ماهان شبکه ایرانیان

روایت دردهای زینب (س) - رنج راه ،حسینم برخیز

درآن ایام خوش، هرگاه زینبت می‌خواست سوار بر محمل گردد، قمربنی هاشم وعلی اکبر و سیدالشهدا او را کمک می‌کردند تا به راحتی سوار بر محمل گردد

روایت دردهای زینب (س) - رنج راه ،حسینم برخیز

درآن ایام خوش، هرگاه زینبت می‌خواست سوار بر محمل گردد، قمربنی هاشم وعلی اکبر و سیدالشهدا او را کمک می‌کردند تا به راحتی سوار بر محمل گردد. عباس کمک او می‌کرد تا سوار گردد. علی اکبر طناب شتر را می‌گرفت و سید الشهداء کمر خواهر و دست های او را می‌گرفت تا سوار محمل شود.
اما وقتی اسراء را خواستند ازکربلا به کوفه انتقال دهند، زینب تمام زنان و طفلان را سوار نمود و فقط خودش ماند که سوار گردد. یادش به دوران خوش وصل تلاقی نمود. برگشت و رو به مقتل شهدا صدا زد: «برادرم عباس! علی اکبر! برخیزید که وقت سواری آمده، مرا سوار بر محمل نمایید. "حسینم برخیز...."


منبع : سایت عاشورا
قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان
تبلیغات متنی