نمازجمعه تهران به امامت آیت الله کاشانی ۳۰ / ۹ / ۸۰

خطبه اول

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمد لله رب العالمین نحمده و نستعینه و نشکره و نستغفره و نتوب الیه و نعوذ به تبارک و تعالی من شرور انفسنا و سیئات اعمالنا و نشهد ان لااله الا الله وحده لاشریک له و ان محمدا عبده و رسوله صلی الله علیه و آله سیما بقیه الله فی ارضه.
قال الله العظیم فی کتابه الکریم: ((و قالت احداهما تمشی علی استحیا ان ابی یدعوک لیجزیک اجر ماسقیت)) فجائته احداهما تمشی علی استحیا.
اللهم کن لولیک الحجه بن الحسن صلواتک علیه و علی آبائه فی هذه الساعه و فی کل ساعه ولیا و حافظا و قائدا و ناصرا و دلیلا و عینا حتی تسکنه ارضک طوعا و تمتعه فیها طویلا.
بحثم در خطبه ی اول پیرامون حیا بود, عرض کردم در قرآن کریم حیای خدا و حیای خلق خدا مطرح شده, حیا را معنا کردند و عرض کردم ملکه ایست در آدمی که آن قدرت نمی گذارد انسان خطا بکند و در برابر غلط و خطا و اشتباه و گناه شرمنده می شود و از دیگران خجالت می کشد.
بعد حیا را درباره ی حق تعالی معنی کردیم ان الله لایستحی ان یضرب مثلا ما بعوضه فما فوقها و عرض کردیم حیا درباره ی خدا ملکه نیست انفعال نیست بلکه نتیجه اش است یعنی خدا آنچه زیباست انجام می دهد و آنچه زشت است انجام نمی دهد خدا سراسر صفاتش جمال است و جلال این توضیح را دادیم.
بحث امروزم به حول و قوه ی خداوند متعال حیا در انسان است, این نکته قابل توجه است که حیا از خداست و از اسما الحسناست و از صفات علیای الهی است همانطوری که آمده است ان الله حیی یعنی خدا دارای حیاست این حیا در انسان وجود دارد به عنوان این که انسان از حیای خدا استفاده دیگر حق تعالی بهره مند است البته این در انسانها متفاوت است همانطوری که علم چنین است رافت چنین است صفات زیبای خدا به همین صورت است انسانها در گرفتن آن صفات و ادای آن صفات به صورت عمل مختلفند حیا هم اینچنین است.
حالا بحثم امروز در حیایی است که بین زن و مرد است, آیه ی کریمه ای که تلاوت نموده ام در سوره ی شریفه ی قصص است این آیات را ترجمه می کنم و به حول و قوه ی خداوند متعال توضیح کوتاهی پیرامون آنچه که مقصدم هست عرض می کنم.
آن آیات این است وقتی که موسی بن عمران علیه السلام از فرعونیان فرار کرد و به شهر مدین گریخت, به آنجا که رسید, رسید لب چاه آبی که قرآن کریم می فرماید: یسقون داشتند آب می بردند و وجد من دونهم امراتین, ولما ورد مدین وجد علیه امه من الناس یسقون موسی بن عمران که وارد مدین شد, رسید به لب شهر و دم دروازه دید عده ای جمعند و آب از چاه می کشند و به خیل و حشمشان آب می دهند.
دید دوتا دختر هم کناری ایستاده اند و وجد من دونهم امراتین تذودان, کنارند, آمد جلویشان, گفت ما خطبکما اینجا ایستاده اید گفتند آب می خواهیم تا اینها بروند ما کناریم و ابونا شیخ کبیر, پدر ما پیرمردی است نمی تواند این کار را به عهده بگیرد, بعد قرآن کریم می فرماید, قال ماخطبکما قالن لانسقی حتی یصدر الرعاع تا بروند اینها, وابونا شیخ کبیر, فسقی لهما, موسی بن عمران برای آنها آب کشید و داد ثم تولی الی الظل موسی بن عمران به سایه ای کنار دیواری خزید خسته و کوفته گفت ربی انی, خدایا من نیازدارم به رحمت تو انی لما انزلت الی من خیر حبیب, این اجمالی از قصه بود.
این دخترها رفتند یکی از آنها برگشت در تاریخ دارد بزرگه برگشت بزرگه اسمش صبورا بود و کوچکه اسمش سفیرا بود این صفورا یا صفوره برگشت آمد نزد موسی بن عمران از پیش پدر برگشت فجائته احداهما تمشی علی استحیا, آمد یکی از آنها نزد موسی بن عمران در حالی که حیا و شرم از تمام چهره واندام او نمایان بود علی استحیا جمله ای گفت کوتاه ولی عمیق و کامل گفت ان ابی یدعوک لیکفیک اجر ماسقیت, پدر ما خواسته تو بیایید تا اجر تو را بدهد و مزد زحمتت را به پردازد.
موسی به عمران برخواست البته اینجا دیگر در تاریخ دارد و احادیث هم دارد که موسی بن عمران از جمله ی اجر ماسقیت خوشش نیامد در دلش گفت من برای خدا این کمک را کردم برای چه به من مزد بدهد ولی به حساب آن عفت این دختر و آن وزانتی که داشت که تنها آمده بود به سراغ این که پدرم تو را خواسته برخواست و حرکت کرد.
تمشی علی استحیا این دختری که حرکت می کرد, حیا ازش پیدا بود, حالا بعضی نوشتند باد آمد و لباسش را کنار زد و او لباسش جمع می کرد موسی بن عمران گفت تو پشت سر من بیا من جلو من را راهنمایی کن با صدایت مرا راهنمایی کن ولی به نظرم نیاز به این حرفها نیست, علی استحیا یعنی نگاه که به این دختر کرد دید حیا از سر تا پای آن نمایان است چون دختر شعیب است, شعیب پیغمبر خداست و حیا از خداست و شعیب مظهر خداست و حیا را از خدا داده و انتقال داده در فرزندش معلوم است دختر شعیب از یک متانت و وزانت خاصی برخوردار است.
قرآن کریم این صفت را می ستاید با چه تعبیری بیان می کند, قرآن وقتی نکته ای بیان می کند روی این خداوند متعال تکیه دارد که این دختر با این جوان رابطه برقرار کرد به دستور پدر آمد ولی چه جور تعبیر کرد ان ابی یدعوک لیکفیک اجر ماسقیت و بعد هم با چه متانتی این حیا مجسم نمی شود در چیز ولی سخن خداوند متعال نشان می دهد با یک متانت به اصالت خاصی که برازنده ی یک زن و یک دختر و یک خانم است در همین صورت آمد.
موسی بن عمران حرکت کرد به همراه او بعد حالا داستان است که موسی بن عمران بعد همین را شعیب به ازدواج حضرت موسی درآورد من کار به این ندارم فقط نکته ام این است که علی استحیا.
خدای عزوجل می خواهد رابطه ی بین زن و مرد در جامعه بر اساس حیا باشد, زن با حیا باشد, مرد امین باشد, ملاحظه بفرمایید همین آیات را وقتی که صبورا آمد خدمت پدر گفت یاابت استاجره ان خیر مااستاجرت القوی الامین, گفت پدر این را اجیر کن این جوان نیرومندی است چون خیلی سر چاه که آب داد به حیوانات ما تلاش کرد و پیدا بود قوی و امین است این دختر هم امانت را از او دید, قرآن کریم امانت را نقل می کند رسم قرآن همین است.
خدا رحمت کند علامه طباطبائی صاحب المیزان که ما در درس ایشان توفیق داشتیم به این نکته ها اشاره می کردیم که قرآن وقتی کسی را می ستاید یا کسی را ملامت می کند از قول کسی این کار را می کند اگر قبول دارد می گذارد و تحکمیش می کند و تفریطش می کند و همچنین ملامت را و اگر قبول ندارد رد می کند حالا نظیرش هم هست که از بحث بیرون نرود.
اینجا این دختر گفت, گفت یاابتی استاجره ان خیر مااستاجرت القوی الامین, خدای عز و جل این را از قول دختر شعیب نقل کرده ولی نزد خدا امین بودن او ثابت است چون پیامبر خداست, حالا از کجا فهمید امین است امانت را هم از سر تا پای او فهمید از نگاه موسی بن عمران که به زیرانداخته بود و همراه او می رفت فهمید, امانت پیداست از انسان حیا هم پیداست از انسان.
خدای عزوجل دو صفت را در رابطه ی مرد و زن مطرح فرموده, که زن باید در برابر مرد باحیا باشد و مرد هم در برابر زن امین باشد یعنی وقتی که اینها باهم ارتباط پیدا می کنند ارتباط کاری دارند باهم همکار هستند در اداره هستند در بیمارستان هستند محل کارشان هستند وقتگی باهم دارند در سفره ی مهمانی هستند روابطشان روابط حیا و امانت باشد نه مرد نگاه ناامنی به او بکند نه مرد نگاه شهوت را به او بکند نه مرد نگاه خیانت به او بیاندازد و نه زن با قنج و خنده و کلمات خاص و ژست معین و برخوردهای چنین و چنان با یک جوان روبرو شود جامعه را خدا چنین خواسته مرد و زن وقتشان چنین است یعنی امانت از مرد و حیا از زن جامعه را تنفیذ می کند اجتماع را اجتماع امنی می سازد بسیار امنیت جامعه امنیت اجتماعی و امنیت خانوادگی و حفظ عرقها و آبروها به همین حیا بستگی دارد حیای زنان و امانت مردان.
در اینجا حدیث دیگری عرض کنم که کمک می کند این بحث را که چقدر حیا بالاست عرض کردم حیا صفت خداست انسانهای بزرگ مظهر خدایند همه هم باید این صفات را داشته باشند گیرم انسانهای بزرگ پرند و انسانهای کوچک مثل بنده ناقص و کوتاهند در هر حال اینجوره صفات الهی آن حدیث این است زیاد شنیده اید و گفتند ولی بنده اینجا توضیحی می دهم و آن روایت چنین است, می فرماید: از امام باقر علیه السلام نقل کرده هم بحار نقل می کند و هم مستدرک الوسائل نقل می کند که امام باقر فرمود: ان فاطمه علیهاالسلام بنت رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم در محضر پیغمبر اکرم بود که نابینایی وارد شد استاذن علیها اعمی نابینایی وارد شد فحجبته فاطمه سلام الله علیها خودش را پوشاند برخواست رفت, نیست اینجا ولی فحجبته خودش را پوشاند, فقال لها النبی صلی الله علیه و آله و سلم, چطور که خودت را پوشاندی دخترم وهو لایراک این که نمی بیند تو را پیغمبر اکرم فاطمه را می شناخت استفهام هم برای طلب فهم نبود استفهام این بود که او بگوید تا بانوان زنان اسلام بدانند چرا می دارد او بگوید مطلب را تا همه ی انسانها درس بگیرند وهو لایراک, فاطمه علیهاالسلام عرض کرد به پدرش: انه لم یکن یرانی فانا اراه و هو یشم الریح, فرمود بله او مرا نمی بیند من او را می بینم و بوی مرا هم استشمام می کند, فقال النبی پیغمبر اکرم به او فرمود: اشهد انک بضعه منی, من شهادت می دهم که تو پاره ی تن من هستید, در اینجا که صدیقه کبری سلام الله علیها خودش را کنار کشید و پوشاند فرمود: او مرا نمی بیند و یشم الریح بوی مرا استشمام می کند به نظر می رسد فاطمه سلام الله علیها عطر زده بوده حالا اگر هم عطر نزده بوده بوی عطر می داده او یک بحث جدایی است از بعضی روایات حدیثی از امام باقر علیه السلام استشمام می شود استفاده می شود که اهل بیت معصومین یک عطر خاصی داشتند ذاتا حالا یا او بوده یا معطر کرده خودش را این چیزی نیست که آدم بتواند بفهمد یا مطرحش کند در هر حال فرمود یشم الریح بوی مرا استشمام می کند و من او را می بینم این مطلب گرچه خواستند بعضی از محدثین بزرگ آوردند این حدیث را در باب این که اگر هم مرد نابینا باشد واجب است پوشش این آوردند این را ولی این حالا جای خودش بحث است که این مسئله به عنوان یک اخلاق مطرح است به عنوان یک امر مستحب مطرح است ولی برای صدیقه ی کبری سلام الله علیها به عنوان این که الگوی انسانهاست که یک محضری که آن نشسته و مرد بیگانه هم نشسته تاریخ هم خواهد نوشت زنان جامعه هم خواهند آمد و خواهند شنید مردان مسلمان روزگاری مطالعه خواهد کرد و شنیده خواهد شد بدانند که اسلام چیست می گوید مجلس چه مجلسی باشد جمع چه جمعی باشد فاطمه می خواهد بگوید برازنده ی مثل من نیست چون او مظهر حیات خداست حیای حق به تمامه آنطور که یک انسان بالا استعدادش را دارد در زهرا سلام الله علیها منعکس است ولی در عین حال اسوه ی تمام انسانها که از او یاد می گیرند.
بنابراین ما مردان ما و زنان ما توجه به این ارزشها کنیم توجه به این مطالبها کنیم اینها مطالبی است که رعایتش جامعه را می سازد و بی توجهی اجتماع را خراب می کند هتاک می کند زن بی توجهی زن بی مبالاتی زن خیانت مرد همه ی اینها ضربه ی بزرگی است به جامعه و جامعه را باید ساخت جامعه را باید درست کرد و درست شدن جامعه به درست شدن جوانان ماست دختران و پسران ماست ارتباطشان ارتباط درست بر اساس متانت بر اساس اصالت و ایمان نه این که بگوید دلت پاک باشد نه نمی شود با انواع خنده ها و گفته ها و قنجها دل پاک باشد این حرف حرف غلطی است ولو بعضی از فلاسفه ی غرب حتی الهیین مثل کانتان گفتند که مسئله ارتباط با خدا به این صورت بیانش کردند و دین را کنار گذاشتند ارتباط با حق را فقط مطرح کردند بر دل و این حرف حرف نادرستی است انسانها باید به تمام واجبات و محرماتی که خدا تعیین کرده پایبند باشند.
حیا در دعاست استغفرک استغفار حیا خدایا من استغفار می کنم استغفار انسان باحیا حیا کنیم و از مظهر حیا وجود اقدس امام عصر ارواحنا له الفدا شرم کنیم گناه نکنیم به دست رابطه ی مرد با زن اگر می خواهند ارتباطمان را با مظهر حیات اسمانی وجود اقدس امام عصر برقرار کنیم این است که از حیای او در روابطمان برخوردار باشیم.
در آخر خطبه ام باز شهادت می دهم به وحدانیت خدا و رسالت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم به خودم و همه ی نمازگزاران عزیز را به تقوی و ورع توصیه می کنم و برای خودم و شما از درگاه پوزش می طلبم استغفر الله لی و لکم.

بسم الله الرحمن الرحیم
و العصر
ان الانسان لفی خسر
الا الذین آمنوا و عملوا الصالحات
و تواصوا بالحق و تواصوا بالصبر.

خطبه دوم

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمد لله رب العالمین و الصلاه و السلام علی خیر خلقه حبیب اله العالمین ابی القاسم محمد و علی وصیه و خلیفته امیرالمومنین و علی قره عین الرسول الزهرا البتول و علی الحسن و الحسین و علی بن الحسین و محمد بن علی و جعفر بن محمد و موسی بن جعفر و علی بن موسی و محمد بن علی و علی بن محمد و الحسن بن علی و الحجه القائم المنتظرحججک علی عبادک و امنائک فی بلادک.
قال الله العظیم فی کتابه الکریم: و من الذین حادوا یحرفون الکلم عن مواضعه.
بحثم در خطبه ی دوم این است که در قرآن کریم به تحریف مخصوصا تحریف صهیونیستها خیلی تکیه شده ومن الذین حادوا یحرفون الکلم عن مواضعه, و ما امروز با چه تحریفی روبرو هستیم و چه وظائفی داریم, فلاسفه ی غرب آنهایی که الهی هستند و روی جامعه فکر می کنند درباره ی تمدن غرب خیلی هشدار دادند کتابی دارد وینگنون که ترجمه هم شده است به عنوان بحران دنیای متکبد خلاصه اش این است که غرب با تجدد و تمدن که دارد تکیه بر علوم طبیعی و صنعت که کرده است سیاست و اقتصاد را در دست دارد و نتوانسته مفاهیم دینی را عوض کند ولی مردمی که در مشرق زمین عوض کرده است و افرادی به دنبال غرب تقلید می کند و اگر این تمدن پیش برود و به این سو به جلو برود در آینده ای تمام روی زمین را اگر این مادیت گرفت این شهوت گرفت و این سیاست گرفت آنوقت روز پایان زمین است و انقراض دنیاست این را ایشان به بعضی از فلاسفه ی الهی اظهار نظر کردند البته این نظرات مال نیم قرن پیش است.
اما نکته این است که این که بنده می خواهم عرض کنم این است که این تمدن جلو آمده حالا آنها در سیاست اقتصاد می گویند ولی این تمدن آمده و همه چیز را گرفته یعنی اخلاق را گرفته فرهنگ را گرفته و اخیرا به مسائل نظامی روبرو شده و با مفاهم اساسی انسانی واقع شده این یک تحریفی است که تازگی دارد و به فرمایش رهبر معظم انقلاب دام ظله که در نماز عید فطر فرمودند این ظلمی است که به انسانیت شده است واقعا و آن معنای واژه هاست مسئله ی این که ترور چیست ترویسم چیست حامی تروریسم چه کسانی هستند, روزگار به اینجا رسیده است حالا آن فلاسفه ی غرب که یک زمانی می گفتند که وقتی سیاست و اقتصاد دنیا را گرفت شرق و غرب دنیا را گرفت پایان زندگی بشر است سر از پا بردارند و ببینند این روش و تحریف همه چیز را گرفته آنها این را گفتند مفاهیم ادیان دست نخورده مفاهیم انسانی دست نخورده حالا بیایند ببینند که چه خبر شده است بر سر واژه های انسانی یعنی در فلسطین یک مردمی که در خانه ی خودشان دارند از جان و مال و عرض و ناموسشان دفاع می کنند که این حداقل وظیفه ی هر انسان دفاع از خودش است در برابر یک مشت اشرار و مهاجمین و به فرمایش رهبر معظم انقلاب دام ظله یک رژیم جعلی در برابر چنین آدمها خونخواری دارند ایستادگی می کنند اینها می شوند تروریستها و کسانی که می گویند حق با اینها است و دفاع ازشان می کنند می شوند حامی تروریسم ولی مهاجمین افرادی هستند بر حق! صهیونیستها افرادی هستند عدالت طلب! چه بلایی بر سر ادیان آوردند چه بلایی بر سر مفاهیم دینی و انسانی آوردند این مصیبت بزرگی است که دنیای امروز با آن روبروست .
حقیقت مطلب این است که آمریکا از یک قدرتی برخوردار شده بی سابقه یعنی در دنیا تا کنون نشان نمی دهد تاریخ که یک قدرتی یک دولتی اینقدر قدرتمند بشود یک زمانی شوروی در مقابلش بود این که رفت الان دیگر با این قدرت و تکیه بر نیزه و شمشیر و اسلحه و پول و خزانه و اقتصاد با این دو ابزار یکی نظامی و یکی مالی با دنیا دارد اینجور بازی می کند یعنی تمام اصول دارد زیرپا می گذارد شما ملاحظه بفرمایید یک وقتی صحبت بود از محیط زیست که نسبت به محیط زیست شما باید در مسائل بین المللی مشارکت کنید شما هم باید در این کوششها شرکت داشته باشید و او بی اعتنایی کرد اصلا به مسائل زیستی اعتنا نکرد با این که ضربه ای که به بشریت امروز می خورد بیشتر از نظر محیط زیست از دست آمریکاست این ضربه ولی اعتنا نمی کند و کارش را ادامه می دهد و اصلا با محیط زیست و معترفین به این اعتنا ندارد اصلا این اول .
دوم طرح سپر دفاع موشکی این مطرح بود و می گفتند که این دفاع موشکی که به عنوان سپر قرای می گیرد موشک از راه دور کاری بخواهد بتواند بکند این را گفتند کنترل کنید او اعتنا نکرد و کار خودش را کرد و آزمایشش هم کرد.
سوم قوانین فراملی و فراملیتی یعنی هر کشوری قانونش برای خودش است برای مردم خودش است ولی این قانون تصبیب کرد گفت هر کجای دنیا هر شرکتی با ایران با کجا ارتباط اقتصادی برقرار کند چنین و چنان می کنیم یعنی آمد برای دنیا تعیین تکلیف کرد که به اش هم زیاد اعتراض کردند ولی او کار خودش را می کند بدون اعتنای با همه ی این مسائل.
و همچنین این چیزی که اخیرا بود همین چند ماه اخیر بود که رئیس جمهور آمریکا اعلام کرد گفت ما از مسئله ی خلع سلاح که باید به عنوان پیمان خلع سلاح باشیم که خلع سلاح پیمان بسته بودند ما از این پیمان بیرون می رویم اعلام کرد که ما از پیمان خلع سلاح می رویم بیرون یعنی ببینید خطر واقعا بزرگی است و این قدرت را همینجور دارد اعمال می کند و باز ما نسبت به موارد دیگر می بینیم اخیرا هم همین را می بینیم اخیرا می بینیم که اینان وارد خلیج فارس می شوند در خلیج فارس که هست کشتی را می زند و بعد هم می گوید ما زدیم و اعتنا هم نمی کند به قانون هم کار ندارد به ضوابط دریا کار ندارد به ضوابط هوا کار ندارد به ضوابط زمین کار ندارد به بهداشت کار ندارد به سلامت کار ندارد به خون کار ندارد به عرض کار ندارد به آبرو کار ندارد به زن کار ندارد به کودکی که در بیمارستان کار ندارد این روزگار ما این شده الان یک همچین روزگاری شده .
و این خشونت و این قساوت و این بی رحمی که آمریکا دارد و نمود زیادش هم در صهیونیستها در مسئله فلسطین و جاهای دیگر این خشونت الان دارد گسترده می شود و پیش می رود و حقیقتش این است که در یک جمله عرض کنم آمریکا دولت آمریکا منظورم است سرمست قدرت شد این که می گویند فلان مست شده همین است مست قدرت است بی اعتنای به همه ی اصول است ببینید روزگاری است که ما الان گرفتارش شده ایم.
غرب هم مع الاسف بعضی غربیان به خودشان اروپا را به خودشان کشاندند اروپائیان و بعضیها همدست خودشان کردند دلالی انگلیس و رفت وآمد ان در اروپا خیلی به این مسئله کمک کرد این وضعی است که دنیا الان و مردم روی زمین باش مواجه هست ما چه باید بکنیم.
اولا قبل از این که ما چه باید بکنیم یک جمله ای عرض کنم و آن این است که نشان داده است که فواره که بالا رود سرنگون شود این یک حقیقتی است این سنت تاریخ است سنت خدا ان الله لایحب الظالمین لایحب الکافرین لایحب الخائنین این یک حقیقتی است یعنی این ممکن است البته طول بکشد دهها سال طول بکشد ولی همین رژیمها و همین دولتهای آمریکایی البته که در آینده ملتهای جهان و ملتهای خودشان محاکمشان کنند .
همینها هستند که در آینده ملتهای خودشان نفرین کنند بر آنها و بر گور آنها لعن بفرستند که شما تمدن غرب را اینقدر آلوده کردید و ملتها را اینقدر شما بی حیثیت کردید این کاری است که اینها را می کنند و امیدواریم انشاالله دست توانای خدای قادر هرچی زودتر ذلت را به سراغ اینها انشاالله بیاورد انشاالله.
ولی ما چه وظیفه ای داریم نظام اسلام کشورهای اسلامی ملتها و همه ی ملتهای مظلوم این منحصر به مسلمین نیست اینها باید واقعا احساس خطر کنند ببینند در برابر چه شرایطی قرار گرفتند حداقل این است که باهم باشند دولتهای یک قدری غصه ی ملتها بکنند یک خورده این حکومتها با ملتها همزاز و همنوازش است به درد آنها برسند این اگر کشورهای مظلوم ملتهای مظلوم اگر باهم بشوند و آن قدرت اقتصادی که دارند با آن قدرت نفری که دارند نمی توانند آنها اینقدر عربده بکشند این عربده ها و مستیها به خاطر سستیهاست.
و اما ما ملت ایران آن جمله ای که رهبر عزیزمان فرمودند که اختلافات جزئی را هضم کنیم در مشترکات واقعا خطر است خطر بزرگ است بزرگ است خطر یک وقتی امام رضوان الله علیه که روز مسئله ای می فرمودند که اختلافات را برای وقت دیگر بگذارید حالا وقتش نیست این که همدیگر را تخریب کنیم و باید تمام با وحدت کلمه وحدت بر اساس قانون بر اساس موازین شرع بر اساس قانون اساسی ما شرع داریم قانون اساسی داریم قانون عادی داریم هرچی وظیفه است دولت چه وظیفه دارد قوه قضائیه چه وظیفه دارد قوه مقننه چه وظیفه دارد وظائفشان را انجام بدهند تمام بیاییم روی ریل قانون حرکت کنیم که اگر چنین باشد این خطرات را خیلیش را به لطف حق تعالی دفع کردیم و لطف خدا هم شامل مردمی می شود که آن مردم با خدا ارتباط داشته باشد با حق تعالی مربوط باشند ببینیم مصلحت کشور چیست مصلحت نظام چیست مشکلات جامعه چیست جوانها چه مشکلی دارند ازدواج با چه بحرانی روبروست اشتغال با چه گرفتاری روبروست جوان اصلا چی می خواهد از ما همه همدست و همفکر شدیم برای غذای فکری نسل جوان و برای زندگی مادی نسل جوان این وظیفه ی ماست که اگر چنین رحمتی از خودمان نشان دادیم همه قلم به دستان همه استادان همه شاگردان همه نویسندگان همه آنان که اثری در جامعه دارند اگر ما اینچنین باهم دستمان در دست هم قرار دادیم رحمت خدا باماست, ولی عصر ارواحنا له الفدا باماست, و نظاممان را اوضاع و احوال هم چنین نشان می دهد که اگر ما واقعا باهم باشیم این نظام را بر اصول خودمان بسازیم دنیا الان دارد متوجه می شود این بدمستیهای استکبار روی پول و روی اسلحه مگر این همه میلیاردها بشر مگر کورند مگر کرند اینها می فهمند چه خبر است روز به روز میلیون میلیون مردم از این قدرتها طا می شود میلیون میلیون انسانها از این حکومتها جدا می شود یعنی هی دارد به یاس کشیده می شود برای این که شما لایق نیستید شایسته نیستید و انشاالله جامعه آماده شود برای انسان برجسته ی آسمانی وجود اقدس امام زمان ارواحنا له الفدا و این افتخار نصیب این ملت و این کشور بزرگ انشاالله گردد.
خودم و همه ی عزیزان را به وروع و تقوی توصیه می کنم و برای خودم و شما از خداوند متعال مغفرت می طلبم استغفر الله لی و لکم.

بسم الله الرحمن الرحیم
انا اعطیناک الکوثر
فصل لربک و انحر
ان شانئک هو الابتر.

اللهم یا حمید بحق محمد و یاعلی بحق علی و یا فاطر بحق فاطمه و یا محسن بحق الحسن و یا قدیم الاحسان بحق الحسین.
صلواتت را بر محمد و آل محمد فرو فرست.
مشکلات نظام اسلامی و جوامع اسلامی را رفع بفرما.
فرج امام عصر را زودتر مرحمت بفرما.
ما را مشمول دعاهای خیر آن بزرگوار قرار بده.
به ما بیداری و هوشیاری بیشتر مرحمت بفرما.
در جهان اسلام وحدت و ائتلاف ایجاد بفرما.
دلهای ملت ما و مردم ما را بهم نزدیکتر بفرما.
بیمارانمان را عافیت مرحمت بفرما.
امام بزرگوار و شهدا و پدران و مادرانمان را مورد مرحمت و مغفرت خودت قرار بده.
بر سر سفره ی امیرالمومنین علیه السلام ضیافت بفرما.
خدمت گذاران این نظام را توفیق مرحمت بفرما.
رهبر معظم انقلاب را در سایه ی مولایمان امام عصر معززتر و مکرمتر و به سلامت بدار.
اللهم صلی علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و السلام علیکم و رحمه الله.