ماهان شبکه ایرانیان

وظایف یک قاری

اشاره: در شماره قبل،قسمت اول مقاله «وظایف یک قاری» تحریر شد و اینک آدامه آن مقاله تقدیم می گردد.

اشاره: در شماره قبل،قسمت اول مقاله «وظایف یک قاری» تحریر شد و اینک آدامه آن مقاله تقدیم می گردد.

به دنبال ذکر مطالب فوق، سید حیدر آملی به بحث از موانع و حجاب های فهم پرداخته و نکاتی چند به شرح ذیل یاد آور می شود:

1. یکی از موانع فهم این است که انسان تمام همّت خود را در درست ادا کردن حروف و رعایت قواعد و قوانین تجوید صرف کند، در نتیجه تأمل و دقتش در مخارج حروف منحصر شده و از توجه و دقت در معانی و مفاهیم باز می ماند.این عمل از مواردی است که شیطان انسان را به آن ترغیب می کند.

2. این که انسان از نظر یا عقیده ای که شنیده، تقلید نماید و یا از تفسیری که برای او علی الظاهر از ابن عباس، مجاهد یا غیر اینها نقل شده، بدون اینکه خودش با بصیرت به آن رسیده باشد، فقط به صرف پیروی از دیگران نسبت به آن تعصب ورزد.

و یا این که یک تفسیر ظاهری از قرآن خوانده باشد و گمان کند کلمات قرآن معنی دیگری جز آنچه دراین تفسیر آمده، ندارند.در حالی که ظاهر و باطن قرآن کریم دارای مراتب و درجاتی است و جمود در ظاهر مانع از وصول به باطن می باشد.

3. یکی دیگر از موانع و حجاب های فهم این است که انسان مبتلا به هوی و هوس های دنیوی باشد، چرا که ابتلای به دنیا موجب زنگار و تیرگی قلب می شود.به همین علت رسول اکرم (ص) می فرماید:

«دنیا و آخرت مخالف هم هستند به میزانی که انسان به یکی از آن دو نزدیک می گردد،از آن دیگر دور می شود.»1

4. تخصیص:تخصیص آن است که انسان در تمامی اوامر، نواهی، وعد و وعید قرآن کریم خودش را مخاطب بداند و فرض کند که مقصود از آنها خود او می باشد.

همچنین اگر داستانی از داستان های قرآن و قصص اقوام پیشین و انبیای الهی (ع) را شنید بداند، که مقصود قصه سرایی محافل و مجالس شبانه نیست، بلکه منظور از این قصص پندگیری است.در این قسمت سید حیدر آملی به این آیه قرآن کریم:«و اذکروا نعمت الله علیکم و ما انزل من الکتاب والحکمة یعظکم به»2

اشاره نموده و می گوید:با توجه به مسائل فوق، حق تعالی تمامی انسان ها را به شکر و سپاس به واسطه وجود نعمت قرآن کریم امر فرمود.

8. تأثر:تأثر این است که آیات مختلف در قلب انسان تأثیرات متفاوت بجا بگذارد.انسان در هنگام قرائت قرآن کریم باید متناسب با هر فهمی حال خاصی پیدا کند.و به واسطه آن فهم و ادراک، حالاتی از قبیل: خوف،حزن،رجا و… نفس انسان به آن جهت خاص متصف گردد.در نتیجه مستعد اثر پذیری شده و برای او تأثر و خشیت حاصل می شود.به میزانی که ادراک و معرفت تقویت شود، خشیت نیز به عنوان یک حالت غالب در قلب ایجاد می شود.

این چنین بنده ای هنگامی که «آیات وعید» را تلاوت می کند از خشیت الهی احساس ضعف و خردی می کند .

به هنگام خواندن اوصاف بهشت اشتیاقی در درونش شعله ور می گردد و به وقت شنیدن اوصاف آتش از ترس بر خود می لرزد.

سید حیدر آملی به این حدیث استناد می کند:

پیامبر اکرم(ص) به ابن مسعود فرمود:«برایم قرآن تلاوت کن،ابن مسعود گفت: شروع به خواندن سوره نساء کردم تا به این آیه کریمه «فکیف اذا جئنا…» رسیدم، دیدم که از چشمان حضرت اشک جاری شد و سپس به من فرمود:الآن کافی است.»

سید حیدر آملی در مورد این حالت نبی مکرم اسلام(ص) می فرماید:

این بخاطر آن است که معنا و مفهوم آیه فوق قلب رسول گرامی (ص) را تماماً مجذوب خود نموده بود.

پیامبر اکرم (ص) می فرماید:

«اقرأوا القرآن ما ائتلقت علیه قلوبکم و لانت علیه(له) جلودکم، فاذا اختلفتم فلستم تقرؤونه»3

«قرآن را تا مادامی که دل هایتان با آن مأنوس و بدن هایتان آمادگی دارد،تلاوت کنید.وقتی که این آمادگی و انس وجود نداشت آن را تلاوت نکنید.»4

9. ترقّی:ترقی این است که انسان قلب و عقلش را به سوی قبله حقیقی؛ یعنی حضرت حق جلّ و علا متوجه نماید تا کلام را از خدا بشنود نه از خودش.

در این قسمت مرحوم سید حیدر آملی به درجات قرائت اشاره نموده و می فرماید:

قرائت قرآن سه درجه دارد:

1. پایین ترین درجه آن این است که بنده تصور کند که قرآن را در مقابل خداوند می خواند و خداوند به او می نگرد و صدایش را می شنود.در این فرض بنده حالت سئوال و تضرع و زاری دارد.

2. دومین درجه قرائت این است که قاری این حال را داشته باشد که گویا خداوند با لطفش او را مورد خطاب قرار داده و با انعام و احسانش با او نجوا می کند.در این صورت مقام و موقعیت بنده حیا و تعظیم و گوش فرا دادن و دقت کردن است.

3. سوم این که در کلام، متکلم را بنگرد و در کلمات،صفات را دریابد.در این حالت بنده نه خود را می بیند و نه قرائتش را و نه تعلق نعمت ها را از آن جهت که او مورد نعمت واقع شده است؛یعنی در واقع نعمت ها را هم از آن جهت می بیند که نعمت دهنده خداست و فقط به صدور نعمت توجه دارد، نه به تعلق آنها به خودش، پس تمام همتش را مصروف و متوجه متکلم می کند و فکرش متوقف بر او شده و غرق تماشای او می گردد.

از نظر سید حیدر، مرحله سوم قرائت، از درجات مقربین است.

ایشان سپس این روایت را از امام صادق (ع) نقل می کند:

«خداوند در قرآنش برای بندگانش تجلّی کرده لیکن آنان نمی بینند.»

10.تبرّی:دهمین و آخرین وظیفه ای که سید حیدر آملی در «تفسیر المحیط الاعظم و البحر الخضم فی تأویل کتاب الله العزیز المحکم» از وظایف قاری ذکر می کند، تبرّی است.تبرّی آن است که انسان از قوّه و قدرت خود بیزاری جسته، به خودش با دیده رضایت و تزکیه ننگرد،پس چون «آیات وعد» و «آیات مدح صالحین» را تلاوت کرد، خود را نبیند؛ بلکه در آن حال و مقام صاحبان یقین و صدیقین را مشاهده کند و مشتاق آن باشد که خداوند او را هم به آنها ملحق فرماید و هنگامی که «آیات خشم و غضب» و «آیات نکوهش گناهکاران» را می خواند به خود توجه نموده و به واسطه خوف و رجا فرض کند که خودش مخاطب می باشد و چون قاری خود را در قرائت مقصّر دید، همین سبب تقرّب او خواهد شد؛زیرا هر که در عین قرب، بعد را ببیند به او لطف شده و به واسطه خوف، او را به درجه بالاتری از درجات قرب می رسانند.و هرکسی که در عین بعد، قرب را ببیند، گرفتار مکر ایمنی شده که او را به درجه ای فروتر از درجات بعد می کشانند.و هر گاه خود را به چشم رضا دید، به نفس خود محجوب و در پرده است.و اگر از حدّ التفات و توجه به خود فراتر رود و در قرائت بجز خدای تعالی مشاهده نکند، راز ملکوت به حسب احوال او برایش کشف می شود، پس چون آیات رحمت و امید را بخواند و حالت شکفتگی و انبساط در او پدید آید و صورت بهشت برای او هویدا گردد، آن را چنان مشاهده می کند که گویی به چشم خود می بیند، و اگر خوف بر او غلبه کرد.جهنم برایش پدیدار می شود، تا جایی که انواع عذاب آن را می بیند، و این برای آن است که کلام خدای عزّوجل مشتمل است بر آسان گیری و لطف، و شدّت و سخت گیری، و مایه امید و ترس است، و این به حسب اوصاف او؛ یعنی رحمت و لطف یا قهر و سخت گرفتن و انتقام است.پس به اعتبار مشاهده کلمات و صفات، دل در حالات مختلف تغییر می کند، و به حسب هر حالتی مستعدّ کشف چیزی می شود که مناسب آن حالت باشد.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان