آنچه تحلیل گران سیاسی در مورد عراق پس از سقوط صدام حسین پیش بینی می کردند، خیلی زود پیش آمد. اینک تنها یک ماه پس از آغاز حمله به عراق، مشکلات دولت امریکا ظاهر شده است، و این، تازه آغاز راه است.
اطلاعات غلط امریکاییان در مورد مردم عراق و روحیات آنها، غرور و سلطه طلبی دولت امریکا و بی توجهی این دولت به هشدارهای دولتها و ملت های جهان در مورد اشغال عراق و عواقب وخیم آن، باعث شد که دولت جرج بوش برخلاف تمامی مقررات بین المللی، و با کشتارهای وسیع غیرنظامیان، این کشور را اشغال کند. اینک حرکت ها و مقاومت های ضد امریکایی از طرف ملت عراق آغاز شده است که نمونه بارز آن، مراسم عزاداری چند میلیونی شیعیان عراق به مناسبت اربعین حسینی بود.
این مراسم بی نظیر گرچه به نوعی مظهر خشم فروخورده مردم مسلمان عراق طی سی سال حکومت سرکوبگر بعثی در عراق، و در واقع انفجار خشم و نفرت آنها نسبت به دشمنان اهل بیت علیهم السلام بود که آنها را طی چندین دهه از مراسم مذهبی خود محروم کرده بودند. اما شکی نیست که این مراسم با عظمت به یاد پیشوای شهیدان و مظهر آزادی و ظلم ستیزی یعنی حسین بن علی علیه السلام حتی به گفته تحلیل گران سیاسی غربی، پیام سیاسی به اشغالگران امریکایی و انگلیسی داشت و این پیام به خوبی در شعارهای اسلام خواهی و ضدامریکایی آنها منعکس بود.
آمریکا نوید صلح و آزادی به عراقی ها می داد اما عراقیان، آزادی هدیه آمریکا را در بمب ها، موشکها، ویرانیها،
و کشتارهای بی رحمانه غیرنظامی ها یافتند. از این رو آنها به آزادی از نوع آمریکایی «نه » می گویند.
×××
اما آنچه در وضع فعلی برای مردم عراق مهم و حیاتی، و برای رهبران سیاسی و مذهبی این کشور، ضروری است، توجه به وقعیت بسیار حساس کنونی این کشور و حفظ وحدت در این مرحله بحرانی گذار از خلا قدرت و دولت و رسیدن به یک دولت ملی با آرای عمومی است. مهمترین خطری که هم اکنون حرکت مردمی در عراق را تهدید می کند، احتمال اختلاف و تفرقه بین گروههای سیاسی و تشکل های قومی و مذهبی است، و چه بسا نیروهای اشغالگر به این امر دامن بزنند و توطئه هایی را به این منظور اجرا کنند.
آنچه مایه امیدواری است و نوید بیداری ملت عراق و رهبران سیاسی و مذهبی آنها را می دهد، تشکیل کمیته های مردمی برای حفظ امنیت شهرها و جلوگیری از هرج و مرج، و اداره وضع عمومی مردم است. این کمیته ها در هر جا تشکیل شده، موفق بوده است. این امر می تواند ظرفیت سیاسی عراقیان را در جهت تشکیل دولت ملی و قدرت سیاسی فراگیر با شرکت عموم گروههای نژادی، قومی و مذهبی و سیاسی نشان بدهد.
طبعا هیچ کدام از حرکتهای ضد اشغالگری و آزادیخواهانه عراقیان که در محاسبات و ارزیابی های اشغالگران پیش بینی نشده بود، برای آنان قابل تحمل نیست . سران امریکا کتمان نمی کنند که با تشکیل حکومت مذهبی در عراق مخالف اند . رئیس جمهوری آمریکا در آخرین اظهار نظرهای خود اعلام کرده است که: «دولت امریکا تا ماموریت خود را در عراق به پایان نرساند، از این کشور خارج نمی شود» .
این سخن واقعیت دارد; زیرا در طی تاریخ، هیچ وقت اشغالگران و استعمارگران نمی خواسته اند مستعمره خود را ترک کنند، و هیچ وقت هم به میل خود ترک نکرده اند، بلکه اگر مستعمراتی استقلال یافته، یا مناطق اشغال شده ای، آزاد شده است، در واقع با مبارزات و مجاهدات و فداکاری های مردم کشورهای مستعمره یا اشغال شده، بوده است (چنانکه در جنوب لبنان شاهد آن بودیم) . با این محاسبات، آیا می توان گفت که فلسطین دیگری در عراق در پیش است و امریکا در ویتنام دیگری گام نهاده است؟!