مسأله نان بیش از این مشکل دارد. در حالیکه آرد دولتی به قیمت کیلویی 75 ریال به نانوایی داده می شود. و این مبلغ تنها کرایه حمل و نقل است نه ارزش آرد و هر کیلو آرد دست کم برای دولت پنج هزار ریال تمام می شود که به مصرف کننده به 75 ریال داده می شود و این همان یارانه ای است که سالانه برای ایرانیان پرداخته می شود. چهار هزار میلیارد تومان رقم کوچکی نیست که برای یارانه نان در بودجه سالانه لحاظ می شود. این در حالی است که یک سوم نان و میلیون ها تن نان عرضه شده مانند ضایعات دیگر دور ریخته می شود که این کفران نعمت و از مصادیق بارز اسراف و تبذیر و خسارت عظیمی است که متأسفانه همه سال اتفاق می افتد در حالی که در حال حاضر به دلیل خشکسالی ما از خارج گندم وارد می کنیم و بهای کلان آن را و یارانه اش را می پردازیم...خوب، راه چاره چیست؟ راه چاره مدیریت نان و تدبیر وزارت بازرگانی و غله در این میدان است.
که از یکسو به پخت نان بستگی دارد که باید نظارت شود و از عرضه نان نامرغوب و خمیر و سوخته جلوگیری شود. به نانوایی ها آرد داده می شود که نان مرغوب عرضه کنند نه اینکه بخشی از آرد دولتی را به قیمت آزاد بفروشند و بخش دیگر را در فرایند تولید ضایع کنند! اینجا یک مدیریت قوی و قاطع و جدی لازم است که بر تولید و عرضه نان نظارت کند. از سوی دیگر، مصارف خانگی است که متأسفانه الگوی درستی ندارد. در بیشتر خانه ها نیمی از نان خریداری شده هدر می رود یا به دلیل پخت بد و نا مناسب و یا به دلیل سوء مصرف در خانه ها. کمتر خانه ای است که هر هفته یک کیسه پلاستیک نان خشک یا کپک زده دورریخته نشود و با کفران نعمت در ردیف اشیاء دور ریز درنیاید. در حالیکه اگر نان با پخت مطلوب عرضه گردد و مردم در مصرف دقت کنند مصرف گندم به نیمی از آنچه که هست کاهش خواهد یافت. نکته دیگر ارزان بودن نان است که امروزه در حقیقت رایگان داده می شود. وقتی نان ارزان باشد و پخت آن نامطلوب، دور ریختن آن طبیعی است که برای این مشکل باید چاره اندیشی کرد چه از نظر تولید و پخت آن و چه از
نظر مصرف خانه ها و رستوران ها و غیره. در این میان فرهنگ سازی و آگاهی دادن به مردم نقش اساسی دارد که رسانه ها و مبلغان و نویسندگان باید عهده دار آن شوند.
روایات و مصرف نان
روایات ما در این باب گنجینه ارزشمندی است که در صدر مقال به پاره ای از آن اشاره شد در اینجا به یک روایت دیگر از سیره مبارکه حضرت امام حسین(ع) در باب نان و مصرف آن بنگریم. روزی آن حضرت از کوچه ای عبور می کردند. قطعه نانی بر زمین افتاده بود حضرت آنرا برداشت و به دست غلامش داد که آن را نگهداری کند. ساعتی گذشت و امام از غلام خود خواست که آن قطعه نان را بیاورد. غلام گفت: آن را خوردم. حضرت فرمود اگر نمی خوردی آن را با آب شستشو می کردم و می خوردم.
این روایت را مقایسه کنید با آنچه در مصرف نان در جامعه می گذرد آنگاه ببینید جزای این کفران نعمت آیا نباید محرومیت از نعمت باشد؟ که قرآن فرمود: «لان شکرتم لازیدنّکم ولان کفرتم انّ عذابی لشدید». تضییع نعمت ها از قبیل نان، برنج، گوشت و سایر مواد غذائی متأسفانه در زندگی روزمرّه ما عادی شده است و توجه نداریم که این عمل مسرفانه به بیان امام صادق در روایت پیشین از مصادیق افساد است. این اسرافکاری را در خانه ها، رستوران ها، تالارهای مجالس عقد و عروسی و عزا و حتی افطاری ها و مجالس دینی می بینیم که غذاها در بشقاب ها می ماند و در کیسه های زباله ریخته می شود در حالیکه گرسنگانی هستند که در محلات فقیر نشین شهر و روستا به لقمه ای از آن نیاز دارند و در ماه یک کیلو برنج و گوشت نمی توانند به خانه خود ببرند مجازات این اسراف و تبذیر چیست؟ همان زوال نعمت و خراب شدن وضع کشاورزی و دامداری و گرانی ارزاق عمومی است که ملاحظه می کنیم...