حضرت حق است.»
در این مورد به علت نقش مهمى که عنصر مایع، دارا مىباشد توضیح بیشترى لازم است.
سه علت اصلى موجب تراکم بخار آب جو مىشود و نتیجه این سه علت عبارتاند از:
بارانهاى سیلآسا، بارانهاى جغرافیائى یا ارتفاعى و بارانهاى طوفانى.
بارانهاى سیلآسا نتیجه حرکاتى صعودى مىباشند که جرمهاى هواى گرم شده و مرطوب را به طرف نواحى مرتفعى که در آنها درجه حرارت کمترى حکم فرماست مىکشانند علاوه بر این انبساطى که در اثر تقلیل فشار جو حاصل مىشود سرماى محسوسى نیز ایجاد مىکند، این دو علت است که موجب تراکم بخار آب مىشود، به این طریق است که بارانهاى روزانه و فراوان نواحى استوائى و نیز بارانهاى روزهاى خیلى گرم تابستان تولید مىشوند.
بارانهاى ارتفاعى به طورى که نامشان نشان مىدهد بارانهائى هستند که در اثر عوارض زمین حاصل مىشوند، هرگاه جرمهاى هواى مرطوبى که به وسیله بادها جا به جا مىشوند به قسمتهاى مرتفع زمین برخورد کنند، براى عبور از آنها رو به بالا مىروند، این صعود به همان عللى که در فوق براى سرد شدن ذکر شد، باعث تراکم مىشود، حالت بارانى یا برفى که در این شرایط برقرار مىشود به اندازهاى واضح و مشخص است که ترسیم یک نقشه عمومى از وضع نسبى ریزش باران یا برفى محسوس، تصویرى از یک نقشه جغرافیائى، که در آن پستى و بلندى زمین نمایش داده شده است مىباشد.
بارانهاى طوفانى همراه بورانها و طوفانهایى هستند که دنبال نقصان فشارهاى جوى مىباشد، این نقصان فشار موجد حرکاتى است که مخلوط شدن جرمهاى هوا را تسهیل مىکند: حرکات صعودى مانند حالت قبل در مرکز این اغتشاشات جوى، تراکم بخار آب را تولید مىکند، این نوع بارانها تقریباً در مسیر خلاءهاى فراوان مىباشند، و به همین دلیل است که در بعضى نواحى بیش از نواحى دیگر دیده مىشوند. «8» در هر صورت نزول باران و سیراب شدن زمین و زنده شدنش پس از مرگش و پدید آمدن گیاهان و نباتات گوناگون، و آماده شدن سفره رزق و روزى براى موجودات زنده به ویژه انسان از نشانههاى رحمت عام و فیض کامل و حکمت بالغه حق است.
تأثیر حرارت خورشید به روى آب اقیانوسها و برخاستن بخار، و تشکیل ابر از آن بخار در جو زمین و وزیدن بادها براى به این سو و آن سو بردن ابرها و آثار ریزش باران که قابل محاسبه و شمارش نیست همه و همه نشانههاى قدرت و ربوبیت و حکمت و وحدانیت او براى خرمندان و اندیشه کنندگان در حقایق عالم هستى است: لَآیاتٍ لِقَوْمٍ یَعْقِلُونَ.
اللَّهُ الَّذِی یُرْسِلُ الرِّیاحَ فَتُثِیرُ سَحاباً فَیَبْسُطُهُ فِی السَّماءِ کَیْفَ یَشاءُ وَ یَجْعَلُهُ کِسَفاً فَتَرَى الْوَدْقَ یَخْرُجُ مِنْ خِلالِهِ: «9»
خداوند است که بادها را مىفرستد، پس ابرها را در فضا برمىانگیزد، و در آسمان هر گونه که بخواهد بسط مىدهد و آن را پراکنده مىسازد، پس مىبینى که از لابلاى آن باران بیرون مىآید.
چون باران از ابر فرو ریزد، زمین دگرگون مىشود و از بىحرکتى درمىآید، و به جنب و جوش مىافتد، و فزونى و روئیدن مىگیرد و انواع نباتات از آن سر مىزند.
قرآن مجید در این زمینه مىفرماید:
وَ تَرَى الْأَرْضَ هامِدَةً فَإِذا أَنْزَلْنا عَلَیْهَا الْماءَ اهْتَزَّتْ وَ رَبَتْ وَ أَنْبَتَتْ مِنْ کُلِّ زَوْجٍ بَهِیجٍ: «10»
و زمین را بىحرکت مىبینى چون بر آن باران نازل کنیم به جنب و جوش و افزون شدن مىافتد، و از هر نوع گیاه خوش و خرم مىرویاند.
همه آنچه که در صفحات گذشته درباره آسمان و زمین و شب و روز و کشتى و باران و باد و ابر خواندید فعل و صنعت و تجلى اراده یک حقیقت و یک ذات واحد بىشریک و بدون کفو و تنهاى از مثل و مانند یعنى الله است که جز او معبودى وجود ندارد، و رحمن و رحیم است:
وَ إِلهُکُمْ إِلهٌ واحِدٌ لا إِلهَ إِلَّا هُوَ الرَّحْمنُ الرَّحِیمُ: «11»
آرى همه مخلوقات، و همه موجودات آفریده خداوند یکتا و رحمن و رحیماند، و کدام ظلم بالاتر و بدتر از این که براى حضرت او شریک قرار دهند، و از آن شریک حل مشکلات بخواهند، و او را عبادت کنند، و زندگى خود را با پرستش آن آلوده نمایند؟!
واحد یعنى متفرد به ذات، ذاتى که جزء براى او نیست و از ترکیب پاک است، در الوهیت و استحقاق عبادت فرد است، شریکى براى او تصور ندارد، وحدت در صفات و افعال دارد، از جمیع جهات واحد است و مثل و مانندى براى او نیست، لغت واحد در آیه شریفه و دیگر آیات انواع شرک را از حضرتش نفى مىکند، و دل خردمند را به نور توحید روشن مىکند.
این فقیر در این زمینه وارد مباحث پیچیده فلسفى و عرفانى نمىشوم، زیرا با آیات روشن قرآن، و حقایقى که در آیات بیان شده، و آسان بودن مطالعه در موجوداتى که در دسترساند، نیازى به بیان مسائل پیچیده نیست، چون جهان و همه موجوداتش مانند آئینهاى است که جمال ازل و ابد در آن پیداست و چشم دل به وضوح و به صورت آشکار او را مىبیند.
امیرمؤمنان که عارف به حقایق هستى، و ذات موجودات و جایگاه آنان در عرصه آفرینش است مىفرماید:
«فظهرت البدایع التى احدثتها آثار صنعته و اعلام حکمته، فصار کل ما خلق حجة له و دلیلا علیه و ان کان خلقا صامتا فحجته بالتدبیر ناطقه و دلالته على المبدع قائمة» «12»
در آنچه آفریده آثار صنعت و نشانههاى حکمت او پدیدار است، نهایتاً هر یک از پدیدهها جهت و برهانى بر وجود اوست، گرچه برخى از مخلوقات به ظاهر ساکتاند، ولى بر تدبیر خداوندى گویایند و نشانههاى بر قدرت و حکمت اویند.
گیتى و خوبان آن در نظر آئینهاى است
دیده ندید اندر آن جز رخ زیباى دوست
پی نوشت ها:
______________________________
(1)- زمین و سرگذشت آن 14.
(2)- پرتوى از قرآن ج 2، ص 32.
(3)- اسرا 12.
(4)- فرقان 62.
(5)- قصص 73.
(6)- نحل 14.
(7)- لقمان 31.
(8)- زمین و سرگذشت آن 47.
(9)- روم 48.
(10)- حج 5.
(11)- بقره 163.
(12)- نهجالبلاغه خطبه 91.
مطالب فوق برگرفته شده از :
کتاب : تفسیر حکیم جلد پنجم
نوشته : استاد حسین انصاریان