عصرایران ؛ رضا غبیشاوی - با وجود گذشت 2 روز از انتشار خبر "نیویورک تایمز" درباره دیدار ایلان ماسک و سفیر ایران در سازمان ملل متحد در نیویورک، سخنگوی وزارت خارجه ایران اصل این دیدار را تکذیب کرد.
خبر اختصاصی بامداد جمعه به وقت تهران در نیویورکتایمز منتشر شد یا بهتر بگوییم منفجر شد چرا که هم به لحاظ ارزش خبری در سطح بالایی بود هم به طور گسترده ای بازنشر شد هم طرف های مرتبط در 24 ساعت اولیه از تکذیب آن خودداری کردند بلکه نشانه هایی بروز دادند که خبر تایید شد. در نهایت البته ظهر روز شنبه وزارت خارجه ایران آن را تکذیب کرد. خبر به لحاظ ارزش خبری برای مردم ایران و امریکا و منطقه ، اهمیت و برای جهانیان هم جذابیت دارد.
این در حالی است که علاوه بر نیویورک تایمز، دیگر رسانه های امریکایی از جمله خبرگزاری اسوشیتدپرس (AP) و شبکه "سی بی اس" جزئیات بیشتری از این دیدار منتشر کردند. مثلا اینکه دیدار به درخواست ایلان ماسک بوده. دیدار یک ساعت طول کشیده . دیدار روز دوشنبه برگزار شده و موضو ع آن کاهش تنش ایران و امریکا بوده. دیدار در اقامتگاه سفیر ایران برگزار شده و درباره نتایج دیدار، خوب توصیف شده.
در برابر انتشار این همه اطلاعات در رسانه های امریکایی، وزارت خارجه ایران بعد از گذشت 2 روز، اصل دیدار را تکذیب کرد. همیشه تکذیب کننده ، در سمت ضعیف قرار می گیرد به ویژه اگر با تاخیر زیاد باشد.
در مقایسه دو طرف، کاملا عادی است که مخاطبان، خبر رسانه های امریکایی را باور می کنند چرا که هم بیش از یک رسانه امریکایی خبر اختصاصی و جزئیات دیدار را منتشر کردند هم وزارت خارجه ایران با تاخیر زیاد خبر را تکذیب کرد.
نکته دیگر این است: چرا دفتر نمایندگی ایران در سازمان ملل که طرف این خبر بود خود به تکذیب سریع نپرداخت. درحالی که این دفتر در ماه های اخیر به شدت در انتشار اطلاعیه رسانه ای و واکنش به رسانه های امریکایی، فعال بود. چرا نمایندگی ایران در سازمان ملل متحد در همان روز پنجشنبه یا جمعه تکذیب نکرد؟
علاوه براین تاکنون هیچ واکنش تایید یا تکذیب از سوی طرف های امریکایی منتشر نشده است.
ضمن اینکه در فاصله انتشار اولین خبر از سوی نیویورک تایمز تا تکذیب آن از سوی وزارت خارجه ایران، رسانه های ایران دهها واکنش و تحلیل و گزارش و تفسیر منتشر کردند تا اینکه بالاخره بعد از 2 روز، وزارت خارجه ایران تکذیب کرد. چرا وزارت خارجه همان ابتدای داستان ، تکذیب نکرد؟
صبح امروز شنبه هم روزنامه کیهان با حمله به این دیدار و سفیر ایران در سازمان ملل متحد، تیتر زد :" ملاقات پنهان با نماینده ترامپ سادهلوحی یا خیانت؟!" عملا سفیر ایران را به خیانت یا ساده لوحی متهم کرد. تنها چند ساعت بعد، وزارت خارجه ایران تکذیب کرد. این اتفاق هم قدرت نمایی برای کیهان و مدیر آن بود چرا که بسیاری، درست یا غلط، تکذیب وزارت خارجه را واکنشی به کیهان می دانند.
با این حال، در دنیای سیاست خارجی، تکذیب های مصلحتی، کم نیستند. در ایران هم مواردی از تکذیب های مصلحتی دیده شده است.
به هر حال ما نمی دانیم آیا این خبر واقعیت داشت یا نه ؟ گذشت زمان ثابت خواهد کرد حق با کدام طرف است.
جالب اینکه اولین خبر که در نیویورک تایمز منتشر شد منبع 2 فرد ایرانی دارای سمت رسمی هستند. آنها این خبر را در گفتگو با فرناز فصیحی خبرنگار ایرانی امریکایی نیویورکتایمز اعلام کردند تا این روزنامه آمریکایی چنین خبری را منتشر کند.
برای دانستن اهمیت این خبر و سوژه کافی است تصور کنیم مقام ایران محرمانه با مقام ارشد آمریکایی دیدار کند و چند روز بعد مقامات آمریکایی خبر این دیدار را در گفتگو با یک خبرنگار و روزنامه ایرانی بدهند و این روزنامه هم خبر این دیدار را فاش کند. احتمالا این خبرنگار و این روزنامه به ارتباط با دشمن متخاصم متهم می شدند و تا بخواهند خود را از این اتهام و فشار نجات دهند درگیر هزار داستان کوچک و بزرگ می شدند و پشت دست خود را داغ می کردند که تا عمر دارند دیگر چنین خبرهای اختصاصی و عملکردی نداشته باشند. همان طور که الان هم کم نیستند خبرنگاران و رسانه هایی که پشت دست شان را داغ کرده اند.
- چرا 2 ایرانی دارای سمت رسمی این خبر را به نیویورکتایمز دادند و نه رسانه های ایران؟ چون: اولا رسانه های آمریکایی در مقایسه با رسانه های ایرانی در زمینه اعتبار، شهرت و تاثیرگذاری قابل مقایسه نیستند. در حالی که صبح تا شب مسوولان ایرانی علیه رسانه های امریکایی صحبت می کنند اما هم خبرهای اختصاصی را به رسانه های امریکایی می دهند هم مشتری دائمی مصاحبه با رسانه های امریکایی هستند. اصولا یکی از اهداف سفر هر ساله روسای جمهوری به نیویورک برای مشارکت در مجمع عمومی سازمان ملل، همین مصاحبه با خبرنگاران و رسانه های امریکایی است. در حالی که از آن سو، خبری از مصاحبه مقامات امریکایی با رسانه های ایرانی نیست.
در مقایسه کمی، ایران چند برابر امریکا، روزنامه و خبرگزاری دارد اما مصداق ضرب المثل "آفتابه لگن هفت دست، شام و ناهار هیچی" اند.
این برای اولین بار نیست که چنین اتفاقی رخ می دهد قبل از این هم بارها اتفاقات مشابه رخ داده. یکی از مهمترین آنها را می توان افشای مذاکرات محرمانه ایران و عربستان سعودی در عراق بود که توسط روزنامه آمریکایی وال استریت ژورنال افشا شد. اینکه دو کشور خاورمیانه ای در کشور سومی مذاکره کنند اما خبر آن را هیچ کدام از رسانه ها و خبرنگاران خاورمیانه ای نتوانستند کسب یا منتشر کنند بلکه خبر سر از روزنامه امریکایی درآورده است جای تامل دارد.
- این احتمال وجود دارد که افشای خبر دیدار با ایلان ماسک با هدف نابودی این کانال ارتباطی انجام شده باشد.
- برخلاف انچه که گفته می شود روزنامه ها از عصر خبر عبور کرده اند و دیگر اولویت روزنامه ها خبر نیست باید گفت خبر همچنان حکم خون بدن رسانه ها را دارد اما چون تولید خبر و کسب خبر اختصاصی، سخت و نیازمند نیروهای حرفه ای و فضای حرفه ای است بسیاری از رسانه ها در سراسر جهان از آن بی بهره هستند. کافی است فکر کنیم آخرین خبر اختصاصی که از یک روزنامه یا رسانه روسی یا چینی یا خاورمیانه ای که دارای ارزش خبری جهانی باشد منتشر شده؛ چه زمانی بوده است؟