آیا همه ی افراد به یک اندازه به هم دلی نیاز دارند؟
طبیعتاً الگوی پیوند عاطفی در افراد مختلف، متفاوت است و حد و حدود متفاوتی دارد. بعضی افراد که به لحاظ احساسی آدم های سردی توصیف می شوند، چندان از چیزی ناراحتی نشان نمی دهند که بخواهند راجع به آن حرف بزنند و شکایتی کنند. مثلاً اگر کسی سرشان داد بزند یا به مشکلی بر بخورند، زیاد دچار هیجان و ناراحتی نمی شوند، در نتیجه به هم دلی نیاز مبرمی نشان نمی دهند؛ به عبارتی آن ها آدم هایی هستند که پیوندهای اجتماعی شان ضعیف است و درون گرا هستند. البته بعضی از انواع درون گرایی ناشی از حساسیت بیش از حد فرد است، یعنی فرد از ترس رنج کشیدن از پیامدهای روابط انسانی، ترجیح می دهد که با کسی ارتباط برقرار نکند.
در مقابل، بعضی افراد به ایجاد رابطه با دیگران وابسته اند و هم دلی دیگران بسیار برای شان اهمیت دارد. آن ها خود را ملزم می دانند که احساس دیگران را بدانند و اگر نتوانند با دیگران ارتباط برقرار کنند، احساس ناامنی می کنند.
در روان شناسی اگر همه ی صفات فردی در حد تعادل باشد، آن فرد را طبیعی می دانند. کسی که خیلی انعطاف پذیر است و زود تغییر عقیده می دهد، و برای خود هویتی ندارد یا کسی که خیلی خشک و انعطاف ناپذیر است و در مقابل دیگران از خود انعطاف نشان نمی دهد، هر دو مبتلا به اختلال هستند. این اصل درباره ی برون گرایی یا درون گرایی افراطی نیز صدق می کند.
میزان وابستگی افراد به هم دلی هم همین طور است. هم دلی را می توان نیاز تمام افراد بشر دانست، ولی اگر از حد تعادل خارج شود، می تواند نشان دهنده ی نوعی اختلال در فرد باشد.
از سوی دیگر تحقیقات نشان داده است که مردم بیش تر قادرند با آن دسته از افرادی هم دلی کنند که شباهت های بیش تری به خود آن ها دارند. در واقع، میزان هم دلی در بین افرادی که از فرهنگی مشترک و وضعیت زندگی مشابهی برخوردارند، بیش تر است.
ما دوست داریم با افرادی که با آن ها ارتباط مستمر داریم، بیش تر هم دلی کنیم، بنابراین نسبت به افراد خانواده و دوستان در مقایسه با بیگانگان و افرادی که به نوعی ارتباط کمی با آن ها داریم، هم دلی بیش تری نشان می دهیم. به عبارتی، شباهت بیشتر موجب هم دلی بیشتر می شود. بستگی فامیلی هم میزان هم دلی را بالا می برد حتی اگر سایر شرایط مشابه نباشد.
منبع مقاله :
رسولیان، مریم، صالحیان، راضیه،(1389)، هم دلی، تهران: چاپ اول1390