ماهان شبکه ایرانیان

بایسته های پژوهش در اندیشه و فقه سیاسی

امروز و پس از گذشت دو دهه از استقرار نظام جمهوری اسلامی ایران، بی تردید یکی از مهمترین و در عین حال پردامنه ترین حوزه های پژوهش، پژوهش در اندیشه و فقه سیاسی اسلام و تبیین مدیریت اسلامی جامعه و مسایل نظام اسلامی به معنای وسیع آن می باشد. اگر از منظری که اسلام به نظام سیاسی و دستگاه مدیریت و رهبری جامعه می نگرد نگاه شود و اگر ارتباط تنگاتنگی که نظام امامت امت و ولایت امر با کلیت دین و احکام شریعت و هدایت جامعه دارد در نظر آید اذعان خواهیم کرد که یکی از اساسی ترین و گسترده ترین مباحث در حوزه های کلامی و فقهی، ترسیم و تبیین نظام سیاسی و مسایل آن می باشد؛ هر چند که سهمی از دیگر حوزه های علوم اسلامی و انسانی نیز به فراخور خود، به این مهم اختصاص دارد.
آنچه این نیاز را دو چندان می کند کاستیهای گسترده ای است که در این زمینه به عللی که ناپیدا نیست، وجود دارد و تبعات آن دامنگیر شده است.
پس از قرنها، آنچه می تواند تجربه عملی حضور اندیشه ناب اسلامی در قدرت سیاسی به شمار آید، عمری بسیار کوتاه است به اندازه دو دهه حکومت با آنهمه مشغله و مشکلات! در همین فرصت اندک، تلاشهای بسیاری صورت گرفته و ثمرات ارزشمندی به بار نشسته است اما نمی تواند کفاف اینهمه نیاز باشد چه رسد به اینکه همه نیازها را برآورده سازد. دیگران اگر در قرون گذشته به مقتضای حضورشان در حکومت و احساس نیازی که از این بابت می کرده اند تلاشهای علمی قابل ذکری را سامان داده اند اما اندیشه ناب اسلامی و متفکران، عالمان و فقیهان شیعی، قرنها از این فرصت محروم مانده اند و نتیجه اینکه کمتر توانسته اند آفاق جدید و جدیدتر را به روی اندیشه خلاق و اجتهاد پویا و ادبیات دین شناسی خویش در حوزه مباحث حکومت و نظام امامت و حاکمیت سیاسی دین، بگشایند. و با این سرگذشت، جای شگفتی نیست که رهبری معظم انقلاب، در بیاناتی که در همین شماره مجله آمده،آرزو می کنند «ای کاش از اول انقلاب، یکصد نفر از قبیل شماها پیدا می شدند که نه به جنگ کار داشتند و نه به دولت، می رفتند، می نشستند و این مسایل را برای این نظام اسلامی تحقیق می کردند!»
آنچه در این فرصت و در استقبال از بیانات رهبری معظم در جمع محققان مرکز تحقیقات دبیرخانه مجلس خبرگان و دست اندرکاران مجله حکومت اسلامی، مورد نظر است تأکید بر بایسته هایی چند در موضوع پژوهش در اندیشه و فقه سیاسی اسلام است که در سخنان معظّم له به آن اشاره شده است، هر چند ایشان در مقام استقرای همه آنچه که در این خصوص، شرط راه محققان است نبودند اما نکات آمده، همه لازم و راهگشایند و باید دستمایه صاحبان اندیشه و قلم و مراکز مسؤول در حوزه های علوم اسلامی و اندیشه سیاسی اسلام قرار گیرد.

یکم. رسالت توجیه، تبیین و تعمیق اندیشه سیاسی

تعبیر بلند و زیبای جعفری(ع) در وصف عالمان شیعه را بارها خوانده ایم که آنان را «مرزبانان اندیشه و ایمان» به شمار می آورد؛ مرزبانانی که در مرزهای فکری و اعتقادی سنگر گرفته و مانع نفوذ و تأثیر شیطان و عوامل او بر جامعه اسلامی می شوند. نفوذگاهها را می شناسند و راه ورود عاملان گمراهی و سلطه مبلغان انحراف از حق را می بندند:
«علماء شیعتنا مرابطون فی الثغر الذی یلی ابلیس و عفاریته، یمنعونهم عن الخروج علی ضعفاء شیعتنا و عن أن یتسلط علیهم ابلیس و شیعته النواصب».[1]
امروز مرزبانی از اندیشه ها و باورهای ناب اسلامی و نفوذناپذیر کردن مرزهای فکری و اعتقادی جامعه بویژه نسل پاک و مستعدّ جوان، جز به مدد تبیین، توجیه و تعمیق این اندیشه ها و باورها امکان ندارد. و این مسؤولیتی دشوار و در عین حال بی بدیل ولی راهگشاست که بر دوش عالمان دین و پژوهشگران علوم اسلامی سنگینی می کند. و تردیدی نیست طرح و تبیین اندیشه سیاسی اسلام و مباحث حکومت اسلامی و مدیریت دینی به شرحی که گذشت بیشترین سهم را دارد. این مهم، افزون بر ادای نقش در مرزهای اندیشه و اعتقاد، در ذات خود موجب شکوفایی بیشتر اندیشه و باروری پژوهش و دستیابی به فضاهای نو می گردد.
اگر در سخن حضرت باقر(ع) «بیان»، پایه و عماد دانش به شمار رفته است می تواند ناظر به همین امر باشد چرا که «علم» بی بیان سرنوشتی جز زوال ندارد و «عالم» بی بیان، با کدام ابزار می خواهد مرزبانی کند.[2] مرزبانان اندیشه توحید و ولایت، نه تنها مانع نفوذ افکار بیگانه به داخل سرزمین اندیشه و عمل مردمانی که تاب برابری و مقاومت ندارند می شوند بلکه به تعبیر بلند تقوی(ع) چه بسیار مردگانی را که به کتاب الهی شفا می دهند و زنده می کنند و چه بسیار کشتگان به دست شیطان را که حیات دوباره می بخشند و چه گمراهان سرگردانی را که به زلال حقیقت هدایت می کنند، اینان عالمانی اند که خون خویش را نثار نجات بندگان از هلاکت می سازند:
«اِنّهم یُحْیُون بِکتاب اللهِ الموتی، و یبصرون بنورالله من العمی، کَمْ مِن قتیلٍ لابلیس قد أحْیَوْه و کَمْ مِن تائهٍ ضالٍ قد هَدَوْه، یبذلون دماءَ هم دونَ هلکةِ العباد.»[3]
سخن رهبری معظم نیز تأکیدی است بر همین مسؤولیت:
«فضای جوان کشور، امروز نیازمند توجیه و تبیین است؛ همه چیز هم با تبیین درست می شود. بنده از اول هم عقیده ام همین است؛ قبل از انقلاب هم عمده کاری که من بر عهده خودم می دانستم و دنبال بودم همین بود؛ کار تبیین و توجیهی و تعمیق یک فکر در ذهن نسلهای فعال،یعنی نسل جوان. امروز هم قضیه ما همین است.»

