خطر دنیا دوستی و بلند پروازی
آرزوهای دور و دراز، سالیان سال می تواند فکر انسان را به خود مشغول کند. بنابه تعریفی عشق؛ تمرکز انسان به موضوعی خاص است که همه جنبه های فکر او را به خود جلب می کند. آرزوهای بلند نیز می توانند آزادی فکر بشر را از او بگیرند و او را وادارند که عمر کوتاه خود را صرف رسیدن اموری کند که دست یابی به آن، از دست دادن گوهر زمان را ندارد. حضرت علی علیه السلام می فرماید: «اَلْآمالُ تُدْنِی الْاجال؛ آرزوها، نزدیک سازنده مرگ هایند». به عقیده پیشینیان، در فرهنگ ما انسان هر چیزی را که بیش از اندازه دوست بدارد، همان چیز سبب گرفتاری اوست. شاید این فکر، برگرفته از سخن مولای متقیّان باشد که فرمود: «أَلْمِحْنَةُ حَقْر وُنَةٌ یُحُبِّ الدُّنیا؛ دنیادوستی و گرفتاری به هم نزدیکند».
آروزها به واسطه دورنمای زیبای خود، تشنگان مسیر را همواره به سوی خود می کشند. حال آنکه، سیر در آرزوها، نوعی لذت پرستی ست که پرده ای در برابر دیدگان حقیقت بین انسان می اندازد و جز تشنگی روز افزون، ثمره دیگری به همراه ندارد.
به باور روانشسناسان، این میل در بشر تمام نشدنی است، اگر به آن به آن بها داده شود. به بیانی دینی، که خرسندی و بسندگی او فراهم شود، به دست نخواهد آمد؛ زیرا گرسنگی روح بشر و ارضای حس خوشبختی و کمال طلبی او بزرگ تر از آن است که در تصور آید و پاسخ حقیقی به این نیاز روح، در جایی فراتر از عالم تنگ مادی نهفته است.
پیام متن
1. چه گنج ها بنهادند و دیگری برداشت |
چه رنج ها بکشیدند و دیگری آسود |
نَفس که نَفْسْ بر او تکیه می کند باد است |
به وقت مرگ بداند که باد می پیمود |
2. قاب عمر، کوچک تر از آن است که نقاش آرزوها بتواند تمام تصاویر خیالِ خود را در آن نقش ببندد.
در سایه سار دعا
افراد باایمان در هر دین و مذهبی که باشند، در پرتو ارتباط با نیرویی آسمانی، اراده ای ناگسستنی در برابر پیشامدها دارند. آنها بر این باورند که همه هستی از نظم الهی پیروی می کند و تنگنا و گشایش روزگار همواره در پی یکدیگر پدید می آید. حضرت علی علیه السلام می فرماید: «ما اِشْتَدَّ ضیقٌ اِلّا قَرَّبَ اللّهُ تَعالی فَرَجه، هیچ حلقه ای بر انسان تنگ نشود، مگر آنکه خداوند تعالی گشایش آن را نزدیک سازد. دعا و نیایش، ابزار مؤثر ارتباط انسان با جهان غیب، سبب ساز دست یابی انسان به باورها و حقیقت ها و آرامش بخش روح آدمی است.
بنابراین، قلب سلیم هیچ گاه اندوهناک نیست و بی گمان تیرگی و رخوت درون، ناشی از قطع ارتباط با عالم بالا و ابتلای روح به انواع بیماری ها و خود درگیری های امروزه بشر است. دعا ضمن اینکه راهی برای اجابت خواسته هاست، روح آدمی را به آگاهی از مسائل فراموش شده ای از جمله اقرار به گناه، احساس پشتوانه ای محکم، یادآوری داشته ها و نعمت ها و در نتیجه، شکر آنها توفیق می دهد و پیش از اجابت دعا، روح را از تنگنای تیره و گرفته خود نجات می دهد. با دعا کردن، انسان از نیاز و خواسته خود فارغ و غرق یاد خدا می شود، مانند فردی که درخواست جرعه ای آب را داشته است و اکنون به واسطه دعا، خود را در دریایی عظیم می یابد. به تعبیر زیبای مولوی:
این بخت که را باشد کاید به لب جویی |
تا آب خورد ناگاه، او عکس قمریا بد |
پیام متن:
1. علم بشر از درک بسیاری از جنبه های آفرینش عاجز است که بایستی با دعا خود را پای بند به اطاعت از آموزه های دین اسلام سازد تا از مشکلاتی که خود برای خود فراهم کرده است، خلاصی یابد.
2. دعا نیرویی است که با تمرین و تکرار، روح را قدرت و اطمینان می دهد و گاهی لذت آن، لذت استجابت دعا را از یاد انسان می برد.
دوستی و هم نشینی شایسته با مردم
برقراری ارتباط با دیگران، از مهم ترین نیازهای انسان است و گاه این ارتباط، به دوستی افراد با یکدیگر می انجامد.
دوست، در مقام شریک احساسات درونی فرد کانونی برای رد و بدل کردن اندیشه و محل رفع نیازهای مختلف وجودی انسان، نقش مؤثر و سازنده در زندگی آدمی دارد. مولا علی علیه السلام در این باره فرموده: «اَلْغَریبُ مَنْ لَیْسَ لَهُ حَبیبٌ؛ مرد بی دوست، غریب است». این کلام مسلمان را از حوزه انزواطلبی و رهبانیت و انتخاب همراه و همفکرانی را برای فرد پیشنهاد می کند. در این میان، گروهی در برقراری ارتباط با دیگران، منافع شخصی خود را به منافع عموم ترجیح می دهند و با پیروی از این دیدگاه، تأمین خواسته ها و نیازهای خود، به هنجارشکنی های اخلاقی و دینی دچار می شوند و بسیاری از چنان که حریم ها را رعایت نمی کنند. اینان توفیق بهره مندی از دوستان واقعی و برکت های حاصل از دوستی با آنان را ندارند و چه بسا از ایمان نیز بی بهره باشند، حضرت علی علیه السلام فرمود: «شَرایِطِ الْأیمانِ حُسْنُ المُصاحَبة؛ با برادران به خوبی معاشرت کردن، از شرایط ایمان است.
بر تو خوانم زدفتر اخلاق |
آیتی در وفا و در بخشش |
هر که به جزا شدت جگر به جفا |
همچو کان کریم زر بَخشش |
کم مباش از درخت سایه فکن |
هر که سنگت زند ثمر بخشش |
از صدف یاد دار نکته حلم |
هر که بُرَّد سرت گهر بخشش |
آزار رساندن به دیگران، همیشه نشان آشکاری ندارد، بلکه گاه شامل رفتارهای نادرست اقتصادی همچون کم فروشی، احتکار، اسراف یا استفاده نابجا از آزادی های فردی است که منجر به حریم شکنی های اجتماع می شود. بر این اساس، حسن معاشرت نهی؛ لزوم رعایت قوانین وجدان و اخلاق و دین، در دوستی میان دو کس تا دوستی میات تمام افراد بشر.
پیام متن:
1. از بزرگ ترین کشتی ها نیز، نیاز به لنگرگاه و ساحل دارند تا خود را آرام نگه دارند. دوستانِ خوب ما، لنگرگاه سکون و آرامش اند برای دستیابی به ساحل نجات.
2. همه به دنبال دوست خوب می گردند، حال اگر خود برای دیگری دوستی خوب باشند، همه به خواسته خود خواهند رسید.
3. در همنشینی خود با مردمان، به دنبال منفعت طلبی نباشیم، تا در نتیجه آن، گرفتار هنجارشکنی نشویم.
جلب دوستی با تواضع
زخاک آفریدت خداوند پاک |
سپس ای بنده افتادگی کن چو خاک |
حریص و جهان سوز و سرکش مباش |
زخاک آفریدنت آتش مباش |
یکی از ویژگی های انسان های بزرگ، فروتنی است. حضرت علی علیه السلام ، تواضع را نشانه متعالی بودن انسان می داند و می فرماید: «ما تَواضَعَ اِلّا رَفیعٌ؛ تنها، انسان متعالی، فروتنی اختیار می کند». برای کسانی که در پی عزت و سرافرازی اند، و فروتنی نردبان مطمئنی است، همان گونه که امیرالمؤمنین علی علیه السلام فرمود: «التَّواضُعُ مُسلّمُ الشَّرَفِ؛ تواضع، نردبان رسیدن به شرافت است». آن حضرت در بیانی دیگر، آراستگی به فروتنی را نشانه کمال انسان می داند و می فرماید: «ما نَقَّصَ نَفْسَهُ اِلّا کامِلٌ؛ کسی خود را (در اثر فروتنی) ناقص و ناچیز نمی انگارد، مگر انسان کمال یافته».
به تعبیر شیوای صائب تبریزی:
تواضع است دلیل رسیدن به کمال |
که چون سوار به مقصد رسد پیاده شود |
به همان اندازه که فروتنی از وجود جان مایه درونی انسان خبر می دهد، تکبر، از بی مایگی و بی مقداری انسان حکایت می کند. حضرت علی علیه السلام در این باره می فرماید: «ما تکبَّرَ اِلّا وَضیعٌ؛ تنها (انسان) بی مقدار، کبر می ورزد». و نیز فرمود: «کُلُّ مُتَکَبَّرٍ حَقیرٌ؛ هر متکبری، حقیر و ناچیز است». فراموش نکنیم که گرچه فروتنی، از فضیلت های بزرگ اخلاقی است، با همگان فروتنی کردن روا نیست و با انسان های خودبین و گردن کش، باید با زبان کبر و خشن سخن گفت، نه با زبان تواضع. همان گونه که سعدی در این باره می گوید:
تواضع گرچه محبوب است و اجر بیکران دارد |
نشاید کرد با هر کس که هیبت را زیان دارد |
پیام متن:
1. نبیند مدّعی جز خویشتن را |
که دارد پرده پندار در پیش |
گرت چشم خدا بینی ببخشند |
نبینی هیچ کس عاجزتر از خویش |
2. شرافت واقعی، روزی افرادی است که داشته های خود را به رخ نداشته های دیگران نمی کشند و همیشه با تواضع و خشوع در برابر خلق و خالق، به ظرفیت پذیرش خود می افزایند.
3. انسان متواضع، وقتی به دست خود راه چشمه های ارزشی خود را به روی حسرت دیگران می بندد، خداوند، آبشاری از شرافت را از سمت دیگر وجودش سرازیر می کند.
آبرو و نیک نامی
آبرو، حق مسلم هر انسانی است که بخشی از آن به همت و اراده خود او و توانایی های مادی و معنوی او فراهم می شود و بخشی نیز ودیعه خداوند است که بنده اش را عزت و احترام می بخشد. همه انسان ها خواهان دست یابی به موقعیت اقتصادی، فرهنگی و علمی مناسبی در جامعه هستند؛ ولی نوع و جنس اندیشه افراد، پندار آنان را از موقعیت مناسب شکل می دهد. به عنوان مثال، فردِ دنیاپرست، اوج افتخار را در افزونی سرمایه مادی خود می بیند. از این رو، در میان معیارهای او برای، آبرو و سربلندی جایی برای بذل و بخشش به دیگران وجود ندارد. حال آنکه علی علیه السلام می فرماید: «ما حٌصّنَتِ الْأَعْراضُ بِمِثْلِ الْبَذْل؛ هیچ چیز مانند بخشش، آبروها را نگه نمی دارد». از سوی دیگر، گاه برای حفظ گوهر گران آبرو، از بذل جان نیز نباید دریغ کرد، همان گونه که علی علیه السلام می فرماید: مِنَ النَّبْلِ اَنْ یَبْذُلَ الْرَّجُلُ نَفْسَهُ وَ یَصُونَ عِرْضَة. از بزرگواری است که شخص در راه نگه داری آبرویش، جانش را فدا کند.
پیام متن:
1. آبرومندی، در نزد خداوند ملاکی دارد که در جهان مادی، کمتر به آن توجه می شود و گاهی متضرر شدن و جان باختن، به معنای پیروزی در این مسیر است.
2. حیثیت، ظرفی است پنهانی که در آن، کردار نیک را انباشته اند. روزی که نقاب ها از چهره می افتد، ای بسا ظرف های مطّلا که خالی آمده اند و کیسه های وصله داری که سرازیر از نیکی هستند.