ماهان شبکه ایرانیان

سفر نامه ها نخستین بازتاب ها در مواجهه با غرب جدید

اشاره نخستین رویارویی های ایران و غرب، بیشتر جنبه اقتصادی و نظامی داشته است و اصولا اروپا از این دو طریق در ایران به مقاصد خود می رسید و همین روابط، زمینه ساز آشنایی ایرانیان با فرهنگ و تمدن غرب بود

اشاره

نخستین رویارویی های ایران و غرب، بیشتر جنبه اقتصادی و نظامی داشته است و اصولا اروپا از این دو طریق در ایران به مقاصد خود می رسید و همین روابط، زمینه ساز آشنایی ایرانیان با فرهنگ و تمدن غرب بود . با این وصف در انتقال تفکر جدید، تنها روابط اقتصادی و نظامی دخیل نبوده; بلکه عوامل دیگری نیز دخالت داشته اند که سفرنامه ها یکی از آن موارد است .

نویسنده مقاله با پرداختن به سفرنامه های «تحفة العالم » ، «حیرت نامه » و «گزارش سفر میرزا صالح شیرازی » سعی دارد نخستین بازتاب های ایرانیان را در برابر غرب جدید به تصویر بکشد .

درآمد

بحث درباره فرهنگ غرب و چگونگی ورود آن به ایران از مباحثی است که محققان متعددی با زاویه نگرش های کاملا متفاوت به آن پرداخته اند و مساله مهم در طرح این گونه مباحث، توجه و اهتمام به پرسش های بنیادین زیر می باشد:

آیا ایرانیان در مواجهه با فرهنگ جدید غرب به شناختی بنیادین از ماهیت آن دست یافته بودند؟ آیا کسانی که خواهان غربی شدن در تمام حوزه های فکری و اجتماعی بودند، بر لوازم گفته های خود آگاهی داشتند یا این که صرفا شیفتگی نسبت به ظواهر تمدن جدید، آنها را به تقلید و الگوبرداری سطحی وادار می کرد؟ آیا پذیرش فرهنگ جدید با تامل و تفکر در مبانی فکری و نظری آن همراه بود یا این که فقط خواستار اخذ ظواهر آن بودند؟ سرانجام آیا بین مبانی نظری تمدن جدید و فرهنگ سنتی ایران سازگاری وجود دارد و آن دو با هم قابل جمع هستند؟

چنان که ملاحظه می شود، پرداختن به مقوله های بالا و یافتن جواب های مقبول و منطقی، نیازمند ارزیابی و نقد دوره های مختلف در حوزهای عملی و نظری در ایران و غرب می باشد; اما از طرفی بررسی و ارزیابی آنها به جهت گسترده بودن بحث و از طرف دیگر خارج بودن آن از موضوع مقاله، جایگاه دیگری می طلبد .

در این نوشته، جستاری کوتاه به یکی از راه های ورود تفکر جدید به ایران به صورت گذرا اشاره می شود تا در مقام بررسی و ارزیابی ریشه های ورود غرب گرایی در تاریخ ایران معاصر، افق های تازه ای پیش روی ما گشوده شود و بستری مناسب برای طرح مباحثی; همچون «مدرنیسم » «سنت و تجدد» ، «دین و دنیا» و موضوع های دیگر آماده گردد .

کارویژه سفرنامه ها

سفرنامه ها قدیمی ترین منابعی هستند که به وسیله اشخاص متعدد از پایگاه های اجتماعی مختلف نوشته شده اند و از ابزاری هستند که ما را با فرهنگ جدید به صورت ملموس آشنا می کنند که همزمان عهده دار اموری چند هستند:

1 . واردکردن افکار تازه به جامعه سنتی ایران و ترویج آنها در بین طبقه های مختلف مردم;

2 . شکل دهی آغازین آشنایی ایرانیان با فرهنگ غرب بر اساس این گزارش ها: هر چه گزارش گری واقع بین و به دور از تحلیل های قشری باشد، می تواند در انعکاس چهره واقعی آن جا مؤثر باشد .

3 . ستایش گری نسبت به فرهنگ غرب و سرزنش و تحقیر فرهنگ ایرانی: احساس عقب ماندگی از غرب و در مواردی احساس بی هویتی ملی در نزد سفرنامه نویسان، باعث دل دادگی و دل سپردگی نسبت به غرب می گردید . خواننده این گونه نوشته ها، همواره باید به این نکته ها توجه داشته باشد .

پایگاه اجتماعی سفرنامه نویسان

سفرنامه ها را به لحاظ پایگاه اجتماعی نویسندگان و رویکرد آنان به فرهنگ غرب می توان به چند دسته تقسیم کرد:

الف) سفرنامه هایی که به وسیله صاحبان مناصب دولتی نوشته می شدند . این افراد به عنوان دیپلمات برای ماموریت های دیپلماتیک به کشورهای متعدد مسافرت می کردند و در ضمن سفر، خاطره های خود را به صورت سفرنامه می نگاشتند . به عنوان مثال می توان به «حیرت نامه یا سفرنامه میرزا ابوالحسن خان ایلچی » اشاره کرد .

هم چنین سفرنامه هایی که به وسیله منشیان حرفه ای نوشته می شد که آنان به سمت نویسنده و محرر، همراه مقام عالی رتبه به سر می بردند; مانند «مخزن الوقایع » که سفرنامه مردی مهم، یعنی «فرخ خان امین الدوله » می باشد که به وسیله «حسین بن عبدالله سرابی » تالیف شده است . وی در کنار فرخ خان امین الدوله بود و به مجامع عمومی کمتر راه پیدا می کرده و صرفا در پیشگاه او انجام وظیفه می نموده است .

ب) سفرنامه هایی که به وسیله ایرانیان تحصیل کرده در کشورهای غربی به نگارش درآمده است; مانند «گزارش سفر میرزاصالح شیرازی » . این قبیل آثار از سفرنامه های دیگر می تواند مهم تر و کاراتر باشد; چرا که نویسندگان آن از پایگاه اجتماعی بالا و سطح علمی قابل قبولی در زمان خود برخوردار بودند و در شمار نخبگان علمی جامعه قلمداد می شدند . هرچند که این گونه سفرنامه ها در اقلیت هستند; ولی با این حال قابل دقت و تامل می باشند .

ج) سفرنامه هایی که توسط سیاحان و تجار ایرانی به رشته تحریر درآمده است; مانند مسیر طالبی یا سفرنامه میرزا ابوطالب (1) و تحفة العالم .

در این نوشته به علت محدودیت های خاص، تنها به چند نمونه از این سفرنامه ها که از اولین منابعی است که ایرانیان را با افکار جدید آشنا ساخته، اشاره می شود . نویسندگان این سفرنامه ها عموما ستایشگر و دل داده غرب بوده اند; با این وصف، به این نکته نیز اشاره کرد که در میان سفرنامه ها، منابعی هر چند محدود نیز یافت می شود که به شکل انتقادی به غرب می نگریستند و همین تعداد کم در آن زمان به اندازه خود با اهمیت و در خور توجه می باشد و جای دارد در تحقیقی مستقل به آنها پرداخته شود . در این نوشته مختصر به اجمال به چند سفرنامه متفاوت از هم بسنده کرده و اطاله کلام را به نوشتاری دیگر واگذار می کنیم .

1 . سفرنامه عبداللطیف شوشتری

عبداللطیف شوشتری در سال 1172 قمری در شوشتر در خانواده ای متولد شد که سال ها شیخ الاسلامی آن ولایت را به عهده داشتند . او از نواده سید نعمت الله جزایری (2) می باشد . (3) مقدمات علوم را در شوشتر نزد عمویش و تنی چند از علمای آن جا فرا و پس از آموزش ابتدایی به آموختن هیئت، نجوم و شیوه استخراج تقویم ها سرگرم شد (5) ; سپس برای ادامه تحصیلات خود در شهرهای مختلف ایران، عراق و برخی از کشورهای خلیج فارس پرداخت و در کربلا از درس «آقا محمدباقر بهبهانی » بهره گرفت . (6) وی بعد به مشهد رضوی رفت و از آن جا به موطن خود باز گشت . پس از این تاریخ (1995) وی تحصیل علوم دینی را به اتمام نرساند و سفر هند و فکر تجارت، او را از ادامه تحصیل منصرف ساخت و دیگر به مباحثه و تحصیل ادامه نداد و تا سال 1216 ه . ق که در هندوستان مشغول نگارش «تحفة العالم » (7) بود، چیزی از دروس رسمی تحصیل نکرده بود . وی در هندوستان در روز یک شنبه پنجم ماه ذی القعده از سال 1220 ه . ق هنگام غروب آفتاب در حیدرآباد دکن درگذشت . (8)

صاحب «مرآت الاحوال جهان نما» که خود از نزدیک با عبداللطیف آشنا بوده است، درباره ویژگی های وی این گونه می نویسد:

«به غایت خجسته گفتار و نیکو اطوار و آرمیده (9) و بزرگ منش و مبادی آداب بود . . . ، در تحریر و تقریر نیز سلیقه تامه داشت و در بدو امر فی الجمله از مراتب علمیه را نیز تحصیل کرده بود . . . ، و چیزی که در هنگام فوتش موجب حیرت و عبرت من شد این بود که از مفارقت آن مرحوم، دوست و دشمن و خویش و بیگانه همه نالان و گریان بودند . . . . خار مفارقتش بر دل دوستان نشست، اعزه و اعیان بر جنازه اش حاضر شدند و با دستگاه تمام تشیع کرده و در دایره میر (10) مدفون کردند .» (11)

لازم به یادآوری است که وی به فرنگ مسافرت نکرده بود و تنها از طریق تماس با انگلیسی هایی که در هندوستان به سر می بردند، با آداب و رسوم آنان آشنا شده و در کتاب خود در پی وصف و توضیح آنها برآمده است .

الف . تحفة العالم و دگرگونی های بنیادی در مغرب زمین

هر چند که کتاب «تحفة العالم » یک سده پیش از مشروطیت ایران به نگارش در آمده است، شایان توجه می باشد که برخی از مفاهیم اندیشه مشروطیت را می توان در آن پیدا کرد و به احتمال این کتاب، نخستین نوشته فارسی باشد که در آن از مشروطیت و نهادهای سلطنت مشروطه سخن به میان آمده است .

شوشتری با توصیفی که از انگلستان و دیگر کشورهای بعد از دوره نوزایش (رنسانس) شنیده بود، کوشیده است تا به برخی از ویژگی های تجدد اشاره کند که از سه سده پیش از زمان او، دگرگونی های بنیادینی در مغرب زمین در پی داشت .

شوشتری، خاستگاه دگرگونی ها در سامان مغرب زمین را در تحول رابطه دولت و کلیسا و استقلال نهادهای آن از بند فرمان روایی دنیوی پاپ و دستگاه کلیسا در اروپا می داند و آن عامل را عاملی مهم در فروپاشی دستگاه کلیسا قلمداد می کند . (12)

ب . تحفة العالم گزارش آگاهی های عبداللطیف از جهان غرب

کتاب تحفة العالم اثری ماندگار از یک ایرانی آگاه به زمان خود و جهان پیرامونی می باشد . تحفة العالم درست زمانی به نگارش در آمد که از یک سو دانش و صنعت غرب و از سوی دیگر رویه استعماری بورژوازی اروپا پا به پای یکدیگر، اوج خود را آغاز کرده بود . آن چه در واپسین سال های سده هیجده در امریکا و اروپای باختری می گذشت و می توانست در چارچوب سیاست و سوداگری کمپانی هند شرقی انگلیس در سرزمین هند و در حوزه فرمان روایی انگلیسیان بازتاب یابد; عبداللطیف آن را با اندیشه ای کنجکاوانه و با بهره جویی از پیوند خود با بلندپایگان سیاسی و اجتماعی هند دریافت و در تحفة العالم منعکس کرد .

تحفة العالم از اهمیت تاریخی فراوانی برخوردار است . او به کشف های تازه جغرافیایی در سراسر کره زمین; علل به وجود آمدن جزایر، معادن، رودخانه ها; پیدایش «ارض جدید» امریکا و برخی از ویژگی های آن (13) ; و شهر لندن و بعضی از ویژگی ها و فعالیت های خدماتی دولت در آن، مانند فراهم کردن آب، روشن ساختن خیابان ها، اقدام های عمرانی دولت انگلیس در امر «راه سازی » ، «مدارس » و «دارالشفا» های افزون از شمار نیز سخن رانده است . (14)

ستیز کلیسا و حکومت، تبلیغات خرافه آمیز پاپ و پادریان و این که «اکنون تمام فرنگیان پیروی حکما کنند و در امر مذهب پرده ای دارند» (15) اموری است که او را به خود متوجه کرده است .

ج . آزادی بیان و مطبوعات در تحفة العالم

آزادی مطبوعات و بیان که از مباحث مهم و بنیادی تمدن جدید غرب تلقی می شود، نظر وی را به خود جلب و در این مقوله هرچند مختصر به آن اشاره می کند و به طور کلی وجود مطبوعات آزاد را باعث مصالح فراوانی می داند . وی درباره مطبوعات و کارایی آنها می نویسد:

«اخبار مملکت را هر هفته در یک جزو کاغذ . . . نویسند و از آن پانصد - ششصد جزو قالب زنند و به اطراف مملکت و به خانه های هریک از اعاظم جزوی فرستند تا جمیع مردم از حوادث مملکت آگاه شوند و . . . اگر امری قبیح از یکی از بزرگان یا رئیس . . . که بر تمامی مملکت فرمان فرماست، سر زند بنویسد و احتیاط نکند . گویند در این کار مصالح بسیاری است . . . یکی از آن جمله این است که امرو مستحدثه، درست به قید تاریخ به ضبط درآیند و ثبت گردند; نه مثل تواریخ سلف که در امور عظیمه، چون ولادت عیسی و رفع او به آسمان به سبب اندراس و فراموشی آن قدر اختلاف کرده اند که تحریر در نیاید .» (16)

او یکی از زمینه های تحریف تاریخ را نبود آزادی در «نگارش » و «بیان » می داند و معتقد است که بعضی از تاریخ نگاران به سبب ترس از پادشاه و نبود «مصونیت سیاسی » تاریخ را همان طوری نگاشته اند که آنان می خواستند .

تحفة العالم که یک سده پیش از انقلاب مشروطیت ایران نگاشته شده است، برای نخستین بار در آن به بسیاری از مباحث جدیدی که در ادبیات حاکم آن وقت یافت نمی شد; مانند برابری، مساوات، حاکمیت در چارچوب قانون، مسلوب الاختیار بودن پادشاه (17) ، انتظام سلطنت، (18) عدالت خانه (19) و تعهد به عهد و پیمانی که شهروندان در قبال هم دارند، توجه شده است به صورتی که باروری این اندیشه ها را در انقلاب مشروطه شاهد هستیم .

د . کاستی های تحفة العالم

هرچند تحفة العالم از معدود نوشته هایی می باشد که توانسته است تا حدودی دگرگونی وقایع پیرامونی را به دور از تعصبات کلیشه ای به تصویر بکشد و مسائل مهم زمان خود را برای ایرانیان به یادگار گذارد; ولی این باعث نمی شود که از دیده انتقاد به دور ماند، از این رو به برخی از این کاستی ها اشاره می شود .

- عدم انعکاس چهره استعماری غرب

آن چه در این نوشته و دیگر نوشته های همگون به چشم می خورد، عدم توجه به روش استعماری غرب می باشد; روشی که استعمارگران در مقاطع مختلف، تاکتیک های متفاوتی را اتخاذ می کردند: زمانی استعمار اقتصادی و گاهی دیگر استعمار سیاسی - فرهنگی . بر این اساس، وی نه تنها به این راهبرد اشاره نمی کند، حتی در مواردی سعی می کند به آن سرپوش گذارد . تمام توجه او به دانش و ترقی اروپا معطوف می باشد; در حالی که در همان زمان، خاورمیانه و به خصوص کشور خودش از ستم استعمارگران به ظاهر مترقی در امان نبودند . پیشرفت علوم و تکنولوژی باعث می شود که این گونه افراد به واقع نتوانند غرب را با همه ویژگی هایش در یابند . او غرب را مهد پیشرفت می داند; ولی به این نکته توجه ندارد که علت عقب ماندگی کشور خود و دیگر کشورها امثال خود چه می تواند باشد؟

- عدم توجه به مبانی معرفت شناختی غرب

تحفة العالم بدون توجه به مبانی نظری و معرفت شناختی غرب، نه تنها آن را مورد نقد قرار نمی دهد; بلکه به ایران «سنتی » نیز تجویز می کند و بدون در نظر گرفتن مشترک ها و تمایزها به تقلید و اقتباس و دریافت تکنولوژی بدون اندیشه و متدد علمی را در راستای سفارش های خود قرار می دهد .

بی توجهی به مبانی اندیشه ای موجب شده است تا تحفة العالم نیز، مانند گزارش های دیگر سفرنامه نویسان ایرانی به صورت جنگی از داستان های عجیب تبدیل شود; زیرا شوشتری، اگر چه بر پایه دیده های خود از شیوه فرمان روایی انگلیسی ها در هند و شنیده هایش از سامان نو آیین انگلستان وصفی کمابیش سازگار با واقعیت به دست می دهد; اما از آن جا که نمی تواند شالوده نظری دگرگونی های غرب را توضیح دهد، ناچار نوشته او از محدوده یک گزارش فراتر نرفته است و در تحلیل چرایی آنها چندان موفق به نظر نمی رسد .

نگاه شوشتری به غرب، در صنعت و تکنولوژی خلاصه می شود; در حالی که صنعت و تکنولوژی ظواهر تمدن غرب بوده و هستند . آن چه فرهنگ غرب را از دیگر فرهنگ ها به ویژه فرهنگ ایران اسلامی متمایز می کرد، این بود که آن فرهنگ بر مبانی هستی شناختی و انسان شناختی خاصی، یعنی بر پایه های اومانیسم و لیبرالیسم استوار بود; مبانیی که نه تنها در فرهنگ اسلام جایگاهی نداشت; بلکه در چالشی جدی قرار داشت .

- مستندهای ضعیف

روایت های او از مغرب زمین یا تنها به شنیده ها مستند می باشد یا در بعضی موارد، خود از نحوه سلوک انگلیسیان مقیم در هند این مطالب را برداشت کرده است . به هر صورت، در مقابل دیگر سفرنامه ها، که نویسندگان آن از نزدیک شاهد اعمال و رفتار غربیان بوده و طبق مشاهده های خود گزارش کرده اند، ارزش کمتری دارد; البته بدان معنا نیست که ارزش تاریخی کتاب را زیر سؤال برده باشیم .

2 . حیرت نامه ابوالحسن خان ایلچی

2 - 1 . نگاهی اجمالی به زندگانی ایلچی

«میرزا ابوالحسن خان شیرازی » ، معروف به «ایلچی » پسر میرزا محمدعلی از اهالی توابع اصفهان و خواهرزاده «حاج ابراهیم خان اعتمادالدوله شیرازی » ، صدر اعظم آغامحمدخان و فتحعلی شاه و پدرش در عهد کریم خان زند به سر رشته داری سپاه مامور بود .

میرزا ابوالحسن خان، این فرزند متلون ایران (20) به واسطه وابستگی به اعتمادالدوله در زمان صدارت او، مدتی حاکم شوشتر بود و بعد از گرفتاری و کشته شدن صدراعظم و بستگانش به هندوستان رفت و در حیدرآباد توقف کرد و سپس به ایران بازگشت و در شیراز به منصب یساولی حسین علی میرزا فرمان فرما تعیین شد; ولی به علت آبرومند نبودن آن شغل از آن کناره گیری و به وسیله امین الدوله ترقی کرد و ثروتی جمع نمود . (21)

نام برده در سال 1224 قمری برای ماموریت به لندن رفت و نزدیک به یک سال و نیم در آن خطه زیست و سپس به ایران بازگشت و دیده ها و آموزه های خویش را که سراسر با حیرت همراه بود در سفرنامه اش به نام «حیرت نامه » به نگارش در آورد . (22) وی در 25 جمادی الثانی سال 1229 قمری، برای تغییراتی در عهدنامه گلستان و تجدید نظر در مواد آن و سپس به امضا رسانیدن معاهده مزبور با هدایای بسیار به عنوان مامور فوق العاده سفارت به دربار روسیه رفت . (23) گزارش آن سفر از سوی مردی به نام «محمدهادی علوی شیرازی » نوشته شده است که رویدادهای گوناگون تاریخی در چارچوب پیوند ایران با روس و انگلیس را در بر دارد . (24)

وی در سال 1233 قمری، دوباره به سمت سفارت، مامور لندن شد و در این منصب تا آخر وفادار بود و به گفته یکی از دیپلمات های انگلیسی «تا آخرین روز زندگی خود، دوست خوبی برای دولت بهیه انگلیس » باقی ماند . (25) نام برده ضمن عهده دار بودن سفارت انگلیس; سفارت عثمانی، اتریش و فرانسه را نیز برعهده داشت و پس از سه سال اقامت در ممالک اروپا در سال 1236 قمری به ایران بازگشت . در سال 1240 قمری در جایگاه نخستین وزیر در وزات امور خارجه تعیین شد . (26)

2 - 2 . ویژگی های برجسته حیرت نامه

او دانش و کارشناسی نوین و نوگرایی را در حد خود به تصویر کشیده است به گونه ای که سخنان شایان توجهی را می توان در سفرنامه او یافت . به هنگام درنگ در لندن یا در گیرودار سفر از بنیادهای فراوان علمی، صنعتی، اجتماعی، فنی، و سیاسی انگلیس دیدن کرده و بسیاری از شیوه های مرسوم در آن کشور را مورد بررسی قرار می دهد . (27)

یتیم خانه ها، مدارس، کارخانه ها و دیگر ابنیه ها از نکته هایی می باشد که این ایرانی شیفته ظواهر را به خود جلب کرده است .

سراسر حیرت نامه پر از شرح مهمانی ها، گشت و گذار، تفرج، دیدار از مزارع، باغ ها و منازل می باشد . داستان ها، زیورگرایی ها، شب نشینی ها، خوشگذرانی ها، زن بارگی ها و عشق بازی های وی صفحه های زیادی را در بر می گیرد، به گونه ای که گویی این فرد، فقط برای وصف زنان و دختران و کیفیت رقص و دلبری آنان به این سفر مامور بوده است . (28) البته ناگفته نماند که این مسافر فرنگ، نسبت به بعضی از مفاسد اخلاقی آن جا اظهار نارضایتی می کند:

«چون به گرمابه درآمدیم پشیمان شدیم . نعوذ بالله، اهل آن جا که به صورت آدمی و از اشراف شهر مذکور محسوب می شدند، هم چو دد و حیوان برملا با بچه گان ارامنه لواط می کردند . پس معلوم شد که خاص و عام این شهر به این کار شنیع مشغولند و به هیچ وجه پروایی ندارند; متحیر شده از حمام بیرون آمده، به تفرج شهر طوف نمودیم .» (29)

نوع نگاه ایلچی به مظاهر تمدن غرب، می تواند سرآغاز غرب گرایی روشنفکران دوره های بعدی باشد . فرهنگ برهنگی غرب را در اوج برهنگی فرهنگی به تصویر می کشد، هر چند که خود، چه بسا به آن توجه ندارد .

2 - 3 . حیرت های حیرت نامه

همان گونه که از نام آن تداعی می شود، دیده ها و شنیده های نویسنده سراسر عجیب و غریب بوده است; از این رو نام «حیرت نامه » بر آن می نهد و ما فقط به نمونه هایی از این حیرت ها اشاره می کنیم:

- دیدن تصاویر، مناظر، ابنیه ها و صنایع به گفته خود، هوش از سر او ربوده است:

«. . . از مشاهده آن عمارات بدیع که نقاشان ارژنگ نژاد در و دیوار آن را به ترکیبات خوب و تصویرات مرغوب به رنگ های الوان ترصیع نموده بودند، هوش از سرم پرواز نمود و در نزد رفعت آن عمارت، طاق کسری پستی نمود . . . . اگر خواهم شمه ای از اوصاف صنایع آن کلیسا را به قلم و زبان تحریر نمایم، هر آینه لب به عجز گشاید .» (30)

- مهمانی ها و چگونگی برگزاری آن و آداب و رسوم حاکم بر فرهنگ عمومی از مواردی می باشد که وی را مجذوب کرده است . او در یکی از این مهمانی ها، صحنه هایی مشاهده می کند که به گفته خود بر حیرت های وی می افزاید . (31)

- عشق بازی میان افراد که او به «عشق حقیقی » تعبیر می کند از دیگر مقوله هایی است که او را حیرات زده می کند (32) و . . . .

2 - 4 . حیرت نامه در نگاه تامل

الف . غرب زدگی و فرنگی مآبی

ایلچی در ضمن گزارش دیده ها و آموزه های خود، خوانندگان را به پیروی راهی فرا می خواند که فرنگیان مبتکر و طلایه دار آن هستند . او در ضیافتی حضور می یابد که نزدیک به 920 نفر از وزیران، امیران و شاهزادگان همراه با زنانشان گرد آمده بودند . در آن مجلس که صدای نوشانوش اهل محفل بر افلاک می رسید و هر کس خود را به وضع خوشی پیرایه کرده بود، می گوید:

«طرفه شهری است که شاهزادگان عظیم الشان و وزرا و امرا و بزرگان به این مهربانی، نسبت به هم با زنان آفتاب طلعتان ایشان به این کوچک دلی و بی ساختگی دست هم را گرفته در سماع رود و سرود کامرانی کنند و غم روزگار از دل بیدلان زدایند . کاش این شیوه اعیان و اشراف انگریز در مملکت ما نیز متداول می گشت .» (33)

در جای دیگر پا را فراتر گذاشته و عفت زنان انگلیسی را تا جایی می ستاید که آرزو می کند تا زنان ایرانی نیز از این ره توشه ها بهره می بردند . ایلچی، هنگامی که درباره خود و نحوه معاشرتش با زنان انگلیسی می شنود برآشفته شده و می گوید:

«حق تعالی شانه علیم و خبیر است که مکرر من آرزو از خدا کرده ام که کاش نسوان ایران را به عفت و عصمت زنان انگریز بهره ور گرداند، چنان چه آزاد و مختارند و کسی را بر ایشان تسلطی نیست .» (34) و «کاش زنان ایران از این زنان تعلیم می گرفتند و حبت شوهران را بر خود لازم می شمردند و قدر شوهران خود را به این مقدار می دانستند .» (35) یا «آرزو کردم که کاش، اهل ایران نیز انصاف از مردم انگریز کسب می نمودند تا روزگار ایشان هم به خوشدلی و فراغت می گذرانیدند .» (36)

این موارد حاکی از عدم درک روح مکتب اسلام و خودباختگی فرهنگی به تمدن غرب می باشد .

ب . خودباختگی فرهنگی

ایلچی در وصف یکی از میهمانی ها که زنان و مردان از اعیان و اشراف، بدون هیچ محدودیتی بر سر یک میز نشسته اند، تعجب می کند به گونه ای که این وضعیت، حیرت او را بر می انگیزد و در سؤال «میس پرسول » که می پرسد:

«چنان می فهمم که از اکل نمودن مرد و زن به جمعیت، تو را حیرت دست داده; خود انصاف ده که شیوه ما بهتر است یا شیوه شما که زنان را مستور دارید؟ در جواب می گوید: طریقه شما بهتر است، از رهگذر این که زن مستوره، چشم بسته و هم چو مرغی که در قفس حبس شود و چون رهایی یابد، قوت پرواز به طرف گلشن ندارد .» (37)

همان گونه که ذکر شد، اعتراف ایلچی به برتری فرهنگ معاشرت فرنگیان از «خودباختگی » به «فرهنگ بیگانه » و «بی اعتمادی » به فرهنگ اسلامی - سنتی ایران حکایت می کند .

ج . سطحی انگاری و تقلید کورکورانه

هرچند حیرت نامه ایلچی بعضی از روش های دانش و کارشناسی را به تصویر می کشد; ولی با نگاه سطحی و خام، تقلید کورکورانه از غرب را سفارش می کند . او علت پیشرفت و تحول در کشورهای مسافرت کرده را بررسی نکرده و فقط جلوه های ظاهری ترقی، او را به حیرت در آورده است . درست است آگاهی های نوینی که ایلچی در اختیار مخاطبان خود می گذارد، برای آنها سودمند بودند; ولی در مجموع، آموزش های مورد نیاز آن روزگار را درست در اختیار ایرانیان نگذاشت و تمدن غرب را به شیوه های همه سویه نشناساند . به عبارت دیگر، وی فقط حکایت گر ابنیه ها، اماکن و صنعت بود; اما چگونگی دست یافتن و مترقی شدن را ارائه نداد و در مواردی هم که به اخذ تمدن سفارش می کند، سراسر با غرب زدگی همراه بوده است . از همه مهم تر این که او با بدآموزی هایی که در نوشته خود به جای می گذارد به آسانی یکی از ریشه های غرب زدگی سده بیستم در ایران را به خود اختصاص می دهد .

ابوالحسن خان در مقابل تکنولوژی مغرب زمین، راهی جز «اقتباس از کار اهل انگلیس » نمی بیند:

«عقل معاش اهل آن سرزمین به سرحد کمال است و ناتمامی ندارند . به اعتقاد خاطر و محرر این دفتر آن که اگر اهل ایران را فراغت حاصل شود، اقتباس از کار اهل انگلیس نمایند، جمیع امور روزگار ایشان بر وفق صواب گردد .» (38)

این سفارش در آینده ای بسیار نزدیک به وسیله «میرزا ملکم خان » و بعد از او به وسیله «سید حسن تقی زاده » به صورت خیلی جدی در ایران پی گیری شد . تقی زاده در یکی از نوشته هایش، نسخه فرنگی برای ایران می پیچد و نجات ایران و ایرانیان را در «قبول و ترویج تمدن اروپا بلاشرط و قید و تسلیم مطلق شدن به اروپا و اخذ آداب و عادات و رسوم و ترتیب و علوم و صنایع و زندگی و کل اوضاع فرنگستان بدون هیچ استثنا (جز زبان) و کنار گذاشتن هر نوع خودپسندی و ایرادات بی معنی که از معنی غلط وطن پرستی ناشی می شود و آن را وطن پرستی کاذب توان خواند» دانسته و معتقد است که «ایران باید ظاهرا و باطنا، جسما و روحا فرنگی مآب شود و بس .» (39)

با این نگاه، حیرت نامه را می توان جزء نخستین منشور غرب زدگی در دوره اقتباس (40) محسوب کرد .

د . تحلیلی سطحی از ساختار سیاسی و فعالیت سیاستمداران در انگلیس

ایلچی در مواردی که به بنیادهای حکومت و ساختار آن در غرب اشاره می کند، بسیار سطحی و با نگاهی خوش بینانه تحولات پیرامونی خود را تحلیل می نماید . برای نمونه، بحثی را درباره وکلای مجلس و چگونگی قانون گذاری در غرب ارائه می دهد که این تحلیل را در هیچ منبعی نمی توان یافت . وی معتقد است پارلمان در آن جا دستگاهی است که حق فقرا و رعیت پایمال نمی شود و آنان به رعایت رعیت موظف می باشند و در وضع قوانین، همواره باید طرف رعیت در نظر گرفته شود .

در این روند، نایب شاه باید «ملاحظه کثرت کند; چنان چه هر طرف جمعیت ایشان به شماره بیشتر است قولشان اقوی و رجحان دارند و در خصوص داد و ستد ایام گذشته در هر امری دقت کنند و ملاحظه جمع و خرج ممکلت نمایند که مبادا دیناری بر رعیت نقصان رسد و تا همگی وزرای متفق نگردند، دیناری از رعیت نگیرند و نه بر رعیت رسانند و خاصیت وکلا این است که همواره جانب رعیت را از دست ندهند و از راه صداقت و خیرخواهی شاه و رعیت سخن گویند و شاه تواند که هر وقت خواهد پارلمان را موقوف دارد .» (41)

وی از پیشگامانی می باشد که مباحثی مانند اعتبار رای اکثریت را مورد بحث قرار داده است . او گوید در هنگامی که موضوع رای مردم مطرح می گردد، جانب اکثر اقوی و رجحان دارد .

ه . حیرت نامه، مظهر شخصیت خوش گذران و شهوت پرست ایلچی

آن چه در این نوشته آمده است، نشان گر حاکمیت روحیات ایلچی می باشد . هرچند وی می خواهد به گونه ای خود را صادق و به دور از بسیاری انحراف های اجتماعی نمایان سازد; ولی روح حاکم بر این نوشته، عبارت از خوش گذرانی و شهوت پرستی حیرت انگیز این مسافر فرنگ می باشد .

سرتاسر نوشته، وصف عیش و نوش ها، رقص ها و آوازه خوانی مه رویان فرنگ می باشد که هم چنان به حیرت ایلچی می افزاید . این ایرانی متلون، شب های بسیاری را در سرگرمی ها می گذراند و کسی نبود به او بگوید که آیا او به جز شرکت در مهمانی ها و تماشای صحنه های مهیجانه، وظیفه دیگری نداشته است؟ چقدر تاسف انگیز است که رجال سیاسی ایران در هنگام کار و انجام وظیفه با تمام هزینه هایش، خود را به چه کارهایی مشغول می کردند .

3 . گزارش سفیر میرزا صالح شیرازی

میرزا صالح شیرازی، فرزند حاجی باقرخان کازرونی است: از تاریخ تولد و مرگ او اطلاع چندانی در دست نیست; ولی می دانیم که وی پیش از آن که در سال 1815 م برای تحصیل به انگلیس رود، در دستگاه عباس میرزا در تبریز به کار دست نگاری مشغول بوده است . (42)

میرزا صالح نه تنها از پیشروان اندیشه نوآوری در ایران به شمار می رود; بلکه در زمینه نوسازی ایران به طور مستقیم نیز در تکاپو بوده است . او پس از آموزش زبان های انگلیسی و فرانسه و فراگرفتن برخی دیگر از دانش ها و هنرها از جمله فن چاپ در لندن، نخستین چاپ خانه دولتی ایران را در تبریز به کار انداخت و برای اولین بار روزنامه ای به نام «کاغذ اخبار» را در تهران منتشر کرد . (43)

میرزا صالح مردی پرکار، باهوش و کوشا بود و گرایش فراوانی به آموختن دانش ها و فنون نوین غرب داشت و تا آن جا که سفرنامه وی نشان می دهد، به آشنا ساختن ایران با آن دانش ها و فنون سخت دل بسته بود . وی از نوگرایی ها، نوآوری ها و نوسازی های جهان غرب به ویژه روسیه و انگلیس به طور گسترده سخن می گوید و درباره بسیاری از آنها گرایش هایی هواخواهانه از خود نشان می دهد . وی از پیشرفت های انگلیس در دانش، امور اداری، کشورداری و در زمینه های گوناگون یاد می کند . صنعت چاپ، علم شیمی، نظام پارلمانی، اهمیت حکومت قانون، لزوم آزادی برای مردم، شرکت مردم در حکومت از طریق انتخابات عمومی، اخذ آرا و محدود بودن قدرت و اختیارهای شاه از مسائلی است که میرزا صالح در زمینه نوگرایی مورد بحث قرار داده و به شیوه ای آگاهانه به هم میهنان خویش شناسانده است .

3 - 1 . جایگاه سفرنامه میرزا صالح در میان سفرنامه ها

گزارش سفر میرزا صالح شیرازی از دیگر سفرنامه های که قابل توجه می باشد . «او که در زمره نخستین منور الفکران ایرانی است » ، «جزء دومین دسته از محصلان ایرانی بود که به دستور عباس میرزا ولیعهد، برای تحصیل علوم جدید به انگلیس اعزام شد» (44) . همین امتیاز، سفرنامه ی او را از دیگر سفرنامه ها متمایز کرده است . او در سفرنامه خود به طور جدی برای درک غرب جدید می کوشد . به نظر می رسد او نخستین ایرانی می باشد که با پشتوانه نوعی خردورزی به سفر غرب رفته است و از این حیث، سفرنامه او دارای جایگاه ویژه ای در میان متونی می باشد که برای شناخت مغرب زمین در اختیار داریم . ویژگی دیگر این است که آن را می توان در شمار اولین تاریخ انگلیس به زبان فارسی دانست . گزارش سفر میرزا صالح، صرف دیده ها و شنیده ها نیست; بلکه او با تکیه بر مطالعه کتاب های متعدد به دانش خود می افزاید . و در این گزارش شمه ای از تحولات مغرب زمین را می نویسد که از اهمیت ویژه ای برخوردار است .

3 - 2 . تحولات سیاسی، نقطه اوج سفرنامه

چنین می نماید که آن چه در میان دگرگونی ها و نوآوری های تاریخ انگلستان بیشتر از همه، نظر میرزا را به خود جلب می کرد، تحولات سیاسی این کشور بود که سبب می شد انگلستان «از حالت جهالت » ، چنان که «ولایت عربستان و غیره » گرفتار آن بوده اند، به «ولایت آزادی » تبدیل و به مرتبه کمال برسد .

«و چون تاریخ انگلند را مفصلا خوانده و طریقه شرع و آیین ولایت داری این ولایت را خواندم و آن چه استنباط نمودم، این ولایت هم مثل سایر ولایات، عربستان و غیره، مردم شریر و مفسد و خون ریز بوده . از چهارصد قبل الی حال، مردم روی به طریقی نموده اند . بالفعل این را بهتر از همه ممالک ساخته اند و هر یک از پادشاهان به وسیله از وسایل، در صدد تربیت و ترقی مردم برآمده اند و دیگری بعد از آن در انجام و اتمام بنیادی که پادشاه سابق گذرانده بود .» (45) «اهالی انگلند در صدد تحصیل علوم و کسب هنر و ترقی خود بوده، چنان که به اندک وقتی از حالت جهالت به مرتبه کمال آمده .» (46)

3 - 3 . نهادهای دموکراتیک و میرزاصالح شیرازی

وی بعد از آن که تاریخ نسبتا مفصلی درباره تحولات مغرب زمین به دست می دهد، نکته هایی نیز پیرامون نهادهای دموکراتیک جدید آن سامان یادآور می شود . در میان مباحث او از نهادهای مدرن، نهاد قانون گذاری و عملکرد آن، به صورت مهم ترین نهاد سلطنت مشروطه و حکومت قانون خودنمایی می کند .

«او با تاکید بر قدرت مجلس عوام و جایگاه ویژه آن در نهادهای سیاسی نظام مشروطه بر آن است که هماهنگی میان سه نهاد سلطنت، مجلس عوام و مجلس اعیان را به تصویر کشیده است . وی معتقد است که این سه نهاد سبب شده است تا انگلستان به " ولایت آزادی" تبدیل شود .» (47)

«. . . و هیچ حکمی جاری نمی شود اعم از کلی و جزئی، مگر به رضای هر سه فرقه . فرضا اگر پادشاه حکمی کند که موافق مصلحت ولایتی نباشد، وکیل رعایا مقاومت و ممانعت در جریان حکم مزبور نموده، مطلقا تاثیری نمی بخشد و جاری نخواهد شد . و هم چنین اگر خوانین و پادشاه متفق شوند و وکیل رعایا راضی نبوده، ایضا حکم آنها، اگر چه مقرون به مصلحت بوده، جاری نخواهد شد . و اگر پادشاه و وکیل رعایا اراده در انتظام مهمی نماید و خوانین قبول نکنند، مهم مزبور بدون تاثیر می ماند . بالجمله، دولت انگریز را مثل دستگاهی قیاس کرده اند، سه گوشه . . .» (48)

3 - 4 . تناقض در رفتار و آیین اربابان کلیسا

دیدگاه انتقادی وی به آیین کلیسا از نکته هایی است که میرزا صالح به آن توجه داشته و در مواری چند به آن اشاره می کند . برای نمونه، وی هنگامی که می خواهد درباره دین مسیح و چگونگی برخورد حاکمان کلیسا با مردم تحقیق کند به نکته های جالب و قابل توجه دست می یابد . میرزا صالح اظهار می دارد که کلیساییان، افساری بر گردن مردم نهاده اند و آنان را به هر طرف که خود می خواهند می کشند . وی اساس دین و دینداری را کالایی می داند که در میان اربابان کلیسا یافت نمی شود .

«. . . اعتقاد ایشان را گرچه قابل نوشتن نیست و بالجمله، اساسی که ایشان در پای کار آورده اند مختصرا افساری به گردن جهال ارامنه بستن و در این بین اساس بزرگی به جهت خود چیدن و عوام را به قصه و داستان فریب دادن بوده است و ذره در دین داری و رویه عبادات از اشخاصی که در این کلیسای معبد عام به عبادت مشغولند مشاهده نکردم . بلی، اساسی است که عوام الناس، این طایفه صورت صلیب دیده حبهه سا شوند و کشیشان آنها را فریب دهند .» (49)

از این رو تصمیم می گیرد تا درباره پاره ای از مطالب آن دین تحقیق کند و سؤال هایی از کشیشان آن جا داشته باشد . میرزا صالح در پایان این سؤال و جواب به این نتیجه می رسد:

«الحق این نحو عبادت با بت پرستی مطلقا تفاوتی در نظر بنده ندارد . به علت این که در بت خانه ها بت پرستان سجده به بت کرده، صورت پرستند و در کلیسا سجده به اشکال متعدد کرده و حال این که هیچ کدام موافق متن واقع درست نیست .» (50) بنابراین انعکاس به واقعیت به دور از تعصب، از روشن بینی این ایرانی روشنفکر حکایت دارد و از نقاط قوت گزارش سفر وی می تواند باشد .

3 - 5 . صورت پرستی، نمادی از بت پرستی

میرزا صالح، هنگامی که آیین کلیسا و آداب و رسوم آنان را می بیند، در ذهن او این سوال نقش می بندد که تفاوت بت پرستی و آداب و رسوم کلیساییان که نمادی از بت پرستی می باشد در چیست؟ چون «صورت بعضی از علمای ادیان آنها و حوریان حضرت عیسی را کشیده اند و به آنها نیز احترام می نمایند و به تدریج صورت پرست هستند . در اصل علاوه بر صورت مریم و حضرت عیسی که در هر طرف به صورت و هیات علیحده کشیده اند با صلیب و غیره که همیشه عیسویان سجده به صورت ها می نمایند . در بالای هر کلیسایی که صورتی از سنگ و یا صورت های متعدد از سنگ است از علمای دین و حواریان و غیره می باشد .» (51)

بعد از این تحلیل، رفتار و منش عامه مردم را نیز نقد می کند و معتقد است منش و رفتار آنان گونه ای از بت پرستی است; چرا که «عامه مردم هنگام عبور به محض رویت به آنها ایستاده احترام و تعظیم به آنها نموده، بعد از آن می گذرد . اگر این طریق عبادت را شرک ندانم پس کدام یک شرک خواهد بود» (52) !

3 - 6 . ناقوس کلیسا نماد دین داری

میرزا صالح در این سفر از اماکن قدیم به ویژه از کلیساها نیز دیدن می کند . وی در یکی از این دیدارها به نکته جالبی اشاره می کند که عقل وی نمی تواند آن را بپذیرد .

«از جمله چیزهایی که به نظر بنده عجایب آمد، ناقوس این کلیساها است . در ولایت روس، هر یک از بزرگان که اظهار دینداری می کند ناقوسی به جهت کلیسا می سازد و هر که را ارادت و اخلاص به دین عیسوی زیاده است، ناقوس آن بزرگ تر است . او را اعتقاد زیاده و شهرت آن در میانه مردم، بیشتر و عامه مردمان او را بیشتر احترام می کنند .» (53)

3 - 7 . کاستی های گزارش سفر میرزا صالح

باید اذعان کرد که وی، همانند بسیاری دیگر از پیشروان اندیشه نوگرایی در ایران از پیوند جدایی ناپذیر «دانش » و «کارشنای غرب » با روش «استعماری » آن و خطری که این دو عامل هم ساز، نیرومند و فراگیر، جهان واپس مانده از جمله ایران را سخت مورد تهدید قرار می داد، هرگز سخنی هشدار دهنده به میان نیاورده و برای رویارویی ایران با آن خطر، راه حلی سودمند و عملی پیشنهاد نکرده است; چون وی در انگلیس، عضو «انجمن فراماسون گری » شد . آیا روی گردانی وی از سخن درباره استعمار بورژوازی غرب، زاییده سرسپردگی وی بدان سازمان نبوده است؟ (54) آیا عضویت وی همانند دیگر دوستانش در «انجمن فراماسونری » دلیلی بر این روی گردانی نمی تواند باشد .

بحث از دگرگونی های حکومتی مغرب زمین، همه جای این سفرنامه را پر کرده; ولی درباره مبانی آنها بحث نشده و تنها به روند تحولات بسنده شده است . میرزا صالح با تاکید بر این نکته که نظام حکومتی و نهادهای انگلستان «مخصوص است به خود انگلند» ; از بحث در مبانی با این بیان که «سال ها جان ها کنده و خون ها ریخته اند» طفره می رود یا شاید بر این تصور بوده است که با جان فشانی و خون ریختن می توان «به آن پایه رسید» (55) . وی می نویسد:

«قواعد دولت داری و قوانین مملکت انگلند مخصوص است به خود انگلند . به این معنی که هیچ کدام از ممالک دنیا نه به این نحو منتظم است و نه به این قسم مرتب . سال ها جان ها کنده و خون ها ریخته اند تا این که به این پایه رسیده است .» (56)

4 . نتیجه گیری

با این مختصر، بحث سفرنامه ها را به پایان می بریم و معتقدیم که واقعیت های غرب آن گونه که باید انعکاس می یافت، نه منعکس شد و نه اینها توانایی درک واقعیت ها و اصول تمدن غرب را داشتند تا در بازگویی آن بکوشند . اگر هم گاهی پرتوی بسیار ضعیف از آن را مشاهده می کردند، قدرت تحلیل و انطباق با فرهنگ ایرانی را نداشتند و در این میان، آن چه از آنها دلبری می کرد در حد صنعت و تکنولوژی بود که با تحقیر فرهنگ خودی به اخذ و اقتباس آن سفارش می نمودند .

نکته دیگری که باید یادآور شد این که ملاحظه های اکثر سیاحان اولیه ایرانی به جامعه اروپایی و فهم آن ها از ساختار و کارکرد آن جامعه، تنها از دید طبقه های بالای آن سرزمین مایه می گیرد; چرا که عموما برخورد و گفتمان آنان با این طبقه ها بوده، و کمتر در مجامع عمومی و سطوح پایین جامعه ظاهر می شدند .

نکته هایی مثل آزادی، مساوات، قانون، مشارکت سیاسی، مشارکت اجتماعی زنان، نوجویی، تجملات ظاهری، این سیاحان را شیفته خود کرده است; چیزهایی که به ظاهر در جامعه سنتی ایران یافت نمی شد . هر آن چه که به نوعی در غرب وجود داشت و در جوامع سنتی یافت نمی شد از این سیاحان دلبری می کرد .

در پایان باید به این نکته توجه داشت که حساب این افراد با متفکرانی که در پی اعتلای ملی ایران بودند جدا است; چرا که افرادی مثل امیرکبیر، اگرچه کارهایشان خالی از اشتباه نبود، ولی در پی انحلال فرهنگ ملی و بومی ایران نبودند و در مقابل فرهنگ خودی سر تعظیم داشتند و این در حالی است که اکثر متجددان غرب گرا در اولین گام برخورد با تمدن بیگانه، فرهنگ خودی را زیر سؤال برده و آن را انحطاط آفرین قلمداد می کردند .

4 - 1 . مجامع فرماسونری، حلقه اتصال سفرنامه نویسان

در آغاز اوج استعمار بورژوازی غرب، نخستین سفیران ایران در اروپا; مانند عسکرخان ارومی، میرزا ابوالحسن خان ایلچی و میرزا صالح شیرازی، یکی پس از دیگری و به آسانی در جرگه فرماسونی انگلیس در آمدند و انگلیس را «ولایت آزادی » نامیدند، بی آن که با صداقت بگویند «آزادی » مورد درخواست آنها با آن چه ایرانیان آن روزگار در می یافتند و به آن نیاز داشتند چه تفاوتی وجود دارد . (57) فراموسونری ویژگی عمده این سفرنامه نویسان بود، هرچند که عضویت تنها در این مجامع، دلیلی بر نفی آنان نمی شود، ولی به هرحال یک علامت سؤال جدی در مقابل این افراد قرار می گیرد .

میرزا ابوالحسن خان در لندن به وسیله «سرگور اوزلی » به عضویت لژ فراموسونی در می آید و خیلی سریع مراحل آن را می گذراند و به «برادر بسیار ارجمند» ملقب می گردد . در این باره نشریه های فراماسونری انگلستان در آن دوران چنین می نویسند: «بنا بر معتقدات و مراسم تاریخی فراماسونری، روز 15 ژوئن 1810 عالی جناب "میرزا ابوالحسن خان" به عضویت لژ فراماسونری در آمد . روزی که او فراماسون شد، 35 نفر از اعضای اصلی لژ و پنج مهمان عالی قدر از لژهای معروف انگلستان که «لرد مویرا» و «دوک سوسکس » نیز جزو آنها بودند با شکوه و جلال زیادی مراسم را انجام دادند .» (58)

میرزا صالح نیز هنگامی که در لندن به سر می برد، همانند ایلچی به حلقه فراماسونری انگلیس می پیوندد (59) و آن گونه که از عبارت های او برمی آید به درجاتی نیز می رسد . میرزا صالح شیرازی در این باره می گوید:

«در صحن کلیسا "مستر هریس" نامی را که بزرگ خانه فراموشان بود و بنده را به دو مرتبه از مراتب مزبوره رسانیده، مرا دیده مذکور ساخته که یک هفته دیگر عازم ایران هستید و فردا "فراموشخانه" باز است; اگر فردا شب خود را به آن جا رساندی، مرتبه " استادی" را به تو می دهم و اگر نه، ناقص به ایران می روی .» (60)

4 - 2 . سفرنامه ها بازتاب دوره اقتباس و تقلید مدرنیته تک بعدی

اقتباس از غرب به طور پراکنده در ایران، سال ها پیش از مشروطه آغاز شده بود که نمونه کامل آن را در اخذ تکنولوژی نظامی و اقتصادی در اواخر دوره صفویه و اوایل دوره قاجاریه می توان دید; ولی به طور منظم با گسیل محصلان و افراد سیاسی به اروپا و استخدام مستشاران نظامی از کشورهای بیگانه برای بهبود بخشیدن به روند رو به انحطاط کشور، پس از شکست های پی درپی ایران از روسیه شروع شد و تا مشروطه ادامه یافت . این بدان معنا نیست که بعد از مشروطه، اقتباس از غرب وجود نداشت; بلکه فراتر از آن نیز مشاهده می شود که به طور طبیعی تکنولوژی هم جزء آن بود .

نخستین سفرنامه ها در این دوره به نگارش در آمده است . که از مهم ترین منابع آشنایی ایرانیان با اندیشه های اقتباسی از غرب می تواند باشد; البته نباید انتظار داشت که در این دوره، اینان آشنا به مبانی و اصول حاکم بر تمدن غرب باشند; چرا که آنها در بهترین نگاه و با حسن نیت شیفته ظواهر بودند و بس .

در بعضی از سفرنامه ها تحولات سیاسی - اجتماعی غرب، مورد کاوش و توجه جدی قرار گرفته است; ولی بدون درنگ در پیش فرض ها و تحلیل چگونگی و چرایی این تحولات، صرفا به بیان تاریخ تحولات بسنده شده است و البته در مواردی، پشتوانه علمی قابل اعتمادی ندارند .

اقتباس و تقلید، تنها مشخصه اصلی این سفرنامه ها نیست; بلکه رگه های غرب زدگی را نیز در بعضی از آنها می توان دید و در واقع این سفرنامه ها در بعضی از موارد، الگوهایی برای دوره بعدی که همان غرب زدگی است، می باشند .

دوره غرب زدگی از عصر مشروطه شروع شد و در دوره پهلوی به اوج خود رسید . این دوره از انقلاب مشروطیت تا انقلاب اسلامی را در بر می گیرد که هم زمان با تلاش برای یافتن راه حل های متناسب با اوضاع و احوال اجتماعی و نیز گسترش آگاهی جمعی در جهت لزوم انجام تغییرات در ساختارهای درونی کشور می باشد . در این دوره، هرچند که سنت در رویارویی با تجدد خود را منفعل یافت; ولی سرآغاز نوینی در بازاندیشی آن شد و اگر بخواهیم با دید منطقی به قضایای مشروطه بنگریم، می بینیم که اگر در این دوره سنت در سازگاری با مقتضیات زمان و مکان محک نمی خورد، عالمان دینی در انقلاب ایران هم، شاید دچار تردیدها و توقف هایی در ارائه چارچوب های نظری و راهکارهای عملی در رویارویی با این اندیشه ها می شدند .

کتاب نامه

1 . ایلچی، میرزا ابوالحسن خان; حیرت نامه، سفرنامه میرزا ابوالحسن خان ایلچی به لندن; به کوشش حسن مرسل وند; تهران: رسا، 1364ش .

2 . - ; تحفة العالم ذیل التحفة; به کوشش صمد موحد; تهران: [بی نا]، 1363ش .

3 . حائری، عبدالهادی; نخستین رویارویی های اندیشه گران ایران با دو رویه تمدن بورژوازی غرب; چ 3، تهران: امیرکبیر، 1378 ش .

4 . دنیس رایت; ایرانیان در میان انگلیسی ها، صحنه هایی از مناسبات ایران و بریتانیا; ترجمه کریم امامی; تهران: نشر نو، 1368 ش .

5 . روزنامه کاوه، دوره جدید، سال اول، شماره یک، 1299 ش .

6 . زرشناس، شهریار; اشاراتی درباره لیبرالیسم در ایران; تهران: کیهان، 1377 ش .

7 . شوشتری، عبداللطیف; تحفة العالم; هندوستان، حیدرآباد: بی نا، 1294 ق .

8 . شیرازی، میرزا صالح; سفرنامه میرزا صالح شیرازی; به کوشش غلامحسین میرزا صالح; تهران: نشر تاریخ ایران، 1364 ش .

9 . شیرازی، میرزا صالح; گزارش سفر میرزا صالح شیرازی; ویرایش دیباچه و پانوشت از همایون شهیدی; چ 1، تهران: مؤسسه انتشاراتی راه نو، 1362 ش .

10 . طباطبایی، جواد; دیباچه ای بر نظریه انحطاط ایران; تهران: نگاه معاصر، 1380 ش .

11 . کرمانشاهی، آقااحمد; مرآت الاحوال جهان نما: سفرنامه و تراجم احوال معاصران; مقدمه و تصحیح حواشی از علی دوانی; چ 2، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1375 ش .

12 . مجله یادگار; سال اول، شماره 3 .

13 . میرزا ابوطالب خان; مسیر طالبی یا سفرنامه میرزا ابوطالب خان; به کوشش حسین خدیو جم; چ 3، تهران: انتشارات علمی و فرهنگی 1373 ش .

پی نوشت:

1) میرزا ابوطالب خان، مسیر طالبی یا سفرنامه میرزاابوطالب خان، به کوشش حسین خدیو جم .

2) سیدنعمت الله جزایری از فقهای نامدار و پرآوازه دوره صفویه می باشد .

3) آقا احمد کرمانشاهی، مرآت الاحوال جهان نما; سفرنامه و تراجم احوال معاصران، مقدمه و تصحیح حواشی از علی دوانی، ص 15 - 17 و جواد طباطبایی، دیباچه ای بر نظریه انحطاط ایران، ص 243 .

4) آقا احمد کرمانشاهی، همان، ص 17 .

5) عبداللطیف شوشتری، تحفة العالم، ص 91 - 188 .

6) همان، ص 195 - 214 .

7) کتاب تحفة العالم، یک بار در هندوستان در سال 1294 قمری و بار دیگر در تهران سال 1363 خورشیدی با عنوان «تحفة العالم ذیل التحفة » به کوشش صمد موحد به چاپ رسیده است . در این باره آقا احمد کرمانشاهی از میر عبداللطیف می خواهد که حوادث بعد از سال 1216 را نیز که تحفة العالم تا آن موقع خاتمه می یابد بنویسد; یعنی بین سال های 1216 و 1120 را نیز نوشته و به تحفة العالم اضافه کند . شوشتری نیز آن را می پذیرد و ذیل التحفة را به کتاب ملحق می کند . (آقا احمد کرمانشاهی، همان، ص 19)

8) آقا احمد کرمانشاهی، همان، ص 236 - 237 .

9) فروتن و متواضع .

10) دایره میر» قبرستانی در حیدرآباد می باشد که به وسیله سید بزرگواری خریداری و وقف شده است . در اواخر تنها شیعیان اثنی عشری را در آن دفن می کردند . همان ص 237 .

11) آقا احمد کرمانشاهی، همان .

12) عبداللطیف شوشتری، تحفة العالم ذیل التحفة، به کوشش صمد موحد، ص 251 - 269 .

13) همان، ص 328 - 392 به بعد .

14) همان، ص 294 .

15) همان، ص 253 .

16) همان، ص 298 .

17) همان، ص 315 .

18) همان، ص 276 .

19) از جمله قوانین عظیمه، وضع عدالت خانه است که به حهت رفع مناقشات و مخاصمات بین الناس موضوع است .» (همان، ص 281)

20) میرزاصالح شیرازی، گزارش سفر میرزا صالح شیرازی، ص 15 .

21) میرزا ابوالحسن خان ایلچی، حیرت نامه، سفرنامه میرزا ابوالحسن خان ایلچی به لندن، به کوشش حسن مرسل وند، ص 35 - 36 .

22) عبدالهادی حائری، نخستین رویارویی های اندیشه گران ایران با دو رویه تمدن بورژوازی غرب، ص 280 .

23) میرزا ابوالحسن خان ایلچی، همان، ص 37 .

24) عبدالهادی حائری، همان .

25) دنیس رایت، ایرانیان در میان انگلیسی ها، صحنه هایی از مناسبات ایران و بریتانیا، ترجمه کریم امامی، ص 140 .

26) میرزاابوالحسن خان ایلچی، همان، ص 37 .

27) به عنوان مثال می توان به آموزش کودکان برای یادگیری صفت از دوران کودکی اشاره کرد . (همان، ص 264)

28) ر . ک، ایلچی، حیرت نامه، ص 249، 250، 259، 260، 266، 297، 300 و 311 .

29) همان، ص 65 . این عبارت می تواند گویای این باشد که «فرهنگ برهنگی و برهنگی فرهنگی » از زمان های قدیم نیز در اروپا رواج داشته است; از این رو جای تعجب نیست که عمل های منافی عفت به عنوان قانون در بعضی کشورها به مرحله اجرا گذاشته می شود .

30) همان، ص 291 .

31) همان، ص 311 .

32) همان، ص 298 .

33) همان، ص 231 .

34) همان، ص 194 .

35) همان، ص 315 .

36) همان، ص 232 .

37) همان، ص 162 .

38) ایلچی، حیرت نامه، ص 221 .

39) روزنامه کاوه، دوره جدید، سال اول، ش 1، 1299 ش، ص 2 .

40) بعضی بر این باورند که در روند آشنایی ایرانیان با تمدن جدید مغرب زمین، می توان به دوره های مشخصی اشاره کرد، دوره اقتباس و تقلید مدرنیته تک بعدی، دوره قبول مدرنیته ایدئولوژیک و در آخر دوره نقد مدرنیته که با انقلاب اسلامی سمت و سوی ویژه ای به خود گرفته است .

41) ایلچی، ص 168 .

42) عبدالهادی حائری، نخستین رویارویی های اندیشه گران ایران با دور رویه تمدن بورژوازی غرب، ص 312 .

43) روزنامه طلیعه کاغذ اخبار» روز دوشنبه بیست و پنجم محرم الحرام سال 1253 ق انتشار یافت که هر ماه یک بار چاپ می شد . مجله یادگار; سال اول، شماره 3، ص 50 .

44) در سال 1230 قمری، عباس میرزا دومین دسته از محصلان ایرانی را روانه انگلیس کرد که اسامی آنان به قرار زیر است: میرزا رضا صوبه دار، برای تحصیل توپخانه; میرزا جعفر، برای مهندسی; میرزا صالح، برای تحصیل زبان انگلیسی و محمدعلی چخماق ساز، برای یاد گرفتن قفل و کلید سازی . (میرزا صالح شیرازی، گزارش سفر میرزا صالح شیرازی، ص 23)

45) همان، به کوشش غلامحسین میرزا صالح، ص 193 .

46) همان، ص 229 .

47) سیدجواد طباطبایی، دیباچه ای بر نظریه انحطاط ایران، ص 272 .

48) میرزا صالح شیرازی، همان، ص 298 .

49) همان، ص 66 .

50) همان، ص 67 .

51) همان، ص 87 .

52) همان .

53) میرزا صالح شیرازی، گزارش سفر میرزا صالح شیرازی، ص 86 .

54) عبدالهادی حائری، همان، ص 313 .

55) سیدجواد طباطبایی، همان، ص 274 .

56) میرزا صالح شیرازی، همان، ص 294 .

57) عبدالهادی حائری، همان، ص 409 .

58) نشریه های فراماسونری که در آنها جریان عضویت میرزا منعکس شده است عبارتند از: مجله فراماسونری، آینه ماسونیک، مجله اروپایی، تاریخ فراماسونری در جهان و دایرة المعارف فراماسونری . (میرزا ابوالحسن خان ایلچی، حیرت نامه، پیشین، ص 39)

59) میرزا صالح شیرازی، همان، ص 179، 372، 374 .

60) همان، ص 358 .

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان