قال علی بن الحسین(ع):
«انی لاکره ان اعبد الله لا غرض لی الا ثوابه. فاکون کالعبد الطمع المطیع ان طمع عمل و الا لم یعمل و اکره ان اعبده الالخوف عقابه فاکون کالعبد السوء ان لم یخف لم یعمل.قیل: فلم تعبده؟قال: لما هو اهله بایادیه علی و انعامه » .
(مجموعه ورام: ج، ص 2108)
حضرت علی بن الحسین(ع) می فرمود:
«دوست ندارم که هدف من در پرستش خداوند، تنها پاداش او باشدکه در آن صورت من مانند برده طمعکار و فرمانبرداری خواهم بودکه اگر طمع در نهادش باشد، عمل می کند و گرنه از کار بازمی ایستد و همچنین میل ندارم که خداوند را تنها از جهت ترس عقابش بپرستم و ماننده بنده بدکاری باشم که اگر نترسد، عمل نکند. عرض شد: پس بر چه اساس خدا را می پرستی؟فرمود: از این جهت که او با نیکیهائی که به من کرده و نعمتهائی که عنایت فرموده شایسته پرستش است » .
ای تو تفسیر همه قرآن ما
ای تو تفسیر همه قران ما
ای تو تصویر رسولان خدا
ای همه قرآن بیان کار تو
انس و جان کی قادر پیکار تو
انبیا جمله بدهکار تواند
قدسیان مسحور در کار تواند
نام بیت الله اگر باشد حرام
از محرم الحرام باشد حرام
حرمت از آدم به خاتم ماسوا
از تو و نام تو مصباح الهدی
روز عاشورا چه می دانی چه شد
عشق با شور حسینی زنده شد
کی توان ترسیم کرد کار حسین(ع)
کس چه می داند ز اسرار حسین(ع)
آنچه می دانیم چیزی ظاهر است
آنچه شد امری ز امر قادر است
عشق و مستی حق پرستی را خدا
روز عاشورا عیان کرد کربلا
لیک باید گفت این هم راز بود
ماجرای عشق کی در باز بود
دین حق را چون حسین(ع)سرباز بود
از الست کار حسین(ع)آغاز بود
در حسینی که فقط پرهیز بود
روز عاشورا خدا لبریز بود
ظاهرا گویا حسین(ع)مامور بود
هو خودش بی پرده دشمن کور بود
«خان » نگو آنچه نمی دانی مگو
کربلا باشد ز اسرار، مگو