دوم. گسترش زمینه های پژوهش و گشودن آفاق جدید

ضرورت گسترش زمینه های تحقیق در حوزه های مختلف علوم اسلامی، و گشودن افقهای جدید به روی خود، موضوعی است که تا کنون بارها و بارها از سوی شخصیتهای اجتماعی و فکری و محافل علمی مورد تأکید قرار گرفته است و گامهای زیادی در این زمینه برداشته شده است.
گذشته حوزه های علوم اسلامی و آثار علمی که از گذشته نه چندان دور بر جای مانده نشان می دهد که مراکز دانش و حوزه های پژوهش ما به فراخور نیازهای روز و گشوده شدن درهای جدید و پرسشهای نوپیدا به روی معرفت و دانش، موفقیتهای شایان توجهی داشته اند اما نمی توان انکار کرد که عمده تلاش علمی حوزه های علوم اسلامی در یکی، دو سده اخیر، مصروف تعمیق علوم موجود گشته و عمدتاً در فقه و اصول محدود شده است و در عین ژرف کاوی، در گسترش آن به تناسب نیازها تلاش لازم صورت نگرفته است. هر چه در توان بوده است به تحقیقات فقهی و اصولی عمق بخشیده شده اما نوعاً از گشودن زمینه های تازه فکری و پژوهشی باز مانده ایم و این کاستی بزرگی است که تلاشهای گسترده این دو دهه تنها توانسته است بخش کوچکی از آن را از میان ببرد.
«بدون تحقیق، بدون تعمق و فتح سرزمینهای تازه فکری، هیچ کار نمی شود کرد. عیب کار ماها در حوزه های علمیه، این بوده است که در زمینه مسایل فقهی یا اصولی هم که تحقیق کرده ایم عمدتاً اغلب تحقیقات ماها در همین دو مقوله است غالباً آفاق جدید را کمتر مورد نظر قرار داده ایم و همین طور عمیق، پایین رفته ایم. این کارهایی را که فقهای بزرگ کرده اند، می بینید دیگر، گاهی اوقات شگفت آور است! اما همه، همین طور عمقی به طرف پایین است، هیچ سعه آفاقی ندارد و انسان سرزمینهای جدید را مشاهده نمی کند.»[4]
امروز گشوده شدن مباحث اندیشه و فقه سیاسی اسلام و مدیریت جامعه و پرسشهای بسیاری که در این باب وجود دارد و هر روز بر حجم آن افزوده می شود افقهای گسترده و جدیدی را پیش روی محققان و صاحب نظران علوم اسلامی می گشاید که چاره ای جز پرداختن به آنها و استقبال از آنها وجود ندارد.

سوم. گسترش تحقیقات کاربردی

اینک پژوهشگران اندیشه و فقه سیاسی اسلام در حالی به این مهم می پردازند که حکومتی مقتدر بر اساس اسلام و برخاسته از خواست مسلمانان به نام «جمهوری اسلامی ایران» و به عنوان نسخه ای منحصر به فرد، زمام مدیریت یکی از مهمترین کشورهای اسلامی را در دست دارد. تردیدی نیست که تحقیق و تلاش علمی در مبانی معرفتی و کلامی و خاستگاه دینی فقهی آن امری مهم و در جای خود لازم است اما حضور این نظام به عنوان واقعیتی پذیرفته شده را حتی دشمنان آن نیز نمی توانند نادیده بگیرند. این نظام در کنار همه مسؤولیتهایی که همانند دیگر نظامهای سیاسی بر دوش دارد، به عنوان حکومتی دینی و متعهد به اسلام و ارزشهای دینی، رسالتی سنگین و مسؤولیتی گسترده را بر عهده دارد. کارآمدی این نظام و درآمدن آن به عنوان الگویی موفق از یک حکومت دینی که به «دنیا» و «آخرت» مردمان، هر دو، بها می دهد و خود را مسؤول می داند، در گرو برآوردن نیازهای بسیاری است که پیش روی آن است. آنچه در زمینه های مختلف سیاسی، اقتصادی و فرهنگی، نیاز نخست نظام اسلامی به شمار می رود هر چه کاربردی تر کردن سیاست، اقتصاد و فرهنگ اسلامی می باشد. و این امر، ضرورت گسترش
تحقیقات کاربردی را آشکار می سازد. آنچه در منابع دینی و متون فقهی آمده هر چند منبع اصلی مدیریت جامعه بر مدار دین و دیانت می باشد اما پرواضح است این منابع و متون برای قرار گرفتن به عنوان مبنا و چارچوب تنظیم همه مناسبات اجتماعی و از آن جمله، مناسبات حکومت و اجزای آن با شهروندان و شیوه مدیریت جامع کشور بر مدار دین، راه دراز و پرفراز و نشیبی را پیش روی دارد. کما اینکه در زمینه های فکری و فرهنگی، بیش از همه باید به نیازهای روز پرداخت و نگریست که کدام کاستی هاست که بیش از همه موجب خسارت و گسست پیوندهای ایمانی و اعتقادی میان نظام سیاسی و مردم می شود. اگر به حجم نیازهایی که در این خصوص وجود دارد توجه شود اذعان خواهیم کرد که اولویت نخست در تحقیقات، تحقیقات کاربردی و گسترش آن است؛ به تعبیر رهبری معظم:
«باید تحقیقات ما کاربردی باشد؛ یعنی تحقیق خشک خارج از زمینه عمل، راه دور و دراز پیمودن در زمان و فرصت کم است. باید شماها ببینید این نظام اسلامی که یک آرزوی بزرگ همه موحدین و مصلحین و مؤمنین بالله و به اسلام بوده و تحقق پیدا کرده است، امروز به چه چیزهایی احتیاج دارد؛ باید دنبال این بگردید. انصافاً ما دیر به این پرداختیم.»

چهارم. کتاب و سنت، پیش فرض قطعی تحقیقات

مهمترین ویژگی تحقیقات اسلامی همان اسلامی بودن آن است. آنچه به عنوان منبع و ملاک اصلی تحقیقات از منظر دین به شمار می رود کتاب و سنت است که باید با روشهای پذیرفته شده و صحیح مورد استفاده قرار گیرد. گشودن آفاق جدید و نوآوری در عرصه دانش دین و پژوهشهای اسلامی و ارائه تصویری جامع از حکومت اسلامی و مدیریت دینی، تنها و تنها باید بر اساس منابع دینی و به دور از گرایشهای بیرونی و فارغ از تأثیر اندیشه و خواست دنیایی باشد که مبانی معرفتی، اندیشه و فرهنگ و طبعاً ارزشها و اهداف آن متفاوت با اسلام و جامعه اسلامی است. همه همت محققان بویژه در حوزه اندیشه و فقه سیاسی و تبیین مبانی و مسایل نظام سیاسی اسلام، باید بر این نقطه متمرکز باشد که با پرهیز از جمود فکری و همراه با تلاش برای نوآوری در طرح پرسشهای جدید و پاسخگویی به نیازها، به زیرکی تمام از افتادن در دام اندیشه و فرهنگ بیگانه و مشخصاً غرب پرهیز کنند. بسیاری از منابع مطالعاتی در حوزه اندیشه سیاسی بلکه عمده آن، منابعی است غربی و برخاسته از اندیشه سیاسی غرب و در توجیه بلکه تحمیل آن. دموکراسی غربی با همه قرائتهایی که دارد و نظامهای مدیریتی و دست
گاه اندیشه سیاسی غرب نمی تواند و نباید در تحقیقاتی که به نام اسلام صورت می گیرد تأثیر بگذارد و آن را آلوده کند. تنها خواسته و ملاک محققان و صاحب نظران ما و طبعاً مدیران فکری و فرهنگی جامعه ما، مرّ اسلام و موازین آن است. حتی اگر در مقام تبلیغ و ارائه نیز ملاحظاتی وجود داشته باشد اما جایگاه تحقیق، این ملاحظات را نیز برنمی تابد؛ به بیان رهبری:
«بایستی آن مرّ دین و فهم را در نظر گرفت و آن را بیان کرد. در همه زمینه ها این جور است؛ بایستی نگذاریم فرهنگ رایج و مسلط غربی، هیچ گونه دخالت، تصرف و نفوذی در فکر ما بکند. انسان گاهی در زمینه های تحقیقات در گوشه و کنار مشاهده می کند که بعضیها دچار خطاهایی می شوند؛ من می بینم منشأ اغلب این خطاها این است که در یک مسأله به جای اینکه حجیت کتاب و سنت و پیش فرض حقانیت نظام اسلامی را در نظر بگیرند و وارد میدان تحقیق بشوند، پیش فرض تفکرات رایج غرب را در نظر می گیرند!»

