خطبه اول
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله رب العالمین نحمده و نستعینه و نشکره و نستغفره و نعوذ به تبارک و تعالی من شرور انفسنا و من سیئات اعمالنا و نشهد ان لا اله الا الله وحده لاشریک له و ان محمدا عبده و رسوله صلی الله علیه و آله سیما بقیه الله فی ارضه
قال الله العظیم بقیه الله خیر لکم ان کنتم مومنین
اللهم کن لولیک الحجه بن الحسن صلواتک علیه و علی آبائه فی هذه الساعه و فی کل ساعه ولیا و حافظا و قائدا و ناصرا و دلیلا و عینا حتی تسکنه ارضک طوعا و تمتعه فیها طویلا.
بحثم در خطبه ی اول پیرامون معنای انتظار فرج به وجود اقدس امام زمان ارواحنا فداه بود
که چه بهره های اخلاقی و اجتماعی از این موضوع مهم می شود گرفت امروز چون وقت بخاطر بعض برنامه هایی که بود تاخیر شد و وقت نماز ضیق می شود ناگزیر در خطبه ی اول در این زمینه به یک حدیث قناعت می کنم و خطبه ی دوم هم به صورت فهرست بحثم را عرض می کنم اما در خطبه ی اول یک حدیث است که هم علمای عامه و هم خاصه هم اهل سنت و هم شیعه همه نقل کردند
و این یک حدیث هم نیست متعدد است مضمون آن این است که اصحاب امام زمان ارواحنا فداه همه جوان هستند و پیر در آنها نادر است متن حدیث این است : «اصحاب المهدی علیه السلام شباب لا کهول فیهم الا کمثل کحل العین و الملح فی الزاد و اقل الزاد الملح »
اصحاب امام زمان همه جوانند پیر آنها مانند سرمه ای در چشم کم است و چون نمکی در طعام اندک است
این حدیث هم از سلیلی نقل کرده که از علمای بزرگ اهل سنت و از قدماست و هم در یبت شیخ طوسی است و روایاتی نظیر این هم هست
در بحث اولم خواستم مسئله ی رابطه ی نسل جوان با وجود اقدس امام عصر ارواحنا فداه را توضیح بدهم که این توضیح را به حول و قوه ی خداوند متعال به وقت دیگری اگر برایم توفیق حاصل شد موکول می کنم ولی یک جمله عرض می کنم و آن جمله این است که جوانان ما وقتی می توانند ارتباط با آن حضرت داشته باشند و این افتخار را بیافرینند چون این لسان وحی است که جوانان یاوران آن حضرت است این به معنای بها دادن به جوان است به معنای این است که استعدادهای پر قیمت این قشر از جامعه خیلی کارساز است و رابطه ی با آن بزرگوار رابطه ی فکر و اندیشه است و تقواست و خواست این که من چه باشم و چه شوم
یک حدیث هم در همین زمینه بشنوید و آن از امام ششم علیه السلام است که فرمود خطاب کرد به جوانانی که دورش جمع بودند فرمود عزیزان من «لست احب الشاب منکم غادیا الا فی حالین » من دوست ندارم هیچ یک از شما جوانان که سر از خواب، سر از بالش خواب بردارید صبحگاه مگر این که یا عالم باشید یا متعلم باشید یعنی در حال فراگرفتن معارف دین باشید در حال ساختن خود باشید «فان لم یفعل فرط » اگر چنین نکنید کوتاهی کردید «فان فرط ضیع » و اگر کوتاهی کردید عمرتان را تباه کردید «وان ضیع اثم » و کسی که عمرش را تباه کرد گناه کرده «وان اثم سکن النار» و کسی که گناه کند اهل دوزخ است «والذی نفس محمد صلی الله علیه و آله و سلم » قسم به جان پیغمبر اکرم مطلب همین است که به شما می گویم ای جوانان عزیز شما صبح که برمی خیزید در حال فراگرفتن معارف دین باشید بنابراین عزیزان و فرزندان اسلام در این کشور مطالعه ی معارف دین مطالعه ی کتابهای با ارزش مطالعه ی نهج البلاغه که سال ولایت است در سازندگی فکر و روح نقش بی بدیلی دارد خدایا همه ما را و جوانان عزیز ما را به پارسایی به تقوی توفیق مرحمت بفرما و از گناه و فسق دور بدار.
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
بسم الله الرحمن الرحیم والعصر ان الانسان لفی خسر الا الذین آمنوا و عملوا الصالحات و تواصوا بالحق و تواصوا بالصبر
خطبه دوم
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمد لله رب العالمین و الصلاه و السلام علی سید الانبیاء و المرسلین ابی القاسم محمد و علی وصیه امیرالمومنین و علی قره عین الرسول الزهراء البتول و علی الحسن و الحسین و علی بن الحسین و محمد بن علی و جعفر بن محمد و موسی بن جعفر و علی بن موسی و محمد بن علی و علی بن محمد و الحسن بن علی و الحجه القائم العسکری حججک علی عبادک و امنائک فی بلادک.
خودم و همه عزیزان را به تقوی و ورع و خوف از خدا دعوت می کنم
بحثم در خطبه ی دوم با الهام و استفاده از بیانات ارزشمند رهبر معظم انقلاب دام ظله درباره ی نکته ایست همانطوری که خطبه ی اول هم که بحث جوان را در بحث انتظار مطرح کردم الهام از بیانات معظم له بود ایشان اینچنین هشدار دادند که اینکه دشمن در داخل وارد شده و پایگاه زده و حرفهای خودش را از داخل می زند مفاد یکی از کلمات ایشان این بود بنده همین را توضیح می دهم در سه نکته توضیح عرض می کنم :
نکته ی اول چطور شد که دشمن چنین طمعی کرد
نکته ی دوم با چه شیوه هایی کارش را کرده و می کند
نکته ی سوم ملت بزرگ ایران چه وظائفی دارد
اما اول دو مطلب در نظر استکبار بود چون اول پیروزی انقلاب یادمان هست که در داخل همین بحث بود همین کشمکشها و مبارزات سیاسی و بحثها در داخل بود با شدت تمام امام بزرگوار دام ظله با درایتی که داشتند و آن ایثار ملت به جامعه ی بزرگ ما و فداکاری جوانان گرانقدر ما اینها را تار کردند و بیرون رفتند و استکبار مخالفت خودش را با نظام اسلامی از بیرون ادامه داشت بلکه شدت داد مانند تحریمهای اقتصادی مانند این که ایران و جمهوری اسلامی حامی فلسطین و لبنان است و مقابله ای که جمهوری اسلامی با صهیونیست دارد و نظیر این اصل تبلیغاتی که علیه جمهوری اسلامی گسترده داشتند هر روز به یک شکل این وضع گذشته بود بعد دو نکته پیش آمد یکی نسل نو شد و جوانان عزیز ما خاصه نوجوانان از زمان شاه بی خبر بودند از روزگار سیاه سلطنت که بیخبرند یکی از این نکته استفاده کردند و دوم تحریمهای اقتصادی هشت سال دفاع مقدس مشکلات اقتصادی که بوجود آورد تورمی که ایجاد کرد از مشکل اقتصادی هم اینها سوء برداشت کردند و به این طمع افتادند که بنابراین می شود در داخل و داخل خانه مبارزه را شروع کرد البته این خیال حالا در حث سومم عرض خواهم کرد مثل بقیه گمانها و پندارها نمی تواند به حول و قوه ی خداوند متعال به جایی راه ببرد اما اینها با چه شیوه ای وارد شدند.
یک شروع کردند اسلام را بعنوان یک مکتب تضعیف کردند به عنوان فکر و ایدئولوژی پر و بالش را زدند چه از بیرون و رسانه ها و چه از داخل با تهاجمی که بر دبیرستانهای ما و دانشگاههای ما آوردند با عناصری که داشتند و مطالبی که مطرح می کردند این تفکر سیاسی مکتبی را خواستند کم کنند
اینجا یک جمله ای عرض کنم یکی از مقامات سواک زمان شاه به خود بنده گفت بعد هم مرحوم استاد شهید مطهری از زندان آزاد شده بودند بنده رفتم به دیدن ایشان دیدم یک جمله ای هم باز یکی از مقامات دیگر متاسفانه فرار کرد به مرحوم استاد مطهری گفته بود اونی که به بنده گفت این بود که گفت شما دین را نقش سیاست به اش دادید و از جنبه ی معنوی بیرونش آوردید آنی که استاد شهید مطهری برای من نقل کردند گفتند فلانی آن خبیث را گفتن فلانی به من گفت شما دین را به صورت فکر به جوانهای کشور عرضه کردید و ایشان با یک شگفتی به من می گفتن که اینها ببین از کجا اینها ترس دارند دین به صورت فکر و مکتب برای استکبار مصیبتی است و همین دین به این صورت الان در دنیای اسلام دارد پیش می رود در هرکجا دارد خودش را نشان می دهد و معنای صدور حرکت اسلامی و انقلاب هم همین است که نشان می دهد اصلا دین یعنی چه اینها فهمیدند ریشه کجاست و میدانند هم از نسل جوان است معلوم است نسل جوان است در هر حرکتی نسل جوان است
تا جوانانها دور امام عصر نباشند او قیام نمی کند همینطوری که در خطبه ی اول اشاره کردم
اینها فکر کردند دین را تضعیف کنند و به بال و پر دین پیچیدند و هر کجا به یک صورت گفتند و نوشتند این یک جهت که دین را به صورت مکتب تضعیف کردند و یک رنگ رسوم و آداب به اش دادند این یک کارشان
کار دومشان تحریف بود تحریف خود بحث جدایی است در آیات متعدده ی قرآن تحریف را مطرح فرموده یحرفون الکلم عن مواضعه که تحریف هم کار صهیونیستها بود و رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم گرفتار صهیونیستها بودند در تحریف امیرالمومنین علیه السلام گرفتار بود و ائمه ی خدا همینطور و بالاخره مساله ی جا به جا کردن کلمات دین جا به جا کردن واژه های دین
اینها شروع کردند و واژه ها و اصولی را جا به جا کردند مثلا واژه ی آزادی واژه ی اصلاح طلبی عوض کردن معنایش را کسانی که از جوانیشان با رژیم شاه بر اساس اصلاح طلبی جان کندن به زندانها رفتند و کتک خوردن و همینطور تا انقلاب پیروز شد آنها اصلاح طلب نبودند ولی آنهایی که با آن رژیم منحوس سازگار بودند و صمیمی بودند یک پایشان در خارج و یک پایشان در داخل بود با دشمن خارجی و با داخل اینها خودشان را اصلاح طلب معرفی کردند و یک واژه و لفظی که و کلمه ای که در متن انقلاب خوابیده معلوم است
انقلاب همانطوری که رهبر عزیزمان فرمودند ذاتش اقتضای اصلاح طلبی می کند ذاتش اقتضا می کند روز به روزش درخشنده تر بشود ولی آن انقلاب است آن انقلاب است آن همان اساس است این شعار بسیار خوبی هم هست آنها گرفتن و گفتن اصلاح و ما آنجور معنا می کنیم که این اصلاح آنوقت همانطوری که فرمودند این اصلاح آمریکایی است آن اصلاحی است که آنها می خواهند که درست ضد انقلاب است و ضد اسلام است و الا ذات انقلاب چنین اقتضائی می کنند که مرتب رو به کمال بیشتری برود
همانطوری که امام بزرگوار ما فرمودند ما مدعی نیستیم به همه ی اسلام عمل می کنیم همه ی اسلام را پیاده می کنیم ولی معتقدیم وارد شدیم و روز به روز در صدد تکمیلش هستیم
در هر حال این هم مساله ی تغییر یا مساله ی قانون اساسی است ولایت فقیه، ولایت فقیه را تحریف کردند ولایتی که به معنای این است که مصالح جامعه را در نظر می گیرد مفاسد جامعه را در نظر می گیرد حرکت بر اساس خیر ملتی می کند این را آوردند توی یک بحث دیگری به اش کلمه ی استبداد اطلاق کردند در واژه ی ولایت بر فقیر و مجنون به کار بردند چه زشت این تحلیلها چه زشت این تحلیلها این کاری که کار صهیونیست است آنوقت چه توقع که افرادی دم از اسلام بزنند در کشور و یک چنین بارهای منفی را بر دوش این واژه ی پرارزش سوار کنند اینها این کارها را کردند و همچنین تغییر مسائل دیگری
این قانون اساسی قانون اساسی اصل 110 قانون اساسی اختیارات ولی امر را مشخص کرده این یکی. و دوم آن این است تعیین سیاست کلی، تعیین سیاستهای کلی نظام جمهوری اسلامی ایران نظارت بر حسن اجرای سیاستهای کلی نظام اینها وظیفه است
اگر رهبر معظم انقلاب می ایستند اینجور با غصه با تاثر و در عین حال با همه ی شجاعت صحبت می کنند که ما تن به ذلت نمی دهیم ما تن به صلح با آمریکا و استکبار نمی دهیم ما زیر بار این ننگ نمی رویم این به عنوان یک وظیفه ایست که 98 و خورده ای در صد ملت ایران به این قانون اساسی رای داده و بر دوش ولی فقیه این وظائف را گذاشته فلذا نمی توانند رهبر انقلاب از آن وظائفی که دارند شانه خالی کنند بی اعتنا باشند بنابراین آمدند توی این مسائل بحث کردند این اندیشه ی با این ارزش را خدشه کردند و زیر سئوال بردند
از طرف دیگر شعار قانون اساسی دادند این دروغ است کسی که شعار قانون اساسی می دهد و قبول ندارد ولایت فقیه را همانطوری که در قانون اساسی است چه اینجا و چه آنجا ولایت مطلقه است و سایر اصول قانون اساسی حق ندارد بگوید من از قانون اساسی حمایت می کنم
سوم اهانت به ارزشها
آمدند به امام اهانت زیر سئوال بردن تفکر امام
به شهدا اهانت به دفاع مقدس که افتخار نظام اسلامی است اهانت
به سپاه اهانت به بسیج اهانت به نیروهای نظامی و انتظامی اهانت این حرکتهایی که انجام دادند این هم شیوه ی سومشان بود
و همچنین در بقیه ی مسائلی که در کشور وجود دارد و از نظام اسلامی است هر کدام را به جوری به مجلس به جوری به شورای نگهبان به جوری به قوه ی قضائیه به سبکی چهارم ایجاد تشنج آشوب ایجاد حس بی اعتنائی ایجاد یاس و ناامیدی در نسل جوان این را بوجود آوردند کیها این کارها را کردند این کارها از چه کسانی صادر شد عمده اش از بعضی مطبوعات بود
همان چیزی که می دیدید در روزنامه ها بعضی از روزنامه ها بعضی از مجله ها بعضی از سخنرانیها همین کارها را کردند و با این شیوه ای که بوجود آوردند فکر کردند که می توانند آن اهدافی که می خواهند و آن راهی که دارند و آن مبارزه ای که می خواهند در داخل داشته باشند به همین صورت این کار را پیش ببرند با کمال تاسف هماهنگ شدند بعضی از مطبوعات ما با خارج از کشور و وضع را می بینید به این صورت درآوردند حالا اگر شما ملاحظه می فرمایید شرایط و اوضاع در وضع فعلی همین است که رهبر معظم انقلاب احساس خطر کردند.
و اما وظیفه ی ما که نکته ی سوم است
وظیفه ی ملت ایران بیداری هوشیاری
البته ملت ایران این ملت بزرگ در مقاطع مختلف به خوبی نشان دادند که دینشان به دنیاشان مصالحه نمی کنند ملت بزرگ ایران و نسل جوان نشان دادند که در مواقع خطیر یار انقلابند
با این وصف و با این شیوه وارد شدند ولی ملت ایران یک ملتی است که وقتی احساس خطر کرد جوانهای ما گرچه نسل نواند ولی در دامن ایمان رشد کردند این حرکتها و این حرفها ولو ممکن است بسیاری را متزلزل کنند ولی با یک حرکت توجه پیدا می کنند
و لذا بیدار بودند بر دو مسئله ای که شعار رهبر انقلاب از روز اول امسال بود مساله ی وحدت و امنیت با هوشیاری ملت بزرگ ما روی وحدت و امنیت ایستادند چیزی که وحدت را بهم بزند
بحمدالله الان در کشور ما قوه ی مقننه قوه ی مجریه ریاست محترم جمهور دولت که اینها می خواهند کار بکنند قوه ی قضائیه که این همه وظائف دارند به وظائفشان جدی و کوشا هستند ولی آن وحدت ماست که می توانند به مسئولین نظام در انجام مشکلات و حل گرفتاریها کمک کنند آن وحدت ماست که می تواند امنیت را تضمین کنند این دو اساس وحدت و امنیت دو اساس بزرگی است برای این انقلاب
و چه بیان جالبی ایشان فرمودند که مبادا یک وقتی بگویند که رهبر مظلوم شده بعد چهار نفر راه بیافتند یعنی مواظف توطئه ها باشند نسل جوان ما مواظب برنامه ها باشند استکبار استثمار استعمار اینها یک مسائلی است که روزگار سیاهی بر سر این مملکت آورده هر قت یک حرکتی بوده همین دستهای شوم آمدند و آن روزگار را بوجود آوردند
و ملت بزرگ ما بحمدالله هوشیار است و عرض کنم گرچه در سراسر کشور به خاطر شرکت چند نفر در کنفرانس ننگین برلین اظهار انزجار کردند در سراسر کشور در تهران در شهرهای مختلف نهادها جمعیت ها گروهها
ولی من به ملت بزرگ ایران عرض می کنم که نمونه ی این ملت این جوانانی هستند که ورزشکارند رفتند در فرودگاه شیکاگو با افتخار برگشتند نمونه ی شما اینهایند نه نمونه ی آنها این آنها آنها نمونه ی ملت نیستند آنها جدا کردن خودشان را از ملت یک دستشان را در دست بیگانه گذاشتند یک دستشان در داخل کشور
بنده کار ندارم به مسائل اخلاقی من عرض می کنم نفس پذیرفتن این دعوت حرام است نفس شرکت در این مجلس حرام است مجلس گناه، گناهی که خدا راضی نیست هم گناه است هم ضد و مخالف انقلاب است هم بی ارزش قرار دادن خون شهدا هم اساء ادب به ملت ایران است همه ی گناهان را دارد کار به آن مسائل اخلاقی اش هم ندارم از آن جهتش نمی خواهم عرض کنم نفس پذیرفتنش اصلا گناه بزرگ است
بنابراین «شعار مرگ بر منافق نمازگزاران » و این شعاری که شما دادید و این شعاری که الان دادید این شعار شعار درستی بود چون منافق آنی که تا به حال مطرح بود همان قشر خاص بودند که الان تار و مارند در این گوشه و آن گوشه ی دنیا و دستشان هم می آیند در داخل اما یک گروه دیگری الان با همان چهره ی نفاق این هم نفاق یعنی باید گفت نفاق دسته دوم قشر دوم نفاق است که آدم اینجور از یک طرف بگوید کشور ایران قانون اساسی از یک طرف اساء ادب به ملت مملکت شهداء قانون اساسی دین و همه چیز
بنابراین آن چیزی که وظیفه ی ماست البته استمداد از حق تعالی توجه به خدا عزیزان توجه به خدا جوانان توجه به خدا توجه به امام عصر نجات بدهد، مملکت را یاد امام زمان ناجی است یاد امام عصر مشکل گشاست به خودش قسم توجه به حضرت بکنید به خدا رو بکنید از گناهان توبه کنید تقوای پیشه کنید استغفار کنید
از خدا بخواهیم این ابرهای سیاه از بالای این کشور ما بدور کند دست استکبار از کشور ما قطع کند این تقوی و ورع و خواستن از خدا و توجه به خداست.
من چون ایام اسارت اهل بیت است یک جمله ای اینجا هم عرض می کنم و عرضم را جمعش می کنم
اینجا خواهران بزرگوار شما ببینید الگویتان زینب کبراست الگویتان دختر علی است
شما که امروز در این مملکت در خیابان و بازار و کوچه و اداره و دانشگاه و دبیرستان هستید این پوشش اسلامیتان رعایت کنید اسلام خواست زن با ارزش باشد نخواست ارزان خودشان را در اختیار بدهد این وضع بی توجی به پوشش صحیح، خانواده ها را سست می کند وقتی زنی به مردش فلان اشکال را می کند او می گوید می خواهی همین است که هست نمی خواهی برو یکی دیگر چون دارد یکی دیگر چون می بیند توی خیابانها هست اسلام خواست زن سنگین باشد اسلام خواست خانواده مستحکم باشد دنیای امروز ناراحت از این است که خانواده ها متزلزل شده پیشوای شما دختر علی است
حالا از دختر علی زینب بشنوید زینب کبری همین روزها وارد شد در مجلس ابن زیاد بانوان هم همه دورش گرفته بودند و ابن زیاد هم می دانست که زینب کیست خصوصیاتش را همه گرفته بود او قد بلندی داشت در میان خانم ها وارد شد دورش بودند وقتی هم وارد شد فهمید ولی با کمال وقار وارد مجلس شد و او گفت من هذه المتنکره کی این زن ناشناس جواب ندادند گفت من هذه المتکبره این زن با نخوت کیست جوابش ندادند دفعه ی سوم گفت یکی از زنها گفت این زینب دختر علی است آنوقت این جمله را گفت من این جمله را عرض کردم که بانوان این کشور خواهران عزیز درس بگیرید این الگوست
زینبی که این همه اسارت شهادت گرفتاری خواست زخم زبانی بزند گفت کیف رایت صنع الله باخیک چگونه دیدید کار خدا را با برادرت دختر علی فرمود ما رایت الا جمیلا آنچه از خدا دیدم زیبا دیدم این چقدر ارزش است کدام زن می تواند اینقدر ارزش بیافریند این الگوها را ما کم نگیریم و اهمیت بدهیم.
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
بسم الله الرحمن الرحیم انا اعطیناک الکوثر فصل لربک و انحر ان شانئک هو الابتر.
اللهم یا حمید بحق محمد و یا عالی بحق علی و یا فاطر بحق فاطمه و یا محسن بحق الحسن و یا قدیم الاحسان بحق الحسین صلواتت را بر محمد و آل محمد فرود فرست.
فرج امام زمان را مرحمت بفرما.
ما را مشمول عنایاتش قرار بده.
قلب مبارکش را از ما خشنود بفرما.
کشور و ملت ما و رهبر عزیز ما و خدمتگزاران این نظام را در سایه ی این بزرگوار معزز و مکرم بدار.
رهبر عزیز را قوت عنایت بفرما نصرت بیشتر مرحمت بفرما.
باران رحمتت بر ما ببار گناهانی که مانع نزور برکات توست همه را ببخش قلم عفو بر جرائم ما بکش.
بیمارانمان لباس عافیت مرحمت بفرما.
امام بزرگوار و شهداء و پدران و مادران و ذوی الحقوق همه را به اوج مغفرت و رحمت خودت برسان .