خطبه اول
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدالله رب العالمین نحمده و نستعینه و نشکره و نستغفره و نتوکل علیه ونعوذ به تبارک و تعالی من شرور انفسنا سیئات اعمالنا و نشهد ان لااله الاالله وحده لا شریک له و ان محمدا عبده و رسوله صلی الله علیه و اله سیما بقیه الله فی ارضه.
الهم کن لولیک الحجه بن الحسن صلواتک علیه و علی آبائه فی هذه الساعه و فی کل الساعه ولیا و حافظا و قائدا و ناصرا و دلیلا و عینا حتی تسکنه ارضک طوعا وتمتعه فیها طویلا.
بحثم در خطبه اول پیرامون حیا بود حیا را توضیح دادم و عرض کردم ملکه ای است و قدرت و توانی است در انسان که از کارهای خلاف او را باز می دارد و اگر کار خلافی انجام دهد شرمنده می شود و خجالت می کشد.
کار خلاف یعنی آن اموری که خدا راضی نیست که مهمتر از همه همانها است, چون حیا در ابواب مختلفی است که بعدا ان شاالله توضیح خواهم داد.
در بیان حیا که حیا چقدر نقش دارد در وجود انسان, بهتر این است که از زبان مقدس رئیس مذهب امام صادق علیه السلام بشنویم که می فرماید الحیا نور جوهره صدرالایمان و تفصیله التثبت (یا التذویب) عند کل شی ینکره التوحید والمعرفه.
حیا یک حقیقتی است که اساس ایمان جوهر اوست, صدرایمان حقیقت اوست پایه اصلی ایمان اساس اوست, صدره الایمان حالا چگونه می شود که آدم بفهمد با حیا است یا بی حیا؟.
می فرماید تفصیله التذویب در بعضی از نسخه ها یا تفصیله تثبت عند کل شی ینکره التوحید و المعرفه.
تفصیلش این است که آدم اهل توحید و اهل معرفت و اهل فهم وقتی ببینند و بشنوند آدم از خجالت آب می شود, تذویب یعنی ذوب می شود انسان وقتی بفهمند که آدم چنین کار غلطی کرده البته معیار این است که اهل توحید اگر بفهمند سرزنش کنند یا اهل معرفت سرزنش کنند, ممکن است بنظر بنده کسی هم در وادی توحید نباشد ولی اهل فهم باشد, اهل درک باشد حقایق را تا حدودی بسنجد امروز در دنیا چنین است در دنیای امروز بخشی از مردمند که نه اهل دین و نه اهل شناختند اصلا هیچ حیوان صد در صد بلکه کمتر ولی افرادی هستند که اینها اهل فکرند.
بالاخره اهل توحید و معرفت انکار کنند بگویند این چه کاری است تفصیله التذویب عند کل شی ینکره التوحید و المعرفه, آدم خجالت بکشد اگر که بفهمند آنها.
حالا این خجالت کشیدن عرض کردم گاهی در گناه است گاهی در بی ادبی است که گناه هم نیست, گاهی از انسان یک چیزهایی طلب می شود که اگر انجام ندهد شرم می کند.
حالا بهتر این است که باز از لسان آن بزرگوار این جمله راهم بشنویم که می فرماید حیا بر پنج قسم است حیا الذنب و الحیا خمسه انواع حیا الذنب گناه کرده حیا می کند دو حیا الحب چون خیلی عشق و حب و محبت دارد حیا می کند یا حیا الکرامه یا فرد کریمی است یا حیا ادب.
در موارد مختلف است که انسان باید حیا کند از آن کاری که باید انجام دهدکه این اساس اگر در انسان وجود داشت خیرها بدنبالش میآید ولی اگر حیا رفت کم کم بدنبالش همه چیز می رود و باز در بیان همین نکته از پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم بشنوید اول ما ینزع الله من العبدالحیا اول چیزی که خدا از بنده اش می گیرد حیا است شرم است بعد ثم ینزع منه الامانه, اگر در بی حیایی ادامه داد امانت را از او می گیرد ثم ینزع منه الرحمه سپس رحمت را از او می گیرد ثم یخلع دین الاسلام عن عنقه دین را از او دور می کند.
