ماهان شبکه ایرانیان

آیا ولایت فقیه از نوع وکالت است یا تولی؟ (۱)

یکی از سؤالاتی که برای بسیاری مطرح است این است که نقش مردم در جعل ولایت برای فقیه چیست؟ آیا فقیه از سوی شارع دارای ولایت است و مردم آن را می پذیرند یا آنکه مردم با انتخاب خود به فقیه ولایت می دهند؟ به عبارت دیگر، مشروعیت ولایت از بالا به پایین است یا از پایین به بالا؟ اگر از بالا به پایین باشد مردم جز پذیرش و تبعیت حق دیگری ندارند اما اگر از پایین ...

یکی از سؤالاتی که برای بسیاری مطرح است این است که نقش مردم در جعل ولایت برای فقیه چیست؟ آیا فقیه از سوی شارع دارای ولایت است و مردم آن را می پذیرند یا آنکه مردم با انتخاب خود به فقیه ولایت می دهند؟ به عبارت دیگر، مشروعیت ولایت از بالا به پایین است یا از پایین به بالا؟ اگر از بالا به پایین باشد مردم جز پذیرش و تبعیت حق دیگری ندارند اما اگر از پایین به بالا باشد مردم هر کسی را که بخواهند برمی گزینند و هر وقت هم نخواستند می توانند از نظرشان برگردند.

 

بدون تردید، تا مردم ولایت فقیه را نپذیرفتند نه تنها فقیه، حتی امام معصوم نیز قادر به اداره امور مسلمانان نخواهد بود، زیرا «لا رأی لمن لا یطاع»(2) ، لکن به نظر می رسد هیچ یک از دو سخن یاد شده نمی تواند به طور مطلق درست باشد چه، مردم نمی توانند ولایت هر کس و یا حتی هر فقیهی را بپذیرند بلکه شرایط را شارع و امام معصوم بیان کرده که محور اصلی آن در قانون اساسی نیز منعکس شده است به بیانی دیگر، فقیه در مقام ثبوت پس از دارا بودن شرایط لازم از شأنیت ولایت برخوردار است و لکن هر گاه مردم او را پذیرفتند ولایتش عینیت پیدا می کند.

 

مقام معظم رهبری در این خصوص چنین می فرمایند:

 

«هیچ کس حق حاکمیت بر مردم را ندارد، مگر آنکه دارای معیارهای پذیرفته شده باشد و مردم او را بپذیرند.»(3)

آیا مردم می توانند از نظرشان برگردند؟

 

هر گاه مردم در تشخیص فقیه جامع الشرایط دچار اشتباه شوند و بعدا کشف خلاف شود و یا تشخیص مردم (نمایندگان خبرگان) در ظرف خودش صحیح باشد اما فقیه شرایط لازم را از دست بدهد، در این صورت نه تنها مردم می توانند از نظرشان برگردند بلکه فقیه خود بخود از ولایت ساقط شده و خبرگان پس از اعلام آن به مردم، فقیه واجد شرایط را به آنان معرفی می کنند (4) و مردم با اعلام حمایت خود (شکل جدیدی از بیعت) ولایت او را می پذیرند. اما اگر فقیه از اول شرایط لازم را دارا بوده و کماکان از آن برخوردار باشد تغییر نظر در این صورت مبنای علمی ندارد.

 

پی نوشتها:

1. برگرفته از کتاب پژوهشی نو پیرامون انقلاب اسلامی ، دهقان، حمید؛

2. نهج البلاغه، خطبه 27،کسی که مورد تبعیت قرار نگیرد حرفی برای گفتن ندارد.

3. روزنامه سلام، 14/11/ 1370

4. قانون اساسی جمهوری اسلامی، اصل 108، آیا در هیچ یک از نظامهای دموکراسی جهان سراغ داریم که هر گاه رهبر مرتکب انحراف شد خودبخود از رهبری ساقط شود و مشروعیت خود را از دست بدهد آیا این خود یک عامل بازدارنده مهمی محسوب نمی شود؟

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان