1 «سنت» تفصیل دهنده قرآن است.
2 نسخ کتاب به سنت، هر چند هم اخبار متواتر بر آن باشد، پذیرفتنی نیست.
3 اجماع پس از کتاب و سنت حجت شمرده می شود.
4 «اقوال صحابة» حجتی بر احکام الهی بوده و بر قیاس مقدم است.
5 «اجتهاد به رأی» بی آن که نصی از کتاب و سنت به عنوان مقیس علیه وجود داشته باشد، ممنوع است و به این نوع اجتهاد، استحسان گفته شده و از زمره منابع فقهی در نزد حنفی هاست .
6 «مصالح مرسله» یعنی تقنین بر اساس مصلحت امت، آن چنان که مالکیان می گویند در مذهب شافعی در شمار منابع فقهی قرار ندارد.
7 فقه شافعی، فقهی افتراضی نبوده و تنها به حل مسایلی می پردازد که روی داده است.
چند دیدگاه برجسته شافعی و شافعیان
1 رهبری دینی در نگاه شافعی تنها با دو شرط پذیرفتنی است:
1 قریشی بودن رهبر
2 همرأیی مردم نسبت به او.
شافعی رهبری بدون بیعت را جز در زمان ضرورت، نامشروع می داند. این است که خلافت حضرت علی علیه السلام را بر حق دانسته و رویارویان با او را چون معاویه و پیروانش، «اهل بغی» شمرده است و جنگهای آن حضرت را در جمل، صفین و نهروان، جنگی دینی تلقی نموده است. ولی با این همه دشنام بر آنان از نگاه او روا نیست.
2 حدیث در دیدگاه شافعی تنها بر سخن رسول خدا اطلاق می گردد.
3 علاقه شدید به صحابه و اهل بیت رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم از برجستگی مهم مذهب شافعی است.
4 شافعیان، باورمند به توسل و تبرک به اولیای الهی بوده و کرامت آنان را به دید انکار نمی نگرند.
5 پایبندی به نمازهای جمعه و جماعت و دو عید برجسته مسلمانان، از دیگر ویژگی های شافعیان بوده و گفتنی است که در فقه شافعی، در هر شهر تنها باید یک نماز جمعه اقامه گردد.