مقدمه
سنت « تفضیل و ترفیع »، یکی از سنت های الهی است که در این عالم از آغازخلقت تا پایان آن در تمام موجودات ، جانداران و غیر جانداران ، جریان دارد، برخی چیزهارا بر بعضی دیگر فضیلت و برتری می دهد؛ به عبارت دیگر، خداوند متعال طبق این سنت ، برخی را به برخی دیگر فضیلت داده است . از بین انبیای خود، برخی را بر برخی دیگر برتری و فضیلت داده است . همین طور از بین مکان های دنیا برخی را بر برخی دیگر فضیلت داده ، هم چنین بعضی حیوانات را بر برخی دیگر برتری عنایت فرموده است .
البته عوامل و اسباب فضیلت ، قداست ، حرمت و یا برتری نزد انسان ها یکسان نیست ، از لحاظ مادی و معنوی فرق می کند. برخی انسان ها، فضیلت ، قداست ، حرمت و یابرتری چیزی را از لحاظ عوامل و اسباب مادی و ظاهری آن نگاه می کند. در حالی که برخی دیگر، قداست ، حرمت و فضیلت آن شی را در گرو اسباب و عوامل باطنی و معنوی آن می دانند. گاه ممکن است هر دو عامل ( مادی و معنوی ) در آن جمع شود. قداست وحرمت و فضیلت برخی مکان ها مانند: کعبه ، مسجدالحرام ، مدینه ، کربلا، نجف و همین طور مراقد و مشاهد شریفه اولیاءالله و ائمه اطهار و اصفیای الهی ، به اعتبار منسوب ومتعلق بودن آنها به خداوند ـ جل و علا ـ و رسول گرامی (ص) و ائمه اطهار و اولیای الهی است .
کربلا که بحث ما دربارة تربت آن است ، سرزمینی است که در دامن آن ده ها وصدها نفر از انبیای الهی و اولاد و اسباط انبیا آرمیده و شهید شده اند در دامن آن کسی آرمیده است که خداوند ـ عزوجل ـ او و جد و مادر و پدر و برادرش را از هرگونه رجس وناپاکی ، پاک گردانیده است و به ، این وسیله قداست و حرمت و فضیلت آن بیش از پیش ودو چندان شده است . به علاوه این که هفتاد و دو تن از یاران و اصحاب حسین (ع) و اولادو اکباد آن حضرت نیز در این سرزمین مقدس مدفون هستند؛ کسانی که برای اعلای کلمة الله و احیای دین الهی و مبارزه با ظلم و فساد و طاغوت زمان ، همه چیزِ خودشان رادر راه خدا نثار کرده اند.
قداست و حرمت آن برای کسانی که «دل ، وجدان ، شعور، ادراک و ارادت و عشق به اولیاءالله» دارند، احتیاج به ادله و براهین نقلی ندارد. اگر چه خوشبختانه در این باره ما ادله نقلیه فراوان داریم .
تربت حسین بن علی و سرزمین کربلا بدون شک ، یکی از مصادیق آیة کریمة :(ذلک و من یعظم حرمات الله فهو خیر له عند ربه ). و آیه کریمه : (و من یعظم شعائرالله فأنها من تقوی القلوب ). می باشد، حرمت آن از حرمت صفا و مروه و غیره کم ترنیست ؛ اگر بیش تر نباشد.
پیامبر گرامی اسلام (ص) نیز طبق احادیث و اخبار فراوان و متعددی که در منابع فریقین ، در این باره (تربت حسین ) وارد شده است ، مقداری از تربت کربلا را که جبرئیل برای آن حضرت آورده و گفته بود که در این سرزمین حسین شما به دست امتت ظالمانه شهید خواهد شد، آن را می بوسیدند و از آن استشمام کرده و بر آن اشک می ریختند. این تربت را به برخی از همراهانش نیز داده بود و توصیه فرموده بود که آن را در شیشه ای قرارداده و نگه داری کنند. ائمه اطهار: و شیعیان آنها نیز در طول تاریخ آن را بسیارمقدس شمرده و حرمت و قداست آن را نگاه می داشته اند. در هنگام بیماری و گرفتاری هانیز از آن برای شفا و رفع خطر استفاده می نمودند.
این تربت پاک و مقدس ، یادآور سلحشوری ها، قربانی ها، فداکاری ها، اخلاص ها واز خود گذشتگی های ابی عبدالله الحسین و نور چشمان و جگر گوشه های آن حضرت واصحاب و یاران با وفای اوست . تربت کربلا رمز شجاعت ، مناعت ،عبادت ، بندگی ، آزادی ،مروت و جوانمردی است .
