به گزارش خبرآنلاین روزنامه هممیهن ، ادامه یادداشت فریدمن را چنین نقل کرده است:
منطقی است که ترامپ و پوتین بخواهند در مورد اوکراین صحبت کنند و احتمالاً به سمت حل و فصل دوجانبه در مورد اوکراین حرکت کنند اما غیرعادی است که آنها تصمیم گرفتند رهبران اروپایی، از جمله ولودیمیر زلنسکی، رئیسجمهور اوکراین را از مذاکرات کنار بگذارند، بهخصوص که ترامپ مدتها جنگ اوکراین را یک جنگ اروپایی توصیف کردهاست. شاید ترامپ فکر میکند که حضور اروپاییها دعوتی عملی برای اروپا برای مشارکت در بازسازی اوکراین است. شاید او بر این باور است که آوردن اروپا به میز مذاکره، با تمام دیدگاهها و منافع متفاوتش، باعث توقف مذاکرات میشود.
شاید منظور او این است که نشان دهد که تمایل دارد روابط اروپا با روسیه بازتعریف شود. احتمالاً پوتین نیز همین احساس را دارد و شاید آنها میخواستند زلنسکی را کنار بگذارند، زیرا میدانستند که او با هر چیزی که آنها صحبت میکنند موافقت نمیکند. علاوه بر این، ممکن است موضوعاتی که بین ترامپ و پوتین در این نشست مورد بحث قرار گرفته است فراتر از اوکراین باشد.
شایان ذکر است، فرانسه از آن زمان اجلاسی از کشورهای منتخب اروپایی را برای بحث در مورد این موضوع فراخوانده است. این اقدام منطقی است؛ اروپا در طول جنگ سرد و پس از آن امن و مرفه بوده، اما این امنیت و رفاه شروع به متزلزلشدن کرده است. آشتی از هر نوع بین ایالات متحده و روسیه آنچه را که اروپا به آن عادت کرده بود را از بین میبرد. بنبست در اوکراین، شکست روسیه در پیروزی و واکنشهای محدود ایالات متحده و اروپا نشاندهنده پایان دوران پس از جنگ سرد است. روسیه نتوانست ظرف چند روز یا چند هفته یک کشور کوچکتر و ضعیفتر را شکست دهد.
حالا روسیه باید استراتژی ملی خود را بر اساس این واقعیت بازتعریف کند. بنابراین ایالات متحده نیز نیاز دارد تا استراتژی خود را بازتعریف کند. اکنون روابط به شکل اجتنابناپذیری مجبور به تغییر هستند. ممکن است استدلال من در مورد همه اینها اشتباه باشد، اما حداقل برخی از حرفهایم قابل قبول به نظر میرسد. چیزی که مایه تعجب است، مکان مذاکرات است.
البته پوتین و ترامپ نمیتوانستند در مسکو یا واشنگتن ملاقات کنند، زیرا هیچکدام نمیتوانستند بدون اینکه ضعیف به نظر برسند، با یکدیگر دیدار کنند. اما مکانهای زیادی وجود داشت که آنها میتوانستند انتخاب کنند؛ از جمله مجارستان. ویکتور اوربان، نخستوزیر مجارستان، روابط بسیار خوبی با ترامپ و پوتین دارد. مگر اینکه آنها میخواستند فقط به جایی گرم مثل عربستان بروند. بهطور کلی درک اینکه چرا باید عربستان سعودی مکان مذاکره باشد، دشوار است. نکته مهم این است که وزیر امور خارجه، مشاور امنیت ملی و فرستاده خاورمیانه ترامپ جلساتی موازی با همتایان روسی خود برگزار کردند.
این نشست مقدماتی احتمالاً منجر به طرح مشترکی خواهد شد که قبلاً تقریباً ترسیم شده است و نشست رسمی ترامپ و پوتین در راستای آن خواهد بود. این روند ما را به تاکید مبهمکنندهای که ترامپ بر غزه داشته ارجاع میدهد و ایده غیرممکن مالکیت ایالات متحده بر غزه که میتوان یک تله مرگ باشد را در ذهن تداعی میکند. سه موضوع روی میز وجود دارد. اولین موضوع اوکراین است.
دوم، درگیری اعراب و اسرائیل است. سومین و مهمترین مورد، جستوجوی یک توافق با روسیه است، نهتنها درباره اوکراین بلکه درباره مسائل جهانی. در پایان، اهمیت جنگ اوکراین بهطرز غمانگیزی فقط درباره اوکراین نبود. این جنگ معیاری برای قدرتنمایی روسیه و عدم تمایل ایالات متحده و اروپا به انجام چیزی بیش از کمک به اوکراین بود. رقابت بین مسکو و واشنگتن بارها در خاورمیانه انجام شده و سعودیها که هرگز از حدی بیشتر از فلسطینیها دفاع نکردهاند، سعی کردند با طرفهای گوناگون بازی کنند.
اگر عربستان سعودی ائتلافی متشکل از آمریکا یا روسیه داشته باشد، سلطه اقتصادیاش بر منطقه به تسلط استراتژیک تبدیل میشود. ریاض میتواند جنگ اعراب و اسرائیل و همچنین سایر درگیریهای منطقهای را مهار کند. خطر رویارویی ایالات متحده و روسیه در ناآرامترین منطقه جهان فروکش خواهد کرد و هر یک آزاد خواهند بود تا یک رابطه اقتصادی ایجاد کنند که اتفاقاً وحدت اروپا را به حاشیه میبرد و حتی به طور بالقوه تهدید میکند.
21302