خبرگزاری ایبنا: «ویلیام فاکنر»نویسنده شهیر آمریکایی 25 سپتامبر سال 1897 در «نیوآلبانی» ایالت «می سی سی پی» متولد شد و در 6 ژوئیه 1962 در «آکسفورد» واقع در ایالت «می سی سی پی» در 65 سالگی درگذشت. وی دوران کودکی و ایام مدرسه را در شهر کوچک آکسفورد که در داستان هایش آن را «جفرسن» نامیده، گذرانده است.
ویلیام فاکنر مخالف سرسخت برده داری بود و از آنها که هنوز از سیاهان به عنوان برده استفاده می کردند، سخت خشمگین و از سیاهانی که هنوز تن به برده شدن می دادند آزرده دل بود؛ این گونه تفکر و آزادمنشی و مخالفت با هرگونه تبعیض در اکثر آثار او قابل لمس است.
در سال 1916 قبل از ورود آمریکا به جنگ، او برای خدمت، به نیروی هوایی کانادا پیوست و به جنگ رفت و در نتیجه یک سانحه ی هوایی به سختی مجروح شد و با بدبینی، یأس و خاطره ای زننده از جنگ به وطنش برگشت و بر اثر فقر و تنگدستی به کارهای گوناگون پرداخت و نویسندگی را هدف خود ساخت.
وارد شدن ویلیام فالکنر به ارتش، شاید کشش و تعبیری بود که او از شخصیت ایده آل پدر بزرگ داشت. بعد از جنگ برای ادامه تحصیل به دانشگاه می سی سی پی رفت و در خلال تحصیل به طور نیمه وقت برای امرار معاش در کتاب فروشی و روزنامه «نیواورلئان» مشغول کار شد.
او چند بار در پی رویاهایش دست از ادامه تحصیل کشید و با اندک اندوخته ای که داشت راهی سفر اروپا و آسیا شد. در این رفت و برگشت ها با شغل های مختلفی از قبیل نقاشی ساختمان، توزیع نامه در دانشگاه و ... امرار معاش می کرد و گاه گاهی مقالات و اشعاری هم می نوشت.
فاکنر در «اورلئان» با نویسندگانی آشنا شد که بعدها نقش مهمی در زندگی او داشتند. یکی از نویسندگان، بانویی بود به نام «اندرسون» که در زندگی فالکنر نقش به سزائی را ایفا کرد. فالکنر بعد از آشنایی با این بانوی نویسنده اولین رمان خود به نام «مزد سرباز» را منتشر کرد.
او اندیشه ازدواج با اندرسون را درسر می پروراند، اما اندرسون با وکیلی که از نظر مالی و مقام، موقعیتی به مراتب موفق تر از فالکنر داشت ازدواج کرد . این حادثه تأثیر عمیقی بر روحیه حساس و شاعرانه فالکنر گذاشت و دل شکسته او را با رویدادهای «جهان بودن» هم سو ساخت.
سرگذشت پربار فالکنر مانند رمان ها و اشعارش، سرشار از زیر و بم ها و کش و قوس های زندگیست.
فالکنر چون «دس پاسوس» و «همینگوی» اولین کتاب خود را در سال 1926 با نوشتن داستان جنگی «مزد سرباز» که قهرمان آن سربازی است که مجروح و بدبین و ناراضی به وطن برمی گردد و در اطراف خود جز خودپرستی نمی بیند شروع کرد. او داستان «خشم و هیاهو» را در سال 1929 نوشت که سرگذشت تأثر انگیزه خانواده ای را شرح داده است، این کتاب نام فالکنر را بلند آوازه کرد.
داستان دیگر این نویسنده که نام آن «سارتوری» است نیز در 1929 منتشرشد. در این داستان موضوعی مورد بحث قرار گرفته است که بعداً اساس فکر و نوشته های این نویسنده شد و آن ترسیم جنوب آمریکا یعنی قسمت «می سی سی پی» و جنگ های انفصال است. بر اثر این جنگ ها به عقیده نویسنده ، نسل مردان شریف قدیمی منقرض شده و دسیسه کاران و اشخاص متقلب و حیله گر به روی کار می آیند.
داستان «معبد» را فالکنر در سال 1931 منتشر کرد که از خشن ترین و زننده ترین داستان های اوست. این کتاب خوانندگان زیادی داشته است و «آندره مالرو» نویسنده معروف فرانسه بر ترجمه فرانسه آن مقدمه ای نوشته و« ژان پل سارتر» نیز مقالاتی درباره آن نوشته است.
فالکنر در سال 1927 داستان «پشه ها» را منتشر کرد که مورد توجه فراوان واقع شد. وی در سال 1931 کتاب «این اعداد سیزده» را نیز به رشته تحریر درآورد. در سال 1933 وی مجموعه اشعارش را به نام «شاخه های سبز» منتشر کرد و در 1935 کتاب «برج» را منتشر کرد.
سال 1939 کتاب «نخل های جنگلی» وی با استقبال عمومی روبرو شد. کتاب های «هملت» در 1940 و «مزاحم دربار» در 1948 نام وی را در ردیف نویسندگان بزرگ معاصر آمریکا قرار داد. فالکنردر سال 1951 «مجموعه داستان های کوتاه» و در 1953«گل سفید» و در 1954 «یک افسانه» را به رشته تحریر درآورد و در 1955 «جنگل های بزرگ» و «عمو ویلی» را منتشر کرد.
آنچه در آثار این نویسنده جلب توجه می کند نخست بدبینی شدید اوست. دیگر خصوصیات نویسندگی او تشریح و نقاشی مناظر کشتن و قطع اعضاء و نظایر این هاست. از مشخصات دیگر این نویسنده شیوه خاص او در توجه به زمان است که خواننده را معمولاً گیج و گمراه می کند. تقریباً هیچگاه نویسنده، داستانی را مرتب و به تدریج از ابتدا تا انتها شرح نمی دهد، بلکه اغلب از آخر مطلب شروع می کند.
این نویسنده، خواننده را در مقابل اجزای پراکنده موضوع و مسئله ای می گذارد که تعبیر و حل آن فقط پس از صحبت ها و مکالماتی که قطع شده و دوباره شروع می شود، میسر می شود.
«فالکنر» در سال 1943 به اخذ جایزه ادبی نوبل نایل آمد و در سال 1954 جایزه «پولیتزرPulitzer» را دریافت کرد. وی نویسنده ای است که به تدریج در آمریکا کسب شهرت کرده است. آثار این نویسنده هنوز هم در این کشور خواننده کثیر و فروش زیاد ندارد، برعکس در فرانسه طبقه روشنفکر ارزش فوق العاده ای برای او قائلند.
آثار ویلیام فاکنر به این شرح است:• مواجب بخور و نمیر (1926)
• پشهها (1927)
• سارتوریس (1929)
• خشم و هیاهو (1929)
• گوربهگور (1930)
• حریم (1931)
• روشنایی ماه اوت (1932)
• دو دکل (1935)
• ابشالوم، ابشالوم! (1936)
• شکستناپذیر (1938)
• نخلهای وحشی (1939)
• دهکده (1940)
• برخیز ای موسی (1942)
• مزاحم در خاک (1948)
• مرثیه برای راهب (1951)
• حکایت (1954)
• شهر (1957)
• عمارت (1957)
• چپاولگران (1962)
در ایران،مترجمانی چون نجف دریابندری، صالح حسینی، فرهاد غبرایی،عبدالله توکل، رضا سیدحسینی ،تورج یاراحمدی و... آثار او را به فارسی برگردانده اند.