در حالی که بسیاری از افراد گمان میکنند کارها باید به دو دسته زنانه و مردانه تقسیم شوند و در شرایطی که این طرز فکر حتی به حذف رشتههایی مانند مهندسی معدن برای دختران در دانشگاه منجر شد، عدهای هستند که خلاف این موضوع را ثابت کردهاند. در آستانه روز جهانی زن، با یکی از زنان موفق کشورمان حرف زدهایم که کلیشههای جنسیتی در منطقه زندگیاش را در هم شکسته است. مهناز میرزایی، زن معدنکار موفقی است که میگوید وقتی پای عشق به یک حرفه در میان باشد، جنسیت کنار میرود و اگرچه مشکلاتی داشته، اما حالا او را در این شغل به رسمیت میشناسند. مهناز میرزایی متولد 1359 در کرمان است و در رشته مهندسی معدن از دانشگاه شهید باهنر کرمان فارغالتحصیل شده است. او نخستین بار کارش را در سال 84 در معدن خصوصی سراپرده آغاز کرد و اکنون رئیس معدن سراپرده از توابع شهرستان کوهبنان است. گفتوگوی بنیتا با این زن موفق را بخوانید.
خانم میرزایی چه شد که فهمیدید دوست دارید در معدن کار کنید؟
از کودکی به انجام کارهای سخت علاقه داشتم. فکر میکردم تواناییام بیشتر از این است که کارهای عادی انجام بدهم و خوشبختانه بعد از انتخاب این رشته در دانشگاه، فضای کار در معدن برایم فراهم شد و توانستم بعد از یک سال، به عنوان رییس معدن انتخاب شوم.
Credit: Photo By Hamid Sadeghi
چطور در این حرفه مشغول کار شدید؟
بعد از این که درسم تمام شد، از من پرسیدند میتوانی بروی در تونل کار کنی؟ میتوانی شرایط سخت را تحمل کنی؟ گفتم میتوانم. کارفرما هم گفت اگر به نظر خودت مشکل نیست، پس تو را استخدام میکنیم. کارفرما فرد باتجربهای بود و دنبال کسی بود که در این رشته تحصیل کرده باشد و تا قبل از من مهندس معدن در آنجا استخدام نشده بود. وقتی وارد معدن شدم کارگران مرد با تعجب به من نگاه میکردند و باورشان نمیشد من برای کار به اینجا آمده باشم. در همان روز فردی که باید معدن و محیط کار را به من نشان میداد سختترین جاهای معدن را به من نشان داد، به طوری که در عمق چندصد متری زمین و در مکانهایی بسیار تنگ و دور از ذهن برای نخستین بار پا گذاشتم اما تردید نکردم و مسیرم را ادامه دادم.
و چطور به ریاست معدن رسیدید؟
بعد از استخدام، چند ماه به عنوان کارشناس کار میکردم و بعد به عنوان رییس معدن انتخاب شدم. فکر میکنم پشتکار و علاقهای که از خودم در انجام کار نشان میدادم باعث شد به عنوان رییس معدن انتخاب شوم. سختیهای زیادی را پشت سر گذاشتم و هر مانعی را پشت سر میگذاشتم تا این که کارفرما متوجه شد میتواند به من اعتماد کند.
Credit: Photo By Hamid Sadeghi
به نظر خودتان و کارفرما، این اعتماد نتیجه خوبی داشته؟
بله خوشبختانه ما در بین معادن زغال سنگ حرف اول را میزنیم که این، نتیجه تلاشهایی است که از خودم نشان دادهام و البته با همراهی همکارانم مواجه شده. خوشحالم که کارفرما از این اعتمادی که به من کرده پشیمان نیست و ما بالاترین راندمان تولید را داریم.
همکارانتان نخواستند کارشکنی کنند؟
محیطهای کارگری فرهنگ خاص خودش را دارد. اوایل برای بعضیها سخت بود که ببینند ریاست این محیط به قول خودشان مردانه را یک زن به عهده گرفته و باید از او حرفشنوی داشته باشند اما حالا دیگر آن فضا شکسته شده و به دلیل نتایج موفقیتآمیزی که حاصل شده، اعتماد همکاران و کارگران جلب شده و مشکلی با این موضوع ندارند. الان دیگر در معدن ما جنسیت مهم نیست و همه میدانند هرکس بهتر کار کند نتیجه بهتری میگیرد.
الان چند نفر در آن معدن کار میکنند؟ چند نفر زن هستند؟
120 نفر در این معدن کار میکنند که دو خانم هستیم که به طور مستقیم در معدن فعالیت میکنیم.
خانوادهتان با فعالیت شما در این زمینه مخالف نبودند؟
اوایل که وارد این کار شدم مجرد بودم و خوشبختانه خانوادهام به علاقه و توانایی من اعتماد داشتند و مشکلی با فعالیتم نداشتند. چند سال بعد از این که وارد این کار شده بودم یعنی در سال 87 ازدواج کردم و همینجا باید از همسرم و خانوادهاش به دلیل همراهی بیدریغشان تشکر کنم. شاید هر مردی حاضر نباشد که با این شرایط کاری همسرش کنار بیاید، کار در شرایط سخت و ساعات طولانی و در فضایی که بیشتر همکاران مرد هستند شاید خوشایند عده زیادی از مردان نباشد اما همسرم با صبوری و اعتمادی که دارد، باعث شد هم در زندگی خانوادگی و هم در کارم موفق باشم.
شما مادر هم هستید. چطور مادری را با اشتغال در این شغل سخت تلفیق میکنید؟
همانطور که اشاره کردم، خانواده در نگهداری از فرزندم بسیار کمک کردند. حالا هم که دخترم بزرگتر شده و شش سال دارد، گاهی او را با خودم به سر کار میبرم و او کاملا با فضای کاری و شرایط معدن آشناست. زمانی هم که در خانه هستم، تلاش میکنم تمام وقتم را برای همسر و فرزندم بگذارم تا آنها کمبودی را احساس نکنند. خدا را شکر فکر میکنم آنها هم از زندگی با یک همسر و مادر شاغل احساس رضایت دارند.
اگر دخترتان هم بخواهد در کار معدن فعال باشد، مانع او نمیشوید؟
اگر به این کار علاقه داشته باشد اصلا مانعش نمیشوم.
سال گذشته بود که در برنامه «ماه عسل» شرکت کردید. این برنامه چه بازخوردی در زندگی شما داشت؟ چه واکنشهایی از اطرافیان گرفتید؟
بعد از این برنامه، تعداد بیشتری از افراد با فعالیت من آشنا شدند و برایشان بسیار جالب بود که در شهرستان، یک زن مسئولیت اینچنینی را به عهده دارد و رییس معدن است. زنان زیادی میگفتند الگو گرفتهاند و دوست دارند به آنچه همیشه علاقهشان بوده ولی به دلیل عرف و عادت، فکر میکردند برایشان مناسب نیست، بپردازند. در شهر خودمان هم عده زیادی به من مراجعه کردند و به این کار علاقه نشان دادند، خیلیها هم برای بازدید از معدن آمدند. همه اینها من را برای ادامه فعالیتم مصممتر کرد.
با مسئولان مرتبط با حوزه زنان هم دیدار داشتید؟
خیر، با آنها دیداری نداشتهام.
فکر میکنید بازتاب فعالیت شما، زمینه را برای حضور بیشتر زنان در مشاغل مختلف در محل زندگیتان فراهم کرده؟
بله وقتی شرایط را مقایسه میکنم میبینم چقدر نسبت به زمانی که خودم وارد این کار شدم، شرایط مناسبتری برای انواع فعالیتهای زنان در شهر و شهرستانی که زندگی میکنم بهتر شده.
حاضرید کارتان را با شرایط راحتتر عوض کنید؟
همین حالا هم میتوانم جایی کار کنم که راحتتر باشد و درآمد بهتری داشته باشد اما علاقه من، همین شغل است و تا جایی که بتوانم، در آن فعالیت خواهم کرد.
توصیهای برای زنانی که میخواهند به مشاغل سخت بپردازند دارید؟
باید بگویم تنها علاقه و پشتکار است که میتواند افراد را به نتیجه برساند. اگر اینها نباشد، حتی در مشاغل آسان، هیچ موفقیتی وجود نخواهد داشت. باید نترسید و با تمام توان فعالیت کرد.
اگر دوست داشته باشید میتوانید سری هم به «مصاحبهی با ٰٰنفر اول مسابقات موتور ریس بانوان» بزنید.