آمارهای منتشر شده توسط مرکز آمار نشان میدهد سهم سفر در سبد خانوارهای ایرانی کاهش یافته است. بر اساس این آمار 40درصد خانوارهای ایرانی سفر نمیروند و در میان سفر رفتهها نیز 50درصد این امکان یک بار در سال برایشان مهیاست. همین موضوع هم سبب شده مراکز اقامتی و سایر کسب و کارهای مرتبط با توریسم شرایط خوبی نداشته باشند. به عنوان مثال آمار منتشر شده توسط مرکز آمار نشان میدهد در حالی که تعداد اقامتگاههای بومگردی در سال 1396 سههزار و 235 مورد بوده، این آمار در سال 1400 به 14هزار و 747 مورد رسیده است. با این حال عدماستقبال از این مجموعهها به دلیل چند سال شیوع کرونا، تورم، عدمتمایل خانوادهها به سفر و... باعث شده این عدد در سال 1401 به 13هزار و 623 مورد کاهش یابد. این آمارها همچنین نشان میدهد «نفر شب اقامت سفرها با اقامت داخلی» در سال 1396 برای اقامتگاه عمومی عدد 3.6 بوده که در سال 1400 به عدد 2.7 رسیده است. حتی اقامتگاههای سازمانی هم کاهش داشته و از 3.2 به رقم 1.2 کاهش داشته است. در مقابل خانه اقوام و آشنایان و بستگان روند صعودی را طی کرده و از 71.9 به عدد 76 افزایش داشته است. ویلا و آپارتمان اجارهای مشابه اقامتگاهها با اقبال کمتری روبه رو بوده و از 8.8 به 5.5 رسیده است در حالی که تمایل به اقامت در ویلا و آپارتمان شخصی تقریبا دو برابر شده و از 6.5 به 11.7 رسیده است. این موضوع بیانگر آن است که توریستها کمتر حاضرند به مناطقی سفر کنند که در آنها ناچار به اجاره فضای اقامتی یا رزرو هتل باشند.
زمانی که روند سفر داخلی کاهشی باشد طبیعی است که سرمایهگذاران تمایلی برای سرمایهگذاری نداشته باشند و حتی بخشی از سرمایههای وارد شده نیز از این بازار خارج شود، از این روست که متولی گردشگری باید نخستین اولویت خود را به رونق این بخش اختصاص دهد، همچنان که سایر کشورها نیز روی این سبک از توریسم تاکید فراوان دارند. گزارشی که «دنیای اقتصاد» در 27 اردیبهشت سالجاری منتشر کرده نشان میدهد آمریکا سالانه بیش از 100میلیارد دلار تنها از محل گردشگری داخلی درآمد کسب میکند. این شیوه از توریسم همچنین مزایای اجتماعی بسیاری دارد و با بهبود حال روحی و روانی، عملکرد کارکنان و بهرهوری آنها را بالا میبرد. در این کشور از هر 5 سفر داخلی، 4 مورد، یعنی 80درصد از تمام سفرهای داخلی در ایالات متحده، سفرهای تعطیلات و تفریحی است، این در مقایسه با سفرهای کاری است که 20درصد دیگر را تشکیل میدهند. در آمریکا، تقریبا 16میلیون شغل به طور مستقیم یا غیرمستقیم توسط گردشگری حمایت میشود، یعنی از هر 10 شغل، یک شغل به سفر و گردشگری ایالاتمتحده بستگی دارد.
بر اساس این گزارش همچنین برآوردهای جهانی نشان میدهد که در سال 2024، هزینههای گردشگری داخلی در چین و هند، 88درصد از کل درآمد گردشگری این دو کشور را بهخود اختصاص خواهد داد. علاوه بر این مطالعات استاتیستا (Statista) نشان میدهد که چین در سالهای آینده باتوجه به پیشبینی رشد قوی گردشگری داخلی خود، به پیشی گرفتن از ایالات متحده از نظر کل درآمد گردشگری ادامه میدهد.
تعطیلی دو روزه آخر هفته و توسعه توریسم داخلی
بیش از یک دهه است که در ایران موضوع تعطیلی دو روزه آخر هفته به عنوان یکی از راهکارهای توسعه گردشگری داخلی مطرح میشود، مخالفان این موضوع بارها عنوان کردهاند که در کشورمان نسبت به سایر کشورها روزهای تعطیل بیشتری وجود دارد، این در حالی است که «دنیای اقتصاد» در گزارشهای متعدد بارها این گزاره اشتباه را به چالش کشیده است. آمارها نشان میدهد شمار تعطیلات اغلب کشورهای جهان بین ١١٠ تا ١٢٩ روز است؛ در ایران اما با احتساب ٢٧ روز تعطیلی رسمی اعم از تعطیلات ملی، شمسی و قمری و ٥٢ روز تعطیلی جمعه آخر هفته، روزهای تعطیل به ٧٩ روز میرسد، اگر به این رقم پنجشنبهها را هم اضافه کنیم آنگاه در ایران تعداد روزهای تعطیل مشابه سایر کشورهای جهان خواهد بود. چالش دومی که البته پیش روی تعطیلات دو روزه آخر هفته وجود دارد و باعث به انحراف کشیده شدن این مبحث شده به اختلافنظر بین پنجشنبه و شنبه به عنوان روز دوم تعطیل برمیگردد. این موضوع سبب شده تا اصل مساله هم به حاشیه رفته و از مرکز توجهات خارج شود، در حالی که فراتر از انتخاب روز دوم تعطیل باید این موضوع در مجلس تصویب شود.
کارشناسان صنعت توریسم معتقدند با دو روز تعطیلی آخر هفته به جای سفرهای تهاجمی که نمونه آن را در تعطیلات شهریور دیدیم و باعث اختلال در خدماترسانی و نارضایتی در مقاصد گردشگری شد، شاهد سفرهای هفتگی خواهیم بود. توزیع زمانی و در ادامه توزیع مکانی سفر باعث میشود که صاحبان کسب و کار گردشگری به جای آنکه 10 بار در سال شاهد هجوم توریستها باشند، در تمام ایام سال بتوانند خدمات را ارائه دهند. در نتیجه آنها به جای کسب سود در ایام محدود، هر هفته میتوانند درآمدی کسب کنند و همین موضوع هزینهها را نیز برای توریستها کاهش میدهد.
دوستی با جهان و توسعه گردشگری
گردشگری ورودی شاخه دیگری از توریسم است که باید مورد توجه سیاستگذار قرار گیرد. نظرسنجی انجام شده توسط دنیای اقتصاد نشان داد که مهمترین عامل در توسعه این شاخه از گردشگری به «دوستی با دنیا» و به معنای دیگر «دیپلماسی» مربوط است. به همان اندازه که سیاستگذار در رایزنی با سایر نهادها و وزارتخانهها بتواند تصویر بهتری از کشورمان در افکار عمومی جهان ترسیم کرده و ارتباطات خود را با دیگران افزایش دهد، توریسم ورودی نیز افزایش خواهد داشت.
با توسعه هر دو سبک گردشگری نه تنها خدماتدهندگان از آن سود میبرند و گردشگران نیز از آن منتفع میشوند، بلکه سایر بخشهای وزارتخانه یعنی میراث فرهنگی و صنایع دستی نیز منفعت میبرند. به میزانی که سفر گسترش یابد، به همان میزان نیز اقبال به میراث فرهنگی افزایش پیدا میکند. همین موضوع سبب میشود سرمایهگذاران تمایل بیشتری برای احیای خانههای تاریخی داشته باشند و منفعت خویش را در حفظ به جای تخریب آنها ببینند، موزهها و سایر اماکن نیز رونق بیشتری یافته و شاهد توسعه شیوههای مختلف جذب توریسم از سوی آنها خواهیم بود. همچنین از آنجا که بخشی از سفر، خرید سوغات است، میزان فروش صنایع دستی نیز در مقاصد گردشگری افزایش پیدا میکند و هنرمندان تمایل بیشتری برای حفظ سنتها و آیینهای خود نیز نشان میدهند.