به گزارش
خبرگزاری بینالمللی قرآن (ایکنا)، ششمین شماره فصلنامه علمی-پژوهشی «اسلام و مطالعات اجتماعی» به صاحب امتیازی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی و مدیرمسئولی حجتالاسلام و المسلمین نجف لکزایی منتشر شد. سردبیر این نشریه را حجتالاسلام و المسلمین حمید پارسانیا بر عهده دارد.
در این شماره فصلنامه اسلام و مطالعات اجتماعی میخوانیم: «مولفههای «خدامحوری» و آثار آن در زندگی از دیدگاه قرآن و روایات» نوشته منصور پلهوان، عبدالهادی فقهیزاده و روحالله محمدی، «بررسی میزان آشنایی طلاب و دانشچویان شهر قم با فقه سیاسی امام خمینی» نگاشته علی اکبریمعلم و تعمتالله کرمالهی، «مطالعه چگونگی و کارکردهای گفتوگو در سیره نبوی با نگاهی به نظریه کنش ارتباطی» اثری از محسن الویری و حسین مهربانیفر، «سنت و تجدد در ایران پس از انقلاب اسلامی» کاری از حمید میرخندان، «روششناسی انتقادی نظریه فرهنگی فوکو» نوشته روحالله عباسزاده و «بررسی نظریه سنت رنه گنون؛ سنت به مثابه دال محوری» نگاشته داوود رحیمیسجاسی و طاهره عطوفی.
مولفههای «خدامحوری» و آثار آن در زندگی از دیدگاه قرآن و روایات نویسندگان مقاله «مولفههای «خدامحوری» و آثار آن در زندگی از دیدگاه قرآن و روایات» در چکیده مقاله خود مینویسند: یکی از اصول مهم زیستِ متکی بر قرآن کریم و روایات معصومین: «خدامحور» است که در آموزههای اسلامی بر آن تاکید شده است. بر اساس این اصل، کل نظام هستی از یک هستی محض و یکتا منشعب شده که ضرورت وجود او از ناحیه خود اوست. اگر مبنای زندگی فردی و اجتماعی بر اساس توحیدباوری و تقواپیشگی باشد، بسیاری از مشکلات اجتماعی و خانوادگی از میان برمیخیزد؛ به این ترتیب که زندگی فرد تحت مدیریت و اراده خدا قرار میگیرد و در نتیجه تمسک به آن در حوزه فردی، خود فراموشی و خودخواهی از میان میرود و خوف از خدا، آرامش درونی، پایداری در مقابل گناه و فهم دین و بینش شریعت، جای آن را میگیرد. هم چنین در حوزه اجتماعی میتوان کنترل رفتارهای جمعی، تعدیل حُب و بغضهای اجتماعی، مردم دوستی و مهرورزی و بسط روحیه گذشت در حریم خانواده را از مهمترین آثار اجتماعی آن برشمرد.
بررسی میزان آشنایی طلاب و دانشچویان شهر قم با فقه سیاسی امام خمینی(ره) علی اکبری معلم، نعمت الله کرم اللهی در مقدمه مقاله خود نوشتهاند: هدف کانونی این پژوهش، بررسی میزان آشنایی یا ناآشنایی طلاب و دانشجویان نسل سوم انقلاب اسلامی با فقه سیاسی در منظومه اندیشه سیاسی امام خمینی است. این نسل، که اکنون دوره حیات امام را درک نکرده و به تدریج در لایههای مختلف نظام جمهوری اسلامی ورود پیدا میکند، بدون آشنایی کافی با اندیشه امام نمیتواند در حفظ و تقویت و رفع کاستیهای نطام برآمده از آن اندیشه اقدام کند. از این رو مهمترین پرسش پژوهش حاضر این است که «میزان آشنایی طلاب و دانشجویان نسل سوم انقلاب اسلامی ایران در شهر قم با فقه سیاسی امام خمینی(ره) چقدر است؟»
مطالعه چگونگی و کارکردهای گفتوگو در سیره نبوی با نگاهی به نظریه کنش ارتباطی در چکیده مقاله «مطالعه چگونگی و کارکردهای گفتوگو در سیره نبوی با نگاهی به نظریه کنش ارتباطی» میخوانیم: گفتوگو که به عنوان ضرورتی گریز ناپذیر برای ایجاد تفاهم و رفع اختلافات و رشد اندیشه در زندگی بشری است، موضوع مطالعه مکاتب مختلف فلسفی و گرایشهای مختلف فکری قرار گرفته است. در سنت اسلامی هم همواره گفتوگو به عنوان راهبردی کلیدی در حل منازعات و گسترش همدلی و همزبانی مورد توجه واقع شده است. این پژوهش به منظور شناخت هر چه بیشتر سنت اسلامی در زمینه گفتوگو با مطالعه سیره نبوی در گستره گفتوگوی میان فردی و گروهی در پی فهم و تحلیل چگونگی و کارکردهای گفتوگو در سیره عملی پیامبر اعظم9 در صدر اسلام با نگاهی به نظریه کنش ارتباطی هابرماس است. مطالعه گفتوگوهای پیامبر9 با تکیه بر سیره نگاشتها ما را به این نتیجه رساند که گفتوگوهای آن حضرت از مشخصههایی همچون «برابری در گفتوگو» و «دادن آزادی بیان»، «صبر و حوصله»، «استماع دقیق» برخوردار بوده و کارکردهایی از قبیل «تبلیغ»، «حفظ همگرایی» و «رفع شبهات» داشته است. تحلیل این یافتهها بر اساس نظریه کنش ارتباطی هابرماس، اشتراک و قرابت ظاهری بسیار زیاد این دو رویکرد به گفتوگو را، در عین تفاوت در بنیآنهای معرفتی مینمایاند. محوریت عقل عرفی و تاکید بر اجماع و حقیقت بین الاذهانی در ایده گفتوگوی هابرماس و محوریت عقل وحیانی و تاکید بر حقیقت قدسی در رویکرد توحیدی پیامبر اعظم9 از جمله این تفاوتهای بنیادین است.
سنت و تجدد در ایران پس از انقلاب اسلامی نویسندگان مقاله «سنت و تجدد در ایران پس از انقلاب اسلامی» چنین نتیجهگیری کردهاند که صورتبندی سنت و تجدد در ایران، چه به عنوان نظریه و چه به عنوان پروژه، با آنچه در غرب رخ داده متفاوت است. در غرب مدرنیته در برابر سنت بر مبانی فکریای-گاه متناقض- ابتنا دارد که یکی از این مبانی عام و مشترک، سکولاریسم به معنای کنارگذاشتن مرجعیت دین و انسانمداری (اومانیسم) است. بر این اساس تجدد در حوزه فرهنگ اسلامی در سه لایهشناختی، ارزشی و رفتاری فرهنگ بر مبانی خودش ابتنا دارد و از حقیقت دین تاثیر میپذیرد. بازخوانی تجدد و تحول آنچه که در سطوح مختلف فرهنگ در ایران پس از انقلاب رخ داده یا باید رخ دهد، نیازمند بازخوانی نیست این سطج با حقیقت دین که در منابع اسلامی تجلی و تحقق یافته، میباشد. ضمن آنکه روش مراجعه و برداشت از منابع دینی، خود در این حوزه قرار دارد. توجه به فرهگهای دیگر، به طور خاص غرب به عنوان عوامل بیرونی تاثیرگذار در تجدد و نوشدگی کارساز است. بررسی دو پدیده تحصیل زنان و سینما نشان میدهد که به طور عمده عالم بیرونی تجدد در این دو، نقض ایفا کرده و صورتبندی آنها در ایران پس از انقلاب نیازمند توجه به مبانی دنی و فرهنگ اسلامی است.
روششناسی انتقادی نظریه فرهنگی فوکو در چکیده مقاله «روششناسی انتقادی نظریه فرهنگی فوکو» نیز میخوانیم: برای به کار بردن هر نظریهای توجه به زمینههای اجتماعی و معرفتی و همچنین مبانی هستیشناختی، انسانشناختی، معرفتشناختی و روششناختی آن ضروری است. از آنجا که در سالهای اخیر نظریه فرهنگی فوکو در ایران مورد توجه قرار گرفته، در این مقاله بر آن شدیم تا با روش تحلیلی ـ توصیفی به بررسی مبانی و زمینههای این نظریه پرداخته و برخی از نقدهای وارد بر آن را مطرح کنیم تا در مراجعه و به کاربردن آن مورد توجه قرار گیرد. به نظر میرسد، نظریه فرهنگی فوکو مبانی و بنیادهایی دارد که بدون توجه به آنها نمیتوان به تحلیل مسائل اجتماعی در ایران پرداخت.
بررسی نظریه سنت رنه گنون؛ سنت به مثابه دال محوری داوود رحیمیسجاسی و طاهره عطوفی در چکیده مقاله خود نوشتهاند: این مقاله درصدد بررسی مبانی نظری رنه گنون، بنیان گذار جریان سنت گرایی، به روش توصیفی ـ تحلیلی است. سنت گرایی، جریان روشنفکری دینی است که در اوایل قرن بیستم پا به عرصه فکری و اجتماعی غرب نهاد که با ظهور و تجلی مدرنیته، آهنگ تقابل با آن را سر داد و ساحت دنیای متجدد را که در حال زدودن ساحت قدسی در تفسیر عالم و آدم بود، با تندترین نقادیها به پای میز محاکمه برد و از انسان جویای حقیقت و ذات ربوبی، دادخواهی کرد. گنون، برخلاف تفکر غرب، عالم و آدم را بر اساس نوعی مبانی معرفتی خاص تفسیر کرد که در آن نظام هستی، معرفت و نظام بشری مبتنی بر سلسله مراتب عمودی واقعیت است که در این زنجیره، مراتب پایینتر، هستی خویش را از مراتب بالاتر یافتهاند و بدان متصل شدهاند. با این نگاه، گنون کلیه آثار خویش را با رویکرد عرفانی خاص خود، تحت الشعاع قرار داده و در علم، عقل، فلسفه و حوزههای اجتماعی وارد شد.