دیده ایم بعضی افراد بی حیا که دهانشان را باز می کنند و هر چه می خواهند می گویند و یا چشمانشان رابه نحو خاصی به سوی طرف می بینند به همسر به پدر به مادر به آشنایان آنوقت هر چه می خواهد می گوید این خطر بزرگی است در او ممکن است اهل نماز هم باشد و بهتر است که باز این حدیث را عرض کنم که این منافاتی با نماز و عبادت هم بی حیایی ندارد ولی بالاخره پایان کار انسان را هلاک می کند و زمین گیر می کند بی حیایی و آن عبارت این است که پیغمبر اکرم می فرماید من حرم الحیا و هو شک کله صاحب الحیا خیر کله آدم با حیا سر تا پا خیر از او می ریزد و آدم بی حیا سرتا پایش شر می شود و ان تعبد و تبر, گرچه بندگی خدا کند و از گناه خودش را دور بدارد ولی اینچنین است از آدم در اثر بی حیایی شر صادر می شود یتخط فی ساحات هیبه الله و ان خطبه تخط فی ساحات هیبه الله بالحیا اگر آدم قدم بردارد در هیبت خدا در عظمت خدا در توجه به خدا, با حیا قدم بردارد با حیا بنویسد, با حیا بگوید, شرم کند از خدا, شرم کند از جامعه اگر چنین شد خیر من عباده سبعین سنه این یک گام در خشیت حق تعالی در هیبت حق تعالی با عصای حیا بهتر از هفتاد سال عبادت است در درگاه خدا حیااینچنین بالا است.
گاهی می شود سخنی انسان می گوید چه بسا شده است بین زن وشوهر تندیها این تندیهااول از بیحیایی شروع شده و کم کم به جدایی پیوسته, تند حرف زدن, جسارت کردن اینها همه چیزهایی است که ریشه و اساس شیطنت دارد ادم باید از خدا بخواهد با حیا باشد به بزرگان دین نگاه کند به آنهاکه سرمشق مایند و اسوه مایند.
ملاحظه بفرمایید این بیانرا از پیغمبر اکرم (ص) دارد رسول اکرم در نبردی که با یهود داشت رسید به یک حصنی و قلعه ای که قلعه بنی غریضه بود, مردم آنجا که داخل آن قلعه بودند شروع کردند, یشتمه و یشتم المسلمین پیغمبر را حرفهای زشت زدند به مسلمانها حرفهای بد گفتند شتم کردند سب کردند وقتی که اینها داشتند اینچنین حرف می زدند و حرفهای زشت می گفتند دارد فلما دنی رسول الله (ص) حصنهم وقتی پیغمبر اکرم به آن حصن و قلعه رسید اینها اینجور دارند حرفهای زشت می زنند فرمود: اتشتمونی شما دارید مرا شماتت می کنید فسا صباح المنذرین یا عبادالطواغین ای بندگان طاغوتها اخسئوا اخسئکم الله دور شوید این اخسئوا را درلغت هم که می گوید به معنای دور شدن به هر شی نمی گویند به سگ می گویند و به خوک می گویند اخسئوا دور شوید خطابی که پیغمبر اکرم کرد به اینان خطابی بود که به سگ و خوک می کردند فرمود اخسئوا اخسئکم الله وقتی این جمله را فرمود همین آدمی که سرکرده کسانی بود که شماتت می کردند بنام کعب بن اسد بن حصین این آمد سرش را از بالای حصن پایین کرد به پیغمبر اکرم گفت یا اباالقاسم ما کنت فحاشا ما قدالک ای ابوالقاسم تو فحاش نبودی ما فحش می دادیم تو که فحاش نبودی چه شد که تو فحاش شدی ؟
قال صادق (ع) امام صادق می فرماید وقتی پیامبر اکرم این جمله را از این مرد شنید و فسقط عنزه یک چیزی دست پیامبر اکرم (ص) بود بزرگتر از عصا و کوچکتر از نیزه این جور لغت معنا می کند آن چیزیکه دست پیامبر بود آنچنان پیغمبر خجالت کشید که همین طور بی اختیار این چوب از دستش افتاد و سقط ردائه من خلفه, ردای پیغمبر اکرم از دوشش افتاد و رجع یمشی الی زرائه الی ورائه حیا همینطور عقب عقب برگشت از بس حیا کرد حیا کرامت همین است یعنی پیغمبر اکرم که اسوه است ولو آنها زشت گفتند ولی پیغمبر اکرم گفتند از تو توقع نبود این است راه کار این است راه سخن و نوشتن و عمل کردن مخصوصا در زندگی, مخصوصا در خانه, فرزند نسبت به پدر و مادر و مخصوصا شوهر نسبت به زن که بیشتر بی حیایی ها گرچه بیشتر از زن به شوهر است ولی گاهی هم از شوهران به زنان است در هر حال همه باید شرم کنند و حیاکنند.