موضوع مزبوری که انتخاب نموده ام ، بنا به رعایت شرایط و نیاز منطقه و کشور بوده است . لذا سعی نموده ام که شمّه ای از فضایل تربت کربلا را بیان کنم و از قداست ، حرمت ،مزایا و ویژگی های آن بحث مختصری داشته باشم .
تربت حسین پیش از شهادت
چنان که در مقدمه اشاره شد، تربت کربلا سالها پیش از شهادت امام حسین ، موردتوجه و احترام پیامبر اسلام (ص) و ازواج آن حضرت و صحابی ها بوده است . در همین باره ،روایات فراوانی در منابع فریقین ـ شیعه و سنی ـ نقل شده است : در روایت ام سلمه آمده :« پیامبر فرمود: جبرئیل به من خبر داده است که این ـ حسین ـ در سرزمین عراق کشته خواهد شد!! من گفتم : ای جبرئیل ! آن تربت را که حسین در آن کشته خواهد شد، نشانم می دهی ؟ گفت : این ، همان تربت است »
در روایت دیگر آمده : «... فَأراه جبرئیل تُراباً من تراب الطف ...؛ جبرئیل تربتی ازسرزمین کربلا را به آن حضرت (ص) نشان داده است ».
در روایت ابی امامه آمده است که : اصحاب ، در مجلسی نشسته بودند. ابوبکر و عمرنیز در آن مجلس حضور داشتند، پیامبر اسلام این تربت را به همه آنها نشان داد.
در ذیل همین روایت آمده است : « فأراهم تربته ؛ تربت حسین (ع) را به آنهانشان داد».
در روایت دیگر آمده است : وقتی جبرئیل تربتی را که خون یکی از فرزندان حضرت (ص) در آن ریخته می شود، آورد حضرت (ص) آن را بوئید و فرمود: این بوی فرزندم حسین است و گریه کرد، جبرئیل گفت : راست گفتید.»
روایت شده است که ام سلمه آن تربت را از پیامبر گرفت و در روسریش قرار داد. در روایت دیگر آمده است : آن را در لباس خود قرار داد .
در روایتی از ام سلمه آمده است : آن حضرت به ام سلمه فرمودند: «اجعلیها فی زجاجه فلیکن عندک فاذا صارت دما فقد قتل الحسین »؛ فرایت القارورة الان صارت دماعبیطایفور، آن را در شیشه ای قرار دهید پس نزد خود نگه دارید، هنگامی که خون شد،یعنی حسین شهید شده است .» ام سلمه می گوید: اکنون شیشه را دیدم ، که تربت داخل آن به خون تبدیل شده است ... به هر حال روایات و اخبار در این مضمون و معنا فراوان است . که اکثر آنها از همسر و اصحاب پیامبر روایت شده است
تربت حسین بعد از شهادت آن حضرت
بعد از شهادت حسین بن علی : تربت پاک و مقدسش بیش از پیش مورد توجه و عنایت و احترام مسلمانان و عاشقان ؛ بلکه امامان معصوم : قرار گرفت ، شیعیان ازاین تربت پاک برای استشفا، رفع خطر و برای ساختن مهر و غیره استفاده می کرده ومی کنند. طبق اخبار و احادیث فراوان ، در این تربت مقدس تأثیرات شگفت انگیزی وجوددارد. ویژگی هایی درآن یافت می شود. که هیچ چیز دیگر چنین مزایایی ندارد.
خوشبختانه به مرور زمان ، تجارب و کرامات متعدد آنرا به اثبات رسانده است .درباره رعایت و نگه داری حرمت و قداست آن و پرهیز از توهین و هتک حرمت آن ،روایات فراوان و حکایات و کرامات متعددی در منابع اسلامی وجود دارد.
در این مقاله مختصر، برای آن که حرمت و قداست آن بیشتر روشن شود، ویژگی هاو مزایایی را به طور اجمال و اختصار بیان می کنم .
ویژگی ها و مزایای تربت حسین
1ـ مرقد و مدفن انبیا و اولیای الهی
سرزمین کربلا از دیر زمان ، منزل و مدفن پیامبران الهی و شهیدان بوده است .قبل از آن که حسین به علی (ع) و اولاد و یاران باوفایش در آن شهید شوند، تعداد کثیری از انبیا و اولادشان در این سرزمین به شهادت رسیده و مدفون شده اند در روایتی ازحضرت امام صادق (ع) آمده است که درآن (کربلا) دویست پیامبر، دویست وصی ودویست نوادة پیامبر مدفون هستند که همه آنها شهید هستند.
علاوه بر آن طبق برخی روایات ، کربلا محل نزول فرشتگان و مأوای ملائکه اللهمی باشد. بنابر روایتی ، اطراف و دور حرم آن حضرت ، هفتاد فرشته ـ در حالتی پریشانی ـبر حسین (ع) تا روز قیامت گریه می کنند.
از این جا به خوبی واضح و روشن می شود که این سرزمین مقدس - بالخصوص حریم قبر حسین ـ چقدر از قداست و فضیلت برخوردار است . این در حالی است که صدهاروایت و حدیث در فضیلت آن در منابع روایی و تاریخی فریقین دیده می شود.
2ـ احترام و تکریم امام حسین
از ائمه : روایت شده که هنگامی که خاک را برداشتید آن را ببوسید و برچشمتان بگذارید، چنانکه پیامبر اسلام آن را می بوسید و استشمام می کرد. لذا اگر شیعه تربت حسین را می بوسد و آن را نگه می دارد به خاطر پیروی از سنت پیامبر است .
بوسیدن و بوییدن و گذاشتن آن بر روی چشم ، خود یک نوع احترام و رعایت حرمت و قداست آن است که بر کسی مخفی نیست .
بنابراین آن را در جاها و مکان های آلوده و توهین آمیز نمی گذارند. لذا باید دررعایت حرمت و قداست آن حتی الامکان سعی کنیم : (ذلک و من یعظم حرمات الله فهوخیر له عند ربه ).
در این مقام مناسب می بینیم که حکایتی را که شیخ عباس قمی از مرحوم حاج نوری ( اعلی الله مقامه ) نقل کرده است ، ذکر کنم : شیخ عباس قمی در« مفاتیح الجنان » ازشیخ نوری نقل می کند که ایشان فرموده : « روزی یکی از برادران من به خدمت مرحومه والده ام رسید. مادرم دید که او تربت امام حسین (ع) را در جیب پایین قبای خود گذاشته ،مادرم او را زجر کرد که این بی ادبی به تربت مقدسه است ، چه آن که بسا شود. در زیر ران واقع شود، و شکسته گردد. برادرم گفت : چنین است که فرمودی و تابه حال دو مهرشکسته ام . لذا عهد کرد بعد از آن در جیب پایین نگذارد. پس از چند روزی از قضیه گذشت که علامه والدم امام را در خواب دید، -بدون آن که از این مطلب اطلاع داشته باشد- که مولای ما حضرت ابوعبدالله الحسین (ع) به دیدن او تشریف آورد و در کتابخانه نشست . و ملاطفت و مهربانی بسیار کرد و فرمود: بخوان پسران خود را بیایند، تا آنها رااکرام کنم . پس والد، پسرها را طلبید و با من پنج نفر بودند پس ، در مقابل آن حضرت ایستادند. نزد آن حضرت جامه و چیزهایی دیگری بود پس یک یک را می خواند، و چیزی از آنها به او می داد. پس نوبت به برادر مزبور (سلمه الله) رسید، حضرت نظری بر او افکند،مانند کسی که در غضب باشد و التفات فرمود به سوی والد مرحوم و فرمود: پسر تو دو تربت از تربتهای قبر من ، در زیر ران خود شکسته است . پس مثل برادران دیگر، او را نخواند،بلکه افکند به سوی او چیزی ، و الان در ذهنم است که گویا قاب شانه ترمه به او داد.
پس علامه والد بیدار شد و خواب خود را برای مرحوم والده نقل کرد و والده حکایت رابرای ایشان بیان کرد، والد تعجب کرد از صدق این خواب الهی .
3 ـ شفابخشی تربت امام حسین (ع)
براساس روایات و اخبار فراوان و متواتر تربت حسین (ع) جز مرض موت ، برای هردردی دواست . تمام کراماتی که تاکنون رخ داده گواهی صادق بر این مطلب است . درطول تاریخ افراد کثیری که لاعلاج بودند از تربت حسین شفا گرفته اند. در اخباراهل بیت : آمده است که برای بیماری ها و دردهایتان ازتربت حسین (ع) استشفاکنید. فقها و محدثان ما نیز بر این مطلب اتفاق نظر دارند و تاکنون از کسی خلافی شنیده نشده است .
در روایتی از حضرت صادق (ع) آمده است : «طین قبر الحسین (ع) شفاء من کل داء؛ خاک و تربت قبر حسین (ع) از هر دردی شفا است ». در روایت دیگر از آن حضرت ،آمده است که فرمود: « فی طین قبر الحسین (ع) الشفاء من کل داء و هو الدواء الاکبر؛ درخاک قبر حسین (ع) شفای هر دردی است و آن دوای بزرگ است ».
نیز از حضرت صادق مروی است که فرمود: «طین قبر الحسین فیه شفاء و ان اخذعلی رأس میل ؛ خاک قبر حسین در آن شفا است ؛ اگر چه از سر یک میل برداشته شود».
در حدیث دیگری از آن حضرت آمده «من اصابته علة فبدء بطین قبر الحسین (ع)شفاه الله من تلک العله الا ان تکون علة السام ؛ کسی را مرضی لاحق شود پس علاجش را به تربت حسین آغاز کند، خداوند مرض او را شفا می دهد، مگر آن که مرض موت باشد».
اخبار و احادیث درباره شفابخشی تربت حسین (ع) بسیار فراوان است و مابه همین چند نمونه بسنده می کنیم .
قبلاً اشاره شد که به برکت تربت مقدس امام حسین تاکنون هزاران نفر از عاشقان و توسل جویندگان به حسین و تربت آن حضرت ، از بیماری های فراوان و لاعلاج شفایافته اند. در این زمینه کرامات وحکایات متعددی وجود دارد. در ذیل به دو نمونه از آن اشاره می شود:
روزی محمد ابن مسلم (که از یاران و اصحاب صادقین و از اصحاب اجماع است )مریض می شود. امام باقر(ع) از بیماری وی ، مطلع می شوند و مقداری از تربت امام حسین (ع) را در آب مخلوط کرده ، در ظرفی می ریزد و توسط غلامش برای محمد بن مسلم می فرستد، محمد ابن مسلم از آشامیدن آن احساس می کند که آب بسیار زلال وخوش بو و خوش مزه است . غلام گفت : مولایم امام باقر (ع) فرموده است : وقتی از این آب آشامیدی نزد ما بیا!! او در فکر فرو رفت و با خود گفت : من که مریضم و قدرت حرکت ندارم . چرا امام چنین فرموده است ؟ پس از چند لحظه که آب خوردم ناگهان احساس کردم که از بند درد و بیماری رهایی یافته ام . برخاسته و با نشاط به سوی امام حرکت نمودم به خانه آن حضرت رسیدم و اجازه دخول خواستم آن حضرت فرمود: « صح الجسم ادخل ؛جسمت خوب شده ، داخل شوید». محمد بن مسلم می گوید: به محضر امام رسیدم درحالی که گریه می کردم . سر و دستش را بوسیدم . فرمود: چرا گریه می کنی ؟
عرض کردم : از این رو که بسیار مایل هستم به محضر شما بیایم ولی راه دور است و توانایی ندارم .امام پس از دل جویی وی فرمود: آن آب را چگونه یافتی ؟ مسلم ازامام تشکر و تقدیر کرد و شفا یافتن دردش را با نوشیدن آن آب خوشبو و گوارا به عرض امام رساند.
بعد امام به وی فرمود: آن آب آمیخته به تربت پدرم حسین بود و آن تربت ، بهترین داروی شفا بخش است . هیچ گاه نسبت به آن بی توجه نباش ، ما فرزندان و زنان خود را ازچنان آبی می نوشانیم و در نتیجه از هرگونه خیر و برکت ، بهره مند می شویم ...
حارث ابن مغیره می گوید: به محضر حضرت صادق (ع) عرض کردم : من شخصی ام که بیماری های فراوان دارم و هیچ چیزی (وسیله یا دارویی ) را رها نکردم ، مگر آن که باآن تداوی و علاج نمودم (ولی شفا نیافتم ). حضرت فرمود: «این انت عن طین قبر الحسین ابن علی (ع) فان فیه شفاء من کل داء و امنا من کل خوف ؛ تو کجایی ؟ چرا از تربت حسین شفا نمی طلبی ؟! همانا در قبر حسین (ع) شفا است از هر دردی و امن است از هر ترس .»
شیخ عباس قمی در مفاتیح الجنان می نویسد: «معجزاتی که به سبب این تربت مقدسه ظاهر گردیده زیاده از آن است که ذکر شود و من در کتاب فواید الرضویه ـ که تراجم علمای امامیه است در احوال سید متبحر آقا سید نعمه الله جزایری 1 نوشتم که آن سید جلیل در تحصیل علم زحمت بسیار کشید. سختی و رنج بسیار برده و در اوایل تحصیل چون قادر به خریدن چراغ نبوده به روشنی ماه مطالعه می نموده ، لاجرم از کثرت مطالعه در ماهتاب و بسیار چیز نوشتن و مطالعه کردن چشمانش ضعف پیدا کرده بود.پس به جهت روشنی چشم خود، به تربت مقدسه حضرت امام حسین (ع) و تراب مراقدشریفه ائمه اطهار(ع) اکتحال می کرد و به برکت آن تربت ها چشمش روشن گشت ...»
4 ـ ایمنی از خوف و خطر
یکی از ویژگی ها یا مزایای تربت ابی عبدالله الحسین (ع) ایجاد امن و امان است که هم در اخبار و احادیث ائمه اطهار: به آن تصریح شده و هم در فعل و عمل آنهامی بینیم که آنها برای رفع خطر و تأمین امنیت از آن بهره می جسته اند ؛ مثلا شخصی گفت : حضرت رضا(ع) بقچه ای یا بسته ای از متاع والبسه به سوی من فرستاد که میان آن خاکی بود، من از آورنده آن پرسیدم این چیست ؟ گفت خاک قبر حسین (ع) است که آن حضرت چیزی از لباس و غیر آن را نمی فرستد، مگر آن که میان آن ، این تربت را قرارمی دهد و می فرماید که آن (تربت مقدس ) امان است به اذن خدا.
در روایتی از حضرت صادق (ع) چنین آمده است : «در تربت حایری که حسین (ع)در آن است از هر دردی شفا و از هر خوفی امان است »
5 ـ رجحان و استحباب سجده بر آن
سجده بر آن هفت حجاب ـ عدم قبولی نماز ـ را می درد و سجده بر آن مستحب است و نمازمان را بالا می برد و موجب قبولی آن در درگاه احدیت می شود.
معاویة بن عمار می گوید: حضرت صادق (ع) پارچه ای (یا دستمالی ) دیبا به رنگ زرد داشت که در آن تربت ابی عبدالله الحسین (ع) بود. هنگام نماز آن را بر سجاده اش می ریخت و بر آن سجده می کرد؛ سپس فرمود: «السجود علی تربة الحسین (ع) یخرق الحجب السبع ؛ سجده بر تربت حسین ، هفت حجاب ـ پرده ـ را برمی دارد. »
سجده بر خاک کربلا سنت و روشی است که از زمان ائمه (ع) تا امروز بین شیعیان رایج است . شیعه عقیده دارد که سجده بر تربت حسین (ع) از سجده بر چیزهای دیگربهتر و افضل است . البته آن را لازم و فرض نمی دانند. بنابر تصریح بعضی از باحثین ومحققین ، اولین کسی که بر تربت سیدالشهدا سجده کرد حضرت امام زین العابدین (ع)بوده است .
روایت شده که آن حضرت هنگامی که از دفن پدر شهیدش امام حسین (ع) فارغ گشت ، مشتی از تربت شریف پدرش را گرفت و از آن مهری ساخت که بر آن سجده کند وتسبیحی ساخت تا با آن تسبیح کند بعد از او امام باقر و امام صادق و امامان : نیزنسبت به این تربت مقدس توصیه های فراوانی داشته اند، چنان که از اخبار و روایات «کامل الزیارات » و «بحارالانوار» و غیره ظاهر و آشکار است . در روایتی آمده است :«حضرت صادق (ع) جز بر خاک و تربت حسین ، بر چیزی سجده نمی کرد. آن هم برای تذلل در محضر الله و استکانت به سوی او بود.»
نکته مهمی که در اینجا قابل ذکر است این است که در ساختن مهر، از این تربت پاک دقت شود مهری که ساخته می شود باید ساده و صاف و خالی از نقش و نگار باشد و ازنوشتن اسامی ائمه و یا عبارات دیگر جداً پرهیز شود که برخی از بزرگان و فقهای معاصرمانند آیة الله محمد حسین آل کاشف الغطاء و آیة الله العظمی بروجردی و آیة الله العظمی سید علی حسینی سیستانی نیز بر آن تاکید کرده و از نوشتن اسامی ائمه و کشیدن نقش ونگار و صورت بر روی آن منع فرموده بودند. چون این کار احیاناً مورد نقد و طعن برمذهب حقه می شود.
6 ـ تربت کربلا سبیح می گوید
یکی دیگر از مزایا و ویژگی های تربت کربلا آن است که اگر از آن تسبیحی ساخته شود اگر چه با آن تسبیح نگوید ولی آن در دست شخص تسبیح می گوید. این مطلب درروایتی از حضرت صادق (ع): «السجود علی طین قبر الحسین (ع) ینور الی الارضین السبعه و من کانت معه سبحة من طین قبر الحسین (ع) کتب مسبحاً ان لم یسبح بها؛
سجده بر تربت حسین (ع) تا هفت زمین را روشن می سازد و کسی که نزدش تسبیحی از تربت حسین (ع) باشد در نامه اعمالش ثواب تسبیح کننده نوشته می شود؛اگرچه با آن تسبیح نگوید».
در روایت دیگری از حضرت صادق (ع) آمده است که فرمود: «آن که دانه ای ازتسبیح تربت حسین (ع) را بگرداند و یک بار استغفار کند، خدای متعال در نامه او ثواب هفتاد بار تسبیح را می نویسد. اگر آن را نگرداند و با آن تسبیح نگوید، در هر دانه از آن تسبیح تربت ، هفت بار ثواب تسبیح گفتن ، برای او نوشته می شود.»
از حضرت صادق (ع) روایت شده : «السبحه التی هی من طین قبر الحسین (ع)تسبح بید الرجل من غیر ان یسبح ؛ تسبیحی که از تربت حسین (ع) باشد در دست آدم ،تسبیح می گوید، بدون آن که با آن تسبیح بگوید.»
در این زمینه نیز روایات متعدد وجود دارد. که ذکر همه آنها در این مقال نمی گنجد.
توجه به این نکته این جا لازم است که تسبیح گفتن تربت حسین (ع) غیر ازتسبیح گفتن جمیع موجودات دنیا است که در قرآن به آن اشاره شده است : (سبح لله مافی السموات و ما فی الارض ).
بنابراین تربت حسین (ع) علاوه بر گفتن آن تسبیح ، این تسبیح را نیز می گوید که شخص آن را نمی گوید.
7 ـ تربت حسین همراه میت
مستحب است که مقداری از تربت امام حسین (ع) با میت در قبرش گذاشته شود.شاید سرّش این باشد که تربت حسین (ع) موجب امان از هر ترسی است . لذا گذاشتن مقداری از آن با میت موجب می شود که او در امان باشد و از عذاب قبر و ضیق آن رهایی یابد. البته سید بن طاووس در «فلاح السائل »به این موضوع تصریح فرموده و می گوید: «ویجعل معه شیئا من تربة الحسین (ع) فقد روی انه امان و المنزل مهول یحتاج الی التوصل والسلامه منه بغایه الامکان » و با میت مقداری از تربت حسین (ع) قرار داده می شود. روایت شده است که آن امان است و منزل (قبر) ترسناک است که محتاج رهایی و سلامت از آن به حد امکان است .
روایاتی نیز در این زمینه وارد شده است ؛ از جمله روایت جعفر بن عیسی ازحضرت ابا الحسن (ع) است که می فرماید: «ما علی احدکم اذا دفن المیت و وسده بالتراب ان یضع مقابل و جهه لبنة من طین الحسین (ع) ولایضعها تحت رأسه ؛ بر احدی از شما چه اشکال دارد وقتی میت را دفن کرد و با خاک او را پوشاند در مقابل صورتش آجری از تربت حسین را بگذارد؟! و آن را زیر سرش نگذارد.»
شیخ عباس قمی نیز می فرماید: «... فواید تربت شریفه آن حضرت بسیار است ازجمله آن که مستحب است با میت در قبر گذاشتن و کفن را با آن نوشتن و سجده کردن برآن و...»
8 ـ مخلوط نمودن آن با حنوط میت
محمد بن عبدالله بن جعفر حمیری می گوید: از فقیه پرسیدم که گذاشتن تربت حسین (ع) با میت جایز است یا نه ؟ حضرت در جواب نوشته بود: تربت را با میت در قبرش بگذارد و با حنوط او مخلوط کند. ان شاء الله.
9ـ نوشتن آیات و شهادت به توحید و نوبت و امامت
نوشتن بر کفن میت با تربت حسین (ع) اکثر فقة و بزرگان ما ـ از جمله شیخ طوسی ، محقق (کرکی ) حلی ، شهید اول ، شهید ثانی و غیره ـ بر این مسئله تصریح کرده اند.
10 ـ با تربت حسین (ع) کام نوزادان را برداشتن
ابوالعلاء می گوید: از حضرت صادق (ع) شنیدم که فرمود: «حنکوا اولادکم بتربة الحسین (ع) فانه امان ؛ کام نوزادان و فرزندانتان را با تربت حسین (ع) بردارید زیرا تربت حسین (ع) امان است ». این یک دستور و توصیه بسیار مهم و دقیق است که ائمه ما به اهمیت آن آگاه بوده و به پیروان خودشان توصیه فرموده اند. باید فرزندان مان را از بدوتولد، تربیت کنیم و آنها را حسینی به بار آوریم . اولین غذایی که کودکان و نوزادان مابخورند باید از تربت با برکت حسین بن علی آغاز شود و در هر مشکلات و سختی های زندگی از این (دوای اکبر) بهره جویند.
11 ـ قرار دادن مقداری از تربت حسین (ع) در کالاهای ارسالی
شیخ عباس قمی در «مفاتیح الجنان » می نویسد: «به سند معتبر منقول است که شخصی گفت : حضرت امام رضا (ع) برای من از خراسان بسته متاعی فرستاد، چون گشودم در میان آن خاکی بود. از آورنده پرسیدم که این خاک چیست ؟ گفت : خاک قبرحسین (ع) است و هرگز آن حضرت از جامه و غیر جامه چیزی به جائی نمی فرستد مگرآن که این خاک را در میانش می گذارد و می فرماید: این امان است از بلاها به اذن ومشیت خدا»
12 ـ افطار کردن به تربت حسین (ع)
سید بن طاووس به سند خود از شیخ کلینی از علی بن محمد سلیمان نوفلی روایت کرده که گفت : به محضر حضرت ابوالحسن (ع) عرض کردم : من روز عید فطر با گِل قبرامام حسین (ع) و خرما افطار کردم ، فرمود: برکت و سنت را جمع کردی .
در برخی روایات آمده است که در روز عاشورا به تربت امام حسین (ع) افطار کند.
سید بن طاووس در «اقبال » می فرماید: روز عاشورا انسان از خوردن و آشامیدن تاآخر ظهر امساک کند، سپس با تربت شریفه افطار کند.
13 ـ تبرک جستن به تربت
از تربت حسین (ع) علاوه بر استشفا و استفاده از آن در امن و امان ماندن ، می توان برای محض تبرک و تیمن نیز از آن استفاده کرد، ابوالیسع می گوید: شخصی از حضرت صادق (ع) پرسید ـ و من می شنیدم ـ از خاک قبر حسین (ع) بردارم و نزد من باشد که ازا´ن تبرک جویم ؟ فرمود: اشکال ندارد.
14 ـ اخذ آن با شرایط خاص و با کیفیت و دعاهای معین
طبق اخبار و روایات فراوان ، اخذ تربت -برداشتن این تربت مقدس از حایر وحریم قبر حسین و یا از محدوده ای که در روایات بیان گردیده - باید با شرایط و کیفیت خاص و با ادعیه معین باشد. در برخی روایات برای اخذ آن ، غسل ، نماز و دعا معتبردانسته شده است . این شروط و دعاها در «کامل الزیارات » و «بحار» و غیره به تفصیل ذکرشده است ؛ ولی بنابر قول مشهور این شروط و ادعیه لازم و ضروری نیست . شیخ عباس قمی در این باره فرموده : «احتمال دارد این شروط برای زیادتی شفا و سرعت در آن و باقی ماندن اثر آن باشد، نه به طور مطلق . لذا اخذ تربت ، مطلقاً جایز باشد؛ چنان که مشهورهمین را می گویند.
نکته ای که در این دعاها قابل ذکر است این جمله است : «اللهم بحق هذه التربة الطاهره » یا «اللهم انی اسالک بحق هذه الطینه » یا «اللهم بحق هذه التربة »
در این عبارات شریفه به تربت حسین (ع) توسل شده و سوگند یاد شده است که بیان گر قداست و حرمت این تربت مقدس است .
15 ـ جز تربت حسین ، خوردن سایر خاک ها حرام است
خوردن مطلق خاک ، از نظر شرع و از دیدگاه فقها حرام است ، جز مقداری از خاک قبر حسین (ع) و آن باید به اندازه نخودی باشد. از خوردن تربت حسین (ع) از روی لذت وشهوت سخت منع شده است . برای کسی که از تربت حسین می خواهد استفاده کند قبل از آن باید حرمت و ولایت حسین بن علی و مقام و شأن رتبه آن حضرت را بشناسد و نیزبه حرمت و قداست و شفا بخشی این تربت اعتقاد و ایمان داشته باشد و گرنه هیچ نفعی وفایده ای برای او نیست .
این مطلب بلکه مفاد بسیاری از اخبار و روایات مربوطه می باشد.حضرت صادق (ع) در روایتی فرمودند: «الطین حرام کله کلحم الخنزیر و من اکله ثم مات منه لم اُصل علیه الاّ طین القبر فاءن فیه شفاء من کل داء و من اکله بشهوه لم یکن له فیه شفاء؛ تمام خاک ها حرام است ، مانند گوشت خنزیر (خوک ) و کسی که آن را بخورد وبمیرد من بر او نماز نمی خوانم ، مگر از خاک قبر حسین (ع) باشد که در آن شفا است از هردردی و هر کس آن را از روی شهوت بخورد برای او در آن شفا نیست .»
در این روایت دو نکته مهم و اساسی دیده می شود:
1 ـ در خاک حسین شفا است و می توان مقدار معینی از آن را برای شفا یافتن خورد. این تأثیر و شفابخشی ، به خاطر مدفون بودن حسین در آن و منسوب بودن آن به حسین است وگرنه فکر نمی کنم سرزمین کربلا شفای ذاتی داشته باشد. جواز خوردن آن از بین سایر خاک ها، خود مزیتی است ؛ چنان که ظاهر روایت همین را می رساند.
2 ـ کسی که می خواهد تربت حسین (ع) را بخورد باید به قصد شفا و تبرک باشد،زیرا در آن صورت است که این تربت پاک تأثیر خود را واقعاً نشان می دهد، در غیر این صورت ـ بنابر برخی اخبار ـ فایده ای نخواهد داد و خواندن دعاهای وارده در این باره تأثیربسیاری را خواهد داشت .
محدودة تربت کربلا
ترب مقدس را هر قدر که نزدیک تر به قبر مبارک باشد بدیهی است که تأثیر آن نیز بیشتر خواهد بود در مورد این که تربت حسین (ع) را از چه فاصله ای یا حدی اخذ کند؟روایات و اقوال در این زمینه متعدد و مختلف است ، این جاب به چند روایت اشاره می شود:
1 ـ اخذ آن از بالای سر قبر حسین (ع): «ابی بکار گفت : من از تربتی که نزد سر قبرحسین (ع) است برداشتم که تربتی سرخ است پس خدمت حضرت رضا(ع) وارد شدم وآن تربت را بر آن حضرت عرضه داشتم . حضرت آن را در کف دستش گرفت و سپس آن را بویید و استشمام فرمود و گریست . تا اشکش جاری شد. سپس فرمود: این تربت جدم است .»
2 ـ قدر هفتاد باع از قبر شریف : از حضرت صادق روایت شده است که فرمود:«یوخذ طین قبر الحسین (ع) من عند القبر علی قدر سبعین باعا؛ تربت حسین (ع) را ازنزد قبر شریف به اندازه هفتاد باع گرفته می شود.»
3 ـ هفتاد باع در هفتاد باع : یعنی از این اندازه ، تربت حسین (ع) اخذ شود.
4 ـ حریم قبر حسین (ع) یک فرسخ در یک فرسخ در یک فرسخ در یک فرسخ است .
روایات در این زمینه زیاد است و در تعیین و تحدید آن برای اخذ تربت یکسان نیست ولی به هر حال از هر فاصله ای که گرفته شود، منسوب و متعلق به حسین بن علی (ع) است که قدر آن را باید بدانیم و در رعایت حرمت آن کوشا باشیم .
البته ممکن ست برخی تعجب کرده و بگویند: چطور از بین خاک ها در خاک قبرحسین (ع) شفاست ؟ در جواب آنهاباید گفت که خالق هستی چنان که می تواند دراقسام گیاهان و غیر گیاهان شفا قرار دهد، می تواند در این تربت نیز شفا قرار دهد.
ثانیا: این ویژگی در تربت حسین برای آن است که آن حضرت برای احیای دین الهی و اعلای «کلمة الله» جان و مال و اولاد و انصار و اصحاب خود را فدا نمود و خداوندمتعال که خود را «شکور» نامیده به پاس و تقدیر این همه قربانیها و فداکاری ها در راهش ویژگی ها و مزایایی به حسین بن علی (ع) داده که به کسی دیگر نداده است ؛ از جمله تربت آن حضرت را شفا و امان قرار داده است و این هیچ جای تعجب نیست .
ثالثاً: طبق روایات ، تربت مراقد و مشاهد شریفه پیامبر(ص) و ائمه نیز موجب شفااست .
خلاصه از تمام آنچه گذشت ، حرمت و قداست و شفا بخشی و شأن و فضیلت این تربت مقدس آشکار و روشن گردید.
نویسنده:غلامحسن جعفری