بسم الله الرحمن الرحیم
در روزگار پیامبر اکرم (ص) صنفی به نام روحانیت وجود نداشته است ولی گروههای کوچکی به امر تبلیغ و ترویج دین اشتغال داشتند: کاتبان وحی، قاریان قرآن، مؤذنان، فقهاء و یا کسانی که به نحوی با اسلام آشنایی داشتند، پیامبر را در رساندن پیام الهی یاری می کردند. این گروهها کوچک و ناپیوسته و متفرقه به خاطر گسترش نیازهای فرهنگی و دینی رو به گسترش گذاردند و منسجم شدند و حوزه های علمیه به شکل نو، پا گرفتند.
نیاز به عالمان دین برای تبیین اندیشه دینی و پاسخ به اهل شبهه سبب گردید که عده ای که به دانش دین روی آورده بودند، تمام وقت خود را به تحصیل و تبلیغ اختصاص می دهند.اما این محصلان و مبلغان باید در کنار این وظایف مهم به امر تامین معاش و هزینه های زندگی خود نیز می پرداختند. از این روی باید یا دست از تحصیل و تبلیغ برمی داشتند که در این صورت کفر و الحاد به پیشروی می پرداخت. یا دست از کار و زندگی روزانه می کشیدند که موجب ذلت و سربار جامعه بودن می شد.
لذا اسلام باید حتما برای چنین مشکلی راه حل مناسبی را ارائه کرده باشد. در این نوشتار به منظور بررسی پیشینه بودجه حوزه و کیفیت زندگی متعلمین و مبلغین دینی گذشته حوزه را در سه دوره به بحث می گذاریم:
1- تامین هزینه طالبان علم قبل از تشکیل حوزه ها.
2- بودجه حوزه از غیبت امام عصر(ع) تا استقلال مالی.
3- بودجه حوزه از دوران استقلال مالی تا کنون.
تامین هزینه طالبان علم، پیش از تشکیل حوزه ها:
این دوره از صدر اسلام تا نیمه قرن سوم به دراز کشید. در این دوره راههای تامین احتیاجات زندگانی عالمان دینی بوده است. موارد زید آن جمله اند:
1- کسب و کار چون در آغاز هجرت پیامبر(ص) مدینه کانون تعلیم و تعلم بود همه مردم به فراگیری قرآن و احکام شریعت می پرداختند. و از آن سوی استفاده مستقیم از محضر پیامبر(ص) و ساده بوده تعالیم به مردم مجال می داد که به کسب و کار نیز بپردازند.
پس از رحلت پیامبر بسیاری از عالمان دین از دسترنج خود زندگی می کردند. تاریخ نام بسیاری از فقیهان و محدثان را به عنوان: خراما فروش، عطر فروش، بزاز، کفشگر و ... ثبت کرده است.
2- کمکهای مردمی مردم به خاطر بارورهای عمیقی که به دین داشتند، وقتی که مبلغان و مروجان دین برای ارائه پیام دین به میان آنان می رفتند، انها را در پناه خود گرفته و مجارج زندگی آنان را به مقدار میسور برآورده می کردند از جمله: مصعب بن عمیر اولین فرستاده پیامبر(ص) که برای تعلیم قرآن و نشر اسلام به دعوت مردم وارد مدینه شد، در منزل اسعد بن زراره از بزرگان این شهر اقامت گزید.
توصیه های پیامبر و امامان(ع) در کمک به طالبان علم نقش موثری داشت. آنها به پیروان خود توصیه می کردند که در توزیع انفاقات خود، کسانی که در راه دین مهاجرت کرده و از عقل و تفقه بیشتری برخورداند را مقدم کنند.
3- بیت المال بیت المال جایی بود که در آن اموالی را که حق همه مسلمانان بود در آن می نهادند. در زمان حیات پیامبر(ص) مسلمانان سازمان مالی بسیار ساده ای داشتند و درآمد آن تنها زکات انصار توانگر و غنائم اندکی بود که در جنگها با قبایل عرب به دست می آمد.
گرچه در سیره پیامبر(ص) سخنی از صرف بودجه رسمی بیت المال برای تربیت طالبان علم به میان نیامده است. ولی از موارد کمک پیامبر به والیان و قضات می توانیم استفاده کنیم که مروجان دین در موارد بسیار از بیت المال استفاده کرده اند. والیان پیامبر افراد شایسته ای بودند که علاوه بر اداره سیاسی و قضایی حوزه ماموریت خود، اقامه جماعت و تعلیم دین را نیز بر عهده داشتند و مجارج خود را از بیت المال دریافت می کردند بعد از پیامبر، نیازهای مذهبی مردم گسترش یافت و نیاز به تعلیم قرآن و آموزش احکام به ملتهای تازه مسلمان ایجاب می کرد که هسته های علمی و تبلیغی تقویت شود و برگزیدگان صحابه وقت و امکانات بیشتری را بریا تبلیغ دین بگذرانند و برخی برای آموزش مردم رهسپار مناطق دوردست گردند.
حضرت امیر(ع) برای ترویج علم و دین از بیت المال به عالمان و فقهاء کمک می رسانید و برای عالمان دین و مفسران و مروجان مذهب که در آن روزگار به «قراء» مشهور بودند و در حلقه های متنوع به قرائت و تدریس قرآن مشغول بودند از بیت المال مقرری برقرار کرده بود.
در دوره حکومت بنی امیه و بنی عباس نیز نیز نمونه های بسیاری از کمک بیت المال به علمای مشوهر و نامدار و در برخی موارد مقرری سازماندهی شده به همه دست اندرکاران نشر دانش، از قراء و طالبان حدیث، در تاریخ ثبت شده است.
بودجه حوزه از غیبت ولی عصر(ع) تا استقلال اقتصادی
از عصر غیبت که از نیمه سوم آغاز شد کار عالمان دینی بویژه روحانیت شیعه، بیشتر گردید و نیاز به تشکیل و برنامه ریزی در تعلیم و تبلیغ و تنظیم مدارس به روش جدیدتر بیش از پیش احساس شد.
غیبت امام و لزوم جمع آوری احادیث پراکنده و ترس از بین رفتن متون اصلی دینی سبب گردید که محدثان و فقیهان فعالیت خود را افزایش دهند.
حوزه های شیعی با مسائل جدیدی مثل تبیین و تفسیر مباحث دینی، دفاع از عقیده و دفع شبهات کلامی روبرو شد. مرحوم کلینی که کتاب «کافی » را در مدت بیست سال تالیف کرد، انگیزیه نگارش آن را زدودن جهل و تقلید باطل و هدایت مردم عنوان کرده است.
این نیاز جدید موجب شد که عالمان شیعی، شبانه روز به تحقیق و تتبع و تالیف و تدریس بپردازند. که این امر فراهم بودن آرامش خیال و امکانات مالی جهت لوازم تحریر و هزینه سفرهای علمی را می طلبید.
در این زمان بیشتر طالبان علم و اساتید مسائل دینی را از راههای زیر امرار معاش می کردند.
الف) بیت المال ب) خمس و زکات ج) وقف د) مشاهد مشرفه الف) بیت المال برای پاسخگویی به نیازهای جدیدی که فرا روی نظامها و جامعه قرار می گرفت و مسائلی چون تبیین و تفسیر مکتب، رفع شبهات و... لازم بود که حکومت از عالمان دین کمک بگیرد و ضمن فراهم آوردن تشکیلات خاصی عالمان دینی را به کار گیرد و از تالیفات، سخنان و مناظرات آنها در راه رشد و بالندگی فرهنگ اجتماعی و دفاع از عقاید اسلامی بهره برد.
صرف نظر از کسانی که در مشاغل روحانی به خدمت مشغول بودند، اکثر علما که آزادانه به امر تعلیم و تعلم، تفسیر قرآن، جمع حدیث و آموزش عمومی اشتغال داشتند. کم و بیش از سهمیه سالانه یا ماهانه برخوردار بودند و یا لااقل عطایای گاه و بیگاه حکومتها به آنان تعلق می گرفت.
ب) خمس و زکات در اواخر حکومت عباسیان شرایط سیاسی و اقتصادی، موجب شد که حکومت در جمع و توزیع زکات کمتر دخالت کند. این فرصتی مناسب برای پروان اهلبیت فراهم آورد تا از انفاقهای مالی در پیشبرد مکتب و محرومیت زدایی شیعیان بهره برند. فقهای اهلبیت، در جهت هماهنگی سیاسی و اجتماعی شیعه به آنان توصیه می کردند، خود سرانه واجبات مالی خودر را توزیع نکنند، بلکه آنها را به عالمان دیرا خود بسپارند. مردم نیز پیروی کردند و زکات و خمس بر درآمد را به فقهای شیعه وامی گذاردند. شیخ مفید پیشنهاد کرد که فقهای امین در هر ولایت مناسبترین افراد برای دریافت زکاتند. در مورد خمس نیز برخی از فقهای بزرگ همین نظر را دارند.
در جواز مصرف زکات در تامین بودجه حوزه میان علما بحثی نبوده و از آن استفاده می شده است زیرا «فی سبیل الله » از موارد مصرف زکات است و مصداق اعلای آن تبیلغ و نشر معارف دین است.
علامه حلی در تحلیل این مساله می نویسد:
«فراگیری دین بر مردم واجب است. اگر کسی به تعلیم و تفقه مشغول گردد نمی تواند، کسب و کار کند، از این روی ناچار است برای انجام این واجب از زکات استفاده کند.» علامه مجلسی نیز مصرف زکات را برای طالبان علوم دینی جایز می شمرد و برای توانمندان بر تحصیل و کسانی که دانش شان در خدمت رشد دین و مبارزه با بدعتها قرار می گیرد نیکوتر می شمرد که کار را رها سازند و خود را وقف تحصیل و تبلیغ کنند و از زکات بهره ببرند.
در مورد خمس نیز فقهاء مصرف آن را در ترویج دین و شعائر الهی جایز شمرده اند. مبانی مصرف آن چه رضایت امام باشد و یا حق حکومت و پیشوانه مالی نظام اسلامی در هر صورت باید در راه مصالح مسلمانان مصرف شود.
به همان عللی که امام معصوم از مردم خمس می گرفتند در زمان غیبت نیز می توان خمس گرفت. بدین جهت فقهای شیعه در آن دورانهای پرمخاطره که ناتوانی اقتصادی کیان تشیع را تهدید می کرد، اداره حوزه ها را از راه خمس جایز شمرده اند.
ج) وقف در قرن سوم و چهارم بسیاری از مراکز عام المنفعه، با کمکهای مردم و از طریق موقوفات ایجاد شده است نیکوکاران در ایجاد درالیتام، مسجد، کتابخانه تهیه ابزار و لوازم آموزشی، امکانات معیشتی طالبان علم، در قابت بوده اند.
در این میان بزرگان شیعه در کمک به دانش پژوهان و طلاب علوم دینی پیشقدم بوده اند.
شیخ مفید که ریاست حوزه بغداد را به عهده داشت کثیرالصدقات بود و به شاگردان نیازمند خود کمک می رساند. سید مرتضی که از امکانان مالی خوبی برخوردار بود و سمت نیابت حاج را بر عهده داشت. مدرسه ای تاسیس کرد و بودجه ماهانه ای برای تامین نیازهای متعلمین آن مقرر کرد.
کمکهای مردمی و گسترش اوقاف موجب شد که حوزه نجف در قرن هفتم رونق گیرد و طلاب و مجاورین از اطراف و اکناف دینای اسلام برای تحصیل بدان روی آورند.
د) مشاهد مشرفه با مطالعه و بررسی وقف نامه ها به دست می آید، هدایای مردم به بقاع متبرکه برای پیشبرد و حمایت از شعائر الهی و آرمانها و اهداف ائمه اطهار(ع) بوده است.
از این روی، این اموال معمولا در راه کمک به بینوایان و گسترش ارزشهای دینی مصرف می شده است. در زمان شهید اول مساله استفاده از بودجه مشاهد مشرفه به صراحت مورد بحث قرار می گیرد. شهید اول در پاسخ به استفتاء فاضل مقداد در این رابطه، استفاده حوزه از درآمد بقعه ائمه(ع) را مشروع می شمرد.
عصر استقلال اقتصادی حوزه ها مهمترین راه تامین حوزه ها در دو سده واپسین خس بوده است. حوزه با تکیه بر این بخش از بیت المال و جذب و مصرف آن در واقع به نوعی استقلال دست یافته است.
مسدود یا محدود شدن راههای ارتباطی حوزه با دیگر منابعی که در گذشته علماء از آن استفاده می کردند، مهمترین عامل روی آوری آنان به این بخش است. چرا که در گذشته اوقاف وزنه ای پرقیمت در اداره حوزه ها بود و در سده اخیر دخل و تصرفهای نابجای متولیان و حکام جائر آن را از مسیر خود منحرف ساخت. به ویژه در دوران حکومت پهلوی، که بسیاری از زمینهای وقفی مصادره و به ملک خاصه خاندان سلطنتی درآمد. بسیاری از مدارس قدیم و ویژه طلاب علوم دینی تعطیل و یا تبدیل به مدارس جدید و یا ورزشگاه شدند.
به طور کلی برای از بین بردن حوزه های دینی و منابع تامین بودجه آنها فعالیتهای مرموزی صورت گرفته است در سده های اخیر بین حوزه ها و حکومتها رابطه ای نبود، نه حوزه به حکومت خدمتی عرضه می داشت و نه حکومت به حوزه. حوزه حکومت را غاصب می دانست و حکومت، حوزه را سد راه خودکامگیها و این بود که حوزه برای تامین مخارج خود بیش از پیش به خمس روی آورد.
مردم مؤمن که رابطه ای با حکومتها نداشتند با علماء و حوزه ها بیش از پیش ارتباط برقرار کردند و خمس درآمد خود را به آنان تحویل می دادند تا آنجا که در دو سده اخیر گرایش مردم به پرداخت اجبات مالی خود به مراجع بسیار چشمگیر بوده است.
در حال حاضر مانند گذشته مراجع امین و پاک وجوهات مردم را دریافت و با کمال امانتداری در راه اصلاح عموم مسلمانان و سامان دادن به حوزه های علوم دینی به مصرف می رسانند.