رب اشرح لی صدری و یسر لی امری و احلل عقدة من لسانی یفقهوا قولی
با سلام و درود به صاحب عصر حجة بن الحسن «عجل الله تعالی فرجه الشریف » وبا سلام و درود به زینب کبری، اسوه تقوی و صبر و استقامت و با سلام و درودبه جمیع شهدای اسلام و جمهوری اسلامی ایران و با سلام و خیر مقدم خدمت شما خواهران و مادران گرامی که از راههای دور و نزدیک به مجلس ماتشریف آوردید. ان شاءالله از همین ابتداگامهای مثبتی را به همراهی یکدیگر ویاری هم در سازندگی دانشجویان وفرزندانمان برداریم. من از آیه 63 سوره فرقان به بعد - که در رابطه با صفات عبادالرحمن است - با تطبیق این آیات بادانشجویانمان، صفات عبادالرحمن راخدمتتان عرض می کنم. خداوند عز و جل می فرماید که بندگان خوبش دارای صفاتی هستند. پس می فرماید: "و عباد الرحمان الذین یمشون علی الارض هونا و اذاخاطبهم الجاهلون قالوا سلاما ".
بندگان خوب خدا متواضعند وتواضع صفتی نیکو برای همه است.دانشجوی عزیز! پس تو هم باید متواضع باشی و با تواضعت به اهداف عالی که مبدا و معاد شما را در برمی گیرد،دست یابی و همیشه در نظر داشته باشی "انا الله و انا الیه راجعون " را که از اوآمده ایم و به سوی او باز می گردیم. بایدهم نسبت به خدای تعالی و هم سبت به مردم متواضع باشی . پس چرا در این چندصباح زودگذر عمر، سرمست از باده غرورو کبر شوی؟ غرور و تکبری که بزرگترین مانع برای رسیدن انسان به اهداف عالی اوست; چون معمولا مردم مغرور ومتکبر به آرزوهایشان نمی رسند; و مردم خیری از اینها نمی بینند که هیچ، ازشرشان نیز در امان نیستند. پس شما درمقابل استاد، پدر، مادر و مسؤولان همیشه تواضع و فروتنی کنید تا بزرگ شمرده شوید.
نکته بعدی حلم و بردباری; در این راه قطعا مشکلاتی است هرکس به مرحله تازه ای که وارد می شود و یا از روزی که به دنیا می آید به اندازه تقدیرش با مشکلات بسیاری مواجه می شود. شما هم باید ازاین به بعد با صبر و بردباری مشکلات زمان تحصیل را پشت سر بگذارید;مشکلاتی که تنها مربوط به دانشگاه آمدنتان نیست بلکه مربوط به مرحله جدید و سوم - چهارم زندگی شماست که برایتان سرنوشت ساز است. بایدتوجهاتی نسبت به دانشجو در این مرحله بشود همچنانکه تا به حال این توجهات به شما بوده است. من همیشه درصحبتهایم به خواهران گفته ام و خدمت شما نیز عرض می کنم که این دختران ماانتخاب شده اند. این انتخاب علاوه برگزینش ما، گزینش ائمه اطهار«علیهم السلام »خصوصا امام صادق «علیه السلام » بوده است;مثل اینکه این امام همام، خود، شاگردان مکتبشان را انتخاب می کنند از کارمند،استاد و دانشجویش، و این انتخاب حتی در کارهای خانه و مسؤولیتهای خانواده وتربیت فرزندان هم اثر می گذارد. پس برای" والذین یبیتون لربهم سجدا و قیاما "باید شبانگاه بلند شود، توجه پیدا کند،دست راز و نیاز با خدا بلند کند و قیام ورکوع و سجودش را باید متوجه خدا کند;خداوندی که می فرماید اگر مشکلاتی داری باید نزد ما بیایی تا ما خود آن را حل کنیم. و باید از ما بخواهی تا یاری ات کنیم و اگر هم می خواهی بزرگ شوی باید درخانه ما کوچکی کنی; این کوچکی باعث می شود که ما بزرگت کنیم.
نکته دیگر، خوف از کیفر الهی است.یعنی اعتقاد به روز قیامت "والذین یقولون ربنا اصرف عنا عذاب جهنم ان عذابها کان غراما ". غرام یعنی همیشه خوف از خدا دارد و او را ناظر می بیند.گاهی مثال می زنند و می گویند: فلانی آدم خوبی است و به روز جزا اعتقاد دارد. اگرآدمی باور دارد ماورای این دنیا، عالمی دیگر است و باید آنجا حساب پس دهد،مقداری حواسش را جمع می کند، زرق وبرق روزگار او را نمی گیرد و متوجه می شود که حتی درسش را هم باید بخاطرخدا بخواند. اگر بخاطر خدا باشد خداراهها را به گونه ای برایش باز می کند. پس اعتقاد به قیامت رهگشای شماست.
"والذین اذا انفقوا لم یسرفوا و لم یقتروا و کان بین ذلک قواما " مرحله بعدی دوری از هرگونه افراط و تفریط است. ما روی این نکته توجه و اصراربسیاری داریم. بعضی خیلی افراطی وبرخی خیلی تفریطی اند. در همین زمینه سؤال کرده اند از امام صادق «علیه السلام » که افراط چیست؟ تفریط چیست؟ حضرت مشتی از خاک برداشتند و محکم دردستشان نگه داشتند وگفتند، این تفریط است. پس همه را ریختند گفتند این افراط است. وخوب است آدمی حدوسط کار کند.
آقای بروجردی «رحمه الله » در یکی ازروزهایی که به حرم حضرت معصومه «علیها السلام » مشرف شدند متوجه نوجوانی شدند که بر سجاده نشسته و دائم"الهی العفو" می گوید. عصا را پشت سرش گذاشتند و گفتند: «بلند شو! اگرمی خواهی خدا تو را ببخشد به مسؤولیتت عمل کن! حالا موقع درس است و باید درس بخوانی، جوانی که هنوز بالغ نشده، الهی العفو گفتنش چیست؟!» خواهران عزیز! مسؤولیت شما فقط با دعا و نماز تمام نمی شود; اگرچه اینها لازم است، کمک و رهگشای ماست ولی درست نیست که تمام اعمال ما در همین خلاصه شود. انجام اینگونه اعمال عبادی ما را از مسؤولیتهای دیگراز جمله خانه داری ، همسرداری و تربیت فرزند رها نمی سازد. دانشجو نیزهمین طور است نمی تواند تمام وقتش یاوقت کلاسی اش را صرف زیارت عاشوراو ندبه و کمیل کند. اینها لازم است، ولی در جای خود. عمل کردن به مسؤولیت وتعهد هم باید دور از افراط و تفریط باشدو حد وسط که همان قوام است بایدرعایت شود.
"والذین لا یدعون مع الله الها آخر"
نکته بعدی این است که نور توحیدسراسر قلبش را گرفته باشد; یعنی خدا راخوب بشناسد و توجه داشته باشد که تمام کارها به دست اوست. دانشجو تمام موفقیتهایی را که تاکنون داشته باید ازلطف خدا بداند. معما چون حل شودآسان شود! شما از فردا که قبولی در این دانشگاه برایتان عادی می شود، فراموش می کنید چه مرحله بزرگی را پشت سرگذاشته اید و از یاد می برید چقدر افراد باراز و نیاز و دعا هم در آزمون موفق نشده اند. اگر توجه کنید، می فهمید که بعضی اعمال خیر والدین یا خودتان و آن نیت پاکتان شما را رهبری کرده که تا اینجارسیده اید. باز هم معلوم نیست در میان شماها چند نفر باقی بمانند. باز آن هم توکلهای بعدی را می طلبد که ببینید آیافقط بخاطر مدرک آمده اید یا واقعا نیتی الهی داشته اید که اگر این باشد ان شاءالله نور توحید و ایمان به قلبتان تابیده شود واین صراط مستقیم را ادامه دهید و و راه راهیچوقت گم نکنید و با دستور و فرامینی که آمده راه را پیدا کنید و حرکت کنید. وبعد از اینها احترام به شخصیت و زندگانی مردم است، یعنی واقعا شخصیت تمام افراد را در نظر بگیرید. هر کس روبرومی شوید از استاد، دانشجو، کارمند و افراددیگر جامعه هر کدام جایگاه و شخصیت ویژه ای دارند. بندگان خوب خدا که می خواهند راه را پیدا کنند و حرکت کنند،باید در نظر داشته باشند که شخصیت افراد باید محفوظ بماند. مبادا به خاطربرجسته شدن خود دیگری را زمین بزنیم!گاهی اوقات، وقتی ما نمی توانیم به آن شکلی که می خواهیم باشیم، سعی می کنیم طرف مقابل را کوچک کنیم و به او ضربه بزنیم. ان شاءالله که این افراد بین ما نیستند.
صفت دیگر پاکدامنی بندگان خداست. مسلما همگی از جریانات وتهاجم فرهنگی مطلعید. همان که رهبرعزیز مرتب درباره اش اعلام خطر می کنندکه دشمن شبیخون زده است و الآن پشت در خانه های ماست. مادران عزیز! دقت کنید تنها مدرک برای فرزندانتان مهم نباشد; بلکه عفت اینها مهمترین مساله است. اگر عفت را حفظ کردند به اهدافشان خواهند رسید و اگر عفت نباشد، که خیلی ممالک دیگر از ما جلوترند. ما با تقوا وعفت بر آنها تقدم داریم و آنان هنوز به آنچه که ما به آن رسیده ایم، نرسیده اند. ان شاءالله ما این نکات را رعایت می کنیم.اگر بعضی چیزها به خواهرانمان تذکر داده می شود، آن را دلیل بر خشک مقدسی یامحدودیت ندانند. بدانند که این دانشگاه بااهداف و مراتب عالی علمی و تقوایی دانشجو تربیت می کند و این کارها بخاطرمحفوظ ماندن آنهاست نه محصورکردنشان. من این را مرتب در صحبتهایم گفته ام برای پرورش گل دور آن حصاری می کشند، مراقبت می کنند، آب می دهند،سرما و گرما را رعایت می کنند تا این گل بایستد. وقتی توانست بایستد، رهایش می کنند چرا که دیگر با نسیمی از جا کنده نمی شود و نمی شکند.
نکته بعدی احترام به دیگران و حفظحقوق آنهاست که، در هر جایی باید موردتوجه قرار بگیرد; با افراد خانواده، همسایه، همسفران، همشهریان; اما این احترام در دانشگاه بیشتراست، چون مامعلمیم چون ما مبلغیم. شما تحصیل دراینجا را انتخاب کرده اید تا به مراتب عالی علمی واخلاقی برسید. بنابراین باید به دیگران احترام بگذارید و حقوق دیگران راحفظ کنید. این خانمهای اساتید ومسؤولان که حتی بعضی روزهای تعطیلشان را وقف خدمت به شماکرده اند. مشکلات و کار طاقت فرسای این خدمتگزاران امام صادق «علیه السلام » را کسانی بهتر متوجه می شوند که کارهای فرهنگی می کنند. کار فرهنگی و تربیتی که به نحواحسن هم بخواهد انجام بگیرد، واقعا کارمشکلی است. مبادا حق این افراد کارمند،استاد و دوست دانشجویتان را پایمال کنید! مبادا خدمت آنها را نادیده بگیرید!
یکی از چیزهایی که سفارش کرده اندحقوق استاد است; هیچگاه در دعاهایتان آنها را فراموش نکنید - چه آنها که زنده اند،چه آنها که از دنیا رفته اند - مخصوصا درنمازهای شبتان، اسامی آنها را ذکر کنید.شما هرچه می دانید، از همین استادان خود فراگرفته اید; گاهی اوقات این استاد،مادر است، گاهی این استاد، مدرسه است و گاهی هم این استاد، دانشگاه است.بالاخره معلمی بوده در کنار شما که دست شما را گرفته و راههای صحیح را نشانتان داده است و به اندازه آموخته هایتان برگردن شما حق دارد. معمولا" کسانی که حق استاد را به جا نمی آورند، برکت ازعلمشان می رود. درس می خوانند، امامی گویند، چیزی متوجه نمی شوم. مباداشما این چنین باشید که بعد از این افسوس می خورید و وقتی پشیمان می شوید که دیگر وقت گذشته است وفرصتی ندارید.
و اما بندگان خوب خدا سمیع وبصیرند. یعنی دنبال شایعات و حرفهانمی روند."والذین اذا ذکروا بآیات ربهم لم یخرجوا علیها صما و عمیانا " خداگوش شنوا و چشم بینا به آدم داده است!در هر جایی عده ای هستند که خودشان مشکلاتی دارند و برای اینکه محیط را بروفق مراد خویش می خواهند، شایعه پراکنی می کنند; مثلا" فرض بفرمایید به نظر ایشان روش تدریس استاد درست نیست می خواهند علیه او جو سازی کنند.در حالی که همان روش بنظر شما درست است. پس زود قضاوت نکنید! دچار جونشوید! قبل از اینکه وارد شوید درباره اساتید نظر ندهید. قبل از اینکه خودتان درک نکرده اید به حرف این و آن توجه نکنید. واقعا سمیع و بصیر باشید.
ما معتقدیم دانشگاه محل آگاه کردن مادران و دختران است. گاهی اوقات بعضی از مادرهای گرامی پیش من می آیند و گریه می کنند و می گویندالآن که فرزندم را می بینم دلم برای خودم می سوزد و تازه می فهمم که ضرر کرده ام.خواهران عزیز ! شما تا زمانی که آگاه باشید، ضرر نمی کنید.زنان در صورتی می توانند آگاهی یابند و کسب شخصیت کنند که مطالعه و تحقیق کنند. بایدبفهمند تا بتوانند عمل کنند.من زمانی در صحبتهایم گفتم ما که پشیمان نیستیم; چون از اول می دانستیم باید چطوری بخوانیم و چطور آن راتدریس کنیم. کسانی که ناراحتند وپشیمانند یا به آنها آگاهی داده نشده است و یا دنبال چیزهای دیگر بوده اند. والا اگراز اول راه و هدف مشخص باشد، هیچ وقت برای زنها مشکلی پیش نمی آید.اسلام از آغاز برای زن دستوراتی داشته وبه اوآموخته است که چه کند تا ضررنکند.مانیز می خواهیم آنها رابه شما یاد دهیم.ما می خواهیم به شما بگوییم آگاه باشید. اگر می خواهید در رابطه با زن مطلب بیاموزید، مطالعه کنید،مطبوعات را بخوانید، تحقیق کنید، بنویسید تا متوجه شوید حق شما چیست؟ حقی که جامعه وعرف امروز برای من و شما قرار داده،خیلی کم است. ما خیلی بالاتر از اینهاهستیم. ما از حق خودمان ناآگاهیم که ناراحتیم. زنان ما نمی دانند اسلام چه حقی به آنها داده است! ای عزیزانی که رشته حقوق را انتخاب کرده اید تا ببینید حق چیست؟ مبادا قبل ازاینکه بر مسائل مسلط شوید، دچاردسیسه ها شوید! چون یکی از مسائلی که بیشتر در دانشگاهها رواج می دهند این است که می گویند بیایید بحث کنیم! چه کسی با چه کسی؟ دوتا دانشجوی هم سطح که هیچ یک معلومات بیشتری نسبت به دیگری ندارد! آیا این دو دانشجوباید بحث کنند یا اینکه در ابتدا باید یک استاد یا یک بزرگتر برای آنها بگوید اسلام چه فرموده است؟ حق زن چیست؟ مثلاحق ضمن عقد چیست؟ در ضمن عقد چه باید بکنید که بعد از این دچار مشکل نشوید و نگویید: "شوهرم اجازه نمی دهد،من درس بخوانم یا درس بدهم". خوب خودت از اول وارد نبودی که چه بایدبکنی تا حقت ضایع نشود. از چه کسی طلبکاری ؟
خواهران! شما باید تحقیق کنید تابتوانید محقق شوید، سیاست را بفهمید وبازیچه دست این و آن نشوید. شایعات راگوش نکنید سمیع و بصیر باشید. مطالعه کنید بعد از این می بینید که حقتان ضایع نخواهد شد.
و نکته دیگر توجه خاص این افراد،یعنی عباد الرحمن است. آنها توجه خاصی به فرزند و خانواده خود دارند. که این کنه موضوع بحث من بود; قرآن می فرماید: «ربنا هب لنا من ازواجنا وذریاتنا قرة اعین و اجعلنا للمتقین اماما»تمام بحثم مقدمه ای بود برای این نکته ان شاءالله در دانشجویان ما این نکات به نحو احسن پیاده شده و پیاده خواهد شد ودانشجویان ما جزو همینها هستند وعلاوه بر اینکه اهدافشان بلند است، این صفات را نیز در خودشان مراعات وملاحظه می کنند.
دعا همیشه اهداف انسان را نشان می دهد که چه راهی را می خواهد برود،انگیزه اش چیست؟ مثلا شما خانواده هامی گویید: خدایا کاری کن فرزندان ماباعث چشم روشنی ما شوند یعنی هر جاکه می روند اعث سرافرازی امان باشند.الحمدلله بچه های ما هم اینگونه اند.نورانیت و صفایی در قیافه اینهاست که مادر، خواهر و بستگانش می گویند درفامیل الگو شده است. از چهره نورانی اش گرفته، تا دعایش، صحبتش، راه رفتنش همه اش در خانواده ما اثر گذاشته است وجالب تر اینکه عده ای از همسایه های دانشگاه می گفتند این دانشجویان، الگوی ما هستند.
حضرت رسول «صلی الله علیه وآله » فرمودند:"حضرت عیسی از گورستانی می گذشتند.به یکی از قبرها که رسیدندناراحت شدند، مکث کردند و فرمودندصاحب این قبر در عذاب است. رفتند ورد شدند. وقتی دوباره برگشتند خوشحال شدند. عرض کردند: چرا شما خوشحال شدید؟ در حالی که دفعه قبل گرفته وناراحت بودید؟ فرمودند: دفعه قبل عذاب زیادی در این قبر دیدم و صاحب این قبرخیلی ناراحت بود; ولی حالا دیدم به خاطر کارهای خیری که فرزندش انجام داده، خداوند آتش را از این مادر برداشته است".
چند وقت قبل منزل دو خواهر رفتم.یک خواهر خوب و مسلمان که همسرش در گذشته بود، بچه هایش دورش جمع بودند و از او پذیرایی می کردند. ولی خواهر دیگری مثل باران اشک می ریخت.علتش را که پرسیدم گفت: فرزندانم به خارج رفته اند. هیچ کس فکر نکرد من اینجا چه می کنم. از آنجا برایم نامه می نویسند که اگر مشکل داری به خانه سالمندان برو! کهنسالان بسیاری درشهرها و روستاها هستند که توان حرکت ندارند. اما افراد خانواده حمامشان می کنند، غذا به دهانشان می گذارندوبخوبی از آنها نگهداری می کنند و این بخاطر همان است که این والدین کهنسال از قبل بذری خوب کاشته اند و فرزندانی شایسته تربیت کرده اند واکنون درکهنسالی برداشت کرده از محبت فرزندان بهره مند می شوند. بدانید هر چه کاشته اید،فردا عاید خودتان می شود هر کاری که اینجا کنید باقیات صالحات است که به خودتان برمی گردد.
از نظر فکری به ما کمک کنید. به دخترانتان جهت دهید تا در راهی که انتخاب کرده اند متزلزل نشوند.
من تقاضایم این است که شما مادران زود به زود به ما سر بزنید ما را تنهانگذارید. ما دوست داریم خدمت کنیم پس کمکمان کنید و دخترانتان را تقویت فکری و روحی کنید اینها جوانند و هنوزنیاز به کمک شما دارند. دعوت شما به اینجا به خاطر کمک فکری بوده است .
ان شاءالله خداوند به همه ما در جهت تربیت نسلی متعهد و آگاه که موردرضایت خداوندیش باشد، توفیق دهد!