ماهان شبکه ایرانیان

فساد سیاسی اجتماعی و سیاستهای ضد دینی

برنامه اصلی سلسله پهلوی تثبیت موقعیت غرب در ایران از طریق مبارزه با فرهنگ اسلام در تمام ابعاد بود.پهلوی دوم به سیاست اسلام زدایی آنچنان دامن زد که حتی برخی از تحلیلگران غربی تغییر تاریخ اسلام توسط شاه را نوعی حماقت او محسوب کرده اند

برنامه اصلی سلسله پهلوی تثبیت موقعیت غرب در ایران از طریق مبارزه با فرهنگ اسلام در تمام ابعاد بود.پهلوی دوم به سیاست اسلام زدایی آنچنان دامن زد که حتی برخی از تحلیلگران غربی تغییر تاریخ اسلام توسط شاه را نوعی حماقت او محسوب کرده اند. بهر تقدیر، موارد زیر را می توان نمونه ای از این اقدامات به حساب آورد: دور نگهداشتن دین از سیاست، عدم اجازه کنترل قوانین توسط فقهای طراز اول کشور، عدم اجرای قوانین جزایی اسلام، ممنوعیت استفاده از چادر و روسری در مدارس و محافل علمی و به انحراف کشاندن زنان و دختران با شعار آزادی زنان، اختلاط زن و مرد در مراکز تفریحی، ورزشی، کاباره ها، سینماها، کنار دریا و... ترویج فساد و بی بند و باری بنام فرهنگ و هنر (که نمونه ای از آن در تخت جمشید شیراز صورت گرفت که زبان از بیان آن و قلم از انعکاس آن شرمگین است) . (1) ترویج مذاهب انحرافی، بهائیگری، نیهیلیسم و پوچ گرایی در میان نسل جوان، بازگرداندن ایران به دوران جاهلیت و احیای شعارهای مجوسی تحت عنوان احیای فرهنگ اصیل ایرانی و ترویج روحیه شاه پرستی ایران باستان آنچنانکه در مراسم جشن دو هزار و پانصد ساله در شیراز صورت گرفت و به موجب آن تاریخ پرافتخار هجری اسلام را به تاریخ ننگین و شرم آور شاهنشاهی تبدیل کرده و بر سر قبر کوروش گفت: تو بخواب ما بیداریم، امام (ره) به مناسبت اقدام اخیر شاه فرمود:

«...و در عین حال که وطن در دست آمریکایی بود، به کورش خاطر جمعی می دادند که تو بخواب که ما بیداریم. مسخره را بنگرید! بیدار برای چه؟ وطنی که یک گروهبان آمریکایی باید به ارتشبد تو دستور دهد، چه وطنی و چه محافظتی از وطن؟ ! (2)

جلال آل احمد در این خصوص می نویسد:

«آخر اسلام را باید کوبید و چه جور؟ این جور که از نو مرده های پوسیده و رسیده ای را که سنت زردشتی باشد که کوروش و داریوش، از نو زنده کنی، و خدای «فروهر» را بر طاق ایوانها بکوبی و سر ستون تخت جمشید را احمقانه بر سر در شهربانی تقلید کنی... (3)

شاه در مبارزه علیه اسلام آنچنان بی تحاشی عمل می کرد که در یک نطق رسمی در آغاز کار بیست و چهارمین و آخرین دوره مجلس در سال 54 شدیدا فرهنگ اسلام را تحت عنوان فرهنگ اجانب مورد حمله قرار داد و یکی از رسالتهای خویش را زدودن آن عنوان کرد:

«ملت ما مصمم است در این دوران تازه از زندگی خویش، تمام آثار انحطاط را به دست فراموشی سپرده و فرهنگ ایرانی را از همه آلودگیهایی که ممکن است به دست عوامل بیگانه در این فرهنگ راه یافته باشد دور سازد و هر آنچه که نشان سازندگی و پاکی و نیرومندی ندارد و بنابراین شایسته فرهنگ ایرانی نیست، از آن کنار گذارد! (4)

پیداست منظور شاه از فرهنگ بیگانه فرهنگ منحط غربی که نبود چرا که او و اربابانش مصمم به ترویج فرهنگ غرب و هر فرهنگ دیگری که مانع نفوذ فرهنگ غرب نباشد بودند، بلکه منظور او فرهنگ اسلام بود که در پی آن و در همان سال تاریخ اسلام به تاریخ شاهنشاهی تغییر یافت.

فساد اقتصادی و سیاسی:

مفاسد اخلاقی که توسط رژیم و وابستگان آن، از جمله ارتشبد نصیری رئیس ساواک انجام می گرفت، در کنار قماربازیها و به یغما بردن بیت المال و حیف و میل آن و واریز کردن درآمدهای نفتی به حسابهای شخصی و مانند آن، به گونه ای نیست که بتوان در این مختصر بازگو کرد ما برای نمونه به چند مورد اشاره می کنیم:

اولا فساد اقتصادی:

شاه از اموال این ملت بیچاره آنقدر به حسابهای شخصی خود در بانکهای خارج واریز کرده که طبق آمار منتشره در سالهای پس از پیروزی انقلاب، سود خالص سرمایه گذاریهای شاه در دنیا در هر دقیقه بیش از شش هزار دلار و سود سالانه او بالغ بر سه میلیارد دلار بوده است. (5)

شمس پهلوی تنها در آمریکا شش میلیارد دلار ذخیره بانکی داشت که بخشی از آن را چندی پیش صرف دکوراسیون ویلای خود در لوس آنجلس کرده است.

تنها در ماههای شهریور و مهر 57 هفده میلیارد تومان از ثروتهای ملی ایران (با ارزش آن زمان) توسط هیأت حاکمه از کشور خارج شد. (6)

یکی از خیانتهای بزرگ شاه به ملت و اموال آن، مربوط به جشن تاجگذاری رسوای شاه و همسرش بود که از بیستم مهر تا بیستم آبان 1346 ادامه یافت، بخشی از هزینه های این جشن به شرح زیر است:

تاج شاه با 3380 قطعه الماس و 50 قطعه زمرد و 368 حبه مروارید و با وزن دو کیلو و هشتاد گرم و از نظر قیمت غیر قابل تخمین. تاج همسر شاه با 1646 قطعه الماس و تعداد مشابهی از جواهرات دیگر و طلا به قیمت تخمینی چهارده میلیون دلار. پیراهن همسر شاه مزین به چهل هزار الماس، وان حمام بلورین هفتاد و پنج هزار دلار و هزینه درشکه مخصوص یکصد و پنجاه هزار دلار! (7)

امام خمینی با اشاره به غارت بیت المال توسط رژیم و به فلاکت کشاندن ملت می فرمایند : بخش زیادی از پول این ملت را صرف خرید اسلحه از آمریکا می کنند تا برای او در برابر شوروی پایگاه بسازند و بخش دیگر هم به حلقوم محمدرضا خان و عائله و کسان او ریخته می شود . امام می افزاید:

«می گویند شصت هزار نفر عائله سلطنتی هستند، یعنی آنهایی که باید از این سفره بخورند و کار نکنند، بخورند و بیعاری کنند. پس عایدات کم نیست، خورنده زیاد است.» (8)

از سویی دیگر، به قول خانم کدی، شاه به بهانه نوسازی، وابستگی به غرب را به شدت افزایش داد و این وابستگی شدید، بعضا بدین خاطر بود که تأکید حکومت بر انجام پروژه های نمایشی و بزرگ بیشتر بود، امری که در کشورهای جهان سوم زیاد به چشم می خورد اما در ایران به افراط کشانده شده بود. خرید تسلیحات فوق مدرن و بسیار پیچیده و کالاهای مصرفی تفننی، که همه آنها ایران را در موقعیتی قرار می داد که در بلند مدت متکی به کشورهای غربی و بخصوص ایالات متحده آمریکا باشد و منافع آنها را نیز به جیب شرکتهای آمریکایی سرازیر می کرد، رواج کامل داشت. (9)

بنابر ارزیابیهای به عمل آمده، در سال 31 صادرات ایران 11 درصد بیش از واردات بود در حالی که در سال 56 واردات ایران 2500 درصد بیش از صادرات ایران بود. (10) میزان تورم به 60 درصد رسیده بود و فاصله طبقاتی به طرز بی سابقه ای افزایش یافته بود . (11)

ثانیا فساد سیاسی:

یک حکومت پلیسی: شاه در کنار حیف و میلها و بی کفایتیها، از یک سو، سعی در جلب حمایتهای بیشتر از آمریکا داشت چرا که بدون کمک او با فرض اینکه پایگاه مردمی نداشت، نمی توانست به حیات سیاسی اش ادامه دهد. از جانب دیگر با تشکیل سازمان مخوف ساواک و حکومت پلیسی، در سرکوبی مبارزین و معترضین و شکار آنان از هیچ کوششی دریغ نمی کرد.

قساوت و بی رحمی ساواک در شکار متهمان و شکنجه دادن و زندانی کردن در سیاهچالها تا به آنجا رسید که دبیرکل سازمان بین المللی عفو در سال 1975 اعلام کرد: کارنامه هیچ کشوری در جهان سیاه تر از کارنامه ایران در زمینه حقوق بشر نیست، کارشناسان این سازمان در گزارشهای خود نوشتند: «جلادان ساواک علاوه بر استفاده از شوک الکتریکی و ضرب و شتم از انواع وحشی گریها و از آن جمله از فروبردن باطریهای شکسته در نشیمنگاه زندانیان و.. . استفاده می کنند و از انعکاس فریادهای دلخراش قربانیان به خارج جلوگیری می نمایند.» (12)

فریدون هویدا برادر امیر عباس هویدا می نویسد: با آنکه ساواک اسما وابسته به نخست وزیری بود اما مستقلا کار می کرد و دستورات خود را نیز مستقیما از شاه می گرفت. ساواک که کلیه فعالیتهایش کاملا جنبه محرمانه و پنهانی داشت، تمام سعی خود را به کار می گرفت تا محیطی آکنده از ترس به وجود آورد و با این کار چنان جو مسمومی بر تمام جامعه حاکم کرده بود که هیچکس جرأت نداشت در حضور دیگران سخنی به زبان بیاورد. تا آنجایی که دوستانم هم می خواستند مطلبی را با من در میان بگذارند، معمولا مرا به گوشه خلوتی در باغچه منزل می بردند و در آنجا با صدایی آهسته حرف خود را می زدند. (13)

خانم کدی می نویسد: ساواک که توسط سازمان سیا و موساد آموزش می دید چهار شاخه داشت، بخشی از ساواک در زندانها به کتک زدن ها و شکنجه هایی که قبل از انقلاب شهره خاص و عام بود مشارکت داشت. بخش دیگری از مأمورین را افراد تحصیل کرده و خوش لباسی تشکیل می دادند که سعی می کردند مردم را از مخاطرات بی راهه حرف زدن و یا بیراهه عمل کردن آگاه کنند . علاوه بر این، شاه نیروهای امنیتی و اطلاعاتی دیگری را هم در کنار ساواک حفظ می کرد تا بعضا به کنترل و مراقبت از یکدیگر بپردازند، تعداد زیادی از افراد اطلاعاتی در بین گروههای مخالف نفوذ کرده بودند. خیلی از خبرچینها به صورت نیمه وقت در خدمت ساواک بودند . وقتی زندان، شکنجه و حتی مرگ پیش روی افراد قرار داشت، دیگر تعجبی ندارد که حتی اعضای گروههای مخالف نیز به دیگر اعضا مشکوک شده و تقلیل یابند.

حاصل چنین شیوه مملکت داری این شد که ملتزمین شاه بیش از پیش در رساندن اخبار و مطالب ناخوشایند به او تردید به خرج می دادند. وقتی هیچ کس اجازه نداشت تا در مقابل او عرض اندام و یا با نظرات او مخالفت کند، طبیعی است که شاه احتمالا کم کم تصویری را که از خودش در کتابها و یا سخنهایش ترسیم می کرد باور می داشت و مخالفین خود را تحت عنوان مرتجعین سرکوب می کرد.

2 نهادینه کردن قدرت: شاه پس از روی کار آمدن دوباره (در سال 32) مصمم شد تا هرگز نگذارد وضعیتی شبیه به زمان مصدق تکرار شود. و بخش اصلی قانون اساسی مشروطیت را که مقرر می داشت حکومت از هیئت دولتی تشکیل می شود که در مقابل مجلس که با آرای آزاد ملت انتخاب شده مسؤول می باشد و قدرت شاه به چند مورد معدود محدود می باشد به دست فراموشی بسپارد برای این منظور انتخاب مجلس هجدهم (در اواخر سال 32) زیر نظر مستقیم رژیم برگزار شد رژیم نیز کاندیداهایی را انتخاب می کرد که مانند مجلسهای پس از آن، مطیع اوامر شاه باشند . (یکبار دیگر در سال 46 در متمم قانون اساسی تغییر داده شد که به موجب آن فرح به عنوان نایب السلطنه انتخاب شد تا ولیعهد به سن قانونی برسد. (14)

شاه در راستای نهادینه کردن اقتدار خود، ضمن دستکاری در قانون اساسی و دخالتهای مستقیم در سیستم قانونگذاری و تشکیل ساواک، سرانجام به تشکیل سیستم تک حزبی (در سال 1353) تحت عنوان حزب رستاخیز مبادرت کرد.

با تأسیس حزب رستاخیز توسط شاه و موضعگیریهای بعدی او در مورد لزوم حمایت و عضویت در حزب مذکور توسط همه شهروندان، بسیاری از تحلیلگران به این نتیجه رسیدند که شاه به حکومت مشروطه پشت کرده است. اما حقیقت این است که او با این کار هویت ملی و شخصیت اجتماعی ملت ایران را لگد مال کرده بود.

شاه در قسمتی از موضع گیریهایش در این رابطه اظهار داشت:

«کسی که وارد این حزب سیاسی جدید نشود... یا فردی است که به یک سازمان غیر قانونی تعلق دارد یا به حزب غیر قانونی توده وابسته است و یا به عبارت دیگر یک خائن است، چنین فردی یا جایش در زندانهای ایران است و یا اگر مایل باشد می تواند همین فردا کشور را ترک کند زیرا او ایرانی نیست، وطن ندارد و فعالیتهایش غیر قانونی است و بر اساس قانون می توان او را مجازات کرد.» (15)

3 وابستگی به استکبار جهانی: هر چه رژیم از مردم بیشتر فاصله می گرفت، میزان وابستگی آن به قدرتهای خارجی، بویژه استکبار جهانی، بیشتر می شد چرا که جز با حمایتهای آنان قادر به ادامه حیات سیاسی نبود به همان نسبت دخالت اجانب در امور اقتصادی و سیاسی کشور نیز افزایش می یافت، (16) چنانچه نقل شد که شاه می گفت لیستی از سفارت داده اند که این افراد باید به مجلس بروند ! ...

اوج این ذلت را در پذیرش قرارداد کاپیتولاسیون در سال 1343 می بینیم که حتی در کشورهای عقب نگه داشته شده نیز در این زمان کاپیتولاسیون وجود نداشت.

پی نوشتها

1 ر. ک: آیین انقلاب اسلامی، امام خمینی (ره)، ص 155 .166

2 ر. ک: حکیمی، پیشین، ص .114

3 همان مدرک، ص .115

4 عمید زنجانی، مدرک قبلی، ص 499 .500

5 حاج سید جوادی، علی اصغر، تا زمانی که شاهان وجود دارند... ص .57

6 همان.

7 عمید زنجانی، پیشین، ص .475

8 آیین انقلاب اسلامی، ص 161 .262

9 ریشه های انقلاب ایران، ص 253 .254

10 حاج سید جوادی، پیشین.

11 پلی کپی جزوه درسی نظریه های انقلاب و انقلاب اسلامی ایران، دکتر مصطفی ملکوتیان، دانشکده حقوق و علوم سیاسی، ص .27

12 روزنامه آیندگان، 18/1/ .58

13 مجموعه مقالات (انقلاب اسلامی و ریشه های آن) ج 2، ص .220

14 ر. ک: همان مدرک، ص 256 .257

15 مجموعه مقالات، پیشین، ص .221

16 ر، ک: صحیفه نور، ج 1، ص .33

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان