سریه عمرو بن کعب و حارث بن عمیر
پس از اینکه رسول خدا(ص)از عمرة القضاء مراجعت فرمود چند ماه در مدینه توقف کرد و در این مدت بیشتر توجه آن حضرت به سوی شمال عربستان و بسط و توسعه اسلام در آن نواحی معطوف بود، زیرا از سمت جنوب با قرارداد صلح حدیبیه خیالش تا حدودی آسوده شده بود و از آن سو بخوبی می دانست که با گذشت یکی دو سال خود به خود مردم مکه مسلمان خواهند شد و مقدمات فتح مکه فراهم می شود، اما قسمت شمال عربستان که تحت نفوذ دو قدرت بزرگ آن زمان یعنی ایران و روم بود محیط مساعدی برای تبلیغ اسلام به شمار می رفت بخصوص قسمت غربی آن که تحت نفوذ دولت روم و دین مسیح بود آمادگی بیشتری برای پذیرش اسلام داشتند.
از این رو فکر رسول خدا بدان سو معطوف گردید و گروهی را به سرکردگی عمرو بن کعب غفاری برای تبلیغ اسلام به ناحیه شام به جایی به نام «ذات الطلح »فرستاد ولی مردم آن ناحیه دعوت آنها را نپذیرفته و در صدد قتل آنان - که جمعا پانزده نفر بودند - بر آمدند و بجز عمرو بن کعب همگی به قتل رسیدند و عمرو بن کعب نیز با زحمتی توانست خود را از معرکه نجات دهد و جان سالم به در برد.
به دنبال آن نیز پیغمبر اسلام حارث بن عمیر را با گروهی به سوی شرحبیل بن غسان که فرماندار شهر بصری (1) از طرف امپراتور روم بود، فرستاد و نامه ای هم به منظور دعوت به اسلام بدو نوشت ولی شر حبیل حارث را با همراهان وی به قتل رسانید.
این دو ماجرا سبب اندوه پیغمبر و خشم مسلمانان مدینه و آمادگی آنها برای جنگ با امپراتور روم گردید و در ماه جمادی الاولی سال هشتم هجرت رسول خدا(ص)لشکر مجهزی را به جنگ رومیان به موته که سرحد شام بود فرستاد.
پی نوشت:
1. بصری - بر وزن کبری - نام شهری در نزدیکی شام بوده است.