در
ماه های اخیر، منازعات هند و پاکستان بر سر کشمیر و درگیری های دو کشور در منطقه
مرزی «کارگیل » به اوج خود رسید و شبح سومین جنگ بین دو همسایه بر سر کشمیر،
نمایان گردید. گرچه اخیرا با مذاکراتی که بین بعضی از قدرت های بزرگ و بین طرف
پاکستانی صورت گرفته، امیدواریهایی برای کاهش تشنج به وجود آمده است، اما سؤال این
است که اگر فرضا آرامش به خط مرزی برگردد، بنا به علل و عوامل داخلی در دو کشور و
سیاست های متغیری که به ویژه در پاکستان شکل می گیرد، و نیز با توجه به واقعیت های
قومی و مذهبی در کشمیر، آیا بار دیگر و بارهای دیگر، این سناریو تکرار نخواهد شد؟
امروز
کشمیر (مورد اختلاف) رسما جزء کشور هند است و این کشور پاکستان را متهم می کند که
عوامل نفوذی خود را به صورت چریک، وارد منطقه کارگیل کرده است. اما آیا هر دو کشور
یا مجامع جهانی تا امروز از مردم کشمیر پرسیده اند که چه می خواهند؟ . گرچه عدم
مداخله در امور داخلی کشورهای دیگر، امروز به صورت یک اصل مسلم و پذیرفته شده در
عرف بین المللی است، اما در عین حال می بینیم در مواردی مشابه، موضوع را به
همه پرسی مردم منطقه مورد اختلاف واگذار می کنند.
مردم
مسلمان کشمیر طی چندین سال، بارها طی تظاهرات و اعتصابها و امثال اینها خواست و
آرزوی خود را ابراز داشته اند و هربار حرکت آنها توسط نیروهای نظامی هند با
بی رحمی و خشونت کامل سرکوب شده است. اینک آیا وقت آن نرسیده است که رسما از
کشمیری ها نظرخواهی کنند و براساس خواست و اراده آنها، مشکلی را که به صورت گره
کور در روابط دو کشور همسایه درآمده، برای همیشه حل کنند؟