پنجم. پیش فرض اداره جامعه بشری توسط اسلام

یکی از بایسته های پژوهش، این پیش فرض است که اسلام دین اداره مادی و معنوی جامعه بشری است. اسلام، در حاشیه و تماشاچی مدیریت جامعه به دست دیگران نیست. اسلامی که قدرت را در دست دارد و به انتظار پاسخگویی به نیازهای بشری و حل مشکلات آن توسط دیگران نیست. دارای نظامی سیاسی است و داعیه دار تأمین مصالح بشری و تنظیم و مدیریت مناسبات اجتماعی می باشد. اسلامی که در کوچکترین مصالح انسانی و نیازهای اجتماعی نیز، دست نیاز به سوی دیگران دراز نمی کند، چه رسد به مصلحت و نیاز بزرگی چون برخورداری مردمان از حکومت صالحی که نقش اول را در ساماندهی سلوک فردی و تنظیم روابط اجتماعی بر عهده دارد. با این پیش فرض است که باید به نیازهای فکری و کاربردی پرداخت و تحقیقات را جهت داد. البته وقتی عرصه پژوهش و بیان از حاملان واقعی دین و راست اندیشان حوزه معرفت و دین شناسی خالی باشد، کسانی تلاش خواهند کرد اساساً حاکمیت دین و طبعاً حکومت برخاسته از آن را به زیر مهمیز ناآگاهی یا غرض ورزی خویش گیرند و بر آن خرده روا دارند؛ ولی آنچه عرصه را بر خرده گیران تنگ خواهد کرد حمایت همه جانبه فکری و علمی صاحب نظران و محققان از
مبانی فکری و نیازهای فرهنگی و علمی جامعه و حکومت است. چنان که پیامبر اکرم(ص) فرمود:
«بار این دین را در هر دوره ای، عادلانی چند بر دوش می کشند؛ حاملانی که به سان زدودن زنگار از آهن زنگ زده، دین را از تأویلها و توجیه های ناروای ناحقان، و تحریف کج اندیشان گزافه گو، و استقبال و پذیرش ناآگاهان، می زدایند.»[5]
این ضرورت را رهبری معظم نیز یادآور شده اند:
«ما بایستی با این فرض بحث کنیم که اسلام آمده است تا اینکه یک جامعه و یک مجموعه بشری را که این مجموعه بشری، اندازه مشخصی هم ندارد؛ ممکن است شامل همه بشر بشود از جهت مادی و معنوی اداره کند؛ حالا این به چه چیزهایی احتیاج دارد؟ پایه ها و أسس آن چه چیزهایی هستند؟ لیکن فرض بر این است که اقتدار در دست اسلام و نظام اسلامی است و او می خواهد اداره بکند؛ نمی خواهد بنشیند و تماشاچی اداره دیگران باشد. با این پیش فرض باید همه تحقیقاتمان را جهت بدهیم و نیازهایمان را بسنجیم، ببینیم چه چیزی لازم داریم و وارد بشویم.»

ششم. گسترش مخاطبان

امروز برای همه کسانی که ناظر جریانات فکری فرهنگی و فضای سیاسی اجتماعی موجود هستند این واقعیت که نیاز نسل جوان و جامعه رو به رشد ما به شناخت درست دین و آگاهی عمیق از مبانی فکری، فقهی حاکمیت دین و تبیین حکومت اندیشه سیاسی اسلام و حکومت دینی بسیار گسترش یافته است، امری بی نیاز از شاهد و دلیل می باشد. حضور نسلی که دوران پیش از انقلاب را تجربه نکرده است، تقویت و ترویج علم گرایی و حقیقت جویی که در ذات اسلام و شریعت وجود دارد، گسترش عرصه نفوذ و تأثیرگذاری رسانه ها، رشد بسیار بالای نرخ باسوادی و قشر تحصیل کرده، تجربه عملی دو دهه استقرار نظام دینی که طبعاً پرسشهای بسیاری را در صحنه عمل مطرح ساخته است و تلاش بسیار وسیعی که برای فاصله انداختن میان این نسل و مبانی معرفت دینی و اندیشه اسلامی وی و انباشتن فضای ذهن و شخصیت او از افکار وارداتی صورت می گیرد، همه و همه ضرورت پرداختن صد چندان به نیازهای فکری، علمی و فرهنگی این نسل و قانع ساختن روح آگاهی طلب و حقیقت جوی او توسط حاملان دین و اندیشه اسلامی را گوشزد می کند. بخش عمده بلکه بیشتر پژوهشهایی که اینک در حوزه اندیشه و فلسفه و فقه سیاسی
و تبیین مبانی حکومت دینی و ولایت فقیه صورت می گیرد، گرد شمع وجود محدود صاحب نظران و مخاطبان خاصی می گردد که با ادبیات خاصی این پژوهشها و آثار گفتاری و نوشتاری آن آشنایند و انس دارند، اما در میان عموم جامعه و نسل گسترده ای که سخت تشنه سخن دین اند راه چندانی ندارد. اگر در رهنمودهای اولیای عظیم الشأن دین(ع)، جایگاه یک عالم دینی از صدها عبادت پیشه والاتر است درست از همین نقطه است که عالم دین به گسترش دین و دینداری در میان عموم و تقویت باورهای دینی مردم همت می گمارد و توانایی چنین اقدامی را دارد؛ توانایی گسترش امر دین و شناخت آن در میان مردم و به تعبیر امام صادق(ع) «بثّ فی الناس»:
«راویة لحدیثنا یبثّ فی الناس و یشدّد فی قلوب شیعتنا أفضل من الف عابد.»[6]
امروز به مرهم گذارانی نیازمندیم که به تعبیر امیرالمؤمنین(ع) در وصف پیامبر اکرم(ص)، پیامبرگونه، پزشکانی دوره گرد و سیار باشند و به سوی مخاطبان نیازمند خویش دست بگشایند و بر نیازهای روحی و جراحتهای فکری آنان مرهم بگذارند:
«او پزشکی است که با طب خویش در پی بیماران می گردد، داروهای خود را آماده کرده است و ابزار جرّاحی را به خوبی گداخته است تا آنها را برای درمان قلبهای کور، و گوشهای کر و زبانهای لال به کار گیرد. با داروی خود غفلت گاهها و حیرت گاهها را جوید.»[7]
رهبری معظم انقلاب، در بیانات یادشده در همین خصوص یادآور شدند:
«کار خود را وسعت بدهید؛ حالا البته اینترنت هم کار خیلی جالبی است ورود در این کار اطلاع رسانی جهانی ولی حداقل به همان اندازه هم به دانشگاهها توجه کنید؛ یعنی شما همان قدر که می خواهید مطالبتان را به اینترنت بدهید که جوانی در فلان جای دنیا با غیر جوانی آن مطلب و عنوان شما را بگیرد و به عمق مطلبتان برسد و حرف شما را بشنود، همان قدر باید بدانید در دانشگاه صنعتی شریف و دانشگاه تهران و دانشگاه امیرکبیر و دانشگاه فلان، یک مشت جوان هستند که امت و بچه های ما هستند؛ اینها به حرفهای شما احتیاج دارند؛ کار باارزش خودتان را به اینها وصل کنید.»

هفتم. هنرمندی در تبیین

آخرین نکته ای که در این فرصت در ردیف بایسته های پژوهش در اندیشه و فقه سیاسی اسلام مورد تأکید قرار می گیرد ضرورت تبیین و ارائه هنرمندانه افکار و دستاوردهای فکری و علمی توسط محققان و صاحب نظران علوم اسلامی می باشد. این مهم که رهبری معظم با تعبیر «بسته بندی و ویترین سازی و ارائه هنرمندانه» سخت بر آن تأکید ورزیده اند یکی از نخستین شرطهای موفقیت در تبیین و تعمیق اندیشه اسلامی و معارف دینی در سطح جامعه و در میان قشر تحصیل کرده می باشد. با شناخت مخاطب و سخن گفتن با او با زبان و ادبیات جذاب، قابل فهم و تأثیرگذار، می توان در رشد علمی و تربیت فکری جامعه موفق بود حتی اگر شخص از نظر قوت پژوهشی و علمی و گستردگی آگاهی در سطح متوسطی قرار داشته باشد؛ اما گسترده ترین آگاهیها و قوی ترین اندیشه ها اگر در دسترس مخاطبان نباشد، در بازار رقابت، شکست خواهد خورد. این آرایشهای گفتاری و نوشتاری است که جاذبه لازم را برای جذب مخاطبان ایجاد می کند و دشوارترین مباحث را به سطح فهم آنان نزدیک می سازد. اینجاست که صرف بحق بودن، آگاهی داشتن، پژوهش کردن، قوت و عمق اندیشه و گستردگی معلومات کافی نیست. باید راهی برای
انتقال اینها به ذهن و فهم و روح مخاطب جست. در سطح فهم مخاطبان و با زبان آنان سخن گفتن، یک اصل روشن در هدایت جامعه به شمار می رود. یک علت اساسی در تأثیرگذاری قرآن، بیان هنرمندانه آن است. اینکه در روایات ما تأکید شده است در چارچوب آنچه مردم می شناسند و پذیرش دارند سخن بگویید[8] یک وجه آن همین است. و یا این سخن معروف پیامبر(ص) «انّا أمرنا، معاشر الانبیاء، أن نکلّم الناس بقدر عقولهم»[9] سخن گفتن با مردم در سطح فهم و با ادبیات قابل فهم برای آنان را یک مأموریت الهی و یک اصل در دعوت مردم به شمار می آورد. شرح بیشتر این مهم را به کلام رهبری خطاب به محققان مرکز تحقیقات دبیرخانه پیوند می دهیم:
«یکی از کارهایی که به نظر من باید در همین مجموعه، یک مرکز داشته باشد و نباید واگذار به سلایق و به پیشامد بشود که حالا ببینیم چه جور می شود و باید یک مأمور و مسؤول داشته باشد، عبارت است از بسته بندی کردن و ویترین سازی! باید ویترین آرایی کنید؛ صرف این کافی نیست که ما انبارمان پُر از کالاهای باارزش است؛ بایستی ویترین خوبی داشته باشید که بتواند جذب کند. اگر نکردید، آن جنس پلاستیکی کم ارزش می آید و بازار این جنس اصیل پر ماده قوی شما را بدون تردید خواهد شکست! زبان، مؤثر است؛ تعبیرات و قالبها مؤثر است؛ غلاف این کتاب و این جزوه ای که می دهید و نوع چاپ، مؤثر است؛ نحوه ورود و خروج در مطلب و آمیختگی با هنر هم مؤثر است.
برادران عزیز، هر چه می توانید، هم در زمینه نوشتار، هم در زمینه گفتار، هنرمندی کنید. در زمینه گفتار هم همین جور، باید هنرمندی به خرج بدهید؛ صرف اینکه ما این جا یک حرف درست و حسابی داریم، اینجا می ایستیم و بنا می کنیم حرفمان را همین طور گفتن، کافی نیست؛ بایستی بتوانید با زیر و بمهای مناسب و آرایشهای گوناگونِ بیانی، این حرف را در ذهن آن مخاطب خودتان آرایش بدهید که او بتواند این را بگیرد و جذب کند. اینها جزو کارهای لازم است.»
اینها تنها برخی نکات است که باید در امر پژوهش در حوزه اندیشه و فقه حکومت لحاظ گردد. نکات دیگری از جمله در شیوه چنین پژوهشهایی وجود دارد که باید در فرصتی دیگر به آن پرداخت. ان شاء الله.«سردبیر»

پی نوشت ها:
1 احتجاج طبرسی، ج2، ص155.
2 البیان عماد العلم، بحارالانوار، ج1، ص181.
3 امام جواد(ع)، کافی، ج8، ص56.
4 حضرت آیت الله خامنه ای، همین شماره حکومت اسلامی.
5 امام صادق(ع): قال رسول الله: یحمل هذا الدین فی کل قرن عدول ینفون عنه تأویل المبطلین و تحریف الغالین و انتحال الجاهلین، کما ینفی الکیر خبث الحدید. رجال کشی، ص4.
6 متن کامل حدیث به نقل معاویة بن عمار چنین است: قلت لابی عبدالله(ع): رجل راویة لحدیثکم یبثّ ذلک الی الناس و یشدّده فی قلوب شیعتکم و لعلّ عابداً من شیعتکم لیست له هذه الروایة، أیّهما افضل؟ قال: راویة لحدیثنا یبثّ فی الناس و یشدّد فی قلوب شیعتنا افضل من الف عابد. بحارالانوار، ج2، ص145.
7 طبیب دوّار بطبّه قد احکم مراهمه، و أحمی مواسمه، یضع ذلک حیث الحاجة الیه من قلوب عمیٍ و آذان صمّ و ألسنة بکم. متبع بدوائه مواضع الغفلة و مواطن الحیرة. نهج البلاغه، خطبه 108.
8 از جمله: امام رضا(ع): یا یونس! حدّث الناس بما یعرفون و اترکهم ممّا لا یعرفون. رجال کشی، ص487.
9 بحارالانوار، ج2، ص69.
قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان