به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) آیتاللهالعظمی عبدالله جوادی آملی امروز 6 اردیبهشت در درس تفسیر در مسجد اعظم قم با اشاره به مکی بودن سوره فصلت و شرح حال منکران معاد و قرآن و نبوت گفت: هر وصفی که قرآن برای قرآن بیان کرده حد وسط استدلال بر یاوهگویی مشرکان و منکران و حد وسط برای استدلال درباره عظمت و ستایش قرآن است. شش وصف قرآن برای خود ذکر کرده که حد وسط استدلال برای خضوع و خشوع ما و برهان برای رسوایی کسانی است که منکر آن هستند.
منکر عظمت قرآن، ذلیل است
وی افزود: اگر گفتند قرآن حق است و اگر فرمود عزیز است، کسی که منکر است معلوم است که باطل و ذلیل است و از نزول رحمت الهی و از حکمت الهی و حمد و ستایش و ثنا بیخبر است.
آیتالله جوادی آملی بیان کرد: قرآن ذکر برای مسایل معرفتی و یاد خداست و در مسایل سیاسی و اجتماعی ملت را زنده میکند و عرب فراموش شده جاهلی را نامآور و غرور ملی را حفظ میکند. حجاز در دوره نزول محلی از اِعراب نداشت. یک امپراتوری در غرب و شرق حجاز بود و کسی برای عرب آن دوره حسابی باز نمی کرد ولی قرآن نام حجاز را زنده کرد. پس ملتی را سرفراز و نامآور میکند.
این مفسر قرآن عنوان کرد: قرآن کتاب است و باعث فرهنگی شدن مردم عرب جاهلی شد و چون نفوذناپذیر است نه از درون و نه از بیرون بطلان نمیپذیرد برخی کتب تاریخ مصرفشان میگذرد و برخی فعلا رونقی دارند اما عواملی میآید و آن را سرنگون میکند اما این کتاب نه از درون و نه از بیرون دچار سستی نمیشود.
صاحب تفسیر تسنیم با اشاره به آیه 30 و 31 سوره فصلت اظهار کرد: منظور از اینکه مومنان «ربنا الله» گفتند در اینجا تنها قول نیست بلکه فعل و قولشان و منش و طرز تفکرشان مطرح است یعنی کسانی که اهل استقامت در راه خدا هستند.
در لسان قرآن کافر مرده است
استاد برجسته حوزه با بیان اینکه در جریان آیات عرض شد که مراد از الحاد، هم انکار آیات تکوینی و هم آیات تشریعی است افزود: انسان یا زنده و یا مرده و یا کافر و یا مومن است ولی قرآن از این اقسام چهارگانه فقط کافر و زنده را مطرح میکند که کافر در مقابل زنده است؛ یعنی کافر مرده است.
وی تاکید کرد: انبیاء و ائمه به وسیله قرآن حرف و سخنشان را به کسانی که زنده هستند می رسانند و کسانی را که کافرند به آنان حرفی نمیرسانند و این صنعت احتباک است.
استاد برجسته حوزه ادامه داد: فرمود در ورود به معاد برخی آمن یوم القیامه هستند و یدخل الجنه و برخی کافرند و در جهنم خالد میشوند لذا این صنعت از بهترین صحنههای اعجاز قرآن است.
این مفسر قرآن گفت: فرشتگان هیچ حرفی را بدون اذن خدا نمیزنند پس خدا فرشتگان را فرستاده و نازل کرده و پیام الهی این است که خوف و ترس را از مومنان بر میدارد و این در دنیا و آخرت برای آنان وجود دارد و حرف فرشتگان این است که آینده و گذشته ما و بین این دو همه برای خداست و ما اختیاری از خود نداریم.
وی با بیان اینکه آنان پیام الهی را میآورند و وقتی کلام، الهی باشد آرامآور است ادامه داد: نهایت سرنوشت کسانی که دنیا را بر آخرت ترجیح میدهند و اهل تزکیه نیستند در قرآن بیان شده اما این حرف مخصوص قرآن نیست بلکه در صحف ابراهیم و موسی و ... هم آمده است. یعنی اگر منکران، تو را تکذیب می کنند با انبیاء گذشته هم همین رفتار را میکردند.
این مفسر قرآن به فرق حلم و صبر پرداخت و اظهار کرد: فرق اساسی حلم و صبر در این است که صبر کاری است که در بیرون بر انسان وارد میشود و انسان باید مشکل را حل کند که یا صبر در طاعت یا عند المصیبت و یا عن المعصیت است مانند اینکه جوانی «قل للمومنین» را رعایت کند ولی حلم این است که اگر حادثه ای پیش آمد و او عصبانی شد اینجا جای صبر نیست جای حلم است اگر این غضب او را وادار کرد که دست به خلاف بزند و خلاف بگوید معلوم است حلیم نیست و این بار را نتوانسته است ببرد اما اگر عندالغضب طی شد و او خشم را مهار کرد در این صورت حلیم است یعنی بردبار است.
حلیم از اوصاف برجسته ذات الهی
وی اظهار کرد: حلیم از اوصاف برجسته و اسمای ذات اقدس اله است و درباره انبیاء و اهل بیت هم وجود دارد و به عالمان دین هم دستور دادهاند که علم را فراهم کنید و وزیر علم را که حلم است تهیه کنید زیرا حلم، وزیر علم است و وزیر به کسی میگویند که سنگینی بار را بر دوش بکشد.
این مفسر قرآن عنوان کرد: فرمود ملت مسلمان ملتی است که وزیر او از خود اوست مثل خوشه گندم. فرمود ویژگیهای امت اسلامی در تورات و انجیل معرفی شد و آنان به خوشه گندم تشبیه شدند زیرا خوشه گندم به فکر شفافی و زیبایی نیست میگوید من می خواهم بار بدهم و باید ساقه داشته باشم و فرمود ما مسلمانها را در تورات و انجیل این طور معرفی کردیم یعنی ای مسلمانان این طور باشید و مسلمان آن است که روی پای خودش بایستد.
وی افزود: لذا مرز حلم کاملا از صبر و مرز صبر نیز کاملا از حلم جداست و کظم غیظ هم با حلم سازگارتر است و آنجا که بر غلظت پیامبر در برابر کفار فرمود برای این است که او حلیم است و میداند خشم را کجا به کار ببرد و کجا به کار نبرد.