ماهان شبکه ایرانیان

جرعه ای از زلال وحی(عبادت در قرآن)

پرستش، نوعی رابطه است که بین انسان و معبود او تحقق پیدا می کند. انسان، این نوعِ خاص از رابطه را که ستایشگرانه و سپاسگزارانه است، تنهابا خدای خود برقرار می کند. چنین رابطه ای بین انسان و غیر خدا، نه شدنی است و نه جایز؛ چرا که صورت کامل این ارتباط عبادی، درآگاهانه و دارای ملاک و معیار بودن آن است.

ماهیت عبادت

پرستش، نوعی رابطه است که بین انسان و معبود او تحقق پیدا می کند. انسان، این نوعِ خاص از رابطه را که ستایشگرانه و سپاسگزارانه است، تنهابا خدای خود برقرار می کند. چنین رابطه ای بین انسان و غیر خدا، نه شدنی است و نه جایز؛ چرا که صورت کامل این ارتباط عبادی، درآگاهانه و دارای ملاک و معیار بودن آن است.

شناخت خدای یگانه، به عنوان کاملترین ذات با کاملترین صفات و منزّه از هر گونه عیب و نقص و نیز شناخت رابطه او با جهان، واکنشی را در انسان ایجاد می کند که از آن به پرستش و عبادت تعبیر می شود و با توجه به این ویژگی است که هیچ مخلوقی در مقام پرستش، نمی تواند معبود انسان واقع شود. از این رو، قرآن کریم تأکید می کند و اصرار می ورزد که پرستش، مخصوص خداست و باید برای خدا باشد و هیچ گناهی هم مانند شرک به خدا نیست.

فطری بودن عبادت

یکی از اصیل ترین تجلّیات روح و مهم ترین ابعاد وجود آدمی، حسّ پرستش و نیاز به عبادت است. مطالعه آثار به جا مانده از زندگی انسان در طول تاریخ، نشان می دهد که هر جا انسان بوده، پرستش هم وجود داشته است؛ گرچه شکل و نوع و روش عبادت و پرستش و معبودها، تغییر یافته است. بر این اساس، می توان گفت پرستش و عبادت، در وجود انسان ریشه دارد و پیامبران الهی هم اصل پرستش را نیاورده اند؛ بلکه نوع پرستش را به انسان آموختند و آنها را از پرستش و عبادت غیرخدا باز داشتند. بر این اساس، پیام قرآن این است که ای انسان، ربّ خود و پروردگارت را بپرست که او تو و جهانیان را آفریده است و زمام امورشان را به دست دارد.

عبادت، راز آفرینش

در قرآن کریم، در مواردی از اموری به عنوان هدف آفرینش انسان یاده شده است. از جمله در آیه ای می خوانیم که خداوند تبارک و تعالی می فرماید: «من جنّ و انس را نیافریدم، مگر برای پرستش و بندگی». بر این اساس، تمام امور دیگر، نظیر علم و دانش و امتحان و آزمایش که از شمار اهداف آفرینش انسان ذکر شده، همه اموری هستند که در مسیربندگی خدا قرار دارند. در حدیثی از امام صادق(ع) نقل شده که امام حسین(ع) به اصحابشان چنین فرمودند: «خداوند بزرگ بندگان را نیافرید، مگر به خاطر این که او را بشناسند هنگامی که او را بشناسند، عبادتش کنند و هنگامی که بندگی او را کنند، از بندگی کردن به غیر او بی نیاز شوند».

مفهوم عبادت در قرآن

در بینش قرآن، عبادت مفهوم خاصّی دارد. استاد شهید مرتضی مطهری رحمه الله در این باره می نویسد: «هر توجه یاخضوع نسبت به چیزی عبادت نیست، خضوع نسبت به چیزی اگر جنبه تقدّس پیدا کند، عبادت است». ایشان در جای دیگری می نویسد: «اگر خضوع انسان در برابر چیزی به عنوان تقدیس و تنزیه و اعلام مبرّا بودن آن چیز از نقص باشد، این عبادت است و این برای غیرخدا نیست. چون تنها موجودی که مبرّا از نقص است و شایسته تقدّس است، ذات احدیّت است». «عبادت یعنی خضوع در نزد پروردگار، تسبیح و تنزیه و تمجید پروردگار». عبادت به معنای خاصّش،... یعنی همان خلوت با خدا، نماز، دعا، مناجات، تهجّد، نماز شب و مانند آن که جزء متون اسلام است».

انواع عبادت و محتوای آن

از بررسی امور عبادی، چنین به دست می آید که پرستش و عبادت آدمی، به یکی از دو صورت انجام می گیرد: پرستش زبانی که جمله ها و ذکرهایی است که بر زبان جاری می شود مثل حمد و سوره در نماز و ذکر در رکوع و سجده و تشهد و سلام و دعاهای مختلف که به مناسبت هایی خوانده می شود. نوع دوم پرستش و عبادت، پرستش عملی است مانند قیام و رکوع و سجده و وقوف در عرفه و طواف خانه خدا. بیشتر عبادت ها هم، مشتمل به هر دو صورت گفتاری و کرداری است. در هر حال، انسان با این دو روش از عبادت، حقیقت یکسانی را ابراز می کند؛ یعنی با عملی عبادیِ خود، همان را ابراز می کند که با عبادت زبانی به آن تصریح دارد.

معبود یگانه

از شمار اموری که در قرآن کریم و سخنان اهل بیت علیهم السلام بسیار مورد تأکید است، انحصار عبادت برای خداست، به گونه ای که حتی از شریک قرار دادن سایر امور و افراد در این کار هم به شدّت نهی شده است. در سوره حمد خطاب به خداوند می خوانیم: «فقط تو را پرستش می کنیم و تنها از تو یاری می جوییم». در روز قیامت، همه انسان ها در خواهند یافت که زمام امور عالم به دست خداست و همه به جدّ اعتراف خواهند کرد که تنها چنین خدایی است که ساحت ربوبی اش، شایسته بندگی و انحصار در آن است. نیز هم اوست که در همه امور دنیا و آخرت، باید پناهگاه همگان باشد و از او یاری خواست که یاری رسان است و جز او، کس را چنین نیرویی نیست و در نتیجه، جز او هم کسی شایستگی بندگی و اطاعتت ندارد.

پرورش حس پرستش

از دقت در مجموعه تعلیمات اسلامی، چنین برمی آید که مکتب الهی اسلام، به تمام ابعاد وجودی انسان توجه کامل دارد. بر این اساس است که در تحلیل مجموعه تعلیمات دینی، به این حقیقت می رسیم که بخشی از آن ها به پرورش حسّ حقیقت جویی و بخشی به علم طلبی و قسمتی هم به پرورش عواطف اخلاقی و حس زیبایی طلبی و سرانجام، قسمتی هم به پرورش حس پرستش و عبادت مربوط می شود. عبادت و پرستش خداوند متعال و ترک پرستش غیرخدا، یکی از اصول تعلیمات تمامی پیامبران است و تعلیمات هیچ پیامبری، از عبادت خالی نیست. در دین اسلام هم عبادت، سرلوحه همه تعلیمات نبی اکرم صلی الله علیه و آله به شمار می آید. عبادت های اسلامی، با فلسفه های زندگی توأم است و در متن زندگی قرار دارد، به گونه ای که عبادت های فردی هم متضمن پاره ای از وظایف زندگی است.

عبادت برای همه

عبادت آگاهانه، مخصوص انسان است، ولی پرستش ناآگاهانه، امری است که نه تنها همه انسان ها، که همه موجودات عالم آن را به جای می آورند. در عالم خلقت، موجودی نیست که پرستنده حق نباشد و آیات بسیاری از قرآن کریم، به این حقیقت تصریح دارند. در آیه ای از قرآن در این باره می خوانیم: «هرچه در آسمان ها و زمین است، تسلیم خداوند می باشد». در آیه دیگری هم می فرماید: «در نظام هستی، چیزی نیست مگر اینکه حمد و تسبیح خدا را به جای می آورند، ولی تسبیح آن ها را شما متوجه نمی شوید».

عبادت، عامل رستگاری

در مکتب الهی اسلام، هدف از آفرینش انسان، نیل به کمال و رستگاری بیان شده است. ازاین رو، ضروری است در تحقق یابی این هدف بزرگ، رهنمودهای هم در قالب احکام و مقررات زندگی فردی و اجتماعی برای او ذکر گردد، تا از طریق به کارگیری این رهنمودها، زمینه تعالی و رشد معنوی انسان فراهم آید. در مجموعه آیات قرآن کریم، همواره ایمان به خدا و انجام کارهای نیک، دو موضوع مهمّی است که با هم مورد تأکید قرار می گیرند و با فضیلت ترین کارهای نیک هم، همان اعمال عبادی خاصّی است که برخی از آن ها با شرایط ویژه ای انجام می پذیرد. در قرآن کریم می خوانیم: «ای کسانی که ایمان آورده اید، رکوع کرده و سجده به جا آورید و پروردگارتان را عبادت کنید و کار نیک انجام دهید، تا رستگار شوید».

نیت وعبادت

همان گونه که در انجام کارهای معمولی زندگی، افرادْ انگیزه و هدف های مختلفی دارند، در عبادت هم به رغم یکسان بودن ظاهر عمل، ممکن است انگیزه های متفاوتی در بین باشد. در فرهنگ اسلامی، ارزشمندی هر کاری، با نوع هدف و انگیزه آن مورد ارزیابی قرار می گیرد و تفاوت پاداش ها، ناشی از نوع نیّت و انگیزه آنها است. در عبادت هم، افراد از نظر نوع انگیزه با هم تفاوت دارند. خداوند متعال به پیامبرش دستور می دهد که: «بگو من مأمورم که فقط خدا را پرستش کنم و هیچ انگیزه و هدفی را در این کار، شریک و دخیل نمی سازم».

اقسام بندگی

امام صادق علیه السلام می فرماید: مردم در عبادت خداسه گروه اند: گروهی او را به هوای پاداش عبادت پرستش می کنند که این عبادت کنندگان آزمندان است که عبادتشان از روی طمع ورزی است؛ گروهی هم از ترس آتش جهنم خدا را عبادت می کنند که این عبادت بردگان است؛ امّا من خدای را به دلیل عشق و محبّت به او می پرستم و این عبادت کریمان، و مایه امن و امان است، به دلیل اینکه خود خداوند فرموده است که این گروه از ترس و هراس روز قیامت درامان اند؛ چون خداوند هر کس که او را دوست بدارد، دوست می دارد، و هر که را که خدا دوست بدارد، ازوحشت روز قیامت درامان است.

تشویق به عبادت

سراسر آیات قرآن، تشویق و ترغیب به عبادت است و گاه در ضمن این کار، به حکمتی از حکمت های عبادت هم اشاره می شود. برای مثال، در آیه ای می خوانیم: «ای مردم، پروردگارتان را که شما و مردمان پیش از شما را آفریده است،عبادت کنید؛ باشد که از پرهیزکاران باشید». در این آیه، افزون بر فرا خواندن مردم به پرستش خداوند، به دو نکته نیز که اصل مسئله عبادت خدا را به صورت منطقی تبیین می کند، اشاره شده است. اول اینکه خداوند آفریننده انسان هاست و نعمت وجود رابه آنها بخشیده است. به این دلیل، شایستگی آن را دارد که به برکت این نعمت بزرگی که به آنها داده، از طرف آنان به وسیله عبادت مورد تکری مواقع گردد. نیز گذشته از آن، پرستش خداوند متعال، بستری است که انسان ها را در شمار پرهیزکاران قرار می دهد و آن ها را به خدا نزدیک می سازد.

عبادت، وسیله تقرّب

امام علی علیه السلام درباره نقش عبادت در نزدیکی انسان به خدا، می فرماید: «هیچ تقرّب جوینده ای، به چیزی چون عبادت خدا به او نزدیک نشده است». با توجه به این دست آورد عبادت است که اولیای الهی، همواره به پرستش خدا عشق می ورزند. رسول خدا صلی الله علیه و آله در این باره توصیه ای بدین شرح دارد که: «برترین مردم کسی است که عاشق عبادت باشد؛ یعنی ملازم با آن باشد و از صمیم دل، دوستش بدارد و... خویشتن را وقف آن گرداند و باکی نداشته باشد که دنیایش به سختی بگذرد یابه آسانی».

ضرورت استمرار عبادت

عبادت خداوند متعال، امری است که هرگز در یک مرحله خاصّ به پایان نمی رسد؛ چرا که تکامل انسان، حدّ و اندازه معیّنی ندارد. برخلاف دیدگاه نادرست برخی از مدعیان عرفان و سلوک که در مرحله به خصوصی، تکلیف به عبادت را پایان پذیرفته تلقی می کنند، از دید فرهنگ اصیل اسلامی، بندگی خداوند و عبادت انسان، تا لحظه مرگ تداوم پیدا می کند و در هیچ مرتبه ای از کمال معنوی، به نهایت نمی رسد. از این رو، همه پیامبران الهی،تا آخرین لحظه حیات خویش، متعهدترین انسان ها به امور عبادی و پای بندترین اشخاص در انجام وظایف دینی بوده اند. قرآن کریم در این باره می فرماید: «آن هایی که به مقام قرب الهی می رسند و مرتبه های والای کمال را طی می کنند، هیچ گاه از عبادت پروردگار عالم سرباز نمی زنند و همواره او را تسبیح می گویند و در مقابل عظمت او، پیشانی به خاک ساییده، سجده به جای می آورند».

عبادت، نردبان ترقی انسان

انسان بدون ایمان و عبادت، موجودی است که قرآن کریم با اوصافی چون عجول(شتابگر)، قتور(خودخواه)، هلوع(حریص)، کفور(ناسپاس)، ظلوم(ستمگر) ،جهول(نادان)، خصیم(ستیزه جو)، ضعیف(ناتوان) و... از او یاد می کند. اما وقتی بلوغ فکری و اعتقادی پیدا کرد و ایمان آورد و به وسیله عبادت و پرستش، پله های ترقی و تعالی معنوی را یکی پس از دیگری پیمود، از چنگال این نقص ها و دام های خطرناک نجات پیدا می کند و به صفات ارزشمندی چون آگاهی، رشد، استقامت، فداکاری، سپاسگزاری، عدالت و... آراسته می شود و از این رهگذر، نه تنها به یک زندگی پاکیزه و توأم با آسایش و آرامش در دنیا دست می یابد، بلکه به منزلت تقرّب با خدا و مقام رضوان الهی هم می رسد.

برخورداری همه امّت ها از عبادت

در طول تاریخ با توجه به شرایط هر دوره، عبادت هایی با ویژگی های خاص تعیین گردیده که برخی از آن ها، در بین سایر امّت ها هم مشترک بوده است؛ نظیر روزه که به تصریح قرآن، در بین امّت های گذشته هم یافت می شود. در این میان، قرآن در پاسخ به مواردی که تعیین اعمال عبادی، برای عده ای سنگین به نظر می رسید و بهانه شان این بود که این عمل عبادی خاصّ را که پیامبر به عنوان تکلیف برای مردم آورده، در بین امت های گذشته معمول و مرسوم نبوده، می فرماید: «برای هر امّتی مناسکی قرار دادیم که آن ها بدان عمل می کردند. پس نباید دراین امر با تو به ستیره برخیزند. این پیامبر، آنها را به راه راست فراخوان؛ زیرا تو خود راه راست قرارداری».

بی نیازی خدا از عبادت مردم

در آیات فراوانی تأکیده شده که خداوند متعال، از طاعت و عبادت تمام خلق بی نیاز است. نیز در آیه ای، موسی بن عمران علیه السلام در همان حال که مردم را به پرستش خدا دعوت می کند، این حقیقت را نیز به آن ها گوشزد می نماید که اگر شما و تمام افرادی که در روی زمین هستند کافر شوند و در حال کفر بمانند، به مقالم الهیِ او ضرری نخواهد رسید؛ چرا که خداوند بی نیازِ واقعی است. از طرف دیگر، در توصیف هدایت و منافع آن در قرآن کریم آمده است: «هر کس هدایت یافت و به راه راست درآمد، به نفع خود اوست و هر کس که سرباز زد و ازهدایت و آمدن به راه راست خودداری کرد و در گمراهی و ضلالت باقی ماند، زیانش را خود او می بیند» حضرت علی علیه السلام در اشاره به این حقیقت، درباره عبادت خدا می فرماید: «خداوند از طاعت و عبادت خلق بی نیاز و از معصیت و نافرمانی آنها نیز ایمن است؛ زیرا معصیت گنهگاران به او ضرری نمی زند و طاعت و فرمانبرداری آن ها هم برای خدا نفع و سودی ندارد».

حضور قلب در عبادت

از شمار آدابی که اولیای الهی در حین انجام عبادت، خود را ملزم به رعایت آن می دانند، این است که در آن حال، بیشتر خود را در حضور پروردگار عالم احساس و چنان رفتار می کنند که شایسته است در حضور حضرت حقّ چنین رفتار شود. قران کریم می فرماید: «هیچ عملی انجام نمی دهید، جز این که در آن حال، ما بر شما گواه و ناظریم». امام صادق علیه السلام هم، ضمن اشاره به این آیه می فرماید: «حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله وقتی این آیه را تلاوت می کرد، به شدت می گریست». خود رسول خدا صلی الله علیه و آله در تبیین ادب عبادت، بارها به مردم می فرمود: «خدا را چنان بپرستید که گویی او را می بینید ؛ زیرا اگر شما او را نمی بینید، او شما را می بیند». یا می فرمود: «خدا را بندگی کن و هیچ چیز را شریک او مگردان و برای خدا چنان کار کن، که گویی او را می بینی».

منع از پرستش شیطان

پیامبران الهی، از طرف خداوند متعال مأموریت داشتند که در هر دوره ای، معبود واقعی را که ذات پاک پروردگار عالم است، به انسان ها بشناساند و آن هارا از انحراف در این امر مصون سازند. گذشته از تذکر پیامبران الهی، به تصریح قرآن کریم خداوند با بنی آدم پیمان بسته و از آن ها تعهد گرفته است که هرگز از عبادت خدا، به عبادت پدیده های هستی گرایش پیدا نکنند؛ چرا که این کار، موجب گمراهی و گرفتاری ایشان می شود و آن ها را از نیل به سعادت ابدی، باز می دارد. قرآن در این باره می فرماید: «ای فرزندان آدم، آیا با شما پیمان نبستم که شیطان را پرستش نکنید و تنها مرا بپرستید که این همان صراط مستقیمی است که شما را به سعادت واقعی تان می رساند، اما شیطان و پیروی از او، گروه زیادی از شما را گمراه کرد؛ آیا در این موضوع نمی اندیشید؟».

پیامبران، روشنگران راه عبادت

از آنجا که تقدیر خداوند این است که انسان با اختیار و اراده آزادانه خویش، مسیر زندگی اش را تعیین کند و با این انتخاب آزادانه، زمینه کمال حقیقی خود را رقم زند، هیچ گونه جبری در راه ترسیم آینده انسان مطرح نیست. با این همه، چون خداوند خواستار سعادت ابدی انسان است، افزون برآمادگی ها و توانمندی های درونی، به وسیله فرستادن کتاب هدایت و پیامبران بیدارگر، راه درست کمال و تعالی را هم به او نمایان ساخته و از او خواسته است که در چهارچوب رهنمودهای پیامبران، از مسیر درستی که او را به سعادت ابدی می رساند، سرباز نزدند.

مثلّث سعادت

از مجموعه رهنمودهای قرآنی، چنین برمی آید که سعادت انسان و رهبری پیامبران و عبادت خدا، اموری هستند که با صراط مستقیم الهی ارتباط تنگاتنگ دارند؛ چرا که به تصریح قرآن، نیاز واقعیِ انسان و خواست اصلی او، راه یابی و دست یابی به صراط مستقیم است. از طرف دیگر، پیامبر خدا در صراط مستقیم قرار دارد و مردمان را به آن هدایت می کند. همچنین به تصریح مکرر قرآن، صراط مستقیم، خدا، همانا عبادت و بندگی اوست. پس با این حساب، عبادت خدا و صراط مستقیم، حقیقتی است که از طریق فطرت انسان و پیامبران، انسان را به سوی آن فرا می خواند.

شرک، آفت عبادت

همان گونه که هر عملی آفاتی دارد، عبادت نیز از سوی برخی امور تهدید می گردد که در اصطلاح قرآن، از مجموعه آفت های عبادت، تحت عنوان «شرک» یاد می شود. شرکت همچون سایر امور، مراتبی دارد و برخی از آنها، بسیار پنهان هستند. براساس رهنمودهای قرآن، هواپرستی، جاه طلبی، مقام پرستی، پول پرستی و شخص پرستی، همه آفات عبادت خداوند هستند. بر این اساس، انسانی که به توحید عملی دست نیافته، هنوز از آفات عبادت ها در امان نیست و چه بسا گرفتار شرک پنهانی باشد. تنها برگزیدگانی چون حضرت ابراهیم علیه السلام از شرکت به دورند که توانست بگوید: «روی دل خود را حق گرایانه به سوی حقیقتی کردم که آفریننده جهان هستی است و هرگز در ردیف مشرکان نیستم و قرار نمی گیرم؛ چرا که نمازم، عباداتم و زیستنم و مردنم همه برای خداوند است؛ آن خدایی که او را شریکی نیست. من به این فرمان داده شده ام و از اولین تسلیم شدگان به حقّ هستم».

 

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان