مدت کوتاه زندگی انسان در دنیا را با زندگی آخرتش، که بی کرانه و بی نهایت است و پایانی برای آن نیست، نمی توان مقایسه نمود. از این رو، تحمل سختی ها و مشکلات در دورة کوتاه زندگی دنیا اگر فرجامی نیکو داشته و همراه با سعادت اخروی باشد، از آن تعبیر به عاقبت به خیری میشود. به بیان دیگر: عاقبت به معنای فرجام، پایان و نتیجه کارکردها است،و عاقبت به خیری یعنی مجموعة فعالیت ها و کارکردهایی که پایان آن خیر و خوشبختی را برای انسان به دنبال دارد.
البته خوشبختی، درجات دارد. انسان به دلیل این که تنوع طلبی و مطلق گرایی در طبیعت او نهادینه شده، به هر درجه از خوشی ها و نعمت های مادی یا معنوی دست پیدا کند، قانع نمی شود و رتبه ای بالاتر از آن را طلب میکند. این حالت نه تنها برای انسان در دنیای محدود وجود دارد، بلکه در آرخرت نیز تداوم می یابد. از این رو یکی از اسامی قیامت یوم الحسره و یوم التغابن است، یعنی روزی که نه تنها گناهکاران در آه حسرت و ندامت می سوزند و احساس مغبون شدن دارند، بلکه آه و افسوس، و حسرت و ندامت شدیدی دامنگیر نیکوکاران می گردد که چرا بیشتر به کارهای نیک نپرداختند تا به عالی ترین مراتب بهشت که مرتبة رضوان الله است، نایل گردند و نهایت نزدیکی به خدا را پیدا کنند و به مطلق حقیقی متصل گردند. مرتبه ای که همة نعمت ها و خوشی ها در برابر آن ناچیز است. این مرتبه است که قرآن میفرماید: رضی الله عنهم و ضوا عنه.
پس عاقبت به خیری یعنی اتصال به فیض و رحمت مطلق و بی نهایت و نیل به نقطه ای از قرب الهی که رضایت و خشنودی خدا از انسان و انسان از خدا را به دنبال داشته باشد، و طبیعت مطلق گرای انسان با رسیدن به مقصدو مطلق حقیقی، اشباع شود و به آرامش مطلق، دست پیدا کند.
ب) چه کنیم تا عاقبت به خیر شویم؟
با توجه به مفهوم عاقبت به خیری و توضیح فوق، می توان پرسش را این گونه مطرح نمود: چه کنیم تا به مقام قرب الهی نایل گردیم و با جلب خشنودی حق تعالی، از سرچشمة فیض و رحمت خاص خداوندی به مقربان بهره مند گردیم و خوشبختی را به دست آوریم؟
برای شفاف تر شدن مطلب و دقیق تر گشتن پاسخ، می توان سؤال را در قالب چند پرسش جزئی تر، به این شکل طرح نمود:
اـ منظور از مقرون شدن عاقبت و سرانجام کار به خیر و سعادت، چه زمانی است؟ فقط آخرت منظور است یا شامل دنیا هم می شود؟
2ـ منظور از خیر فقط خیر معنوی است یا خیر مادی را هم شامل می گردد؟
3ـ عوامل و ابزار یا مکانیسمی که عاقبت امور انسان را به خیر و سعادت ختم میکند چیست؟
آیات و روایات به تمامی پرسش های مذکور، پاسخ گفته است. در ذیل برخی از آنها مورد بررسی قرار می گیرد .
الف) قرآن کریم فرجام نیک و عاقبت خیر را از آنِ مؤمنانی میداند که با اعمال صالح، ایمان را درون خویش تثبت و نهادینه نموده اند: الّذین آمنوا و عملواالصالحات، طوبی لهم و حسن مآب؛[65] آن هایی که ایمان آوردند و عمل صالح انجام دادند، بهترین زندگی برای آنها است و سرانجام کارشان، بهترین سرانجام ها خواهد بود. ذکر جملة کوتاه طوبی لهم به صورت مطلق، بهترین زندگی، بهترین نعمت ها، بهترین آرامش(آرامش روحی و فکری)، بهترین دوستان و بهترین الطاف خاص پروردگار، (و بالاخره بهترین سرانجام و عاقبت ها) را برای کسانی بیان فرموده که از نظر عقیده، محکم و از نظر عمل، پاک و فعال و درستگار و خدمتگذارند.
اگر در روایات متعددی می خوانیم که طوبی نام درختی است که در خانه پیامبر و علی(ع) در بهشت می باشدو شاخه های آن همه جا و بر سر همة مؤمنان و بر فراز همة خانه هایشان گسترده، بیان این حقیقت است که: ایمان و عقاید، و عمل صالح در پرتو پیروی مطلق از رهبری پیامبر اسلام(ص) و ولایت علی بن ابیطالب و سایر امامان، باعث پیدایش بهترین عاقبت ها و سرنوشت ها در دنیا و آخرت می گردد.
ب) والعاقبة للمتقین؛ مسئلة عاقبت خیر و فرجام نیک و سعادت بخش از آن تقوا پیشگان است. با عبارت والعاقبه للمتقین در سوره های اعراف و قصص سرانجام نیک در دنیا و آخرت را از آنِ اهل تقوا؟ شمرده است.
در این دو سوره، شرایط و ابزارهای لازم برای پیروزی حضرت موسی(ع) و مؤمنان بر فرعون و سایر ستم پیشگان بیان شده است. به بیان دیگر: سرانجام سعادت بخش و عاقتب نیک در دنیا و آخرت از آنِ کسانی است که تقوا پیشه کرده اند، و در عرصة عمل، به رعایت اصول تقوا و شرایط و قواعد پیروزی و عاقبت به خیری ملتزم هستند.
در سورة اعراف، سه شرط برای پیروزی بیان شده است:
1ـ ایمان به خدا و استعانت جستن از او استعینوا بالله،
2ـ دعوت به صبر و استقامت در کارها و احساس شعف و زبونی نکردن واصبروا،
3ـ پس از توصیه در زمینة عقیده و اخلاق، به عرصة عمل می پردازد و میفرماید: با قتوا و پرهیزگاری، عبد خدا گردید تا خداوند حاکمیت جهان را به شما بسپارد و شما را وارث ثروت، قدرت و حکومت آن گرداند، زیرا عاقبت پیروزمندانه از آنِ پرهیزگاران است: والعاقبة للمتقین.
در آیة 96 این سوره میفرماید: اگر اهل آبادی ها و جوامع بشری عقاید خویش را با ایمان به خدا و لوازم آن پاک و خالص می کردند و در میدان عمل و عرصة گفتار و رفتار، تقوا و پرهیزگاری پیشه می کردند، ما برکت ها را از آسمان و زمین به سوی شان سرازیر می کردیم، ولی آنها حق را - در هنگام عمل یا عقیده و عمل - تکذیب کردند. ما هم آنان را به کیفر اعمالشان (و عقاید آنان) مجازات کردیم؛ یعنی وضعیت اَسف بار و آمیخته با ظلم و تبعیض امروز جهان، نتیجة انحراف بشر از تقوای فکری و عملی و یا سکوت و بی عملی آنان در برابر انحرافات است.
علی(ع)، موقعی که ابوذر را - که توسط عثمان به ربذه تبعید می شد - بدرقه می کرد، به او فرمود: ای ابوذر! اگر آسمان ها و زمین نسبت به کسی به هم بسته و دوخته شوند، ولی او تقوا پیشه کند، خداوند برای او گشایش ایجاد میکند. قرآن در مورد مواهب و نعمت هایی که متقیان عاقبت به خیر در آخرت از آن برخدار موری گردند، میفرماید: متقیان عاقبت و سرانجام نیکویی دارند. بهشت های جاودان که درهایش به روی آنان گشوده، برای آنان آماده است.
هنگامی که به بهشت می رسند، نگهبانانش به آنها میگویند: سلام علیکم، گوارایتان باد! داخل شوید و جاودانه باشید. چه نیکوست سرای (وسرانجام کار). پرهیزگاران به بهشت های جاودانی داخل میشوند که نهرها از زیر آن جاری است. در آن جا هر چه بخواهند هست (و برایشان آماده میباشد) خداوند پرهیزگاران را این گونه پاداش میدهد. پس تقوا پیشگان را نجات می دهیم و ستم پیشگان را در جهنم -درحالی که به زانو در آمده و ذلیل شده اند - رها میکنیم. خداوند پرهیزگاران را با رستگاری و کامیابی، رهایی می بخشد (به گونه ای که) نه بدی و رنجی به آنها میرسد و نه حزن و اندوهی متوجه آنها میشود.
خلاصه و نتیجه بحث:
1ـ اگر همة شرایط و قواعدی که برای تحقق عاقبت به خیری لازم است آماده شود، سرنوشت نیکو و عاقبت توأم با خیر و سعاغدت، هم در دنیا نصیب انسان میشود و هم در آخرت.
2ـ عموم خیر و خوبی ها از مادی و معنوی، جسمی و روحی، فردی و اجتماعی، نصیب فرد یا جامعة سعادتمند و عاقبت به خیر می گردد.
3ـ عوامل و ابزاری که فرجام امور را به خیر و سعادت ختم می کند، عبارتند از:
ایمان پاک و خالص، رعایت تقوا و انجام عمل صالح؛ همة کارها رنگ خدایی داشته باشد و جهت جلب رضایت او و با توکل و استعانت جستن از او انجام گیرد؛ صبر و استقامت ورزیدن در برابر سختی ها و مشکلات (فعلیکم بالصبر فهو محمود العاقبه؛ صبوری پیشه کنید که سرانجام نیک پسندیده در صبوری است؛ لازمة عاقبت به خیری، عاقبت اندیشی است. پیامبر اکرم(ص) فرمود: هر زمان مصمم شدی کاری انجام دهی، در عاقبت و نتیجة آن اندیشه کن. پس اگر پایان کار خیر و خوبی بود یا مقدمة لازم و راه درستی برای رسیدن به خیر بود، دنبال کن و اگر شرّ و گمراهی بود، از آن اجتناب ورز.
امیرالمؤمنین(ع) فرمود: دور اندیش ترین مردم کسی است که صبر کردن و اندیشیدن به پایان امور و نتایج کارکردها، شعار و برنامة او باشد.
تذکر: از نگاه انسانُ طاهر بین، ممکن است فرد بدبخت و سیه روزی که چند صباحی از مسیر معصیت و بی تقوایی، به نوایی رسیده، خوشبخت نامیده شود و به انسان عادل و با تقوا و غیرتمند و شجاع، محروم و بدبخت گفته شود، ولی بر تارک هستی نوشته شده است: مردمی در عرصة گیتی زندگی شرافتمندانه دارند و در تاریخ باقی می مانند که عادل، با ایمان، غیرتمند و شجاع باشند. علی(ع) میفرماید: مکروه تحمد عاقبته خیرٌ من محبوب تذمّ معبّته؛ ناپسندیده ای که سرانجامش پسندیده باشد، بهتر از پسندیده ای است که پایانش ناپسند باشد.