علم کلام

علم کلام نیز چون دیگر علوم اسلامی برای تبیین و تفسیر عقاید اسلامی و تحقیق و اثبات حقانیت اصول و معارف اسلامی به وجود آمد.

علم کلام نیز چون دیگر علوم اسلامی برای تبیین و تفسیر عقاید اسلامی و تحقیق و اثبات حقانیت اصول و معارف اسلامی به وجود آمد.

علم کلام دفاع از حقایق معارفی را که پیامبر اکرم (ص) از جانب خداوند آورده است، عهده دار شد.

با ظهور اسلام علوم بسیاری در دامان آن متولد شد که هر کدام به تفسیر بخشی از دین مبین اسلام پرداخت یا به عنوان مقدمه ای برای تحقیق در تعلیمات اسلامی قرار گرفت. تبیین مسایل مبدا و معاد، انسان، جهان، نبوت و امامت بر عهده علم کلام نهاده شد تا با منطق استوار و حجت عقل و نقل و دفاع از اصول معارف اسلامی بپردازد. از این رو حقایق معارف را از طریق وحی آسمانی قطعی در دست مسلمین - قرآن کریم - و احادیث پیامبر (ص) و اهل بیت رسالت (ع) و عقل صریح به مردم عرضه داشت.

روش کلامی، نخستین بار به وسیله قرآن کریم به کار آمد، که با اقامه برهان، مسایل اعتقادی را مستدل نمود. سپس امامان شیعه این روش قرآنی را در اقامه برهان در پیش گرفتند. تفاسیر قرآن به قرآن و بعضی تفاسیر روایی و همچنین جوامع روایی و کتب حدیث از قبیل «کافی » ، «نهج البلاغه » ، «توحید صدوق » و «احتجاج طبرسی » گواه بر این مدعا است.

حضرت امیرالمؤمنین علی (ع) از پیشتازان این علم شریف است. آن حضرت با تجزیه و تحلیل مسایل عقلی اسلامی - نظیر «حدوث و قدم » ، «متناهی و غیر متناهی » ، «بساطت و ترکیب » ، و «جبر و اختیار» با براهین قاطع به استدلال و دفاع از معارف وحیانی پرداخت. شیعه به پیروی از اهل بیت عصمت، روش کلامی آنان را اخذ نمود و در علوم عقلی بر دیگر مذاهب اسلامی پیشی جست.

علمای اسلامی تعلیمات اسلامی را در سه بخش منحصر نموده اند:

1- عقاید 2- اخلاق 3- احکام علم اخلاق و فقه دو قسم اخیر را و علم کلام بخش نخست را بر عهده گرفته اند.

در این تقسیم آنچه که جزء متن اسلام است مورد نظر بوده و نه علوم اسلامی چون ادبیات و منطق که مقدمات تحقیق درباره تعلیمات اسلامی را بر عهده دارد. همچنین در این تقسیم جنبه ارتباط تعلیمات اسلامی با «انسان » مورد توجه است. چنانکه مسایل مربوط به «عقل » و «اندیشه » ، «عقاید» نام گرفته است و امور مربوط به «خلق » و «خوی » انسان «اخلاق » و چیزهایی که مربوط به «عمل » انسان است، «فقه » نامیده شده است.

توحید، عدل، نبوت، امامت و معاد، اصول پنجگانه تشیع را شکل می دهند و باقی تعلیمات اسلامی جزء فروع دین محسوب می گردند. هر چند که از مفاد شهادتین دو اصل توحید و نبوت به عنوان اصول اعتقادی شناخته می شوند لیکن برای تشخیص بینش خاص تشیع اصل عدل و امامت با سه اصل توحید و نبوت و معاد ترکیبی را فراهم می آورند تا مکتب تشیع از دیگر مکاتب تمیز داده شود.

«جاحظ » اولین کسی را که در مکتب تشیع به مناظره پرداخته است «کمیت بن زید» معرفی می نماید. حال آنکه فاضلتر از وی امام او حضرت مولی الموحدین علی ابن ابی طالب (ع) است و همچنین باید ابوذر و مقداد و سلمان را در ردیف نخستین کسانی قرار داد که به مناظره پرداخته اند.

ابن الندیم در الفهرست خود «علی بن اسماعیل بن میثم تمار» را اولین مصنف علم کلام معرفی کرده و به دو کتاب وی با نامهای «کتاب الامامة » و «کتاب الاستحقاق » اشاره نموده است. (1)

ظهور خواجه نصیرالدین طوسی در علم کلام، تحول بزرگی آفرید و آن را به بالاترین نقطه کمال رسانید. چنانکه کتاب تجرید الاعتقاد وی محور بحثهای کلامی گردید و دانشمندان و متکلمین بعد از او شروح و حواشی عدیده ای بر آن نگاشتند.

با به استقلال رسیدن شیعه، مشاجرات مذهبی رو به کاستی نهاد و علم کلام به آنچه که از مکتب خواجه به دست آورد، قناعت کرد.

در حوزه های علمی معاصر بر خلاف کوششهای علمی که در زمینه کلام از سوی اندیشه ورانی چون شهید مطهری و شهید سید محمد باقر صدر صورت گرفته است، سیر درسها بیشتر مبتنی بر همان منابع کلامی پیشین است و کمترین حرکت منسجم و محکمی به سمت آشنایی با کلام جدید و موضوعات گوناگون آن صورت نمی گیرد، و این یکی از مشکلات علمی حوزه در زمینه کلام است.

پی نوشت:

1- الفهرست، ص 223.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر