برخی مشکلات ممکن است بعد از زایمان برای یک خانم اتفاق بیفتد که از آن جمله غمگینی مادرانه با غمگینی پس از زایمان یا غم نوزاد شناخته شده است.
بسیاری از زنان طی هفته اول پس از زایمان علایم خفیف افسردگی پیدا میکنند که شیوع تقریبی آن بین 30 تا 85 درصد است و علایم آن به صورت بیثباتی خلق، ملال و کسالت، تحریکپذیری، اضطراب، بیخوابی و زود به گریه افتادن است. اوج این علایم در روزهای چهارم و پنجم بعد از زایمان دیده میشود. به طور معمول، نشانهها بین چند ساعت تا چند روز ادامه داشته و به زودی رو به کاهش میگذارد. به نظر میرسد غمگینی پس از زایمان خوشخیم و بیخطر است، گرچه در برخی زنان به خصوص آنهایی که سابقه بیماریهای خلقی و افسردگی عمده در خود و با خانوادههایشان وجود دارد، خطر ابتلا به افسردگی پس از زایمان بیشتر است.
سلامت پس از زایمان متضمن شکلگیری پیوند عاطفی مناسب مادر و کودک و سلامت روانی و جسمی کودک است. درباره افسردگی پس از زایمان و آثار آن روی روابط مادر و کودک و سلامت روان کودک مطالعات بسیاری شده است. مشاهده شده که علایم افسردگی چه به صورت خفیف و چه به صورت شدید در 10 تا 15 درصد زنان پس از زایمان وجود دارد. بهطور معمول شروع آن طی شش هفته اول پس از زایمان است و دو تا دو یا سه ماه بعد از زایمان نیز احتمال شروع آن وجود دارد. علایم آن به صورت خلق ملالآور، تحریکپذیری، بیلذتی، بیخوابی و خستگی است. علایم دیگری مانند شکایات جسمی، احساسات دوگانه یا منفی نسبت به نوزاد، شک و تردید نسبت به خود در زمینه توانایی نگهداری کودک و اضطراب نیز دیده میشود. گاهی افکار خودکشی نیز وجود دارد. بیشتر وقتها با گذشت روزها وضعیت بیمار بدتر میشود. نتایج مطالعات نشاندهنده تاثیر ارتباطات بین فردی، حمایتهای اجتماعی و رویدادهای استرسزای زندگی با افسردگی پس از زایمان هستند. در برخی مطالعات سابقه قبلی افسردگی در فرد یا خانواده وی بهعنوان عامل خطر ابتلا به افسردگی پس از زایمان گزارش شده است. فشار روانی در طول حاملگی یا زایمان و فقدان حمایت از جانب والدین را به عنوان عوامل خطر ذکر کردهاند. با شناخت عوامل تعیینکننده و خطرساز افسردگی پس از زایمان میتوان روشهای مداخلهای به منظور افزایش سازگاری روانشناختی در پیش گرفت. روشهایی چون راهکارهای روانشناختی یا اجتماعی مانند: افزایش حمایتهای اجتماعی و ارایه مشاورههای خانوادگی.
منبع:www.salamat.com
/ع