ماهان شبکه ایرانیان

پایان فضیلت یا نقد تفکر اخلاقی جوامع نوین ۴

پیش از این گذشت که کتاب «پایان فضیلت » نوشته السدیر مک اینتایر بخشی از یک زنجیره متصل در باب فلسفه اخلاق است

اشاره

پیش از این گذشت که کتاب «پایان فضیلت » نوشته السدیر مک اینتایر بخشی از یک زنجیره متصل در باب فلسفه اخلاق است. ایشان دو کتاب « کدامین عدالت؟ کدامین عقلانیت؟» و «سه تقریر رقیب در پژوهش اخلاقی » را در یک سلسله تالیفی پس از کتاب «پایان فضیلت » تدوین نموده است. «پایان فضیلت »کتابی است که فرهنگ معاصر غرب و آرمانهای اخلاقی آن را به شدت مورد عتاب قرار می دهد و در راستای نوعی اعاده معنویت عمیق به اخلاق جوامع نوین گام برمی دارد. قوت و عمق ادله ای که اقامه می شود و نیز تیزبینی وی در کشف پیشفرضهای بسیار خفی و ظریف مکاتب اخلاقی از نقاط قوت این مجموعه سه جلدی و بخصوص کتاب «پایان فضیلت » است. (1) نگارنده کتاب بر بررسی واقعیات تاریخی در تدوین تاملات اخلاقی اصرار فراوان دارد و پردازش تاملات اخلاقی را بدون در نظر گرفتن مسیر تاریخی آن بی ثمر بلکه گمراه کننده می داند.

این کتاب مشتمل بر نوزده فصل است که تاکنون تلخیص نه فصل آن با عناوین زیر از نظر خوانندگان گذشته است:

فصل اول: یک فرض نگران کننده;

فصل دوم: ماهیت نزاعهای اخلاقی معاصر و ادعاهای مذهب عاطفه گروی;

فصل سوم: عاطفه گروی ; محتوای اجتماعی و زمینه اجتماعی;

فصل چهارم: فرهنگ عصر روشنائی وطرح فراهم آوردن توجیهی عقلانی برای اخلاق فصل پنجم: علت ناکامی طرح عصر روشنگری در توجیه اخلاق;

فصل ششم: برخی پیامدهای شکست طرح عصر روشنگری;

فصل هفتم: واقعیت، تبیین و تخصص;

فصل هشتم: ماهیت تعمیم های علوم اجتماعی;

فصل نهم: نیچه یا ارسطو;

در فصل اخیر دیدیم که آقای مک اینتایر معتقد است که نظریه اخلاقی ارسطو در فرهنگ یونانی، یهودی، مسیحی و اسلامی به تایید رسیده است و به لحاظ فلسفی قویترین نظریه اخلاقی قبل از عصر جدید می باشد. متفکران عصر روشنگری و متفکران پس از ایشان غایت شناسی را طرد نمودند و تقدم را با قواعد دانستند. اما ارسطو ابتدا به فضائل توجه می کند و اعتبار قواعد را با آن می سنجد. به نظر ایشان، برای بررسی مجدد تفکر ارسطوئی باید آن را به عنوان سنتی در نظر گرفت که پیش از ارسطو آغاز شد و او با بهره گیری از آن توانست تفکرات بعدی را تحت تاثیر قرار دهد و آن گذشته را به آینده پیوند زند. بنابراین، گرچه در این سنت ارسطو جایگاهی محوری دارد ولی در عین حال، او فقط بخشی از این سنت محسوب می شود.

تلخیص فصل دهم: فضائل جوامع قهرمانی

در تمام جوامع قهرمانی - یونان، قرون وسطی و رنسانس - که تفکر و فعل اخلاقی در آن مطابق طرحی است که آن را«باستانی » (clssical) نامیدم، وسیله اصلی تعلیم و تربیت اخلاقی همان نقل داستان است. هرجا که مسیحیت، یهودیت و اسلام رواج داشته است، داستانهای متون مقدس به اندازه دیگر داستانها اهمیت یافته است. و طبعا هر فرهنگی داستانهایی دارد که منحصرا اختصاص به آن دارد. اما علاوه براین، هر یک از این فرهنگهای یونانی یا مسیحیت دارای مجموعه داستانهایی است که از دوره قهرمانی زوال یافته خودش سرچشمه می گیرد و در باره آن سخن می گوید. به عنوان مثال، می توان از مواردی نام برد; در آتن قرن ششم انشاد منظم اشعار هومر همچون مراسمی عمومی برقرار بود، در حالی که این اشعار نوعا در باره زمانی بسیار دورتر از قرن ششم سخن می گوید. مسیحیان ایسلند نیز ساگاها (2) را در قرن سیزدهم نگاشته اند اما محتوای آن مربوط به زمانی است که مردم اسکاندیناوی هنوز به دین سابق خود پایبند بوده اند. البته، در هر مورد صدق وقایع منقول مورد بحث قرار گرفته است، ولی آنچه برای بحث ما دارای اهمیت است یک واقعیت تاریخی نسبتا مسلم است و آن اینکه چنین روایاتی جدا خاطره (3) تاریخی جوامعی را که درون آن نگاشته شده اند، خواه کافی یا ناکافی، فراهم می آورد.

بعلاوه این روایات، در جوامع باستانی یک زمینه اخلاقی را برای بحثهای جدید آن زمان و شرحی از یک نظام اخلاقی متعالی یا تا حدودی متعالی را فراهم آورد که باورها و مفاهیم آن هنوز تا حدی نافذ بوده، اما نظامی بود که تفاوت بارزی با زمان حاضر دارد. از اینرو، فهم جامعه قهرمانی بخشی ضروری برای فهم جامعه باستانی و جانشینان آن است. باید دیدکه خصائص کلیدی چنین جامعه ای چیست؟

اولین ویژگی، این است که در جامعه هومر و نیز در جامعه قهرمانی ایسلند هر فرد درون نظام معین و کاملا مشخص نقشها و موقعیتهای اجتماعی، نقش و موقعیت اجتماعی خاص خود را داراست. در این جوامع نظام فامیل و خانواده از اهمیت بسزایی برخوردار است. در چنین جامعه ای انسان با شناخت نقش خود در این نظامها تشخیص می دهد که کیست و با این شناخت تشخیص می دهد که متصدیان هر نقش و موقعیت اجتماعی دیگر چه چیز را مدیون او هستند و او چه چیز را مدیون آنهاست. انسان، در جامعه قهرمانی همان چیزی است که انجام می دهد. هرمان فرانکل، در باره انسانهای زمان هومر می نویسد: «انسان و افعال او عین یکدیگر می شوند، و او خود را به طور کامل و کافی در افعال خود درمی یابد; او هیچ ژرفای پنهانی ندارد...انسانها هر چه باشند در گزارش واقعی (حماسه ها) از آنچه انجام می دهند و می گویند، ظهور می یابند زیرا آنها چیزی بیش از کارها و گفته ها و رنجهایشان نیستند» (فرانکل 1975، ص.79) بنابراین، قضاوت در باره یک انسان، قضاوت در باره افعال اوست. یک انسان با انجام نوعی افعال خاص در یک موقعیت خاص، توجیهی را برای قضاوت در باره فضائل و رذائلش ارائه می دهد. زیرا فضائل فقط اوصافی هستند که یک انسان آزاد را در نقشش نگه می دارند و خودشان را در افعالی که آن نقش نیازمند است بروز می دهند.

ویژگی دیگر، مربوط به مفهوم فضائل در این جوامع است. واژه آریته (arete) که بعدا به «فضیلت » ترجمه گردید، در اشعار هومر برای هر نوع مزیتی به کار رفته است. یک دونده سریع آریته پاهای خود را به نمایش می گذارد.(ایلیاد 20 - 411) یک پسر در تمامی انواع آریته - به عنوان ورزشکار، به عنوان سرباز و در فکر (mind) - بر پدرش مزیت دارد.(ایلیاد 15 - 642) این مفهوم فضیلت یا مزیت برای ما غریب تر از آن است که ما در ابتدا آماده پذیرش آن بودیم. روشن است که در این مفهوم قدرت بدنی جایگاه ویژه ای دارد. اما این امر در آن جامعه چندان برای ما عجیب نیست.آنچه برای ما غریب است رابطه تنگاتنگی است که در جامعه قهرمانی بین مفهوم شجاعت و فضائل وابسته بدان از یک سو و مفاهیم دوستی، سرنوشت و مرگ از سویی دیگر وجود دارد.

شجاعت، نه صرفابه عنوان یک صفت فردی، بلکه به عنوان صفتی لازم برای حفظ خانواده و جامعه اهمیت دارد. ستایش یا کودوس، (4) به عنوان نشانی برای قدردانی از طرف خانواده و جامعه اش، از آن فردی است که در جنگ یا در مسابقه زیت یابد و نیز شایسته است همگان صفات دیگری مثل مکر (cunning) را که با شجاعت پیوند دارد، به دلیل نقشی که در حفظ نظم عمومی ایفامی کند، پاس دارند. در اشعار هومر، مکر یک چنین صفتی است زیرا مکر می تواند در جایی که شجاعت فاقد دستاوردی باشد، یا شجاعت ناکام بماند، بدان دست یابد. در ساگاهای ایسلند فهمی کاملا نادرست از شوخ طبعی (humor) با شجاعت پیوند خورده است و همانگونه که گفته شد این ارتباط بین شجاعت و دیگر اوصافی که در جامعه قهرمانی فضیلت تلقی شده است، برای ما غرابت تام دارد.

نکته دیگر اینکه، شجاع بودن آن است که شخص طوری باشد که بتوان به او اتکا نمود. از اینرو، شجاعت یک عنصر مهم در دوستی است. در جوامع قهرمانی پیوندهای دوستی از پیوندهای خویشاوندی الگو گرفته اند. گاهی، رسما پیمان دوستی می بندند تا با این پیمان وظائف برادری را بطور متقابل متحمل شوند. اینکه، چه کسانی دوستان من و چه کسانی دشمنان من هستند، به همان وضوحی که چه کسانی خویشان من هستند مشخص می گردد.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان