ماهان شبکه ایرانیان

سکته مغزی (۲)

در شماره پیش دو تا از عوامل خطر را یادآوری کردیم که عبارت بودند از رژیم غذایی نامناسب و نامتعادل و پرفشار خونی. اینک بقیه مطلب:

عضو کالج بین المللی جرّاحان

در شماره پیش دو تا از عوامل خطر را یادآوری کردیم که عبارت بودند از رژیم غذایی نامناسب و نامتعادل و پرفشار خونی. اینک بقیه مطلب:

3. کلسترول خون:

اگر کلسترول خون شما بیش از رقم 200 باشد، باید بسیار دقیق بود. چراکه ممکن است شما را به بیماری مستعد نماید و در عین حال یک عامل خطر برای سکته مغزی نیز هست. کلسترول زیاد خود، باعث سفتی و تنگی سرخ رگ ها می شود و نقشی نیز در افزایش فشار خون، چاقی و دیابت دارد.

چه باید کرد؟

برای کم کردن کلسترول خون باید، سبزی، میوه، شیر و یا ماست کم چربی، گوشت بی چربی مانند گوشت مرغ و ماهی و گوشت چربی گرفته گاو و گوسفند مصرف نمود.

کوتاه ترین راه و سریع ترین گام ها برای کم کردن کلسترول، افزودن به ورزش، تغییر در طرز پخت غذاست. به جای سرخ کردن گوشت در روغن، بهتر است آن را کباب کرد و یا آب پز نمود. اگر باید غذا را سرخ کرد، آن را با روغن مایع و چه بهتر با روغن زیتون، آن هم در تابه های نچسب، سرخ شود. به طور خلاصه به شرح زیر رفتار نمایید:

1. غذا باید دارای الیاف (فیبرک) زیاد باشد. نان کامل، میوه و سبزی خام و لوبیای خشک شده و سپس پخته، میل نمایید.

2. عادت های زیان آور را ترک نمایید: سیگار نکشید. هر یک پُک سیگار، میلیون ها ریشه آزاد تولید می کند که به بافت های پر از اکسیژن بدن آزار می رساند و باعث سفتی سرخ رگ ها می شود و خطر سکته مغزی را دو چندان می کند.

گرچه ترک سیگار (منظور، کلیه مواد دخانی است که به هر طریق وارد بدن می شود) مؤثرترین راه برای کاهش خطر سکته مغزی است، با وجود این باید دانست که ضداکسیدها نیز با ریشه های آزاد مبارزه می کنند و ما از آنها به حد کافی باید سود ببریم.

ضد اکسیدها را چگونه وارد بدن کنیم؟

ویتامین C در سبزی های با برگ سبز، میوه ها و مرکبّات وجود دارد، باید به مقدار کافی از آنها استفاده کنیم.

دیابت

از دیابت (بیماری قند) جلوگیری کنید و اگر ممکن نشد که پیش گیری نمایید، آن را مهار (کنترل) کنید. دیابت به سبب کمک به افزایش سفتی سرخ رگ ها و آزردن رگ های ریز و رشته های اعصاب، انسان را مستعد به سکته می نماید.

به هر حال دیابت، غالبا با ورزش و رژیم غذایی، زیر نظر پزشک، قابل مهارکردن است و در عین حال باید داروهای ضددیابت را برابر تجویز پزشک، به دقت مصرف نمود هرچند احساس نمایید که دیابت شما بهبود یافته است و یا در حال خوب شدن است.

با مهار دیابت، باید وزن بدن را متعادل نگاه داشت. برای این کار باید حرکت کرد و ورزش نمود و غذای کم چربی مصرف کرد (برای دیابت همان قدر که شکر و قند، زیان آور است، مواد چربی نیز مضرّ است). به حد متعادل باید میوه و سبزی خورد. از شکر و مواد درست شده از آن پرهیز نمود. این چنین است که می توان از عوارض دیابت در امان بود. غذاها و آشامیدنی هایی که پر از شکر هستند، مانند نوشابه ها و بسیاری از خوراکی های شیرین، باعث می شوند که دیابتی ها، مصرف انسولین (داروی ضد دیابت) را زیاد کنند تا قند خون در حد متعادل بماند. پس چه بهتر که از مصرف قند و شکر و مواد شکردار پرهیز شود تا نیاز به داروی اضافی دیابت نباشد.

فراموش نکنید که ورزش آرام مانند پیاده روی در جلوگیری از سکته مغزی بسیار سودمند است؛ به شرط اینکه ورزش، به طور منظم انجام گیرد. مانند تند راه رفتن، روزانه به مدت 30 دقیقه و پنج روز در هفته که می تواند خطر سکته را 24% کاهش دهد. تحرّک این چنینی، نه تنها از مقدار چربی بدن می کاهد و وزن بدن را متعادل می کند، بلکه عوامل خطرهای دیگر مانند فشار خون را نیز کاهش می دهد و بدن را آماده می کند تا از خطر لخته شدن خون بکاهد.

پس پاشنه ها را بکشید و راه بروید؛ آن هم تند تا از خطر دور شوید. دوچرخه سواری کنید و اگر نتوانستید، دست کم در باغچه حیاط خانه، باغبانی و گلکاری نمایید و گاهی زمین را بیل بزنید.

اختلال در گردش خون

سکته مغزی غالبا در اثر اختلال در اعمال قلب، سرخ رگ ها، سیاه رگ ها، و یا خونی که در آن ها جریان دارد عارض می شود؛ بنابراین برای پیشگیری از سکته مغزی باید به سلامت دستگاه خون اهمیت داد.

پزشک می تواند با گوش دادن به صداهای قلب و رگ های گردن (البته با گوشی طبی) و با ملاحظه گزارش (اولتراساند) و حتی با مشاهده تصویر ام. آر. آی (M.R.I) محل دقیق گرفتگی رگ ها را تعیین نماید.

غالبا می توان با دارو، گرفتگی رگ ها را برطرف نمود و گاهی نیز برای رفع گرفتگی رگ ها عمل جراحی، ضروری است.

ترمیم قوا در سکته مغزی

کارشناسان فیزیوتراپی و آموزنده های حرکات، می توانند کمک شایانی به فرد سکته کرده نمایند. البته پزشک و روان پزشک نیز بیمار را در برقراری اعمال طبیعی، یاری می نمایند. کارشناسان گفتار درمانی نیز در برقراری حرف زدن به بیمار، کمک می کنند. درنتیجه می توان به بیمار آموخت که چگونه خود را اداره نماید، چهره خود را بشوید و مستراح برود و کم کم بدون کمک دیگران غذا بخورد تا اینکه دوباره از زندگی لذت ببرد.

معمولاً این احیای اعمال، در بیمارستان آغاز می شود

بیمارانی که سکته مغزی کرده اند قادر نیستند نفس بکشند و یا بدون کمک دیگران چیزی بنوشند. معمولاً احیای اعمال بیمار با به حرکت واداشتن دست و پای آن ها آغاز می شود. این امر باعث بهبود گردش خون اندام ها می گردد و از زخم بستر جلوگیری می شود. در اثر تماس متمادی پاشنه ها و پشت بدن با رختخواب، اینگونه زخم ایجاد می شود که یکی از بدترین عوارض است. درصورتی که اگر بیمار حرکت داده شود و در یک حالت ثابت نخوابد، از این ناراحتی جلوگیری می شود. با حرکت دادن اندام ها به ویژه اگر خود بیمار انجام دهد، گردش خون بهبود می یابد و حرکت نیز آسان تر می گردد.

اصولاً افراد خانواده باید با این شیوه به حرکت آوردن اندام های بیمار آشنایی پیدا کنند و اندام های بیمار را حرکت دهند تا کم کم خود بیمار نیز حرکت نماید.

در محیط خانه، همسر مهربان و نزدیکان دلسوز، برای بهبود بیمار بسیار اثرگذار هستند. در چنین محیطی بیماران زودتر می توانند تا حدودی اعمال روزمره خود را انجام دهند تا در محیط دلمرده و یا عصبی. وقتی که بیمار، بهبودی نسبی یافت، باید اعمال وی زیر نظر باشد؛ مثلاً موقع بالا و پایین رفتن از پله ها کسی همراه وی باشد و پله ها باید نرده داشته باشد تا بیمار از نرده کمک بگیرد.

دشواری گفتار پس از سکته مغزی

بیش از 40% سکته کرده ها مشکل گفتاری دارند. در این صورت پیشاپیش باید دید آیا مشکل شنوایی هم دارند یا نه؟ اگر به چنین امری توجه نکنیم، نخواهیم توانست گفتار را به بیمار بازآموزی نماییم؛ چراکه وقتی کسی نمی شنود، نمی تواند یاد بگیرد و با مردم ارتباط برقرار کند. اگر شنوایی سالم باشد، پس مرکز گفتار در مغز آسیب دیده است.

این نکته مهم است بدانیم که بیماران سکته ای که نمی توانند حرف بزنند، لزوما دچار نقصان عقلی هم شده باشند. نه این گونه نیست. آنان ممکن است تفکر نمایند به همان گونه که پیش از سکته می کردند؛ اما دشواری در بیان و تفهیم افکار خود دارند. این امر برای بیماران، بسیار دلسردکننده است. به مرور زمان و در پی مهربانی و حوصله اطرافیان، می توانند تا حدودی خواسته های خود را ادا نمایند. از بین رفتن ناقص و یا کامل توان گفتار، بسته به این است که مرکز گفتار در مغز تا چه حد آسیب دیده است.

این گونه ناتوانی در گفتار، شکل های گوناگون دارد. برخی نمی توانند حرف بزنند؛ ولی گفتار دیگران را به راحتی می فهمند. برخی دیگر برعکس، به خوبی حرف می زنند؛ اما گفته های دیگران را نمی فهمند. برخی از سکته کرده ها زود بهبود می یابند و برعکس در بعضی دیگر مشکل حرف زدن ادامه می یابد و پیداکردن سخن برای گفتن، دشوار می نماید و نیز دشواری در نوشتن و خواندن و محاسبه کردن دارند. برخی دیگر شاید گفته های دیگران را درک کنند و برای پاسخ، کلمه های مناسب در مغز و فکر خود بیابند؛ ولی نتوانند برای گفتن، زبان و دهان خود را به کار برند. گفتار ممکن است کُند و نامفهوم باشد چون گاهی یک سمت چهره به سبب فلج شدن ماهیچه های صورت، افتاده و شل شده است که آن خود نیز در نامفهومی کلمه ها مؤثر است. این امر در اثر ضایعه در مرکز مهار و اداره زبان و کام و لب، در مغز است.

آثار هیجانی سکته مغزی

بسیاری از این بیماران به روان درمانی نیاز دارند تا بتوانند با آثار سکته مغزی مقابله نمایند. در این بیماران تغییرات هیجانی ناگهانی مانند تمایل زیاد به خندیدن و گاهی گریه کردن بی خود وجود دارد. دو سوم بیماران سکته مغزی، دچار افسردگی می شوند.

از نو یادآور می شوم که مهربانی همسر و دلسوزی افراد خانواده و دوستان در بهبود حال بیماران، بسیار سودمند و کمک به درمان است.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان