نقش شورای امنیت در حل و فصل مسالمت آمیز...

نقش شورای امنیت در حل و فصل مسالمت آمیز اختلافات بین المللی

نقش شورای امنیت در حل و فصل مسالمت آمیز اختلافات بین المللی

چکیده

یکی از وظایف اصلی شورای امنیت سازمان ملل متحد در انجام مسؤولیت اولیه این ارگان در جهت حفظ صلح و منیت بین المللی، فیصله اختلافات بین المللی و برقراری صلح بر اساس فصل ششم منشور ملل متحد است. فصل اول تحقیق حاضر به بررسی و تحلیل این مسؤولیت شورای امنیت بر اساس تفسیر فصل ششم منشور می پردازد و شیوه و آیینی را که شورای امنیت در حل و فصل مسالمت آمیز اختلافات بین المللی پیشنهاد می کند، بررسی می نماید.

در فصل دوم مقاله، نقش شورای امنیت در راهیابی کشورهای غیر عضو جهت طرح اختلافات خود در دیوان دادگستری بین المللی و نیز راهکارهایی که شورای امنیت می تواند جهت تضمین اجرای آرای دیوان از سوی دولت محکوم علیه اتخاذ نماید، بررسی شده است.

بی تردید اختلاف، کشمکش و نزاع بر سر حفظ حقوق، یا کشورگشایی و طمع به حقوق دیگران و... از ویژگیهای واقعی جامعه بشری و نظام بین المللی بوده است، و با وجود تعدد مصلحان الهی و بشری و دعوت به صلح و رفع اختلاف و عهدنامه های گوناگون مبنی بر تعاون و تفاهم و فیصله مسالمت آمیز اختلافات، صحنه تاریخ لحظه ای از اختلاف، کشمکش و یا بحران خالی نبوده است. ولی بدون شک پیشگیری از اختلاف و فیصله اختلافات موجود و توجه به امنیت جهانی و آرامش بین المللی از ویژگیهای برجسته جامعه انسانی و عاملی مؤثر در بهبود روابط میان دولتها است.

پس از جنگ جهانی دوم و تاسیس سازمان ملل متحد، حفظ صلح و امنیت بین المللی و فیصله مسالمت آمیز اختلافات بین المللی و بحرانها (وضعیتها) از اهداف اولیه و بنیادین منشور ملل متحد محسوب گردید، و سه رکن اساسی سازمان ملل متحد یعنی دیوان بین المللی دادگستری، شورای امنیت و مجمع عمومی به ترتیب عهده دار فیصله قضایی و شبه قضایی (1) اختلافات و وضعیتهای (بحرانهای) (2) بین المللی گردیدند.

در این بین، نقش روز افزون و حساس شورای امنیت در فیصله اختلافات بین المللی و اعمال نفوذ قدرتهای بزرگ بر کشورهای اسلامی و جهان سوم از طریق شورای امنیت، عنایت اندک نویسندگان حقوق بین الملل به فصل ششم منشور ملل متحد در باب فیصله مسالمت آمیز اختلافات بین المللی، ابهام تفسیر و رابطه مواد 33 تا 38 منشور، طرفیت مکرر (3) ایران در قضایای مطروحه در شورای امنیت، و وظیفه اصلی شورای امنیت یعنی حفظ صلح و امنیت بین المللی که از دو طریق به مرحله اجرا در می آید، قابل توجه است:

طریقه اول: عبارت است از حل و فصل مسالمت آمیز وضعیتها یا اختلافاتی که احتمال دارد صلح و امنیت جهانی را به خطر بیندازد.

طریقه دوم: نیز عبارت است از اتخاذ روشهای اجبار کننده (که مورد دوم تنها پس از شکست مورد اول قابل طرح می باشد.) (4)

همه این موارد انگیزه های مناسبی در بررسی نقش شورای امنیت در فیصله اختلافات بین المللی در تحقیق حاضر است. از طرفی دسترسی دولتهایی که عضو ملل متحد یا پذیرنده اساسنامه دیوان بین المللی دادگستری نیستند، جهت طرح دعاوی در دیوان، نیز منوط به نظر شورای امنیت است، و نیز ارزش حقوقی تصمیمات دیوان بین المللی دادگستری با توجه به ضمانت اجرایی است که از سوی شورای امنیت تامین می گردد.

بنابراین نقش شورای امنیت در فیصله مسالمت آمیز اختلافات بین المللی در دو فصل ذیل بررسی می شود:

فصل اول با عنوان نقش اصلی شورای امنیت در فیصله مسالمت آمیز اختلافات بین المللی ارایه شده است که به بررسی فصل ششم منشور می پردازد.

فصل دوم به نقش فرعی شورای امنیت در فیصله مسالمت آمیز اختلافات بین المللی می پردازد. که دو نقش شورا را مورد توجه قرار داده است: 1 - شورای امنیت به عنوان مقدمه ای برای توسل به دیوان بین الملل دادگستری 2 - نقش شورای امنیت به عنوان رکنی در جهت ضمانت اجرایی برای تصمیمات دیوان بین المللی دادگستری.

فصل اول: نقش اصلی شورای امنیت در فیصله اختلافات بین المللی

مقدمه:

اصل کلی عدم توسل به زور در روابط بین الملل یکی از اصول مسلم منشور ملل متحد است، و طبق ماده (4) 2 منشور، توسل به زور برای حل اختلافات بین المللی جز در برخی موارد استثنایی مانند فصل هفتم منشور بکلی مردود است. طبق ماده (1) 24:

«به منظور تامین اقدامات سریع و مؤثر از طرف ملل متحد اعضای آن، مسؤولیت اولیه حفظ صلح و امنیت بین المللی را به شورای امنیت واگذار می کنند و موافقت می کنند که شورای امنیت در اجرای وظایفی که به موجب این سؤولیت برعهده دارد از طرف آنها اقدام نماید

یکی از این اقدامات توصیه در حل و فصل مسالمت آمیز اختلاف بین المللی بر اساس فصل ششم منشور یعنی مواد 33 تا 38 منشور است. لذا در دو قسمت به تحلیل مواد مذکور می پردازیم. قسمت اول با عنوان بررسی واژه ها و اصطلاحات مربوط به فیصله شبه قضایی اختلافات و تعدیل وضعیتها و قسمت دوم با عنوان آیین فیصله شبه قضایی اختلافات و تعدیل وضعیتها توسط شورای امنیت. ولی چون مقررات منشور تا حد زیادی با شرایط میثاق جامعه ملل مشابه است به منظور درک بهتر پیشینه شیوه ملل متحد، نظری سریع به شیوه های رفع اختلاف در جامعه ملل می افکنیم:

ماده 12 میثاق جامعه ملل مقرر می دارد:

«هر اختلافی که محتمل است منجر به مناقشه و برخورد میان اعضا گردد، باید به یکی از سه طریق; داوری، حل و فصل قضایی و یا تحقیق توسط شورای جامعه (5) مورد بررسی قرار گیرد

در ماده 15 چنین آمده است: «شورا باید حل و فصل اختلاف مورد بحث را بررسی و اجرا نماید، اما در صورت عدم موفقیت باید گزارشی شامل حقایق موضوع و توصیه هایی را که در آن ارتباط منصفانه و صحیح است، منتشر نماید. اما این گزارشها برای طرفین الزام آور نیست، ولی اگر در مورد آن اتفاق رای وجود داشته باشد اعضای جامعه نباید علیه هر طرف اختلاف که توصیه های گزارش را مراعات نماید به جنگ بپردازند. اگر گزارش تنها با اکثریت تهیه شده باشد، اعضا خود را به انجام اقدامات لازم جهت حفظ حق و عدالت محق خواهند دانست و در صورتی که یک عضو بدون توجه به میثاق به جنگ متوسل شود مجازاتهای مذکور در ماده 16 قابل اعمال خواهد بود. البته شرایط اعمال مجازاتها توسط اعضا احراز می گردد نه توسط جامعه » (6) .

قسمت اول: بررسی اصطلاحات مربوط به حل و فصل شبه قضایی اختلافات و تعدیل وضعیتهای بین المللی

الف) تفاوت وظیفه سازمان و تعهد اعضای ملل متحد در فیصله اختلافات بین المللی:

بر اساس ماده (1) 1 منشور، هدف و وظیفه ملل متحد تعدیل و تصفیه اختلافات یا وضعیتهای بین المللی که ممکن است منجر به نقض صلح گردد به وسیله صلح آمیز و بر طبق اصول عدالت و حقوق بین الملل است. این وظیفه سازمان ملل متحد مشابه تعهد اعضا در ماده (3) 2 است که:

«همه اعضا اختلافات بین المللی خود را به وسایل مسالمت آمیز به نحوی که صلح و امنیت بین المللی به مخاطره نیفتد، حل و فصل می نمایند».

در حالی که وظیفه سازمان ناظر به تعدیل و تصفیه اختلافات یا وضعیتهای بین المللی است که ممکن است منجر به نقض صلح گردد، تعهد اعضا تنها ناظر به فیصله اختلافات است. از طرفی سازمان باید این وظیفه را بر طبق اصول عدالت و حقوق بین الملل انجام دهد و اعضا آن را به نحوی که صلح و امنیت بین المللی و عدالت به مخاطره نیفتد به انجام می رسانند. بنابراین وظیفه سازمان و تعهد اعضا به وضوح دارای اختلافاتی هستند. (7)

ب) تفاوت تعدیل [Adjustment] و تصفیه [Settlement] :

تفاوت تعدیل و تصفیه اختلافات و یا وضعیتها روشن نیست، و در عرف عام این دو لفظ به صورت مترادف استعمال می شوند (8) .

در ماده (1) 36 منشور، به شورای امنیت صلاحیت توصیه آیین یا شیوه متناسب فیصله [appropriate procedures or methods] و در ماده (2) 37 صلاحیت توصیه شرایط (مفاد) [terms] تصفیه داده شده است، و در ماده 33 تعبیر به جستجوی راه حل [Seek a solution] شده است. به نظر کلسن آیین یا روشهای فیصله مندرج در ماده (1) 36 همان وسایل مسالمت آمیز مشار الیه در ماده 33 هستند و حل اختلاف مندرج در ماده 33 همان فیصله اختلاف است. (9)

عنوان فصل ششم منشور فیصله مسالمت آمیز اختلافات است، [ Pacificsettlementofdisputes] در حالی که در برخی، از این مواد از تعدیل [adjustment] و در برخی از وضعیت به جای اختلاف یاد شده است، [of any situation Peacful adjustment] ولی ظاهرا تعبیر به تعدیل یا تصفیه تفننی است و اثر حقوقی خاصی ندارد.

ج) تفاوت وضعیت [situation] و اختلاف [ Dispute] :

تعبیر به اختلاف و وضعیت در کنار هم علاوه بر ماده (1) 1 و فصل 6 منشور در ماده (1) 12 آن نیز آمده است. شاید در تفسیر این دو واژه این نظر صحیح تر باشد که وضعیت اعم از اختلاف است; زیرا اختلاف زمانی تحقق می یابد که یک دولت علیه دولت دیگر ادعایی داشته باشد دولت متقابل آن را رد نماید. مثلا در هشتاد و چهارمین جلسه شورای امنیت رییس شورا پرونده مورد بحث یعنی اتهامات وارده توسط یونان علیه آلبانی و بلغارستان و ادعای متقابل این دولت علیه یونان را اختلاف نامید. (10) ولی هر مناقشه ای اختلاف نیست; یک کشور ممکن است بدون هیچ اختلاف قبلی به دیگری چحمله کند. منشور گاه از وضعیت معنایی اعم از اختلاف را قصد می کند. مثلا ماده (3)11 یا ماده 14 چنین است. تفاوت بین اختلاف و سایر وضعیتها بسیار مهم است; زیرا برخی از مقررات منشور نظیر ماده (3)27 در مورد خودداری از رای فقط ناظر به اختلاف است. (11)

در مقابل برخی چنین معتقدند که اختلاف به مواردی اطلاق می شود که مرافعه صریحی وجود داشته باشد و نتوان در آن مرافعه از وجود فردی طرفین دعوی صرف نظر کرد. در تصفیه اختلاف چون طرفین دعوی در آن دخیل هستند مستلزم تشریفاتی است که از بسیاری جهات تقریبا شبیه تشریفات قضایی می باشد. اما وضعیت، حالت یک واقعه بین المللی است و دارای جنبه موضوعی است به نحوی که می توان آن را بدون توجه به کشورهایی که مستقیما در آن واقعه ذی نفع هستند مورد ملاحظه و بررسی قرار داد، مانند وضعیت دولت اسپانیا در سال 1946 (وضعیت فاشیستی حاکم بر اسپانیا که از حکومت فرانکو ناشی می شد.) یا مساله الجزایر که در ژوئن 1955 تحت عنوان وضعیت خطرناک به ابتکار 13 دولت آفریقایی و آسیایی در سازمان ملل مطرح گردید.

ثمره تفکیک بین اختلاف و وضعیت

این تفکیک از دو جهت مورد توجه است: 1- طرفین اختلاف حق شرکت در رای گیری در مورد اختلاف را ندارند حتی اگر طرف اختلاف عضو دایمی شورای امنیت باشد. ماده (3) 27 منشور. 2-دولت غیر عضو فقط در مورد پیدایش اختلاف می تواند به دیوان رجوع کند نه در مورد وضعیت. با وجود این، تمییز بین اختلاف و وضعیت عملا روشن نیست و درعمل شورای امنیت مقررات فصل ششم منشور را به طور موسع تفسیر کرده و تفاوتی بین وضعیت و اختلاف نگذاشته است. (12) برخی در تفکیک مفهوم این دو چنین می گویند:

«در مورد تعریف اختلاف و بحران (وضعیت) و تعیین وجوه اشتراک و افتراق این دو مفهوم نظر ثابت و یکسانی وجود ندارد. ولی موضوع اختلاف روشن تر از بحران است; زیرا وقتی از اختلاف سخن گفته می شود طرفین موضوع اختلاف کاملا مشخص هستند. البته بحران هم ممکن است به اختلاف منجر شود، یعنی موضوع و طرفین آن مشخص باشد» (13) .

با توجه به سه نظر فوق می توان تشابه دو نظر اخیر و کامل بودن نظر اول را بخوبی اذعان داشت.

د) تعهد اعضای ملل متحد و تکلیف سازمان نسبت به اختلافها و وضعیتها:

از مقررات منشور چنین استنباط می شود که تعهد و تکلیف اعضای سازمان ملل متحد تنها مربوط به اختلافات است نه در مورد وضعیتها. مثلا درباره (3)2 و 33 و 37 که از تعهد اعضا سخن گفته می شود تنها اختلافات مطرح می گردند و برعکس سازمان نه تنها در اختلافات بلکه طبق مواد متعددی مانند (1) 1 در مورد وضعیتها نیز دخالت می کند. مثلا مجمع عمومی توجه شورای امنیت را بر اساس (3) 11 به وضعیتهایی (که اعم از اختلافات است) جلب می کند که صلح و امنیت بین المللی را به مخاطره می اندازد.

بر اساس فصل ششم منشور، شورای امنیت صلاحیت این را دارد که اختلافات را مانند سایر وضعیتها مورد رسیدگی قرار دهد. (ماده 34) یا آیینها و روشهای تعدیل اختلافات و وضعیتها را توصیه نماید (ماده 36 و (2)37) ولی شرائط و مفاد فیصله را تنها در مورد اختلافات توصیه می نماید. (ماده (2) 37 و 38.)

ه) ماهیت اختلافاتی که سازمان می تواند در آنها دخالت کند:

مواد منشور در مورد ماهیت اختلافاتی که سازمان در آنها دخالت می کند، هماهنگ نیستند. در ماده (1) 1 سازمان تنها اختلافات یا وضعیتهایی را تعدیل یا تصفیه می کند که ممکن است منجر به نقض صلح شوند. و طبق مواد 36 و 37، شورای امنیت صلاحیت توصیه در اختلافات و وضعیتهایی را دارد که ادامه آنها محتمل است صلح را به مخاطره اندازد، اما بر اساس ماده 38 در مورد هر اختلافی توصیه می کند، یا بر اساس ماده 34 در مورد هر وضعیت یا اختلافی که ممکن است منجر به یک مناقشه شود تحقیق می کند و بر اساس ماده 35 هر عضو ملل متحد می تواند هر نوع اختلاف یا وضعیتی با ماهیت مذکور در ماده 33 را به اطلاع شورای امنیت برساند و طبق (2) 34 هر دولت غیر عضو می تواند توجه شورای امنیت را به هر اختلافی که طرف آن است جلب نماید.

و) عدم هماهنگی مواد منشور در تعیین وضعیت خطرناک اختلافات و وضعیتها:

مواد منشور در مورد تعیین وضعیت و یا اختلاف خطرناکی که سازمان صلاحیت مداخله در آن را دارد نیز خالی از آشفتگی نیست. ماده (1) 1 به وضعیت یا اختلافی اشاره می کند که محتمل است منجر به نقض صلح گردد. و ماده (3) 11 به وضعیتی اشاره می کند که احتمال دارد صلح و امنیت بین المللی را به مخاطره اندازد. ماده 14 به هر وضعیتی که از دیدگاه مجمع عمومی ممکن است به آسایش عمومی یا روابط دوستانه میان ملل لطمه وارد کند، وضعیت خطرناک اطلاق می کند و ماده (1) 33 به اختلافاتی که ادامه آنها محتمل است حفظ صلح و امنیت به مخاطره اندازد عنایت دارد، و ماده 34 در هر وضعیت یا اختلافی که ممکن است به مناقشه یا اختلاف بین المللی منجر گردد به شورای امنیت صلاحیت تحقیق می دهد تا معین کند ادامه آن برای صلح و امنیت بین المللی تهدیدآمیز می باشد یا خیر. طبق ماده (1) 35 هر عضو ملل متحد می تواند نظر شورای امنیت را به هر اختلاف یا وضعیتی با ماهیت مذکور در ماده 34 جلب کند ولی ماده 34 به وضعیتهایی اشاره می کند که ممکن است به یک مناقشه بین المللی یا اختلاف منجر گردد و یا وضعیتهایی که ادامه آنها احتمال دارد صلح و امنیت بین المللی را به خطر اندازد. ماده 36 به شورای امنیت صلاحیت توصیه آیین یا روش تصفیه مناسب را در هر مرحله از جریان اختلافی که از سنخ مذکور در ماده 33 می باشد. اعطا کرده است. این تفاوت تعبیر نیز بعید می نماید که تفاوتی در ماهیت اختلافات و وضعیتهایی را موجب گردد که شورا حق دخالت در آن را دارد و تفاوت عبارات در مواد مختلف علت خاصی جز باز گذاشتن دست شورا در تفسیر آن نخواهد داشت.

ز) آیا اختلافاتی که از طریق سازمان فیصله می یابد شامل اختلافات افراد و سازمانها می گردد؟

مسلم است که اختلافات بین المللی منحصر به اختلافات بین کشورها نیست و در کنفرانس سان فرانسیسکو قید «بین المللی » به جمله دوم بند 3 ماده 2 اضافه شد تا روشن شود که سازمان تنها به اختلافات بین المللی می پردازد نه داخلی، ولی با این قید نیز مشخصا صلاحیت سازمان منحصر به اختلافات بین کشورها نمی گردد; زیرا برخی اختلافات دیگر مانند اختلافات بین یک کشور و افراد خصوصی هم ممکن است ویژگی بین المللی داشته باشد; زیرا از رابطه بین یک کشور و فرد ناشی و بر اساس حقوق بین الملل بررسی می شود، مثلا یک معاهده بین المللی که از حقوق فرد دفاع می کند ممکن است مبنای آن قرار گیرد. حال آیا ماده (3) 2 منشور شامل این گونه اختلافات یا اختلافات فیمابین سازمانهای بین المللی یا سازمان بین المللی و دولتها می گردد؟

طبق ماده (1) 34 اساسنامه دیوان بین المللی دادگستری، دیوان تنها به فیصله اختلافات بین کشورها می پردازد، ولی متن ماده (3) 2 منشور مبنی بر تعهد اعضا به حل و فصل اختلافات بین المللی به وسیله صلح آمیز آن را منحصر به اختلافات بین کشورها نمی کند. این نظریه ای است که آقای «کلسن » ابراز کرده اند (14) ولی می توان پاسخ داد که چون این تکلیف در ماده مزبور متوجه اعضای ملل متحد شده است و روشن است که اعضای ملل متحد تنها کشورها هستند. لذا شمول آن نسبت به سازمانها و افراد بعید است.

ح) قانون و اصول حاکم بر فیصله اختلافات:

بر اساس ماده (1) 1 منشور تعدیل و تصفیه اختلافات و وضعیتهای بین المللی که ممکن است منجر به نقض صلح گردد، باید با وسایل مسالمت آمیز و بر طبق اصول عدالت و حقوق بین الملل صورت گیرد. مخاطب این تکلیف هم دیوان بین المللی دادگستری و هم شورای امنیت و مجمع عمومی است. طبق ماده (1) 38 اساسنامه دیوان، وظیفه اصلی دیوان حل و فصل اختلافات بر اساس حقوق بین الملل است نه بر اساس اصول عدالت و از آنجا که حقوق بین الملل موضوعه بااصول عدالت گاه منطبق نیستند و گاه بر خلاف یکدیگرند عملا متابعت از هر دو غیر ممکن است.

بنابراین هر گاه ارکان سازمان، حقوق بین المللی موضوعه را متقاعد کننده نیافتند می توانند به اصول کلی عدالت عمل کنند. ولی این مساله قابل توجه است که مفهوم عدالت که نه در منشور تعریف شده است و نه به گونه ای قابل تعریف است که شامل کلیه مصادیق و اختلافات شود، دست شورای امنیت و دو رکن دیگر را بسیار باز می گذارد و با توجه به اینکه هیچ رکنی نیست که اعمال شورای امنیت را از این حیث مورد رسیدگی قرار دهد چنین نتیجه می شود که قانونگذار و قاضی و مجری همه و همه خود شورا و صلاحدید آن است. (15) باز این سؤال مطرح است که چرا وظیفه سازمان به فیصله اختلافات باید بر اساس حقوق بین الملل و اصول عدالت انجام پذیرد، ولی تعهد اعضای ملل متحد به تصفیه مسالمت آمیز باید بر پایه ای استوار گردد که صلح و امنیت بین المللی و عدالت به مخاطره نیفتد؟!

بعلاوه طبق ماده (2) 37 به شورای امنیت این صلاحیت اعطا شده است که مفاد (شرایط) فیصله را آن چنان که مناسب می داند توصیه نماید. اینجا نگفته آن چنان که عادلانه می داند، بلکه واژه [appropriate] آمده است، یعنی آنچه را که از حیث سیاسی مناسب می داند توصیه نماید. در اینجا نیز هیچ نوع اقدامی از سوی نمایندگان کشورها برای سنجش اعمال شورای امنیت پیش بینی نشده است.

ط) با وجود تعهد اعضا به فیصله مسالمت آمیز اختلافات چه ضرورتی به قید «به نحوی که صلح و امنیت بین المللی به خطر نیفتد» بود؟ (ماده (3) 2)

پاسخ این سؤال در کنفرانس سان فرانسیسکو چنین داده شد که کاربرد وسایل مسالمت آمیز می تواند صلح و امنیت کشور ثالث را به خطر اندازد. لذا وجود این قید لازم می نمود. همچنین می توان چنین اظهار نظر کرد که می تواند وسایل فیصله مسالمت آمیز باشد یعنی از نوع موارد مذکور در ماده 33 باشد ولی محتوا و هدف مذاکره یا سازش یا محتوای توصیه موجب اخلال در صلح و امنیت بین المللی باشد. لذا ماده مزبور این صورت را نفی می کند.

ی) آیا تصفیه اختلافات با وسایل مسالمت آمیز مختص به اعضاست؟

با توجه به فصل ششم منشور بخوبی روشن می شود که لزوم فیصله مسالمت آمیز اختلافات و کلیه نقشهایی که شورای امنیت در این زمینه به عهده گرفته است، اختصاصی به اعضای ملل متحد ندارد، بلکه عنوان اختلاف و طرفین آن در تمام مواد فصل ششم مورد توجه نویسندگان منشور بوده است که اعضا و غیر اعضا را در بر می گیرد و شورای امنیت را در قبال هر نوع اختلافی عهده دار وظایفی کرده است. علاوه بر این با هدف و وظایف سازمان و شورای امنیت هم مساعدت ندارد که لزوم فیصله مسالمت آمیز اختلافات و نقش شورا در این رابطه را مختص اعضا بدانیم. از طرفی نفس فیصله مسالمت آمیز را می توان امروزه از قواعد آمره حقوق بین الملل دانست.

قسمت دوم: آیین فیصله شبه قضایی اختلافات و تعدیل وضعیتها توسط شورای امنیت

آیینهای مختلفی برای فیصله اختلافات توسط شورای امنیت وجود دارد. (16) روشهای مندرج در فصل ششم مکمل روشهای سنتی حقوق بین الملل می باشد که طرفین در وهله اول باید به تناسب مورد استفاده قرار دهند. ولی در کل، دو قسم از این آیینها توسط طرفین اختلاف و بقیه توسط خود شورا انجام می گیرد که یکی به ابتکار خود شورا و بقیه توسط اعضا، غیر اعضا، مجمع عمومی یا دبیر کل شروع می گردد. (17)

الف) آیینهایی که توسط طرفین اختلاف انجام می پذیرد:

اولین مورد از دو مورد فوق بر اساس ماده (1) 33 و ماده 37 انجام می پذیرد. این دو ماده تنها به اختلافات اشاره دارند نه وضعیتها. ماده (1) 33 مقرر می دارد:

«طرفین هر اختلاف که تداوم آن محتمل است حفظ صلح و امنیت بین المللی را به خطر اندازد، باید قبل از هر چیز حل آن را از مجرای مذاکره، تحقیق، میانجی گری، سازش، داوری، تصفیه قضایی، مراجعه به مؤسسات و یا ترکیبات محلی یا سایر طرق مسالمت آمیز به انتخاب خود دنبال نمایند

ب) بررسی ماده 33:

1 - «قبل از هر چیز» :یعنی قبل از اینکه بر اساس ماده (1) 37 اختلاف را به شورای امنیت ارجاع .lçk

½شOhC ok Pی×C êCoکzPخDhk «pz - 2

فëC وoDFok فیaطç ق lئ ی Co 33 وkD× êkDè،یJ êDèçCo éیدئ l؟±ک× ½شOhC فی¾p éاëC koک× ok وkD× فO× ok  
عA حکGآ éF ہ±ک× êpثëk lئ kDè،یJ éد¥ی¾ êCpF Co oکئn× ¯ëDvق qC koک× بë ,½شOhC فی¾p qC یاë pتC éئ ´ک¨ک× 
lè·N ´کغ bیç éZpت ,kpënJی× ضDWغC فی¾p ؤ¾CکN Moک¤ éF سکط·× ذطµ فëC .PvC وl×Dیغ یeëp¤ H@د®@× ,P@w@ی@غ 
éدیvق éF ½شOhC éد¥ی¾ pF ؤ¾CکN ضlµ êDµkC éF فی¾p qC یاë éئ یNoک¤ ok .koClغ kکVق ؤ¾CکN فëC pF ضCrµC pF یآک@أ@d 
éF lغCکNی× pثëk ½p ,lëDطغ ´DVoC Pی×C êCoکz éF 37 (1) وkD× uDvC pF Co عA lçCکiF 33 وkD× ok oکئn× koCک× qC یاë 
¯vکN ½شOhC éد¥ی¾ حDGغk éF فی¾p lëDF rیZ pç qC ذGآ éاëC pF یG× 33 (1) وkD× ok Uol× «pz êCpVC ضlµ éغDè@F 
فیطç éF lغCکNی× Pی×C êCoکz kکh فیaطç .kpënKغ Pی×C êCoکz éF Co ½شOhC ´DVoC ,lzDF oکئذëDvق qC ی@ا@ë 
.lئ êoCkkکh ½شOhC ypënJ qC éغDèF

?Pwیئ DF عA ¦یi،N ق kpیتی× oCpآ 33 وkD× é®یd ok ی¾شOhC ´کغ éZ (U

فëCpFDF .kqClغC وp Di× éF Co یددطخC فیFPی×C ق fد¤ ³؟dPvC ذطOe× عA é×CkC éئ kqCkpJی× ی¾شOhC éF 33 (1) وkD@×  
éغکت فëC ok عD×qDv 2 (7) وkD× ؤG éaغDZ .lWتیطغ عA é®یd ok oک،ئ بë یدhCk MD¾شO@hC عک@Z ی@ND@¾ش@O@hC 
بë oکئn× ½شOhC DëA éئ فëC pv pF ½شOhC ½p قk pتC éئ kkpتی× cp®× حCهv فëC یخق .lئیطغ PخDhk MD¾ش@O@hC 
ok éئ PvC یSeF فëC ?kکF lçCکh CpVC ذFDآ 37 وkD× DëA Moک¤ فëC ok ,lOzClغ ؤ¾CکN ,یددطخC فیF DëPvC یدhCk ½شOhC 
.ظëqCkpJی× عA éF وlëA

oکئn× PیçD× DF ی¾شOhC ظç عA ,PvC ½شOhC بë oک،ئ قk فیF kکVک× Pی·¨ق éئ lçk ¦یi،N lëDF ی¥iz é@Z D@×C  
?lا¾C وp Di× éF Co یددطخC فیFPی×C ق fد¤ ³؟d عA é×CkC éئ ی¾شOhC ی·ë 33 (1) وkD× ok

ok D×C .PvC ½شOhC فی¾p ؤ¾CکN DF Hد®× فëC ¦یi،N ,PvC وl،غ ´DVoC Pی×C êCoکz éF ½ش@O@hC é@ئ ی@غD@×q D@N  
فëC qC .kکطغ یvopF Co 37 وkD× حDطµC lëDF éادF ,Pwیغ CpVC ذFDآ 33 (1) وkD× kک،غ ذ¤Dd ؤ¾CکN فی¾p فیF éئ یNoک@¤ 
éF حقC وقpت ¯vکN éئ kpF ضDغ pثëk êکv qC xیدثغC ق éwغCp¾ ق ½p بë qC یGیخ ق éëoکv فیF ½شOhC qC عCکNی× é@O@vk 
(18) .lzDF ½شOhC بë oکئn× Pی·¨ق éئ lغkکF فëC pا× pیhC oک،ئ قk یخق lz ´DVoC Coکz éF ½شOhC عCکµ

.33 وkD× ok MD¾شOhC éد¥ی¾ rی×APطخDw× ذëDvق عkکF êp¥d (k

[ éئ PvC یNoک¤ ok فëC éOGخC ,lغoCk ذ×Dئ êD¥dC éGV 33 (1) وkD× ok oکئn× rی×APطخDw× ذëDvق [فwد@ئ] p@²@غ é@F 
½CpتCoDJ pیhC Pطwآ Cnخ ظیغCl ذ×Dz Co (êpت یWغDی×)
.PvC oکئn× êDçoDاçCo qC یGیئpN éF p±Dغ (19) .kکF lçCکh lëCq (kکh EDiOغC DF êpثëk rی×APطخDw× ذëDvق éF Dë) oکئn× 
.klFیطغ rی×APطخDw× éد¥ی¾ وکیz éغکت pç êکv éF Co وCo 33 وkD× Moک¤ pç ok

?lçk ´DVoC Coکz éF Co kکh ½شOhC lغCکNی× 33 (1) وkD× ok oکئn× yqDv uDvC pF فی¾p DëA (ç

lëDz ?lçk ´DVoC ی×کطµ ¸طW× DëPی×C êCoکz éF Co kکh ½شOhC yqDv یµکغ عCکµ éF lغCکNی× ½شOhC فی¾p DëA  
lëDF lëDطغ ذ¥¾ ق ذd Co 33 (1) وkD× ok oکئn× jv qC ½شOhC lغCکOغ فی¾p وDت pç éئ 37 (1) وkD× uDvC pF عCک@O@F 
uDvC pF ½شOhC ذd ضlµ ,Pی×C êCoکz éF ½شOhC ´DVoC «pz éئ kpئ «DGOvC فیZ ,lëDطغ ´D@VoC Coک@z é@F Co ع
«pz éغ PvC Coکz éF ½شOhC ´DVoC ضقrخ «pz oکئn× «pz Cpëq ;Pwیغ حDاzCیF «DGOvC فëC éO@G@خC .P@vC 33 وkD@× 
Co êpت یWغDی× Dë yqDv uDvC pF Coکz éF ½شOhC ´DVoC éئ koCk Co PzCkpF فëC EDN 33 (1) وkD× ی¾p qC .´DVoC x@؟@غ 
DëA éئ kکF lçCکh إکا،× ´ک¨ک× فëC D·آCق ظëpیت ¢یJ Co ظداO× kCp× ہ،ئ pیw؟N وکیz ظیçCکiF pتC یخق ,kkpت ذ×D@z 
lی·F ی¾p qC ?pیh DëPvC وkکFPی×C êCoکz éF êکµk ´DVoC éFPGwغ 33 (1) وkD× حکطz oک،× عDتlw@ëک@غ l@¥@آ 
.koCk یOخDhk عA ok Pی×C êCoکz éئ kkpت êCéد¥ی¾ ذ×Dz 33 وkD× éئ PvC

ذیا،N Co یددطخC فیF MD¾شOhC éد¥ی¾ فیëA یµکغکطق PvC 33 وkD× ذطا× عCکµ éF oک،× 37 وkD@× é@ئ D@W@غA qC  
.ظëqCkpJی× 37 وkD× یvopF éF ,lçkی×

:oک،× 37 وkD×

ذd وkD× عA ok Uol× ذëDvق éF Co عA lغCکOغ ,lzDF 33 وkD× ok oکئn× jv qC éئ ½شOhC بف@ی@¾p@ وD@ت p@ç - 1]  
.lçk ´DVoC Pی×C êCoکz éF Co عA lëDF ,lëDطغ

lئ lëlèN Co یددطخC فیFPی×C ق fد¤ ³؟d شطµ PvC فاط× ½شOhC ضCقk éئ lçk ¦یi،N Pی×C êCoکz وD@ت p@ç - 2  
[.lئ éی¤کN lغCkی× ´ک¨ک× HvD× éئ Co éی؟¥N ؤëp pç Dë lëDطغ oDO¾o 36 وkD× ؤG pF lëDF DëA éئ kpیتی× ظیط¥N

?lçk ´DVoC Pی×C êCoکz éF Co عA lغCکNی× 37 وkD× uDvC pF ½شOhC ½p بë DëA (ق

وkD× فO× ?PvC ضqس فی¾p ؤ¾CکN Dë ,lçk ´DVoC Coکz éF Co عA lغCکNی× ½شOhC ½p بë Coکz فO¾DëPیdش¤ êCpF DëA  
pتC :lz éëCoC pیw؟N فëC کاwیwغCp¾ عDv xغCp؟ئ ضکv éOیطئ éwدV فیطO؟ç ok یخق .koCk Co pیw؟N قk pç Pی@د@FD@آ 37 
´کVo koک× ok êpثëk ؤd ok oک¥آ فëC lئ oک¥آ Pی×C êCoکz éF ½شOhC ´DVoC pF یG× kکh lè·N ok فی¾p qC یاë 
pیw؟N DèN فëC éOGخC .kkpتی× ہآکO× ½شOhC éF یتlیvo qC Moک¤ فëC ok Coکz یخق ,koClغ êpیRDN Pی@@×C êCoک@z é@F 
ذد× é·×DV ءDSی× 15 (1) وkD× ,وkD× فëC ½شh pF .kقoی× oDطz éF oکFr× وkD× koک× ok HخD؛ pیw؟N éادF ,Pwیغ ف@ا@ط@× 
êCpF یأ¾CکN éغکت bیç ق lëDطغ ´DVoC Coکz éF Co عA lغCکNی× ½شOhC فی¾p qC بë p@ç é@ئ koCkی@× op@أ@× D@e@ëp@¤ 
.lئ PخDhk ½شOhC ok lغCکNی× CقlF ق éGغDWاë Coکz ق ,Pwیغ ضqس ½شOhC éد¥ی¾ ok Coکz فO¾DëPیdش¤

DëPwç 33 ôkD× 1 lF ok Uol× ¯ëCpz êCoCk oکFr× ½شOhC DëA éاëC £ک¥h ok فی¾p ؤ¾CکN ضlµ koک× ok فیaط@ç  
.PvC lëkpN koک× 37 وkD× êCpVC ,éغ

kpیثF ظیط¥N lëDF oکFr× êCoکz ,lz ´DVoC Pی×C êCoکz éF ½شOhC éاëC qC xJ :koCkی× opأ× 37 وkD× ضقk ½Cp@تCoD@J  
فی¾p éئ PvC یغD×q فëC éOGخC ,éغ Dë kqClغCی× وp Di× éF Co یددطخC فیFPی×C ق fد¤ ³؟d شطµ oکFr× ½شO@hC D@ëA é@ئ 
بë éئ یNoک¤ ok .lغCéOzClغ ؤ¾CکN ,kqClغCی× p®h éF Co یددطخCفیFPی×C ق fد¤ oکFr× ½شOhC éاëC p@v p@F ½ش@O@hC 
.lغqی× بe× 37 وkD× 2 lF ok Uol× ¯ëCpz éF éVکN DF Co عA PیçD× ClOFC Coکz ,lçk ´DVoC Coکz éF Co عA ½شOhC ½p  

?lغCéOzCk حقnG× عA ذd ok Co kکh ی·v ,Coکz éF ½شOhC ´DVoC qC ذGآ DëA éاëC koک× ok ½شOhC فی¾p ؤ¾CکN ضlµ (q  

Dë ,PvC وl،غ ذ¤Dd فی¾p ¯vکN ½شOhC éد¥ی¾ êCpF ذ×Dئ ؤی¾کN ضlµ qکç PvC lأO·× ½شOhC ½p بë pتC شS×  
kD؟× qکç فی¾p éئ lçk ¦یi،N Pی×C êCoکz pتC Moک¤ فëC ok ,PvC وl،غ éO¾pت oDئ éF éد¥ی¾ ذëDvق یhpF qک@ç 
1954 حDv ok شS× .lئ êoCkkکh 37 وkD× uDvC pF éدhCl× qC PvC فاط× ,lغCوkpاغ CpVC ذ×Dئ oک é@F Co 33 (1) وkD@× 
ضکسDطNCکت éF ,lغkکF وlz fدق وlëk ظید·N DçیëDاëp×A ُدیvق éF éئ ,oک،ئ qC êoCp¾ êDçیëسDطNCکت éئ ی×D@ث@@ç 
MDغDا×C qکç سDطNCکت éئ حسlOvC فëC DF Co CoکzPیdش¤ Dاëp×A ق lz ذvکO× Pی×C êCoکz éF سDطNCک@ت P@خقk l@غkp@F 
.PwغCk kقkp× ,وkClغ oCpآ وkD؟OvC koک× ش×Dئ Co یëDاëp×A êDçoک،ئ عD×qDv EکZoDZ ok DëD©آ ذ¥¾ ق ذd êCpF kکVک× 
(20) .kpئ یتlیvo سDطNCکت PëDاz ´ک¨ک× éF ق P¾pënKغ Co حسlOvC فëC Pی×C êCoکz

وp Di× éF Co یددطخCفیFPی×C ق fد¤ DëA oکFr× ½شOhC ضCقk éئ kpیثF ظیط¥N ضقk ½CpتCoDJ uDvC pF CoکzPvC فا@ط@×  
éد¥ی¾ éئ lzDF éOzCk ؤ¾CکN Hد®× فëC pF ½شOhC فی¾p éئ یNoک¤ ok یخق .lëDطغ éی¤کN فی¾p éF ,éغ D@ë kqCl@غCی@× 
êCoکz DëA یخق .lçk ´DVoC Pی×C êCoکz éF Co عA 37 (1) uDvC pF lëDF ,Pwیغ pënKغDا×C 33 وkD× uD@vC p@F ½ش@O@hC 
?pیh Dë lçk oCpآ یvopF koک× Co ½شOhC PvC ہ±ک× Pی×C

یvopF éFPی×C êCoکz éئ PvC éO¾pت ظدw× Co p×C فëC 37 وkD× ضقk lF Dëکت یخق .koClغ ضقrخ éF یNoDzC 37 وkD× ضقk l
Moک¤ فëC ok .kqClغCی× وp Di× éF Co یددطخCفیFPی×C ق fد¤ ³؟d شطµ عA é×CkC DëA lçk ¦یi،N DN ,kqCkpJی× ½شOhC 
.PvC ½شOhC فی¾p oDیOhC ok é cش®¤C ok ق Pwیغ Coکz oDیOhC ok 37 وkD× 2 lF حDطµC

.37 (2) وkD× uDvC pF Coکz ok یتlیvo فیëA (c

pF Co kکh ی·v ½شOhC فی¾p DëA ق ,PvC ½شOhC بë édقp®× ´ک¨ک× DëA lëDطغ فیی·N Coکz éئ PvC فëC éدdp× فی@خقC  
شطµ Co یددطخCفیFPی×C ق fد¤ koCk حDطOdC ½شOhC فëC ضCقk DëA ق ,lغCéOzCk حقnG× عA éد¥ی¾ êCpF 33 (1) وkD@× uD@vC 
éF lأO·× pتC یOd .Pwیغ oقA ضCrخC Coکz pF ½شOhC PیçD× koک× ok ½شOhC فی¾p p²غ PvC یèëlF .kqClغC وp Di× é@F 
.lzDF oکFr× ½شOhC عkکF یدhCk

حDd فëC ok .lëDطغی× ضClآC 34 وkD× uDvC pF ½شOhC PیçD× koک× ok ؤیأeN êCpFPی×C êCoکz éئ PvC éدdp× ف@ëC ok  
Moک¤ ok یخق ,koClغ éدhCl× ؤd Coکz ضقk Moک¤ ok .lzDF ی؟× Dë ق PGS× PvC فاط× Pی×C êCoکz ؤیأeN éW@ی@O@غ 
.lëDطغ éی¤کN ,lغCkی× HvD× éئ Co êCéد¥ی¾ (kD؟×) ¯ëCpz Dë lئ ذطµ 36 وkD× uDvC pF éئ kpیثF ظیط¥N lëDFPwiغ

opأ× 52 وkD× 2 lFPvC êCéأ®× êDçkCkoCpآ éF p±Dغ oک،× ظO،ç ذ¥¾ ok 52 (2) وkD× qC یzDغ pث@ëk P@ëkقl@e@×  
ذGآ lëDF ,lغqDvی× lأ·× Co 53 وkD× 1 lF ok oکئn× êCéأ®× MDwیvDN ق DçkCkoCpآ éئ leO× ذد× êD©µC éئ koCkی@× 
ضDWغC MDwvه× Dë DçkCkoCpآ فëC éدیvق éF یدe× MD¾شOhC éد¥ی¾ êCpF Co kکh یµDw× ضDطN Pی×C êCoکz éF é@·@VCp@× qC 
(21) .lçk

د¥ی¾ فیëA éی¤کN («

[Appropriate procedures or .PvC éد¥ی¾ وکیz Dë فیëA éی¤کN êD·@× é@F 36 وkD@× uD@vC p@F Coک@z ضCl@آC  
éOzCnت ءp¾ éی¤کN ´کغ قk فëC éد¥ی¾ kD؟× ق ¯ëCpz éی¤کN éغ
Co ذ¥¾ ق ذd فیëA DèN éئ Pwiغ koک× ½شiF kkpتی× ½شOhC PیçD× koCق DطیأOw@× Coک@z ,ضقk é@ی@¤ک@N ok ق P@vC 
êکv qC £Dh فیëA éی¤کN lzDF وlیvpغ ؤ¾CکN éF éد¥ی¾ وکیz koک× ok ½شOhC فی¾p éئ êkoک× ok .lëDطغی× éی@¤ک@N 
.PvC oCقCrvPی×C êCoکz

(38 وkD×) ½شOhC فی¾p ¯vکN ½شOhC ذ¥¾ ق ذd koک× فی×قk (ê

:38 وkD× ف

éی¤کN DèغA éF ½شOhC rی×APطخDw× éی؟¥N oک²× éF lغCکNی× Pی×C êCoکz ,lëDطغ D¨DأN ½شOhC ½Cp C ضDطN وDت p@ç]  
[.lëA koCق êCéط®خ 37 DN 33 kCک× MCopأ× éF HیNpN فëCDF éاëC عقlF ,lëDطF یëDç

,lئی@× kD@ ½شOhC ´کغ pç qC oکFr× وkD× ol¤ éئ DWغA qC ;PvC ھآDO× pیw؟N قk ذطeO× 38 وkD×  
DF éاëC عقlF] :38 وkD× pیhC Pطwآ ؤG éئ یخDd ok ,lzDGغ éZ lzDF 33 (1) وkD× ok oکئn× ´کغ qC ½شOhC éZ ی@·@ë 
lzDGغ 33 (1) وkD× ok oکئn× PیçD× êCoCk éئ یND¾شOhC ´کغ عA [.lëA koCق êCéط®خ 37 DN 33 kCک× MCopأ× éF HیNp@N ف@ëC 
qC .PvC pOخکGآ ذFDآ ضقk pیw؟N éZpت ,koCk Co ھآDO× pیw؟N قk EDN 38 وkD× pیw؟N فëlF .lWتی× 38 وkD× é®ی@d ok 
éغکت bیç EDF فëC qC 38 وkD× uDvC pF یخق PvC ضqس Pی×C êCoکz pF 37 وkD× uDvC pF فی¾p éF éی¤کN pث@ëk P@è@V 
.PvC pیw؟N فی×قk pF êlëه× rیغ MقD؟N فëC ق kkpتیطغ Pی×C êCoکz éVکی؟یداN

éئ kkpتی× فzقo 37 وkD× ضکè؟× éF éVکN DF .PvC وl×Dیغ عDی× éF یOGe¤ عA éFPGwغ lëlèN Dë fد¤ ³؟d qC 38 وkD× ok  
éFPvC oDOi× Pی×C êCoکz ق lzDF fد¤ éFPGwغ lëlèN فط©O× éئ Pwیغ ی¾شOhC عDZ عA 38 وkD× ´ک¨ک× ½ش@O@hC 
(22) .lئ éی¤کN ½شOhC عA ذd éFPGwغ ½شOhC ½Cp C ضDطN êD¨DأN

عCکëk بë عCکµ éF lغCکNی× Pی×C êCoکz وkD× فëC ؤG ,PvC fد¤ éیدµ lëlèN یµکغ فط©O× éئ 37 DN 33 kCک× ½شiF 
MD¾شOhC ُe¤ ok یëD©آ êkDèغ ق éدیvق عCکµ éFPی×C êCoکz éئ PvC ¢أغ فëC ok DèN ق lئ ذطµ ی@د@د@ط@خCف@ی@F 
یددطخCفیF عCکëk êDèیتق qC éئ عA éF êکµk ´DVoC عkکF êoDیOhC Pی¤ک¥h qC Cpëq ;lئی× é؟ی±ق êD؟ëC یددط@خCف@ی@F 
êpO،یFPçDGz koک× فëC ok ق koClغ یتlیvo éF ی×CrخC DWëC ok Pی×C êCoکz ,عCکëk ½شiF یخق .PvC oCkoکhp@FP@vC 
.یددطخCفیF Mقآ DN koCk یددطخCفیF êoقCk éF

غ qC عکZ ی¾p qC ,koCk qDF kکh ید¤C é؟ی±ق qC Co ¸Vp× عA PvC فاط× Pی×C êCoکz éF ی،@أ@غ ف@ی@@Z êD®@µC  
غ بë éادF ,یëD©آ ذطµ بë Coکz ذطµ rیغ PèV فëC qC ,lئیطغ kDWëC ½شOhC فی¾p êCpF ی×CrخC Coکz p²غ یآکأ
´DVoC Coکz éF Co ½شOhC kکh éاëC kکVق DF ,Pی×C êCoکz p²غ qC فی¾p ہدiN qCکV éیVکN ق kکF lçCکi@غ r@ی@غ êoقCk 
38 وkD× uDvC pFPی×C êCoکz éئ PzCk oDè±C فیZ عCکNی× Moک¤ فëC ok .PvC ذا،× یآکأd p²غ qC r@ی@غ l@غCوkCk 
Coکz éF Co ½شOhC kکh فی¾p عکZ ,éZpت .PvC وlz éOhDz ½شOhC éد¥ی¾ koک× ok وoقD،× rئبë عCکµ éF Dè@N 
lغCéOzCk ¢أغ koک× فëC ok êpیتظیط¥N ok یغDèV ةorF êDèNolآ éاëC PèV qC Coکz p²غ DFP؟خDi× ق lغCوkکطغ ´D@VoC 
بë DèN فëC یخق .lئ P·FDO× Coکz p²غ qC ½شOhC فی¾p éئ kقoی× êکآ حDطOdC ,PvC یGآCکµ êCoCk یvDیv p²@غ qC 
:lئی× ClیJ Pی·¨ق قk ½شOhC éFPGwغ Coکz ,38 وkD× kکVق DF .یآکأd ضCrخC بë éغ PvC یدطµ حDطOdC

ok 37 (2) وkD× HVک× éF Dë ق ½شOhC ذd فیëA koک× ok یددطخCفیFPی×C ق fد¤ ³؟d êCpF Coکz 37 DN 33 kCک× ؤG - 1  
.kpئ lçCکh یëDç éی¤کN ½شOhC PیçD×

فی¾p éF ,lzDF éOzCk kکVق عA حDطOdC Dë ق وkDO¾C p®h éF یددطخCفیFPی×C ق fد¤ éاëC عقlF 38 وkD× HVک@× é@F - 2  
(23) .lëDطغی× یëDç éی¤کN ½شOhC PیçD× koک× ok Dë ق éد¥ی¾ فیëA koک× ok ½شOhC

kکh ¯vکN Dë 37 DN 33 kCک× ؤG Pی×C êCoکz éF ½شOhC ´DVoC éئ PvC فëC ok ذGآ kCک× D@F 38 وkD@× p@ث@ëk MقD@؟@N  
عA ½شOhC فی¾p qC یاë éاëC Dë ق (36 ق 33 وkD× 2 lF) lئی× یتlیvo ½شOhC éF CقlF ق DvCo ق PvC Pی×C êCoک@z 
pF ½شOhC فی¾p یخق ,lFDëی× یçDتA ½شOhC عA qC 35 وkD× ok oکئn× ¯ëDvق pëDv ؤëp qC Dë lçkی× ´DVoC Coکz é@F Co 
.lçkی× ´DVoC Pی×C êCoکz éF Co عA 38 وkD× uDvC

N oک،× 38 ق 37 (2) وkD× یëکv qC :38 ق 37 (2) kCک× MD¥Oi× ق êکµk PیçD× ok Pی×C êCoکzPخD@hk koCک@× (إ  
قk pç pثëk êکv qC .lëDطغ éی¤ ,kD؟× lغCکNی× عA uDvCpF Coکz éئ PvC ظ،z ذ¥¾ qC êkoCک× 
.kkpتی× ´DVoC Pی×C êCoکz éF عA فی¾p ¯vکN éئ یND¾شOhC ظç عA ,DèOی·¨ق éغ lOwç MD¾شOhC éF ¦Oi× وkD×

êCoکz ¯vکN éئ ی®ëCpz ق kD؟× ذدطخC فیF ءکأd DF 37 ق 38 kCک× uDvC pF Coکz êDçéی¤کN Pأ@FD®@× ضقr@خ ضl@µ (ح  
Cpëq ;lzDF ذدطخC فیF ءکأd ؤFD®× éئ koClغ یNoقp¨ ,kکzی× éی¤کN MD¾شOhC éد¥ی¾ êCpF oکئn× kCک× uDvC pFPی@×C 
éZpت .PvC عkکF HvD× lیآ lآیOd 38 وkD× ق PvC وlz éOzCnت Pی×C êCoکz ôlèµ éF عA عkکF HvD× ¦یi،@N 
1 (1) وkD× ق kqDvی× leO× ذد× حک¤C ق ½ClçC qC P·FDO× éF ہ±ک× kکh ہیخDاN ضDWغC ok Co Pی×C êCoکz 24 (2) وkD@× 
Pی×C êCoکz lz éO؟ت ¢یJ qC éاغDZ یخق .kqDvی× ذدطخC فیF ءکأd ق PخClµ uDvC pF یOG× Co MD¾شOhC ذ¥¾ ق ذ
حDS× éغکت فëC éی×q فëC ok فwدئ شS× .lçk éد¥ی¾ ذدطخC فیF ءکأd ½شh pF یخق PخClµ uDvC pF Co ½شOhC lغCک@Nی@× 
koک× فی×qpv qC ی،iF ½شOhC ½p بë éئ lëDطغ éی¤کN lغCکNی× ی¨oC ½شOhC بë ok Pی@×C êCoک@z é@ئ l@غqی@× 
qC ¢iF عA éFPGwغ حکأ·× یëDµkC یآکأd p²غ qC pثëk ½p éاëC éF éVکN عقlF lëDطغ oCnتCق pثëk ½p éF Co ½شO@hC 
(24) .lzDF éOzCk فی×qpv

:Pی×C êCoکz ok یتlیvo فیëA (3

:kpënJی× ضDWغC ذëm ُأëp éFPی×C êCoکz ok یتlیvo فیëA سکط·×

PëpSئC DF ق PvC oDئ فیëA éF «کFp× ظیط¥N فëC .عA ôoDFok ظیط¥N nhC ق éwدV Moک¤ ok éخDw× PGR éF ¸VCo وpئCn× - 1  
.kkpتی× Hëک¥N یدئ

شOhC فی¾p êکv qC fی¨کN ُëCoC - 2

.وlz Mکµk êDèOخقk عDتlëDطغ ق Coکz êD©µC MCpئCn× - 3

ذ¤Dd یOëpSئC فیZ DGخD؛ éئ (ی؟یئ PëpSئC) ظëCk êD©µC PGS× êCo DF ؤیأeN عکیwیطئ ضCrµC ق ذیا،N éF ظیط¥N - 4  
.kکzیطغ

.Pی×C êCoکz ok ؤیأeN عکیwیطئ yoCrت cp - 5

(25) د¥ی¾ êCpF یGیNpN ق yقo éی¤کN Dë êpت یWغDی× êCpF Coکz ¢zکئ - 6

.pثëk یغDتoC éFPی×C êCoکz êکv qC ½شOhC ´ک¨ک× éخDdC (ض

éF lغCکNی× pOèF êpثëk xیvDN Dë فئo ,عD×qDv éئ lvpF éWیOغ فëC éF kکh êDèیvopF ok PvC فاط× P@ی@@×C êCoک@z 
«کFp× فئo éF éئ lئی× éی¤کN ½شOhC فی¾p éF Dë Moک¤ فëC ok .lçk éد¥ی¾ Co عA ق یتl@ی@vo ½ش@O@hC ´ک@¨ک@× 
MDطیط¥N ق MCp²غ ko Dë حکGآ ok Co ½شOhC فی¾p ق lئی× éخDdC oکئفئo éF Co ´ک¨ک× DvCo kکh Dë ق lئ é·VCp× 
.koCnتی× kCqA p²غ koک× عD×qDv Dë فئo

´ک¨ک× DF Dë ق lçkی× ´DVoC êoقCk Dë یëD©آ فئo ی·ë یآکأd عDتoC بë éF Co ½شOhC ´ک¨ک× DëPی×C êCoکz DWëC ok  
.lçkی× ´DVoC عD×qDv Dë عDتoC بë éF Co عA ق وkpئ یvDیv koکhpF ½شOhC

Co oکFr× ½شOhC éئ lëDطغ éی¤کN فی¾p éF lغCکNی× DèN koک× فëC ok Coکz :êoقCk Dë یëD©آ عDتoC éF ½شO@hC ´D@VoC (1  
یخق .lçk ´DVoC êoقCk ق یëD©آ êDèغDتoC éF DطیأOw× Co ½شOhC lغCکNیطغ یخق ,lçk ´DVoC êoقCk Dë یëD@©@آ عD@تoC é@F 
ok 1970 حDv ok Pی×C êCoکz ذطµ ok .lëDطغ یNoک،× p²غ PvCکhok êpOwتkCk یددطخCفیF عCکëk qC é@ئ P@vC qD@W@× 
.PvC وlz oDOvCکh Co عCکëk یNoک،× p²غ DیGی×Dغ ok یFکV êDأëp¾A oک©d é×CkC ´ک¨ک× koک×

ؤëp qC Co ½شOhC lçkی× fیVpN kکhPی×C êCoکz éئ lzDF Hد®× فëC lغCکNی× Pی×C êCoکz êD¨Dأ@N ضl@µ P@د@µ  
عD،غ یOG؛o éخDw× فëC éF rیغ عCکëk lغCوl،غکV Co عCکëk p²غ DطیأOw× فی¾p عکZ ی¾p qC .l@@ئ ذ@d ی@vD@ی@v 
.lçkیطغ

,ی×کطµ ¸طعکZ یvDیv فئo بë éF Co ½شOhC بë lغCکNی× Pی×C êCoکz :یvDیv êDèغDتoC éF ½شO@hC ُ@خD@dC (2  
.lçk ´DVoC êCéأ®× êDèغD×qDv Dë ق ذئ pیFk

UoDh kکh oDئ oکOvk qC وDت Co ´ک¨ک× éادF ,koClغ ی×کطµ ¸طW× éF ½شOhC ´DVoC éF یOG؛o Pی@@×C êCoک@z ذ@ط@µ ok  
¸طW× ôkD·خCءک¾ uشVC بë oDOvCکh Dë ق PvC éOzCnت kCqA ´ک¨ک× éF یتlیvo ok Co ی×کطµ ¸طW× HیNpN فëlF ق وkpئ 
ok éاغDZ .PvC éOzCkpF ok Co ی×کطµ ¸طW× éF ظیأOw× éخDdC ُWیOغ ظیأOw× pی؛ oک éF ضClآC ف@ëC ق وl@z ی@×ک@ط@µ 
.kpئ فیZ 1956 pG×Cکغ ق pGOئC ok عDOvoDW× عCpeF ق rٌکv حDغDئ عCpeF

lëDطغ éی¤کN ½شOhC فی¾p éF lغCکNی× Pی×C êCoکz éئ PvC وl×A 33 (2) وkD× ok :êCéأ®× êDèغD×qDv éF éخD@dC (3  
قغD×qDv éF ´کVo DèغA éدطV qC éئ lëDطغ ذ¥¾ ق ذd 33 وkD× ظاë lF ok oکئءp qC یا@ë é@F Co kک@h MD@¾ش@O@hC 
یغDèV Pی×C ق fد¤ êCpF وکأخDF p®h éئ یND¾شOhC ,½شOhC PیçD× éF éVکN DF éدdp× فëC ok .PvC ید@e@× MD@G@ی@Np@N 
ok Pی×C êCoکz éئ Pwیغ ضqس ق PvC oCkoکhpF ضlأN qC ½شOhC فëC éF êCéأ®× یتlیvo p@²@غ ءD@؟@NC é@F ,l@غoCl@غ 
lغCظO؟ç ذ¥¾ ؤëkD¥× qC lغoCk êlV ôp Di× یددطخCفیFPی×C ق fد¤ êCpF éئ یND¾شOhC D×C .kکz pیتok عA éF یتlیvo 
(26) .lOwیغ êCéأ®× êDçkCkoCpآ ق MDwvه× éF ´DVoC ذFDآ ق

:38 ق 37 (2) uDvC pFPی×C êCoکz qC êکµk kCkpOvC (u

xJ ,kpënJی× ضDWغC ½شOhC فی¾p ؤ¾CکN uDvC pF oکئn× kCک× ؤG êکµk éF یتlیvo ذ¤C عکZ lz éO؟ت éاغD@@Z  
.lغoCk حقnG× ½شOhC éد¥ی¾ êCpF Co kکh ¢zکئ Dë ,kpOw× Coکz qC ,ؤ¾CکN éF Co oکئn× êCکµk lغCکNی× ½شOhC فی¾p  
(27) .lëDطغ qCpdC عA éF یتlیvo ok Co kکhPیdش¤ 34 ق 36 kCک× uDvCpF lغCکNی× rیغ Pی×C êCoکz éOGخC

MD¾شOhC éد¥ی¾ ok Pی×C êCoکz یدطµ éëقo (´

وکیz فëC ,PvC éOwF oDئ éF عDèV عکتDغکت MD¾شOhC ok Co فاط× بیNDطدKëk êDçوکیz éطç Pی@@×C êCoک@z ذ@ط@µ ok  
Coکz kl·O× koCک× ok .kpënJی× Moک¤ عکتDغکت êDçیFس ق MDSdDG× ,D؟h ok یخق ,PvC یدµ MCpئCn× ok Pی×C êCoک
,1960 ُçk phCقC ok .lغqDv ¸د®× عA éWیOغ qC Co Pی×C êCoکz ق lئ وpئCn× ,ذd وCo koک× ok DN lçCکhی× فی@¾p@ qC 
ذëDw× lغD× êkl·O× koCک× ok ق ,P¾pت oDئ éF êrغقlغC ق lدç MD¾شOhC ok Co kکh éدیطV ی@µD@w@× P@ی@@×C êCoک@z 
.lz ذvکO× êpت یWغDی× éF upGآ ق pیط،ئ

éثN ½شOhC ok .PvC إlغC oDیwF lëDطغی× éی¤کN Co ذ¥¾ ق ذd êDèzقo Dë وکیz 36 وkD× ؤG Coکz é@ئ êkoCک@× D@×C  
.lëDطغ ´کVo یددطخCفیF êpOwتkCk عCکëk éF éئ kpئ éی¤کN Co فی¾p ¸آCق ok Coکz (28) وsC êDëok ق ک¾oکئ

oک²×) وkکط ,Co یخک¤C éئ Pی×C êCoکz êDçé×D·®آ فëpO¾قp·× qC یاë 
ذ¤C قk éF é×D·®آ فëC .lzDF éغDی×oقDh éF «کFp× 242 é×D·®آ lëDz (PvC ½شOhC éد¥ی¾ êCpF êکçD× ¯ëCpz فیی·@N 
:kpیت oCpآ ذطµ koک× éغDی× oقDh ok oClëDJ ق éغسkDµ fد¤ êoCpآpF ok éئ kکطغ وoDzC یvDvC

.1967 pیhC جV ok یخD»zC ی¨CoC qC ذیëCpvC یی،غ Hأµ - 1

وlz éOhDz ق ف×C êDçqp× DF fد¤ ok یتlغq éF éأ®× êDçoک،ئ éطç ؤd ypënJ ق éغDط¥h êDçDµkC éطç éطND@h - 2  
فëC pF وقشµ ...ق عDتlçDJ éخDw× êCpF یدd وCo ؤأeN ,éأ®× یددطخCفیF êDèçCpFA ok یغCpیO،ئ êkCqA فیط@©@N ضقr@خ ق 
DèO¾p،یJ ذ¤Dd qC Co Coکz ق lئ Eک¥× êpت یWغDی× êCpF وق ôlëDطغ بë éئ PvCکh ذئ pی@Fk qC P@ی@@×C êoCک@z 
kکzی× PëکأN êpت یWغDی× DF éئ DçkDè،یJ qC یأی؟دN qC éغکثZ koک× بë ok Coکz éئ ظییFی× HیNpN فëlF .kqDv ¸د®× 
(29) .lئی× ضClآC ½شOhC ذd êCpF

yشN ذد× عD×qDv koCک× éغکت فëC ok éئ kkpتی× «DGOvC فیZ MD¾شOhC ذ¥¾ ق ذd ok عD×qDv kpادطق ؤ@FCک@v qC  
ok Co MCpئCn× ق (koCk یµp¾ éGV PخClµ ق ؤdPëDµo éئ D·× فëC éF) ,kqDv ہآکO× Pطیآ pç éF Co ½شOhC éئ lëDطغی@× 
Pدµ éF D×C .lغکz وkD×A éeخD¥× êCpF ق lئ حقlµ kکh éیخقC ¸¨Cک× qC فی¾p DN kqDv یغسک ق lëDطغ PëClç ی@O@è@V 
وkکF عCکNDغ êpیتظیط¥N qC PvC وkکF kD©N ok ظç DF ةorF êDèNolآ ¸¾D× éئ ¸آCک× qC êoDیwF ok ةorF êDèNolآ pی@RD@N 
(30) .PvC

éF ½شOhC ´DVoC pF یG× ½شOhC فی¾p ؤ¾CکN ق عCکëk Pیdش¤ ypënJ êDçéی×شµC §oD@·@N êp@²@غ ی@vop@F (½  
:Pی×C êCoکz

ق lçk ´DVoC Pی×C êCoکz éF Co kCkoCpآ عA qC یzDغ MD¾شOhC éئ lzDF وkpئ ؤ¾CکN عDطیJ بë فی¾p éئ یNoک@¤ ok  
oکFr× ½شOhC ,Pیdش¤ ypënJ êDçéی×شµC HVک× éF ی¾p qC ق ,lzDF وlz ذ¤Dd یأ¾CکN فیZ ½شOhC qقpF qC x@J 
یµl× DëA ,êpOwتkCk یددطخCفیF عCکëk ok ½شOhC فی¾p qC یاë ¯vکN ½شOhC cp qC xJ ,lzDF عCکëk ok cp ذFD@آ 
koک× ½شOhC éخDw× éئ PvC یNoک¤ ok éخDw× §p¾ éOGخC ?lئ kCpëC Pی×C êCoکz Dë عCکëk ok یتlیvo éF lغCکNی× éیدµ 
.lzDGغ یددطخCفیFPی×C ق fد¤ lëlèN HVک× p²غ

ذëDvق éF ´کVo Pëkقle× ,½شOhC فی¾p éی×شµC ok éئ یNoک¤ ok kکz oک¥N lëDF §p¾ lZ حCهv فëC éF jvDJ êCp@F 
:PvC oک¥N ذFDآ §p¾ év (31) lzDF وlz lیآ یددطخCفیF MD¾شOhC rی×APطخDw× éد¥ی¾ pثëk

éئ یNoک¤ ok ق kکF lçCکh éVک× عCکëk Pیdش¤ éF éیدµ یµl× kCpëC ,lzDF فی¾p éی×شµC ok Pëkقle× فëC pتC - ہ@خC  
.kکF lçCکh éVک× éیدµ یµl× Pخقk kCpëC ,ذS× éF éدFDأ× ذ¤C éF éVکN DF ,lzDF یµl× Pخقk éی×شµC ok Pëkقle× فëC

36 وkD× 3 lF éF éVکN DF qDF ,lzDF یآکأd ´کغ qC ½شOhC ق lzDGغ éی×شµC ok یOëkقle× ف@ی@@Z é@ئ ی@Noک@¤ ok - E  
ق وkD× فëC uDvC pF فی¾p ؤ¾CکN 38 وkD× ok oکئn× «pz ؤG Cpëq ;lçk ´DVoC عCکëk éF Co ½شOhC lëDFPی×C êCoک@z 
.koقA koCق 37 DN 33 kCک× éF êCéط®خlëDGغ عA pRC ok CoکzPیdش¤

ؤG lzDFPی×C êCoکz éF عA ´DVoC pF یG× ½شOhC ؤ¾CکN pF ضlأ× یغD×q p²غ qC ypënJ éی×شµC éئ ی@Noک@¤ ok - U  
:koCkی× opأ× 36 وkD× ضقk lF Cpëq ,lçk ´DVoC عCکëk éF Co عA lëDF Coکz 36 وkD× 2 lF

oCpآ éVکN koک× ,lغCوkpئ حکGآ ½شOhC éی؟¥N êCpF شGآ kکh êکµk فی¾p éئ Co یëDèzقo PvC ضrد× Pی@×C êCoک@z]  
.lçk

,PvC MD¾شOhC rی×APطخDw× éد¥ی¾ عDطç éئ ,ذ¥¾ فëC ½lç ق 38 وkD× ق oک،× ظ،z ذ¥¾ cقo éF éVکN DF ی@¾p@ qC  
oک¤ ok éئ lvoی× p²غ éF فیZ ,½شOhC éF êکçD× یتlیvo éغ MD¾شOhC ذ¥¾ ق ذd ؤëp éëCoC ok Coکz ید¤C é؟ی±ق 
.lëDطغ oCnتCق عCکëk éF Co ½شOhC êکçD× یتlیvo oکئ

فصل دوم: نقش فرعی شورای امنیت در فیصله مسالمت آمیز اختلافات بین المللی

پس از بررسی نقش اصلی شورای امنیت در حل و فصل اختلاف بین المللی دولتها، اینک به دو نقش دیگر شورای امنیت در باب فیصله اختلاف بین دولتها می پردازیم.

شورای امنیت، گاه به عنوان مقدمه ای برای دستیابی برخی دولتها یعنی دولتهای غیر عضو ملل متحد به دیوان بین المللی دادگستری و گاه به عنوان ضمانت اجرای آرای این دیوان مطرح می گردد. فصل دوم به بررسی این دو نقش شورا می پردازد و میزان دخالت شورای امنیت در نقش قضایی دیوان بین المللی دادگستری را معین می سازد تا از این رهگذر به نقش مدیریتی و اجرایی و قضایی شورای امنیت در منشور ملل متحد بیشتر پی ببریم. لذا در 2 قسمت به بررسی فصل دوم می پردازیم:

قسمت اول شورای امنیت به عنوان مقدمه ای برای دستیابی به دیوان بین المللی دادگستری.

قسمت دوم: شورای امنیت به عنوان ضمانت اجرایی برای تصمیمات دیوان بین المللی دادگستری.

قسمت اول شورای امنیت مقدمه ای برای دستیابی به دیوان بین المللی دادگستری

الف) دولتهای غیر عضو ملل متحد که اساسنامه دیوان را می پذیرند

بر اساس ماده (1)34 اساسنامه دیوان بین المللی دادگستری فقط دولتها می توانند به دیوان بین المللی دادگستری رجوع و طرح دعوی نمایند. ولی هر دولتی صرفا به استناد دولت بودن حق رجوع به دیوان را ندارد، بلکه شرط دوم آن طبق ماده (1)35 این است که دولت مزبور اساسنامه دیوان را امضا کرده باشد.

اصطلاح دولت امضا کننده اساسنامه منحصر به اعضای ملل متحد نیست، بلکه دولتهای غیر عضو نیز بنابر ماده (2)93 منشور می توانند با قبول شرایطی که در هر مورد به حسب توصیه شورای امنیت توسط مجمع عمومی معین می گردد از امضا کنندگان دیوان محسوب گردند.

لذا دولتهایی که نمی خواهند یا نمی توانند به عللی عضو ملل متحد گردند می توانند با قبول شرایطی که بنا به توصیه شورای امنیت و به وسیله مجمع عمومی معین می گردد در ردیف امضا کنندگان اساسنامه دیوان درآیند و با دولتهای عضو ملل متحد در مقابل دیوان بین المللی دادگستری از هر جهت برابر گردند.

«سوییس »، «لیختن اشتاین » و «سن مارینو» با وجود اینکه عضو ملل متحد نبودند بدین وسیله جزء قبول کنندگان اساسنامه دیوان محسوب گشتند، همچنین ژاپن از 2 آوریل 1954 تا 18 دسامبر 1956 که عضو ملل متحد گردید، چنین وضعیتی داشت. دولت سوییس در 26 اکتبر 1946 از دبیرخانه ملل متحد شرایطی را که به موجب آن می توانند امضا کننده اساسنامه دیوان محسوب گردد، استعلام نمود و مجمع عمومی در تاریخ 11 دسامبر 1946 بنا بر توصیه ای که از طرف شورای امنیت رسیده بود، شرایط مزبور را طی قطعنامه ای به شرح زیر تعیین کرد:

1- قبول مقررات اساسنامه دیوان

2- قبول کلیه تعهدات یک عضو ملل متحد که به موجب ماده 94 منشور مقرر شده است (یعنی تعهد به اجرای تصمیمات دیوان در دعوای مربوطه و تبعیت از تصمیمات شورای امنیت به منظور به اجرا درآوردن آرای دیوان.)

3- تعهد به شرکت در پرداخت سهمیه هزینه های دیوان که رقم آن از سوی مجمع عمومی با مشورت با دولت سوییس به طور عادلانه تعیین خواهد شد.

ب) دولتهای غیر عضو ملل متحد که اساسنامه دیوان را نمی پذیرند

منشور ملل متحد چنین وضعیتی را بیان نکرده است. ولی اساسنامه دیوان در ماده (2)35 مقرر می دارد:

«شرایطی که به موجب آن سایر دولتها می توانند با رعایت مقررات خاص عهدنامه های جاری به دیوان مزبور رجوع کنند از طرف شورای امنیت معین خواهد شد. بدون اینکه در هیچ مورد در آن شرایط، برای اطراف دعوی یک عدم تساوی در مقابل دیوان تولید گردد

از جمله قطعنامه های صادره از سوی شورای امنیت قطعنامه 15 اکتبر 1946 است که طی آن شرایطی برای دولتهایی که اساسنامه دیوان را نپذیرفته اند مقرر می دارد. به این ترتیب که دولت مزبور قبلا اعلامیه ای می دهد، که به موجب آن صلاحیت دیوان را طبق منشور ملل متحد و در حدود اساسنامه و آیین دادرسی دیوان قبول می کند و تعهد می کند که با حسن نیت تصمیمات دیوان را اجرا و تعهدات اعضای ملل متحد را به موجب ماده 94 منشور تقبل کند، و موظف باشد طبق نظر دیوان در پرداخت مخارج مرافعه سهیم گردد.

این اعلامیه ممکن است خصوصی یا عمومی باشد. اعلامیه خصوصی آن است که صلاحیت دیوان را تنها در یک یا چند اختلاف معین که قبلا بروز کرده است می پذیرد. بخلاف اعلامیه عمومی که صلاحیت دیوان را بطور کلی در مورد کلیه اختلافات یا در مورد یک یا چند نوع مخصوص از اختلافاتی که قبلا بروز کرده است یا ممکن است بروزنماید; قبول می کند.

هر دولتی بر خلاف اعلامیه خصوصی در ضمن اعلامیه عمومی ممکن است صلاحیت اجباری دیوان را بر اساس بند 2 ماده 36 قبول کند. شورای امنیت حق الغا یا اصلاح این قطعنامه را به موجب قطعنامه دیگری برای خود حفظ می کند. در این صورت اعلامیه های موجود تا حدودی که قطعنامه مؤخر مقرر بدارد از اثر خواهد افتاد مگر در مورد اختلافاتی که قبلا در دیوان طرح شده است. تشخیص اعتبار هر اعلامیه تابع تصمیم دیوان است. کامبوج، فنلاند، ژاپن، ویتنام و... از جمله دولتهایی هستند که قبل از عضویت سازمان ملل اعلامیه عمومی داده بودند و دولت آلبانی در 1947 در مورد قضیه تنگه کورفو و دولت ایتالیا در 1952 در مورد قضیه سکه های طلا اعلامیه خصوصی داده بودند.

با توجه به مفاد فوق می توان چنین نتیجه گرفت که میزان دخالت شورای امنیت در مورد دولتهایی که اساسنامه دیوان را قبول نکرده اند بیشتر است; به این ترتیب که شورای امنیت در هر زمان می تواند با صدور قطعنامه جدید اعلامیه های سابق دول مزبور را کلا یا جزوا فاقد اثر کند; زیرا این گونه دولتها رابطه مستقیمی با سازمان ملل متحد ندارند. (32)

قسمت دوم: شورای امنیت به عنوان ضمانت اجرایی برای آرای دیوان بین المللی دادگستری

الف) بررسی تعهد اعضای ملل متحد در برابر آرای دیوان بین المللی دادگستری

ماده (1)94 منشور مقرر می دارد:

«هر عضو ملل متحد متعهد است در هر دعوایی که یکی از طرفین آن باشد از تصمیم دیوان تبعیت کند

به این معنا که هر عضو باید مطیع تصمیم [ decision] دیوان باشد. مفاد بخش ماده فوق و قصد منشور، تحمیل یک «تعهد» بر اعضای ملل متحد است. طبق این قصد عدم تبعیت از تصمیم دیوان متضمن نقض یک تعهد بین المللی است. بخش دوم ماده 94 منشور صریحا از مفاد بخش اول به عنوان یک تعهد [obligation] یاد می کند، و قصور در انجام آن را چنین مقرر می کند:

«شورای امنیت ممکن است برای اجرای حکم دیوان تصمیم به اقداماتی بگیرد

نگارش این بخش با بخش اول ماده 94 مطابق نیست; زیرا بخش اول از تصمیم دیوان [ decision] و بخش دوم از حکم دیوان [Judgment] صحبت می کند. دیوان تصمیمات گوناگونی اتخاذ می کند ولی هر تصمیمی ویژگی رای و حکم را ندارد. حال این سؤال مطرح می گردد که آیا شورای امنیت ضامن همه تصمیمات دیوان است یا تنها ضامن آرای و احکام دیوان می باشد؟

چون لفظ تصمیم در بخش اول به صورت مفرد آمده است بنابراین عمومیتی ندارد و با توجه به بخش دوم می توان اجمال آن را چنین تفسیر نمود که مقصود از تصمیم مندرج در بند اول همان حکم و خصوص رای دیوان مندرج در بند دوم است. بنابراین ماده 94 تنها ناظر به تعهد اعضا نسبت به انجام آرای دیوان است نه تمامی تصمیمات آن. البته بخش مذکور نیز می تواند به گونه ای تفسیر گردد که شامل تمامی تصمیمات دیوان گردد. (33)

ب) بررسی تکلیف شورای امنیت بر اساس (2)94

اساسنامه دیوان حاوی هیچ گونه مقرراتی در مورد ضمانت اجرای تصمیمات دیوان نیست. ولی ماده (2)94 منشور مقرر می دارد:

«هر گاه یکی از طرفین دعوا از انجام تعهداتی که بر حسب رای دیوان بر عهده او گذارده شده است سرباز زند طرف دیگر می تواند به شورای امنیت رجوع نماید. شورای مزبور ممکن است در صورتی که ضروری تشخیص دهد، توصیه هایی نموده و یا برای اجرای حکم دیوان تصمیم به اقداماتی بگیرد

این ماده بر خلاف ماده (4)13 میثاق جامعه ملل به کلیه تصمیمات دادگاههای بین المللی اشاره ندارد، بلکه تنها به احکام صادره از سوی دیوان بین المللی دادگستری توجه دارد. از طرفی شورای امنیت را به اجرای آرای دیوان علیه طرف متمرد موظف نمی کند، بلکه در این مورد به شورای امنیت حق رسیدگی و اتخاذ تصمیم در مورد دو عکس العمل مختلف را می دهد: اول اینکه توصیه هایی بنماید و دوم اینکه اقداماتی را برای اجرای حکم دیوان اتخاذ نماید.

در مورد نخست شورا می تواند در مورد اجرای حکم دیوان توصیه نماید. اما در این توصیه شورای امنیت موظف به متابعت از حکم دیوان در مورد مذکور نیست، بنابراین تفسیر از ماده 94، شورای امنیت می تواند توصیه ای کاملا متغایر با حکم دیوان به عمل آورد.

اگر ماده 25 منشور را شامل توصیه های شورا نیز بدانیم، ماده (2)94، شورای امنیت را به صورت یک دادگاه عالی استیناف در خواهد آورد، در غیر این صورت تنها ممکن است اثر استیناف را داشته باشد و در صورتی که عدم تبعیت طرف متمرد از توصیه شورا را موجب تهدید علیه صلح باشد، شورای امنیت می تواند بر اساس ماده 39 اقدامات اجرایی علیه آن انجام دهد و در این صورت نیز شورای امنیت صلاحدید و توصیه خود را به اجرا در می آورد نه حکم دیوان را.

ماده (2)94 به شورا این اقتدار را داده است که توصیه خود را جایگزین رای دیوان کند. بنابراین ماده (2)94 منشور با تکلیف اعضا به عمل به تصمیمات دیوان بر اساس بخش اول ماده 94 و اساسنامه دیوان، دیوان را در صورت توسل طرف اختلاف به شورای امنیت، تحت کنترل شورا قرار می دهد.

ج) تغییر ماهیت حقوقی حکم دیوان به ماهیت سیاسی

چون بر اساس منشور، دفاع از خود (بجز در حمله مسلحانه و در موارد مشروع) ممنوع است، تمرد یک طرف اختلاف از آرای دیوان ممکن است طرف دیگر را مجبور به توسل به شورای امنیت بر اساس ماده (2)94 سازد و این توسل بر اساس مطالب فوق یک اختلاف حقوقی که بر اساس حقوق موجود در دیوان رسیدگی شده است را به یک مساله که مجددا باید بر اساس اصول سیاسی در شورا رسیدگی شود تبدیل می کند. که باید با اکثریتی شامل اعضای دایمی شورای امنیت درباره آن تصمیم گیری شود.

د) توسل به شورای امنیت در صورتی که دولت متمرد از حکم دیوان، عضو شورای امنیت و طرف مقابل، عضو شورا نباشد

در این مورد عضو شورا از دادن رای در مورد اختلاف مزبور که به شورای امنیت ارجاع شده است مستثنی نگردیده است. (34) و جمله دوم ماده (3)27 منشور شامل تصمیمات شورا بر اساس ماده (2)94 نمی گردد. ولی طرف مقابل که عضو شورا نیست و علنا حق وی در عدم اجرای رای دیوان تضییع شده است از رای دادن محروم است و بر اساس ماده 33 می تواند بدون حق رای برای شرکت در مذاکرات شورا دعوت گردد. در صورتی که طرف دیگر عضو دایمی شورا باشد می تواند توسط حق وتو جلوی هر گونه توصیه ای که خلاف مطلوب اوست بگیرد.

ه) کیفیت به اجرا گذاشتن رای دیوان توسط شورای امنیت

شورای امنیت در مورد به اجرا گذاشتن رای دیوان می تواند به یکی از دو عمل ذیل اقدام نماید:

اول اینکه اقدامات اجرایی و اجباری را مورد عمل قرار دهد.

دوم اینکه اقدام به اقدامات قهری و اجباری نکند. در صورت اول این سؤال مطرح می شود که آیا شورای امنیت اقداماتی را غیر از آنچه مندرج در فصل هفتم است انجام می دهد؟ گر چه پاسخ مثبت به این سؤال با متن ماده (2)94 منطبق نیست ولی پسندیده تر است که فرض شود رای دیوان تنها با اقدامات مندرج در ماده 41 و 42 اجرا می شود، زیرا منشور اقدامات دیگری را پیش بینی نکرده است. اگر این تفسیر پذیرفته شود، این سؤال مطرح می شود که شورا می تواند بدون اجرای ماده 39 یعنی بدون اینکه تعیین کند آیا متمرد از رای دیوان موجب تهدید علیه صلح یا نقض آن می گردد، دست به اقدامات اجبار کننده بزند؟

این دیدگاه که در مورد عدم اطاعت از رای دیوان، منشور یک نوع آیین استیناف ایجاد نمی کند، بعید است که این عمل تهدید علیه صلح یا نقض آن محسوب گردد. ماده (2)94 به شورا اقتدار اجرای حکم دیوان را در صورتی که مقتضی بداند [if it deems necessary] اعطا نمود. بنابراین ممکن است ماده (2)94 چنین تفسیر گردد که شورای امنیت ممکن است دست به اقدامات اجبار کننده بزند بدون اینکه بر اساس ماده 39 تعیین کند که عدم تبعیت از رای دیوان تهدید یا نقض صلح است. در مقابل، نظریه دیگر این است که اقدامات مذکور در ماده 41 و 42 منشور تنها پس از احراز ماده 39 یعنی نقض صلح یا تهدید علیه آن قابل اعمال است. اما در هر دو نظریه اتخاذ هر گونه اقدامات اجرایی و قهری منوط به موافقت اعضای دایم یعنی با توجه به حق وتو امکانپذیر است.

و) عملکرد شورا در ضمانت اجرای احکام و سایر مراجع قضایی و داوری

باید توجه داشت که در مخالفت با آرا، هر نوع دیوان یا داوری بین المللی غیر از دیوان بین المللی دادگستری تنها شورای امنیت با احراز شرایط مذکور در ماده 39 حق مداخله دارد. ولی در این مورد نیز شورای امنیت محدود به اجرای حکم دیوان قضایی یا مرجع داوری مربوط نیست، بلکه می تواند توصیه یا اقداماتی خلاف آن را انجام دهد; زیرا ماده 39 هیچ گونه تضمینی در مورد اجرای حقوق موجود نمی دهد.

ز) خودداری شورای امنیت از اجرای تصمیمات دیوان.

در صورتی که شورای امنیت در اجرای تصمیمات دیوان هیچ اقدامی نکند، هیچ گونه امکان حقوقی برای اجرای حقوق بین الملل بر اساس منشور وجود نخواهد داشت. با این حساب بر اساس منشور موقعیت کشوری که به سبب عدم اجرای حکم دیوان متضرر گردیده است، بسیار وخیم تر از همین وضعیت بر اساس حقوق بین الملل عام یا حتی میثاق جامعه ملل خواهد بود. زیرا بر اساس حقوق بین الملل عام دفاع از خود با توسل به جنگ یا اقدامات تلافی جویانه علیه متجاوز امکانپذیر است و کشور مزبور بر اساس میثاق جامعه ملل می تواند به دفاع مشروع از خود بپردازد و تنها طبق ماده 12 میثاق متعهد است تا 3 ماه قبل از زمان تصمیم دیوان بین المللی متوسل به جنگ نشود.

حتی بر اساس پیمان «بریان کلوک » جنگ برای اجرای حقوق در صورتی که بر اساس رای یک دیوان بین المللی ثابت شده باشد ممنوع نیست. بنابراین جنگ می تواند وسیله ای نه برای سیاست ملی بلکه وسیله ای برای سیاست بین المللی مثل بازگرداندن حقوق بین المللی تفسیر گردد.

اقدامات تلافی جویانه یعنی به کارگیری قوه قهریه (نه در حد کاربری نیروی نظامی) در مقابل متجاوز به حق، نه توسط میثاق و نه توسط پیمان «بریان کلوک » ممنوع نشده است. عاقلانه این است که اگر یک نهاد جامعه بین الملل دفاع از خود را به عنوان عکس العملی علیه نقض و تجاوز به حقی که از طریق زور به دست نیامده است ممنوع می سازد، باید مقرراتی را جهت تضمین اجرای تصمیمات قضایی که مستقیما یا به طور غیر مستقیم تحت نظر آن نهاد اتخاذ می گردد به وسیله اقدام جمعی آن نهاد فراهم سازد. بی توجهی به این موضوع یکی از اسفبارترین ضعفهای فنی منشور است که چاره ای برای این نیاز در نظر نگرفته است. (35)

نتیجه

در بررسی نقش اصلی شورای امنیت و فصل ششم منشور چنین نتیجه گرفتیم که نویسندگان منشور گاه در تعابیری چون تعدیل و تصفیه، وضعیت و اختلاف از راه حقوقی و قانون نگاری منحرف شده اند و گاه به تفنن در عبارت دست زده اند. در برخی موارد مانند تعارض بین پیروی از عدالت یا حقوق بین الملل در فیصله اختلافات بین المللی، شورای امنیت است که تصمیم نهایی را می گیرد و بدین ترتیب خود هم مقنن و هم قاضی و هم مجری خواهد بود. (36)

در نهایت در فصل ششم منشور شورای امنیت نه به عنوان یک مرجع قضایی با داوری تام و نه به عنوان یک مرجع اجرایی بلکه به عنوان یک مشاوره سیاسی با اقتدارات گسترده مطرح است. گرچه شورا کلیه راههای سیاسی را برای فیصله اختلافات بررسی می کند ولی آنچه که گاهی کارساز است مذاکرات مخفی و لابی ها و اقتدار ابرقدرتهایی است که به عنوان اعضای دائمی ملل متحد با سیطره سیاسی خود نه با صلاحیت حقوقی خویش، افکار خود را بر طرفین اختلاف تحمیل می کنند. دیدیم که شورای امنیت براحتی می تواند اختلافی را که بر اساس فصل ششم منشور به آن ارجاع شده است، دارای خصوصیت فصل هفتم محسوب کند و تدبیر اختلاف را از دست طرفین خارج سازد. از طرفی چون الزامی به توصیه ندارد، می تواند آن را مسکوت گذارد، و تنها در ماده 38 است که شورای امنیت از جهت اینکه طرفین اختلاف به اراده خویش آن را به شورا ارجاع می دهند، صورتی چون مرجع داوری می یابد که اجرای نظرش هیچ گونه الزام حقوقی ندارد.

از نظر آیین دادرسی، شورا در مقام حل اختلاف می تواند از طرق گوناگونی به رسیدگی اختلاف بپردازد.

1- بر اساس ماده (2)33 تنها از طرفین بخواهد که از روشهای سنتی به فیصله اختلاف بپردازند، در این روش تدبیر فیصله به دست طرفین اختلاف است.

2- بر اساس (1)36 روش خاصی برای حل اختلاف توصیه نماید، با توجه به اینکه اختلافات حقوقی را باید به دیوان بین المللی دادگستری ارجاع دهد.

3- شورای امنیت مفاد حل اختلاف را به همراه روش و تشریفات رسیدگی به طرفین اختلاف پیشنهاد کند. این روش حداکثر کاری است که شورا می تواند انجام دهد و نقش یک مرجع نیمه یا شبه قضایی را [Quasi Judicial] ایفا نماید. این روش زمانی میسر است که از نظر شورای امنیت اختلاف مزبور ممکن است صلح و امنیت بین المللی را به خطر اندازد.

4- در غیر این صورت شورای امنیت بر اساس ماده 38 و با رضایت طرفین درگیر راه حل بالا را پیش می گیرد.

5- تاسیس یک مرجع فیصله در چارچوب سازمان ملل متحد یا ارجاع مساله به سازمانهای موجود و تصمیم شورا در خصوص یکی از موارد فوق با توجیه نظریه زنجیره وقایع [Chainofevents] یک تصمیم غیر تشریفاتی و با رای موافق اعضای دایمی اتخاذ می گردد.

از طرفی وجود حق وتو با توجه به اینکه یک عضو دایمی شورای امنیت خود یک طرف اختلاف باشد از تابعیت و دالت شورای امنیت می کاهد.

در فصل دوم: شورای امنیت در قسمت اول به عنوان ولی جامع الشرایط جامعه جهانی جلوه گری می کند و کشورهای غیر عضو ملل متحد تنها با توصیه آن می توانند به حل و فصل اختلافات خود در دیوان بین المللی دادگستری بپردازند.

در قسمت دوم: شورای امنیت به عنوان ضمانت اجرای آرای دیوان بین المللی دادگستری و نه کلیه تصمیمات آن ظاهر می گردد. نکته قابل توجه در این بخش این است که شورای امنیت پس از مراجعه یکی از طرفین اختلاف، مبنی بر عدم اجرای رای دیوان، توسط طرف دیگر، تنها عامل تصمیم گیری است، و نه تنها اجباری به رسیدگی ندارد بلکه در صورت رسیدگی، اجباری به تبعیت از رای دیوان ندارد و می تواند توصیه یا اقدامی متضاد با نظر دیوان را اتخاذ کند. در این صورت شورای امنیت نه به عنوان یک ضامن اجرای کامل، بلکه به عنوان دادگاهی استینافی و قوه مجریه ای مطلق العنان در صحنه بین المللی جلوه گر می شود.

پی نوشتها:

1- Quasi-judicial settlement of disputes and Adjustment of situations

2- بحران ترجمه ای است که آقای دکتر فلسفی از واژه [Situation] که مکررا در منشور از جمله در فصل ششم به کار گرفته شده است، دارند. ر.ک: فلسفی، دکتر هدایت الله، شورای امنیت و صلح جهانی، مجله تحقیقات حقوقی، شماره 8، پاییز و زمستان 1369، ص 45.

3) تا سال 74 هفت بار در شورای امنیت قضایایی مطرح شده است که ایران یکی از اطراف آن بوده است:

- خارج شدن نیروهای شوروی از ایران پس از خاتمه جنگ جهانی دوم (1946).

- اقدام ایران در مورد ملی کردن صنعت نفت (1951).

- پایمردی دبیر کل در زمینه آینده سرزمین بحرین (1970).

اعاده حاکمیت ایران بر جزایر ابوموسی، تنب بزرگ و تنب کوچک (1971).

- برخوردهای مرزی عراق و ایران (1974).

- بازداشت کارمندان سفارتخانه ایالات متحده امریکا در تهران (1980-1979).

- تجاوز عراق به ایران (1988-1980).

ر.ک: مجله سیاست خارجی، شماره 3، سال نهم، پاییز 1374، صص 1204-1203.

4) باوت، دی. و.، حقوق نهادهای بین المللی، ترجمه هومن اعرابی، چاپ اول: تهران، 1373، ج 1، ص 62.

5- Inquiry by the Council of the League

6- Shaw, Malcolm. N, Interntional law, 3rd, ed, Cambridge university, 1995 p 639.

7- Kelsen, Hans, The law of the United Nations. 2 ed, New york. fredrick INC 1951, p . 359.

8- Adjustment: ... the bringing of things to proper or exact position or condition ; arrangement,settlement .

9- Kelsen, op.cit, p . 359

10- Official Records of the security council Ist year, snd series, No.26, p 607

11- Kelsen, op.cit,P .360

12) نیاکی، دکتر جعفر، حقوق سازمانهای بین المللی، چاپ اول، تهران، دانشگاه ملی، 1354، ج 1، صص 227-226.

13) فلسفی، دکتر هدایت الله. همان منبع، صص 46-45.

14- Kelsen, op. cit., p . 365

15- Ibid, pp . 367, 368

16- Bowett, D.W, The law of International Institutions, 2 ed, London, Stevens 1970, p .31.

17) طبق تفسیر رایج، منشور تنها یک آیین برای فیصله اختلافات مقرر کرده است، ولی این آیین دارای چهار مرحله است: که سه مرحله نخست آن مربوط به حل و فصل مسالمت آمیز اختلافات است. در مرحله اول: شورای امنیت نقشی ندارد و در مرحله دوم شورای امنیت ممکن است آیینهایی را توصیه نماید. در مرحله سوم مفاد و شرایط، (terms) فیصله را توصیه می کند (مواد (2) 33 تا 38). چهارمین مرحله اقدام بر اساس ماده 39 منشور خواهد بود که عنوان حل و فصل مسالمت آمیز را ندارد.

ولی این تفسیر با متن منشور مطابقت ندارد زیرا یک نظم منطقی بین چهار مرحله آن نیست به این صورت که مرحله دوم پس از اول و مرحله سوم پس از مرحله دوم و... اجرا گردد: چون شورای امنیت در یک مرحله می تواند آیین یا شرایط فیصله را توصیه نماید (2) 37 یا ماده 39 را قبل از مرحله اول اعمال نماید.

بر خلاف منشور میثاق جامعه ملل در ماده 15 آیینی برای حل و فصل اختلافات توسط شورا مقرر کرده است که سه مرحله دارد 1 - ارجاع اختلاف توسط یک طرف آن به شورا 2 - تلاش شورا برای فیصله اختلاف توسط توافق طرفین پاراگراف 2 و 3) اگر اختلاف فیصله نیافت در مرحله سوم (پاراگراف 4 تا 5) شورا دارای صلاحیت صدور توصیه ای است که مناسب و عادلانه می داند. ر.ک: Kelsen. p .373. و . Oppenheim, L, Internacional law, vol. 2, 7th. ed., London, Longmans, 1955, p .106

18- Kelsen, op. cit., p . 379

19- Ibid

20) فریدی عراقی، عبدالحمید، روشهای مسالمت آمیز حل و فصل اختلافات بین المللی، چاپ سوم، تهران، دفتر مطالعات سیاسی و بین الملل، 1373، ص 61.

21) همان، ص 62.

22) پس آنچه که برخی به عنوان «موظف بودن » شورای امنیت به رسیدگی در مورد ماده 38 ابراز داشته اند، درست نیست. ر.ک: خاور، دکتر محمد، صلاحیت دیوان لاهه، تهران، بانک بازرگانی، 1343، ص 293.

23) همان، ص 295.

Sohn. louis B., peaceful settlement of disputes, in: Bernhardt (ed), encyclopedia of publicinternational law, vol.1, p .154.

24- Kelsen op. cit., p .386

25) ر.ک: خاور، دکتر محمد، همان، ص 230.

26) فریدی عراقی، عبدالحمید، همان، صص 61-67.

27- Kelsen op. cit., p . 386

28) شورای امنیت در قطعنامه 395 (1976) از ترکیه و یونان درخواست کرد که در مورد اختلاف مربوط به فلات قاره دریای اژه به مذاکره بپردازندو از طرفین دعوی درخواست نمود که مساله خود را به دیوان ارجاع دهند.

. Shaw, p. 647. Aegea sea continental shelf case

29- shaw, p . 642.643

ملکم شاو، حقوق بین الملل، ترجمه محمد حسین وقار، چاپ اول، تهران، اطلاعات، 1372، صص 376-377توضیح اینکه ترجمه مزبور از چاپ قدیم است و متن جدید مطالب بیشتری دارد که در بالا مورد اشاره قرار گرفته است.

30) ر.ک: ثقفی عامری، ناصر، سازمان ملل متحد و مسؤولیت حفظ صلح و امنیت بین الملل، چاپ اول، تهران، دفتر مطالعات سیاسی و بین الملل، 1370، ص 85.

31) مانند اعلامیه انگلیس که هر گونه اختلاف را که دولت انگلیس با دولت دیگر بر سر حل آن بر دیگر روشهای حل و فصل توافق کرده باشند، به دیوان ارجاع نگردد. ر.ک: میرزایی ینگجه، سعید، ایران و صلاحیت اجباری دیوان بین المللی دادگستری، چاپ اول، تهران، دفتر مطالعات سیاسی، 1370، ص 60.

32) ر.ک: خاور، دکتر محمد، همان، صص 64-56 و ضیایی بیگدلی، دکتر محمد رضا، حقوق بین الملل عمومی، چاپ پنجم، گلشن، 1369، ص 292 و ضیایی بیگدلی، دکتر محمد رضا، جزوه حل و فصل مسالمت آمیز اختلافات بین المللی، کارشناسی ارشد، دانشگاه مفید، 75-1374.

33- Kelsen, op.cit., pp . 720, 721

34- Kelsen, op.cit,p .541

35- Kelsen,op.cit,p .544

36- Stephen M. Schwebel, United Nations Security Council in: Bernhardt, Encyclopedia of PublicInternational law, vol.5, 1981, p .346.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان