شناسه : ۲۹۸۸۱۱ - دوشنبه ۵ تیر ۱۳۹۶ ساعت ۱۸:۵۳
محورهایاساسی اصلاحات
این دیدار صمیمی و پرشور را مغتنم می شمارم و عرایضی را در دو، سه بخش به شما برادران و خواهران ع اگر مسؤ ولان کشور به پشتیبانی این مردم و به کمک این افکار عمومی بسیار مستعد و علاقه مند، یک مبارزه ی خستگی ناپذیر را با عوامل انحطاط و عقب ماندگی شروع کنند، هم موفق خواهند شد، هم مردم را به هدفهای خودشان خواهند رساند، هم خدا را از خود راضی خواهند کرد و اصلاحات به معنای واقعی - به همان معنایی که دشمنان ، آن را دوست ندارند؛ به آن معنایی که رسانه های بیگانه ، از آن متنفر و بیزارند، اما دلهای مؤ من و مسؤ ول به آن علاقه مند است - اتفاق خواهد افتاد. مسؤ ولان هم دلشان برای این مبارزه می تپد؛ کسی گمان نکند که مسؤ ولان بالای کشور نمی خواهند این مبارزه ی طولانی و دشوار را یا شروع کنند، یا ادامه بدهند؛ نه ، همه می خواهند.
آماج این مبارزه ، سه چیز است : یکی فقر است ، یکی فساد است و یکی تبعیض ! اگر با فقر و فساد و تبعیض در کشور، مبارزه شود، اصلاحات به معنای حقیقی ، اصلاحات انقلابی و اسلامی ، تحقق پیدا خواهد کرد. مشکلات ما از این سه پایه ی شوم و از این سه عنصر مخرب است . ناامنی هم که داریم ، به خاطر همین است . بسیاری از ناامنی ، به خاطر فقر است و بسیاری به خاطر فساد است .
با فقر، باید مبارزه شود؛ هم با فقر شخصی افراد و با کمبود مناشی درآمد، انسانی که امکان زندگی در حد نیاز و ضروری را ندارد، همان چیزی است که از قول پیامبر نقل شده است که
((
کاد الفقر ان یکون کفرا
))
! فقر، انسان را به فساد، به خیانت و به بسیاری از راهها می کشاند. البته انسانهای مؤ من ، همیشه مقاومت می کنند؛ این مجوزی نیست برای این که افرادی بخواهند به این بهانه از مسیر صحیح ، منحرف بشوند، اما فقر، این خطر را دارد.
فقر عمومی هم موجب می شود که شهری مثل اردبیل ، دچار کمبود فرهنگستان ، کمبود کتابخانه ، کمبود ورزشگاه ، کمبود سالنهای فرهنگی باشد و جوانها از این جهت دچار فقر عمومی باشند.
اینها همه ، ناشی از فقر است . مبارزه با فقر، یعنی تلاش برای این که ثروت ممکنی که می شود از منابع ملی استخراج گردد و به دست آید، اولا به شکل بهینه استخراج شود، و بعد به شکل بهینه مصرف بشود و اسراف نگردد. فساد، یعنی فساد اخلاقی ، فساد کاری ، عدم احساس وجدان در تقدیم خدمات عمومی ، عدم احساس مسؤ ولیت در مواجهه با افکار عمومی و با ذهنهای مردم ؛ اینها شاخه ها و شعبه های فساد است . مسؤ ولان ، فرزانگان ، دلسوزان و کسانی که با افکار عمومی ، مواجه هستند، نباید بگذارند که دستهای بدخواه بیاید و میکربهای اختلاف را در فضای ذهنی تزریق کند؛ چه فایده یی برای مردم دارد؟! چه کمکی به مردم است که شعارهای اختلاف آمیز و شعارهای تفرقه انگیز در میان مردم رواج پیدا کند؟! نیاز واقعی مردم ، اینها نیست ؛ نیاز واقعی مردم چیز دیگری است .
و مبارزه با تبعیض ؛ این عامل سوم است و پایه ی شوم بدبختی . یکی هم تبعیض است . تبعیض ، یعنی به جای ملاحظه ی قابلیتها، به جای ملاحظه ی استحقاق ، به جای ملاحظه ی خدا و قانون ، ملاحظه ی رابطه ها بشود! نتیجه ، این بشود که اگر به اهل یک روستا چند میلیون داده شود، زندگی یک روستا متحول می گردد و آن روستا محروم نمی ماند؛ اما اشخاصی هم پیدا می شوند که میلیونها را صرف خواسته های حقیر و کوچک ، صرف یک میهمانی ، صرف یک کار تجملی ، صرف یک کار غیرضروری - و احیانا مضر - بکنند!
باید هدف مبارزه ، اینها باشد؛ اصلاحات حقیقی در کشور، اینهاست . آن اصلاحاتی که هر کسی در کشور - بخصوص در کشوری مثل کشور ما که مردم مؤ منند و پایبند به اصول و مبانی اعتقادی و اخلاقی هستند - دنبال آن است ، هر کسی جلو بیفتد و خود را آماده ی تحمل مشکلات آن بکند، مردم دنبال او خواهند بود و به او کمک خواهند کرد؛ هر دولتی ، هر مسؤ ول دولتی ، هر انسان روشن بینی ، هر عالم دینی و هر فرزانه یی ، اگر این جور اصلاحات را، مبارزه با فقر و فساد را دنبال کند، مردم یاری خواهند کرد.
اینها کارهای پیچیده یی است ؛ کارهای ساده یی نیست ؛ اما کارهایی است که دستگاههای بزرگ کشوری می توانند دنبال آن بروند و هدف خودشان قرار بدهند. باید مطالبات انسانهای دلسوز و مسؤ ول ، اینها باشد. اگر اینها شد، آن وقت بسیاری از مشکلات ، حل خواهد شد و بسیاری از گرفتاریها و گرهها باز خواهد شد.