حیا, حیا اساس همه ایمان و عزت ماست یک حدیث دیگر هم بخوانم کسی آمد خدمت علی بن موسی الرضا (ع) که در آستان ولادت آن بزرگوار هستیم چنین گفت گفت یا اباالحسن ان من شیعتک یشرب الخمر من دیدم یکی از شیعیانت عرق می خورد و شراب میخورد دارد تا امام رضا این جمله را شنید عرق وجهه از صورت مبارکش عرق خجالت ریخت خجالت کشید علی بن موسی الرضا بشنود شیعه او گناه کند عرق وجهه و بعد یک مقداری سکوت کرد ثم صبر هینئه یک مقداری سکوت کرد و سپس چنین فرمود: خداوند متعال ثم قال الله اکبر من ان یجمع فی قلب المومن دسیس الخمر بین دسیس الخمر یعنی آغاز مشروب یعنی لب آدم به مشروب آشنا شود نه اینکه تا آخر هم بخورد همین که قطره اول.
ان الله اکرم من ان یجمع بین دسیس الخمر و حبنا اهل البیت , خدا بالاتر از این است که در انسان حب ما را با نوشیدن حتی قطره اول مشروب جمع کند.
بنده فکر می کنم که معنایش این است یعنی حب ما و عشق ما بالاخره این را از این گناه باز خواهد داشت عشق به امام رضا(ع) هر چه بیشتر شد علاقه به آنچه ضد علی بن موسی الرضا است دور می کند حرکت به یک مقصدی طبیعی است که انسان را از حرکت مقصد مقابل دور می کند و دیگر حرکت مقابل مقصد نیست هدف نیست دیگر همه مقصد می شود او بنابراین حب به ما عشق به ما حالا این که درباره امام رضا علیه السلام است شیعه علی بن موسی الرضا را خبر دادند چنین و حضرت عرق خجالت بر چهره مبارکش نشست و خجالت کشید.
چرا شیعه من را درباره اش چنین بگویند چرا بگویند؟ گناه کرد حالا من و شما عزیزم, جوانهای عزیز ما شیعه امام عصریم ما منتظر امام عصریم, او قطب ما است او دلداده ما است او مجرای فیض ماست او انسان کاملی است که رمز راز و نیاز ما با خداست بدون چنین انسانی که آدم نمی تواند با خدا حرف بزند آدم دلش می خواهد با یک انسانی حرف بزند که سر تا پای او خدایی باشد و او حجت خداست و امام عصر است اگر ما گناه بکنیم نماز اول وقت بخوانیم, مال حرام بخوریم سخن حرام بگوییم قلم حرام بزنیم, راه گناه برویم ما آنوقت چیست آن وقت عرق خجالت بر چهره حضرت نمی نشیند وقتی بشنود بنده چنین گناه کردم یا شما فلان گناه کردید, خجالت نمی کشد؟ نمی گوید خدایا اینها منتظر من هستند, اینها هستند که می گویند یابن الحسن اینهاییکه می گویند امام زمان اینها هستند که وقتی شعر امام عصر خوانده می شود اشک می ریزند پس چرا گناه بیاییم اولا عشقمان را به حضرت بیشتر کنیم.
همانطور که امام رضا فرمود الله اکبر من ان یجمع بین دسیس الخمر و حب اهل البیت هر چه عشقمان را به حضرت بیشتر کنیم او ما را از زشتیها دور می کند او ما را کمک می کند ما باید رابطه را با امام عصر درست کنیم آن آدمی که او گناه را کرده بود رابطه را با امام رضا قطع کرده بود از دور حب علی بن موسی الرضا را داشت بعنوان فردی که در لیست و آمار قرار می گیرد نه آنچنان عمیق, اگر عمیق می شد دور می شد از این گناه همانطور که حضرت فرمود بیاییم ارتباطمان را با حضرت بیشتر کنیم بیاییم استمداد کنیم از او که استمداد از او آدم را به همه جا می رساند از زشتیها بازمان می دارد و از بدبختیهای دنیا نجاتمان می دهد و از نگرانیهای دنیا و آخرت آدم را دور می کند عشق به اهل بیت خاصه عشق به امام عصر ارواحنا فداه
حالا برگردم اصل بحثم را جمع کنم در چهار حدیث یا پنج حدیث خواستم این جمله را عرض کنم حیا اساس است حیا ریشه است عزیزم فرزندم به پدر و مادرت اینجور تند نگاه نکن, به همسرت اینجور تند نگاه نکن, رفیق و مسلمان به مسلمان این جور تیز نگاه نکن, ننویس, نگو, این شرم را این سرمایه را که به آدم همه خیرها به فرمایش پیغمبر اکرم می بخشد آدم کم کم از دست می دهد یک جمله بی حیایی کرد دو جمله بی حیایی کرد سه جمله بی حیایی کرد دیگر کم کم می شود وقیح می شود دریده می شود بی بند و بار آن وقت است که می شود تمام شرور و زشتیها و بدبختیها به سراغ انسان میآید اینجا عرضم را جمع می کنم خودم و شما را به تقوی و ورع دعوت می کنم و از خدا برای همه مخصوصا فرزندان و جوانانمان حیا وشرم وعفت از درگاه پروردگار مسئلت می کنیم و چون وارد ظهر شده ام مجددا شهادت می دهم به وحدانیت خدا اشهدان لااله الاالله واشهدان محمدارسول الله (ص) و خودم و شما را به تقوا توصیه می کنم و از خودم برای خود و شما از درگاه خدا در این لحظات ظهر روز جمعه طلب پوزش می کنم و عذز می خواهم.
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
بسم الله الرحمن الرحیم
والعصر
ان الانسان لفی خسر
الا الذین آمنوا وعملوا الصالحات
وتواصوا بالحق و تواصوا بالصبر
صدق الله العلی العظیم
خطبه دوم
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدو لله رب العالمین السلام و الصلوه علی خیر خلقه حبیب اله العالمین ابوالقاسم محمد وعلی وصیه و خلیفه امیرالمومین وعلی قره عین الرسول الزهرا البتول و علی الحسن و الحسین و علی بن حسین و و محمد بن علی و جعفر بن محمد و موسی بن جعفر و علی بن موسی و محمد بن علی و علی بن محمد و الحسن بن علی و الحجه القائم العسکری ,حججک علی عبادک و امنائک فی بلادک .
چند جمله ای به طور خلاصه و فشرده عرض می کنم جمله اول قضایایی است که پیش آمده اخیرا بین مجلس و بین قوه قضائیه و تدبیر رهبر معظم انقلاب مشکل را حل فرمود و آرامش داد در اینجا چیزیکه جای تذکر است این است که جایگاهی است که گرچه در فقه اسلام روشن است ولی تفسیرش را زمان باید بکند یعنی حوادث و رویدادها تفسیر می کند حقایق را که یکی همین مساله ولایت است.
ولایت به معنای همین است که نمونه هایش را ملاحظه می کنید وقتی که کشور به طرف تشنج در آنجاییکه در راس مملکت است می رود و آرامش را از دست می دهد و اینکه باید به فکر مردم باشند و برای جامعه برنامه ریزی کنند و برنامه آینده کشور را ترسیم کنند می افتند پی یکسری مسائلی که نه خدا راضی است و نه خلق خدا راضی است و نه انتظار ملت ایران است.
اینجاست که می بینیم ولایت فقیه نقش اساسی را ایفا می کند پس آن چیزهایی که بعضی قلم بدستان که بی توجه یا خدای ناخواسته باتوجه باطل می گویند ولایت فقیه, ولایت بر صغار است ولایت بر چیه بر چیه این زمان تفسیر می کند ولایت را.
یعنی یک فردی در کشور باید باشد که فصل الخطاب باشد و سخن او خاتمه بدهد مشکل را و در همه جای دنیا چنین است گیرم در نظام اسلامی قانون اساسی فردی است که از نظر علم و تقوا برجستگی خاصی دارد مجتهد جامع الشرایط است صاحب فتوا و نظر است و اهل تقوی و ورع است این یک افتخاری است برای نظام که فصل الخطاب را انسانی داشته باشد که چهره الهی و معنوی دارد.
بنابراین ولایت فقیه را قطعات زمان و حوادث ترسیم می کند نکته ای که در اینجا باید عرض کنم بعنوان همین نکته دوم ولی ادامه همین عرضم است این است که ما شاکر درگاه خدا باشیم ما ببینیم چه نظامی داریم و شکر حق تعالی بر این است که ببینیم خدا چه می خواهد از ما , ببینیم ما در چه کشوری زندگی می کنیم چه قانون اساسی ای داریم مملکتی که به فرمایش امام راحل رضوان الله تعالی علیه مملکت خود ماست, منافعش از خود ماست, جوانهای ما مال خود ماست در یک همچنین مملکتی زندگی می کنیم مملکتی که وقتی نماینده ای می رود به مجلس با آرا مردم می رود به مجلس, این نعمتی است این شکر است.
یاد بیاوریم ساواک شاه را که اگر یک نماینده ای می خواست که در نطق انتخاباتی یک نطقی بگوید که یک رمقی داشته باشد از اینکه به مردم باید رسید یک نکته ای داشته باشد گوشه ای در آن باشد آن نماینده دیگر به فردا نمی رسید همان شب آنرا می کشتند همانطور که بنده سراغ دارم در آن زمان ما در یک چنین زمانی داریم زندگی می کنیم, مردم نماینده را می برند در مجلس دولت را مردم میآورند این خیلی نعمت است چون نمایندگان مردم به دولت رای می دهند اینها نعمتی است کجای دنیا این قدر نعمت است این قوه مقننه است, آن قوه قضائیه است آن قوه مجریه است الان قوه قضائیه فردی در راس آن است شخصی قدرت قوه قضائیه در اختیارش است که به تمام معنا برجستگی علمی و اخلاقی دارد حقیقتا فداکاری و ایثار کرده و این مقام را پذیرفته رئیس قوه قضائیه خوب این شکر است که چنین انسانهای برجسته ای میآیند راس این کار با عظمت را مثل دستگاه قضائی برای خدا میآیند می گیرند این همه نعمتها اینها همه واقعا کفران نعمت است بعضی حرکتها و بعضی کارها این ها کفران نعمت است.
آدم می ترسد خدا این نعمت را از دست ما بگیرد این نعمت را که این سقوط جامعه است, سقوط کشور است که بخواهد نماینده را مردم نیاورند دولت الان دستگاههای استکباری و بوق و کرناهای تبلیغاتی دارند آنها به شدت علیه این مملکت و نظام کار می کنند و فعالیت می کنند می خواهند آنهایی که سردمداران نظام هستند می خواهند چنان وانمود کنند که مردم را مایوس کنند بگویند که اینها به فکرتان نیستند یا در همین مسائل اقتصادی همین فسادهای اقتصادی ببینید چه می گویند رادیوهایشان و روزنامه هایشان در حالی که کشور ما آنهایی که در رده بالا قرار گرفته اند درنظام جمهوری اسلامی منزه است دامنشان از این فسادهای اقتصادی, اینها مدیریت های بدنه است باید آنهایی که در راس هستند فکرشان را در این راه به کار بیاندازند مدیریت ها چه جور است مجلس و دولت و سه قوه با هم ببینند چه باید کرد برای آینده مملکت چه باید کرد برای مشکلات امروز کشور؟.
مشکلاتی که الان نسل جوان ما دارد مشکلاتی که نسل جوان ما معلمان و دبیران ما استادان ما و همچنین طبقات دیگر و مشکلات اقتصادی مشکلات فرهنگی و اخلاقی مسائلی که مربوط به نسل جوان است اینها همه اتاق فکر می خواهد.
آن وقت است که می تواند اظهار نظر بکند ما باید شاکر درگاه خداوند باشیم به این همه نعمتها و بیاییم آن جوری که رضای حق تعالی است به روشها و کارهایمان عمل کنیم ببینیم که دنیا چه بلایی بر سر جامعه مسلمانان آورده الان ببینید اسرائیل غاصب را که در این منطقه قرار گرفته و استکبار که در راسش آمریکا است, امریکا چه جور مجهزش کرده چه جور زمینه درندگی او را فراهم کرده و او الان یکه تاز میدان شده و اینجور به جان مسلمانان افتاده بی حیای بی حیا است .
این اوضاع جهان نگاهی به اوضاع جهان نگاهی به فداکاری ملت به عشق ملت به ایمان ملت به ایثار ملت به ایثار آن همه همسران و پدران و فرزندان شهدا, آدم وقتی اینها را همه را وضع کند و این ارزشها را همه را در جلوی چشمش قرار دهد و شاکر درگاه خدا باشد آن وقت است که به فکر ملت و آینده کشور می افتد آن وقت است که ببیندچه کار باید بکند و چه راهی باید برود؟.
قرآن کریم در سوره انعام می فرماید کاالذی الستحوده الشیاطین فی الارض حیران له اصحاب یدعونه الی الهدی اینچنین است انسان گاهی شیطان آدم را میآورد حیران کنند می خواهد به زمین بکوبد استحوده یعنی می خواهد بکوبندش هوی یعنی سقوط یعنی در شیب قرار گرفتن در حالی که فرشتگان می خواهند آدم را بالا ببرند به عزت و عظمت ما بیافزایند ولی از آن طرف کالذی استحوده الشیاطین فی الارض حیران اینجاست که قرآن کریم می فرماید ان اقیم الصلوه و و اتقوا و الی تحشرون مردم نماز را بپا بدارید نماز درخانه تان نماز در نوشته تان نماز را در نطقتان در نظر بگیرد, واتقوا, از خدا بترسید؟, از قبر بترسید, از قیامت بترسید, والیه تحشرون دنبالش بنده و شما را خدا چنین موعظه می کند عرضم را اینجا جمع می کنم و روح بلند مرحوم نواب صفوی و کسانی که همراه او بودند و فداکاری کردند و همه شهدا و امام شهدا در درگاه خدا طلب مغفرت و علو مقام می کنیم.
اعوذبالله من الشیطان الرجیم
بسم الله الرحمن الرحیم
انا اعطیناک الکوثر
فصل لربک وانحر
ان شانئک هو الابتر
اللهم یا حمید به حق محمد و یا عالی بحق علی و یا فاطر بحق فاطمه و یا محسن بحق الحسن و یاقدیم الاحسان به حق حسین
صلواتت را بر محمد و آل محمد فرو فرست
فرج امام عصر را مرحمت فرما
مارا مشمول الطافش قرار بده
مشمول دعاهای خیرش قرار بده
ما را منتظران آن بزرگوار بگردان
پروردگارا جوامع اسلامی و ملت ها و امت اسلام را از شر استکبار از شر دشمنان اسلام از شر صهیونیسم محافظت بفرما
