در شماره های پیشین به ده اصل اساسی از شرایط کارگزاران اشاره شد در این شماره به توضیح «صداقت » و«اطاعت » که از شرایط ویژه کارگزار اسلامی است می پردازیم.
11- صداقت
در حوزه تعلیمات اسلام صداقت یکی از عناصر مهم ارزشی است. رسول خدا(ص) فرمود: «لا تنظروا الی کثره صلاتهم و صومهم و کثره الحج و المعروف، وطنطنهم باللیل، و لکن انظروا الی صدق الحدیث و اداء الامانه » (1) برای امتحان مردم، نگاه به زیادی نماز و روزه آنها و کثرت حج و نیکی کردن آنها به مردم، و سر وصدای آنها در عبادت شبانه نکنید، ولی نگاه به راستگویی و امانت آنها کنید.معصومان دیگر(ع) نیز به این عنصر ارزشی اسلامی و انسانی توجه خاص داشته اند. (2) باتوجه به نقش سازنده صداقت در روابط اجتماعی و سیاسی; رعایت آن برای همگان اهمیت دارد. و لکن رعایت این پدیده ارزشمند برای کارگزاران از اهمیت ویژه ای برخورداراست. زیرا که صادقانه برخورد نمودن کارگزاران با مردم و گفتن حقایق و واقعیات به مردم; نقش بنیادی در جلب رضایت و اعتماد عمومی دارد; اعتماد مردم به دولتمردان بزرگترین سرمایه، کارگزاران است. از این رو در نهج البلاغه به اعتمادمردم به مسوولان توجه خاص شده است. (3)
امام علی(ع) با بهره گیری از صداقت حکومت کرد، و کارگزاران خویش را نیز به رعایت آن توجیه نمود. صراحت و داقت حضرت در سیاست، یکی از مشکلات خلافت آن حضرت بود. استاد شهید مطهری می نویسد: «مشکل سوم خلافت او (علی «ع ») مساله صداقت وصراحت در سیاست بود که این را هم باز عده ای از دوستانش نمی پسندیدند، می گفتندسیاست این همه صداقت و صراحت برنمی دارد چاشنی سیاست دغلبازی است.» (4) به خاطر عدم بهره گیری علی(ع) از اهرم خدعه و نیرنگ، در مسائل حکومتی بود که برخی تصورمی کردند: که معاویه از علی(ع) سیاستمدارتر است. از این رو حضرت در جواب این تصورفرمود: «و الله ما معاویه با دهی منی و لکنه یغدر و یفجر و لولا کراهیه الغدرلکنت من ادهی الناس » (5) قسم به خدا معاویه از من سیاستمدارتر نیست ولی او نیرنگ می زند و مرتکب گناه می شود، اگر نیرنگ خصلت زشتی نبود من سیاستمدارترین مردم بودم. همچنین علی(ع) فرمود، «لو لا ان المکر و الخدعه فی النار لکنت امکرالناس » (6)
در فرهنگ دین و ساختار حکومت دینی; بهره گیری از سیاست که مبتنی بر خدعه و نیرنگ باشد، جایز نیست. و یکی از امتیازات حکومت علوی بر حکومتهای اموی وعباسی نیز در همین است که حکومت علوی بر عنصر صداقت و عدالت استوار است.
با توجه به نقش صداقت در شیوه زمامداری است که علی(ع) به مالک اشتر توصیه می کند، که با مردم صادقانه برخورد نموده و از وعده و شعارهایی که همراه عمل نیست پرهیز کند. زیرا که وعده های بدون عمل و نشان دادن غیر واقع را به صورت واقع; موجب خشم خدا و مردم می شود. حضرت خطاب به مالک اشتر فرمود: «و ایاک والمن علی رعینک با حسانک او التزید فیما کان من فعلک او ان تعدهم فتع موعدک بخلفک فان المن یبطل الاحسان و التزید یذهب بنور الحق، و الخلف یوجب المقت عندالله و الناس. قال الله تعالی: «کبر مقتا عندالله ان تقولوا ما لا تفعلون » (7)از منت نهادن بر رعیت به جهت احسانی که نموده ای و یا بیش از حد جلوه دادن آنچه کرده ای بپرهیز، و نیز از دادن وعده ای که خلف می کنی احتراز کن; چه منت نهادن،احسان را بی ارزش می کند و زیاده نگری روشنایی حق را می برد و خلف وعده موجب خشم خدا و مردم می شود. خدای تعالی فرمود: گناه بزرگی است از نظر خداوند که بگوییدآنچه را عمل نمی کنید.
توصیه علی(ع) به مالک اشتر دستورالعمل اصولی و منطقی است که همه کارگزاران می توانند از آن بهره گیرند. بی تردید وعده های دولتمردان به مردم در خصوص خدمات اجتماعی و ...
اگر همراه با عمل نباشد، موجب می شود، که مردم به دولتمردان خود اعتماد نکنند;و نتیجه آن از بین رفتن اعتبار مسوولان و خود بزرگترین ضربه بر پیکر دولت و کشوراست. متاسفانه در جوامع امروزه برخی از کارگزاران، با مردم خود صادقانه برخوردنکرده و مردم را با آمار و ارقام دروغ و مانور تبلیغاتی سرگرم می کنند;کارگزاران جوامع اسلامی باید صادق ترین انسانها نسبت مردم بوده و دستورالعمل علی(ع) را چراغ راه خود قرار دهند; که صداقت یکی از شرایط مهم و اصلی کارگزاران است; که در نهج البلاغه به آن اشاره شده است.
البته باید توجه داشت که گاه به دلایل دفاعی برخی حقایق را نمی توان با همه درمیان گذاشت.
12-اطاعت از ولایت امر
در فرهنگ شیعه عنصر امامت و رهبری از اهمیت ویژه ای برخوردار است. چنانکه رسول خدا(ص) فرمود:
«من مات و لم یعرف امام زمانه مات میته الجاهلیه » (8) در فرهنگ ائمه(ع) نیز به اهمیت و فلسفه وجودی امامت توجه خاص شده است. (9)
از مسائل مهمی که در خصوص کارگزاران در نهج البلاغه مطرح شده; لزوم اطاعت مردم و کارگزاران از ولایت امر است. چنانکه امام علی(ع) در تببین حق امام بر امت چنین فرمود: «حق علی الامام ان یحکم بما انزل الله و ان یودی الامانه; فاذا فعل ذلک فحق علی الناس ان یسمعوا و ان یطیعوا و ان یجیبوا اذا دعوا» (10) بر امام لازم است که آن چنان در میان مردم حکومت کند که خداوند دستور آن را فرود آورده است. وامانتی که خداوند به او سپرده است ادا کند، هرگاه چنین کند، بر مردم است، که فرمان او را بشنوند و اطاعتش را بپذیرند و دعوتش را اجابت کنند. دانشمندان اسلامی نیز لزوم اطاعت امت از امام عادلی را واجب دانسته اند. (11)
نگرش علی(ع) در خصوص لزوم اطاعت مردم از ولایت امر، ریشه در قرآن و سنت رسول خدا(ص) دارد.
چنانکه در قرآن اطاعت از ولایت امر در کنار اطاعت خدا و رسول خدا(ص) قرارگرفته است: «یا ایها الذین آمنوا اطیعوا الله و اطیعوا الرسول و اولی الامرمنکم » (12) پیامبر اسلام(ص) فرمود: «تمسکوا بطاعه ائمتکم و لا تخالفوهم فان طاعتهم طاعه الله و ان معصیتهم معصیه الله ...» (13)
نگرش امام علی(ع) در زمینه اطاعت مردم و کارگزاران از ولایت امر; نگرش منطقی و اصولی است. زیرا اطاعت مردم از رهبر، درحفظ و دوام حکومت; نقش بنیادی و کلیدی دارد. عدم اطاعت مردم و کارگزاران بی تردید یکی از علل شکست و عدم موفقیت ظاهری ائمه معصومین(ع) در جنگ، قیامها ویا کنار گذاشتن آنان از صحنه قدرت; بوده است. چنانکه علی(ع) از عدم اطاعت مردم کوفه شکایت کرد. (14) و امام حسن(ع) به خاطر مخالفت فرمانده سپاهش مجبور به صلح شد. و امام حسین(ع) به خاطر عدم اطاعت مردم کوفه به شهادت رسید.
اطاعت مردم از ولایت امر مهم است. ولی اطاعت کارگزاران از ولایت امر از اهمیت ویژه ای برخوردار است. به دلیل اینکه در ساختار حکومت دینی، کارگزاران هر کدام به نحوی، عناصر و مهره هایی هستند، که رهبر را در اجرای قوانین الهی و اداره حکومت دینی کمکی می کنند. از این رو مخالفت هر کدام آنان یکی از عوامل تهدیدکننده نظام به حساب می آید. از طرفی کارگزاران، در نظام اسلامی; اصل مشروعیت ولایت خویش را از ولایت امر می گیرند. از این رو است که علی(ع) خود کارگزاران را نصب و درصورت مخالفت از دستورات آنان را عزل می کرد. همچنین آن حضرت به سلسله مراتب ولایت تصریح کرده است. آن حضرت خطاب به مالک اشتر فرمود: «... بنابراین از عفو و گذشت خویش آنان (مردم) را بهره مند ساز زیرا تو مافوق آنهایی و امام تو مافوق تو، وخداوند مافوق امام تو است، او کار مردم را به تو سپرده و بدین وسیله تو را به آزمایش نهاده ...» (15)
در ساختار حکومت اسلامی ایران که از قرآن، سنت و نهج البلاغه،منشا گرفته، نیز به مراتب ولایت توجه شده است، مثلا: رئیس جمهور از سوی مردم انتخاب می شود، ولی حکم ریاست جمهوری را ولی امر، تنفیذ می کند. و «ولی امر» همه تلاش و اندیشه اش «اجرای قوانین خدا» در جامعه است.
با توجه به لزوم اطاعت کارگزاران از ولایت امر است، که علی(ع) به مالک اشتردستور می دهد، که فرماندهی سپاه خود را از کسانی انتخاب کند که مطیع در برابرخدا، پیامبر اسلام و رهبر باشد: «فول من جنودک انصحهم فی نفسک لله و لرسوله ولامامک ...» (16) از سپاهیانت آن کس را به فرماندهی برگزین که در نظرت خالص ترین وخیراندیش ترین فرد برای خدا، پیامبر و امام باشد. (17)
با توجه به مطالب فوق می توان گفت: یکی از ویژگیهای مهم کارگزاران درنهج البلاغه; اطاعت آنان از ولایت است. چنانکه علی(ع) در نامه ای به مردم مصر، یکی از ویژگیهای مالک اشتر را، اطاعت او از رهبر دانست. «... فانه لا یقدم و لا ینهجم و لا یوخر و لا یقدم الا عن امری » (18) او (مالک) هیچ کاری را اعم از حمله، یاعقب نشینی یا پیشروی جز به فرمان من انجام نمی دهد.