همان گونه که گفته شد، فارابی اولین فیلسوفی است که نبوت را در مباحث فلسفی خود مطرح ساخت. او در باب دریافت وحی و یا به عبارت دیگر پدیده وحی از راه قوه مخیله و اینکه این قوه می تواند متصل به عقل فعال شود، بحث عقلانیت آن را پیش می کشد.
لایمتنع ان یکون الانسان اذا بلغت قوته المتخیلة نهایة الکمال، فیقبل فی یقظته عن العقل الفعال الجزئیات الحاضرة والمستقبلة او محاکاتها من المحسوسات ویقبل محاکیات المعقولات المفارقة وسایر الموجودات الشریفة ویراها. فیکون بما قبله من المعقولات، نبوة بالاشیاء الالهیة.61
او بیان می دارد که انسان در اثر تأمل و تفکر و ممارست می تواند از نظر قوای عقلی به مرتبه عقل مستفاد برسد و از آنجا به عقول عشر بپیوندد و به عقل فعال اتصال یابد. انبیا از طریق حس باطنی (قوه مخیله) به عقل فعال متصل می شوند و وحی را دریافت می کنند و نسبت به جزئیات امور حاضر و آینده آگاهی می یابند.
اذا حصل ذالک فی کل جزیی قوته الناطقة وهما النظریة والعلمیة ثم فی قوته المتخیلة کان هذا الانسان هو الذی یوحی الیه فیکون الله عزوجل یوحی الیه بتوسط العقل المستفاد ثم الی قوته المتخیلة.62
نیز فارابی توضیح داده است که نبی متصل به عقل فعال است و وقتی در خواب دریافتی دارد، رؤیای صادقه است و در بیداری وحی است.
پی نوشتها:
61. آراء اهل المدینة الفاضلة لابی نصر فارابی، تعلیق الدکتور علی بوملحم، ص110.
62. همان ، ص121.