ماهان شبکه ایرانیان

امام علی علیه السلام : پیام های اقتصادی امام علی علیه السلام (فقر)

از آن جا که پدیده شوم فقر ریشه بسیاری از نابه سامانی های اجتماعی و فرهنگی محسوب می شود، تمام مکاتب نسبت به برطرف ساختن آن اهتمام ورزیده و یکی از مهم ترین اهدافِ اقتصادیِ خود را ریشه کن ساختن فقر و تأمین رفاه عمومی دانسته اند

اسلام و فقر

از آن جا که پدیده شوم فقر ریشه بسیاری از نابه سامانی های اجتماعی و فرهنگی محسوب می شود، تمام مکاتب نسبت به برطرف ساختن آن اهتمام ورزیده و یکی از مهم ترین اهدافِ اقتصادیِ خود را ریشه کن ساختن فقر و تأمین رفاه عمومی دانسته اند. بر این اساس، در مجموعه احکام اسلام نیز از راه مقابله با هرگونه بی عدالتی و وضع مقررات خاصّ، تلاش های مستمری برای مبارزه با پدیده فقر انجام گرفته است. به عنوان اوّلین گام، چهره واقعی تهی دستی به مردم شناسانده شده است تا پس از شناختن ویژگی ها و آثار زیانبار آن، از بروز این پدیده خانمان سوز جلوگیری شود. علی علیه السلام در توصیف عوارض منفی فقر، به فرزندشان محمّد بنی حنفیه می فرمایند: «فرزندم، از فقر و ناداری برای تو بیمناکم. پس از آن به خدا پناه بر؛ زیرا فقر باعث کاستی در دین و سرگشتگی خرد و بروز دشمنی و کینه ورزی می شود».

حقیقت تنگ دستی

در فرهنگ اسلامی به سبب آثار بسیار بدی که تهی دستی در پی دارد، از این پدیده زشت اجتماعی با صفات و تعابیر بسیار هشدار دهنده عجیبی یاد شده است. مجموعه این قبیل از صفت ها ماهیّت و ابعاد زشت و خسارت بار این پدیده شوم اقتصادی و اجتماعی را برای همگان روشن می سازد؛ به عنوان مثال علی علیه السلام علاوه بر عمری مبارزه عملی با این پدیده منفی اجتماعی در توصیف آن از جمله می فرمایند:

ـ تهیدستی وقتی همراه با قرض و بدهکاری باشد بزرگ ترین بدبختی است.

ـ تنگ دستی، مرگ بزرگ تری محسوب می شود.

ـ آگاه باشید که فقر و فاقه از جمله بلاهاست.

آشنایی با این قبیل از اوصاف تک تک افراد و به ویژه رهبران جامعه را مصمّم می سازد تا از هر راه ممکن نسبت به برطرف ساختن این پدیده شوم اجتماعی اقدام نمایند.

درخواست نجات از تنگ دستی

هم چنان که توانگری و برخورداری، اگر در حدّ کفاف باشد و در راه خشنودی خدا به کار رود و حق آن گزارده شود و با شکر همراه باشد، موجب حفظ آبروی انسان می شود، تنگ دستی نیز اگر با صبر توأم نباشد، موجب خواری و کوچکی فرد در دید افراد جامعه می گردد. علی علیه السلام با توجّه، به این حقیقت، همواره از درگاه خداوند متعال درخواست می کردند که او را از آثار منفی فقر در امان نگه دارد؛ از جمله می فرمایند: «پروردگارا، با توانگری خود آبرویم را حفظ کن و به تنگ دستی خوارم مساز تا مبادا از دیگر روزی خواران تو روزی خواهم و از بدترین آفریدگانت مهربانی جویم و به ستایش کسی که به من چیزی بخشد دچار شوم و به نکوهش آن که از من دریغ ورزد، مبتلا گردم. پروردگارا، تو در ورای این همه، صاحب اختیار بخشیدن و نبخشیدنی و بر همه چیز توانایی».

ناتوانی در دفاع از حقوق

از جمله پی آمدهای منفی فقر آن است که انسان فقیر چنان دچار احساس خودکم بینی می شود که قدرت دفاع از حقوق فردی و اجتماعی مسلّم خود را از دست می دهد؛ به گونه ای که وقتی منافع و مصالح فردی و خانوادگی و اجتماعی و سیاسی او با خطرهایی مواجه شود، به رغم برحقّ بودن در ارائه دلیل و برهان دچار مشکل می شود. این امر نه به جهت وجود نقصان در دلیل، بلکه به سبب عدم اعتماد به نفس است. علی علیه السلام در این باره می فرمایند: «فقر مالی زبان شخص زیرک را در بیان برهان و حجّت ناتوان می سازد».

غریب در وطن

به سبب تغییر دیدگاه ها، در بیشتر جوامع کنونی، ارزش های معنوی و فضیلت های اخلاقی اعتبار خود را از دست داده است. در نتیجه ارزشمندی افراد با میزان برخورداری آنها از امکانات مالی و موقعیّت اجتماعی و پُست و مقام آنها تعیین می شود. واضح است که در چنین وضعیتی به انسان های تهی دست اعتنا نمی شود و در مناسبات اجتماعی و تصمیم گیری های اساسی به دیدگاه های آنها توجهی نمی گردد. این کار علاوه بر خسارت های فراوان سیاسی و اقتصادی که در بیشتر موارد در پی می آورد، به لحاظ روحی نیز قشر عظیمی از مردم جامعه را دچار ناراحتی و احساس حقارت می کند. علی علیه السلام در اشاره به آثار ناداری می فرمایند: «انسان فقیر در وطن و شهر خود غریب است» و در تعبیر دیگر می فرمایند: «انسان فقیر حتّی در وطن خود حقیر و کوچک به شمار می آید».

آثار مختلف فقر مالی

امام علی بن ابی طالب علیه السلام در نامه ای که به فرزند بزرگوارشان امام حسن مجتبی علیه السلام نوشته اند، درباره فقر و ناداری می فرمایند «کسی را که در پی تحصیل خوراک و معیشت روزانه خود است، سرزنش مکن؛ زیرا کسی که هزینه خورد و خوراک و مخارج زندگی روزمره خود را نداشته باشد، خطاهایش بسیار می شود. فرزندم، فقیر در میان مردم حقیر شمرده می شود، سخن او خریدار پیدا نمی کند و مقام و منزلتش شناخته نمی شود. انسان تهی دست اگر راست بگوید، اغلب مردم او را دروغ گو به حساب می آورند و اگر زاهد و دنیاگریز باشد نادانش می خوانند. فرزندم، هر که به فقر گرفتار شود، به چهار خصلت ناپسند دچار می گردد: سستی در یقین، کاستی در خرد، شکنندگی در دین و کمی شرم. پس از بی چیزی به خدا پناه می بریم».

اثر اجتماعی فقر و غن

از آن جا که اغلب مردم از بینش والای معنوی برخوردار نیستند، ارزش های واقعی افراد را که در کمالات انسانی و فضیلت های اخلاقی است، نادیده گرفته، ارزش آنها را در برخورداری های مادی و امکانات دنیوی می دانند. در پی پدیدآمدن این بینش ناصواب گاهی دیده می شود که نه تنها کارهای ناپسند افراد برخوردار را پسندیده، و کارهای نیک انسان های تهی دست را ناپسند به حساب می آورند، بلکه در بسیاری از موارد کارهای شایسته دیگران را به افراد برخوردار و ثروتمند و کارهای ناپسند صاحبان قدرت و ثروت را به دیگران نسبت می دهند. علی بن ابی طالب علیه السلام در اشاره به این حقیقت می فرمایند: «وقتی دنیا به گروهی رو کند، مردم نیکی های دیگران را به ایشان نسبت می دهند و چون دنیا به آنان پشت کند، حتی نیکی های آنان را نیز کرده ایشان نمی دانند».

فقر عامل ناامیدی

از عوامل بسیار مهمّ موفقیّت آدمی در زندگی امیدوار بودن است. امید به کسب سعادت و پیروزی بر مشکلات بردباری انسان را در اوضاع دشوار افزایش می دهد و او را از تسلیم شدن در برابر ناملایمات نجات می بخشد. بر این اساس افراد در طول زندگی باید از بروز عوامل یأس و دل سردی که زمینه شکست را فراهم می سازد، جلوگیری کنند. علی علیه السلام می فرمایند: «از جمله آثار فقر ناامیدی و دلسردی است». بر طبق این سخن روشنگر علی علیه السلام ، یکی از راه های حفظ امیدواری در انسان مبارزه با تنگ دستی است؛ زیرا تهی دستی امکان عمل و بستر بسیاری از فعالیّت ها را از بین می برد و دلسردی را که اصلی ترین عامل شکست در زندگی است، در پی دارد.

بازدارندگی فقر

یکی از آفت های زیان بار ناداری بازماندن از وظایف است. انسان فقیر به واسطه نداشتن امکانات لازم، در بسیاری از موارد، در پیمودن مسیر کمال و موفقیت دچار مشکل می شود؛ چون برآوردن بسیاری از نیازهای روحی و کمالات معنوی بدون برخورداری از امکانات مالی در حد ضرورت میسر نیست؛ به عبارت دیگر، هر نوع کم وکاستی موجب دور شدن انسان از زندگی کفافی و میانه است و این امر خواه ناخواه پیامدهای منفی زیادی در پی دارد. علی علیه السلام در این باره می فرمایند: «اگر انسان گرفتار چنگال تهیدستی شود، این بلا او را از کار باز می دارد و اگر گرسنگی بر او سخت گیرد، ناتوانی و رنجوری او را از پای درآورد... پس هر کاستی بدو زیان می رساند».

فقر و گم نامی

فقر نه تنها به لحاظ فردی زیان جبران ناپذیری به شخصیّت انسان وارد می سازد، به جایگاه اجتماعی او نیز آسیب می رساند. مردم افراد فقیر را خرد می بینند و کارگزاران و دولت مردان در پیشامدهای سرنوشت ساز جامعه آنها را به فراموشی می سپارند و به دیدگاه های آنها، چنان که باید، اهمیّت نمی دهند. در نتیجه آنها از دست یابی به مشاغل حساس، و شرکت در فعالیّت های مهمّ اقتصادی و فرهنگی و سیاسی محروم می مانند. علی علیه السلام در اشاره به این اثر جبران ناپذیر فقر می فرمایند: «فقر انسان فقیر را از یادها می برد».

بی ارجی تنگ دست در جامعه

در نتیجه غفلت از اندیشه های واقعی، ملاک های تعیین فضیلت های افراد دستخوش تحوّل می شود و به جای محور واقع شدن حقیقت و ارزش ها اموری چون توانمندی مالی و برخورداری از شغل و منزلت اجتماعی میزان ارزیابی کمالات انسانی محسوب می شود. در چنین مواقعی افراد تهی دست به رغم همه توانایی های علمی و فکری و مدیریتی شان مورد بی توجّهی قرار می گیرند و از دیدگاه های سازنده و تخصّص های ارزشمند آنها آن چنان که باید، بهره برداری نمی شود. علی علیه السلام در اشاره به این حقیقت می فرمایند: «سخن فقیر شنیده نمی شود و منزلت او شناخته نمی گردد». به این ترتیب کرامت و موقعیّت اجتماعی او با خطر جدّی مواجه می شود.

تأثیر دارایی در نظر خویشاوندان

انسان تهی دست به سبب گرفتاری و نداری علاوه بر از دست دادن زمینه های پیش رفت علمی و رشد کمالات معنوی و نیز موقعیت های مهمّ اجتماعی، از نظر مناسبات خانوادگی نیز دچار مشکل می شود و ارتباط و تاثیرگذاری او در افراد خانواده و خویشان می کاهد. حضرت علی علیه السلام در این باره می فرمایند: «هر کس از توانایی مالی خوبی بهره یابد، در نظرِ نزدیکان و خویشاوندانش بزرگ و گرامی می شود. کسی که دچار تنگ دستی شود، در نظر آنها خوار و کوچک به شمار می آید».

فقر و آسیب های دینی

یکی از ابعاد زیانبار فقر آسیب هایی است که به عقیده و یقین افراد وارد می شود. فقر سبب سستی یقین و ضعف اعتقادات دینی می گردد. انسان فقیر به سبب درگیری با عوارض ناشی از فقر، معمولاً از تحصیل معارف دینی و شرکت در اعمال عبادی هزینه بَرْ محروم می شود و این امر زمینه پیدایش شک و تأثیرگذاری تبلیغات منفی و تخریبی دشمنان اعتقادی را در او فراهم می سازد و به تدریج او را به سوی بی توجهی به احکام دینی می کشاند. علی علیه السلام می فرمایند: «کسی که به فقر مبتلا گردد به اموری گرفتار می شود که از جمله آنها سستی در یقین و ضعف در دین است».

اخلاق و تنگدستی

از آن جا که برخورداری از صفات پسندیده اخلاقی زمینه رشد و تعالی معنوی و کمال واقعی انسان را فراهم می سازد و او را از کشیده شدن به پرتگاه های زندگی حیوانی در امان نگه می دارد، در فرهنگ انسان ساز اسلام نسبت به حفظ و رشد فضیلت های اخلاقی و جلوگیری از به خطر افتادن آنها اهتمام زیادی شده است. دین ما با معرفی عوامل تهدید کننده اخلاق تلاش می کند تا از بروز هرگونه بستر مناسب برای ایجاد نارسایی های اخلاقی جلوگیری کند. در این میان چون تنگ دستی از عوامل مهمّ رواج صفات ناپسند فردی و اجتماعی است، بخشی از احکام اسلامی و توصیه های اولیای الهی به تبیین آثار فقر بر ارزش های اخلاقی اختصاص دارد. علی علیه السلام درباره تأثیر فقر در اخلاق و صفات روحی می فرمایند: «تنگ دستی موجب تباه شدن اخلاق می شود». و نیز می فرمایند: «جامعه فقیر دچار چاپلوسی و ستایش از صاحبان قدرت و انعطاف در مقابل جنایت کاران می گردد».

فقر و دوستی

خلقت انسان به گونه ای است که بدون کمک دیگران نمی تواند، از زندگی مناسب برخوردار شود و لاجرم به ایجاد ارتباط شایسته و صمیمانه با هم نوعان نیاز دارد.

در مجموعه تعالیم الهی اسلام، در زمینه راه های ایجاد دوستی، ملاک دوستی های خوب، و عوامل تهدید کننده دوستی ها رهنمودهای بسیاری به چشم می خورد که آشنایی با این امور به یافتن شیوه مفید و مناسب در ارتباط اجتماعی با افراد کمک می نماید. حضرت علی علیه السلام با برشمردن برخی از آثار فقر به این نکته نیز اشاره دارند که یکی از عوامل کناره گیری و فرار دوستان از یکدیگر تنگ دستی است. بر این اساس پدیده فقر یکی از موانع مهمّ ایجاد و گسترش روابط صمیمانه در بین افراد است.

فقر و سلطه پذیری

از بدترین نتایج بروز فقر در سطح جامعه، فراهم شدن زمینه سلطه بیگانگان است. امروزه یکی از مهم ترین ابزارهای تسلط بر جامعه های فقیر و غیر پیشرفته، توانمندی های اقتصادی کشورهای استکباری است. جامعه فقیر علاوه بر ناتوانی در تأمین نیازمندی های ضروری افراد، از تصمیم گیری و اتخاذ شیوه مناسب و مستقل در اوضاع حساس ناتوان است؛ چون به سبب فقر از پشتوانه لازم برای اجرای طرح ها و برنامه های مفید برخوردار نیست، گذشته از روابط بین المللی، در مناسبات داخلی نظیر انتخابات، گزینش مدیران ارشد و اجرای طرح های مهمّ افراد تنگ دست به سبب فشار فقر، در برابر سلطه صاحبان زر و زور تسلیم می شوند. علی علیه السلام در اشاره به این حقیقت می فرمایند: «فقر عامل چیرگی سلطه گر است».

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان