حسینیه یعنی عطر صلوات رزمندگانی که خسته و کوفته از عملیات برمی گشتند تا با هم عهد و پیمانی ببندند که تا راه دوستانی که کفن از خون داشتند را ادامه دهند؛ یعنی خاطره شربت ها و چایی ها، خنده ها و شوخی های قبل از عملیات و گریه ها و مرثیه فراق دوستان همرزم در بعد از عملیات، حسینیة یعنی سرزمین هیئتی که حسینی شدند.
38 کیلومتری جاده اهواز به خرمشهر، دست راست چشمت به ایستگاه راه آهن حسینیه می خورد که از ایستگاه های بین راهی است. قبل از جنگ، فعال بود و محل ایست و کنترل قطارها.
جاده پاسگاه زید یکی از مسیرهای حمله عراق بود نزدیک این ایستگاه که سه راهی مهم و استراتژیکی حسینه را شکل می دهد.
این ایستگاه در عملیات بیت المقدس از دست عراقی ها خارج شد و از محورهای اصلی عملیات بود چرا که پس از آزادسازی، حفظ و پدافند در آن منطقه برای نیروهای اسلام بسیار مهم بود. از طرفی ارتش عراق با توجه به دشت وسیع اطراف آن و راه ارتباطی خرمشهر اهواز بسیار تلاش می کرد آن را بازپس بگیرد که پس از قبول ناتوانی بازپس گیری، با آتش شدید توپخانه در این نقطه، جهنمی از آتش درست کرد.
در جریان عملیات رمضان، یکی از اصلی ترین محورهای هجوم به دشمن بود که در آن، پاسگاه بسیار مهم زید از دست بعثی ها آزاد شد.
همزمان با عملیات خیبر، یکی از محورهایی که در آن رزمندگان اسلام با اجرای تک فریب، باعث پیشروی نیروهای اسلام و کم شدن فشار در شرق دجله و جزایر مجنون گردید، همین ایستگاه است.
این ایستگاه در جریان عملیات های کربلای 4 و 5 و 8 و بیت المقدس 7 هم به عنوان یکی از عقبه های مهم و فعال یگان های خودی بود. تعداد زیادی از یگان های عمل کننده در اطراف این ایستگاه استقرار داشتند و ایستگاه بازرسی و کنترل هم در این منطقه دایر شد که تردد نیروها را کنترل می کرد و این پست دژبانی تا پایان جنگ دایر بود.
در هفت کیلومتری ایستگاه حسینیه، در جادة شهید شرکت، بیمارستان بزرگ صحرایی امام حسین(ع) قرار دارد که در عملیات های کربلای 4 و 5 بیشتر مجروحان به این بیمارستان مجهز منتقل می شدند و پس از مداوا برای ادامه درمان به پشت جبهه منتقل می شدند و همین امر این ایستگاه را بسیار حیاتی و با اهمیت کرده بود.
دشمن همواره با بمباران هوایی این منطقه، بر آن بود که امنیت را از این منطقه سلب کند و پدافندهای مستقر در اطراف این ایستگاه، کمی از فشار دشمن را کم می کرد.