گوش درد
در ساوه برای درمان گوش درد یک قطره روغن کوچک در گوش میریزند و مقداری نیز در خارج گوش میمالند و با دستمال گرم گوش را میپوشانند (سالاری: 331). یا چهار پنج مثقال آرد گندم خالص را با یک حبه قند با آب دهان خمیر میکنند و روی گوش میگذارند (همان: 334).
در میبد:
1. مغز تنه (هسته) زرد آلو را میسوزاندند و در گوش میگذاشتند.
2. گیاهی به نام روگل (1) که دانههایی شبیه تریاک دارد میخوردند (تحقیقات میدانی مؤلف).
در لرستان و ایلام اگر گوش درد ناشی از رفتن آب در گوش باشد، برای رفع آن کاغذ قند را لوله میکنند، آن را تا نزدیکی پردهی گوش، در گوش فرو میکنند تا آب آن را بمکد و بیرون بکشد. برای دفع عفونت گوش در آن قطرهای آب پیاز میریزند یا بادام تلخ را بر آتش مینهند تا کفی از ته آن بیرون آید این کف را در گوش میریزند (اسدیان خرم آبادی و دیگران: 265).
در خوزستان یک سر پیاز را میپزند و قسمت وسط که داغ است، وارد گوش میکنند تا چرک گوش را جذب کند، بعد از چند دقیقه بیرون میآورند، یا مقداری توتون یا تنباکو را با مقداری نمک خیس کرده در گوش می ریزند (افشار سیستانی، 1370: 323).
در الموت سیر با روغن زرد در داخل گوش میریزند (حمیدی و دیگران، 1384: 232).
در میر جاوه برگ کلپوره را با دست نرم میکنند و در گوش می ریزند (جانب اللهی، 1381: 245).
درخاش گیاهی به نام روگل که دانهای شبیه تریاک دارد، میخورند (همان: 251).
در ایرانشهر با چند روش زیر درمان میکنند:
1. چند تکه سیر را در هاون میکوبند و آب آنها را میگیرند، سپس پنبهای را به این آب آغشته میکنند و داخل گوش میگذارند.
2. مقداری آب سوخته تریاک در گوش میریزند.
3. مقداری آب تنباکو داخل گوش میریزند، آب تنباکو همچنین برای بیرون آوردن شیء یا حشرهای که داخل گوش رفته مفید است.
4. گیاه ایش ورگ که از خانوادهی خرزهره است، میکوبند و مقداری از آن داخل گوش میریزند (همان: 253).
در خراسان دود قلیان را در سوراخ گوش مریض فوت میکنند و یا چند قطره روغن بادام تلخ در گوش او میچکانند، یا آنکه انزروت را میکوبند و از کوبیدهی آن خمیری درست میکنند، بعد خمیر را مانند کباب به سیخ میکشند و روی آتش میگذارند، همین که قدری پف کرد آن را از سیخ برمیدارند و در هاون میکوبند و میسایند و به پشت و اطراف گوش میمالند و قدری از آن هم به مریض میخورانند( شکورزاده: 251).
در تهران:
1. دود سیگار یا دود تریاک میدهند.
2. تریاک حل کرده به داخل و خارج گوش میمالند.
3. سرکه میچکانند.
4. آب نمک میمالند.
5. جیوه میچکانند.
6. پوست انار و روغن گل سرخ را جوشانده میچکانند (شهری، 1368: 5 /420).
بادگوش (کیپ شدگی گوش)
در هزاوه تکهای از کاغذ قند (کاغذی که قنادها به کله قند میپیچیدند) لوله کرده در داخل گوش قرار میدادند (ضیغمی: 164).
در خراسان اگر گوش باد بگیرد، قدری زعفران با اندکی روغن خام مخلوط میکنند و در گوش میچکانند، بعد از درمان با زهرهی بز، قدری استوقدوس دم میکنند و میخورند (شکورزاده: 234؛ نیز - درمان با احشای حیوان).
در شهر کیاکلا برگ بارهنگ را کوبیده جهت تسکین روی گوش میگذارند، یا گیاه مهره (2) را کوبیده درون گوش میگذارند (حسنی و دیگران، 1382: 241).
ورود حشره یا اشیای خارجی به داخل گوش
در خراسان اگر هزارپا به گوش کسی برود، اندکی روغن کنجد در گوش او میریزند. گاه هاونی که در آن مواد بودار تند مثل هل و دارچین و میخک و فلفل کوبیده باشند، دم گوش مریض نگاه میدارند، هزار پا از گوش خارج میشود (شکورزاده: 276؛ نیز - درمان با منشأ حیوانی).
چرک کردن گوش
(- ماکیان درمانی)
سنگینی و وزوز گوش
در بوشهر دانهی اسفند را در آب شیرین و روغن زیتون جوشانده و پس از صاف کردن چند قطره از آن را در گوش میچکانند. این دارو برای وزوز گوش نیز مفید است (افشار سیستانی، 1369: 392).
در اردکان برای درمان وزوز گوش فتیله عسل در گوش میگذارند (طباطبایی: 688).
گلو درد
در لرستان و ایلام برای رفع گلودرد:
1. جوشاندهی فلوس را غرغره میکنند.
2. اگر گلودرد ناشی از حرارت و گرمی باشد، به بیمار سردی و ماست میدهند، یا گل همیشه بهار را میکوبند و روی گلو میبندند.
3. برای بهبودی گلودرد به بیمار آب نمک میدهند تا غرغره کند.
4. برای رفع ورم لوزه دم کردهی گل انار را غرغره میکنند (اسدیان خرم آبادی و دیگران: 266).
در بافق برای درمان مقداری شیرخشت، ترنجوین (ترنجبین)، عناب، گل گاوزبان، سپستان با هم دم کرده و میخورند(جانب اللهی، 1384: 119).
در میبد حریره و مایعات گرم، فرنی (که با شیر و آرد برنج می پزند) تجویز میکنند اگر از سردی بود با نشاسته و نبات و مغز پسته و اگر از گرمی باشد، با بادام و آرد برنج میپزند، غرغره آّب نمک و جوش شیرین و گرم گرفتن نیز از انواع دیگر درمان است (تحقیقات میدانی مؤلف).
در سیستان جوشاندهی گیاهی تلخی میخورند، یا روند (3) که چوب قرمزی دارد، با تریاک میکوبند و صاف میکنند و میکشند( جانب اللهی، 1381: 242).
در میر جاوه گیاه جور (4) را میجوشانند و شیرهی آن را به محل ورم میمالند (همان: 247).
در ایرانشهر جوشاندهی ریشه و ساقهی برنجاست یا جوشانده بارهنگ میخورند (جانب اللهی، 1381: 254).
در خراسان ریشهی گل ختمی و سکنگور (تاجریزی) را میکوبند و از آن ضمادی میسازند و بر گلوی بیمار میبندند (شکورزاده: 251).
در سنگسر:
1. پنیرک پخته را برای رفع درد و ورم گلو و چارشاخی که نوعی زخم گلوست و درد نای، به موضع درد میمالند.
2. انگوم درخت زردآلو را آسیا میکنند و با اندکی آب یا زده تخم مرغ درهم آمیخته و به محل لوزه ها و مواضع درد میبندند.
3. غدومه (قدومه) را در آب میخیسانند و اندکی گرم می کنند و برای رفع لوزتین و درد گلو به موضع درد میبندند (اعظمی: 55).
در الموت، جوشاندهی هستهی به، شلغم، چغندر آب پز، شیر گاو میخورند (حمیدی و دیگران، 1384: 229).
کردها با اسفناج، بنفشه، سماق درمان میکنند (صفی زاده: 181).
در کرمان با لعاب اسپرزه (5) (تخم سفید) یا ختمی سفید درمان میکنند (ستوده: 7 و 66).
در شهر کیاکلا (قائم شهر) چغندر پخته دور گلو میبندند. در روستای جمال کلا (قائم شهر) سبوس را با نک حرارت میدهند و روی گلو میبندند (حسنی و دیگران 1382: 243).
در اصفهان اگر خارش گلو (خارخار) باشد از عوارض سردی است و درمان آن آب نمک است، اگر در اثر تیرویید باشد، خاکشیر یا یک قاشق مرباخوری آب لیمو تجویز میشود و اگر معمولی باشد، ناخنک و خارخسک را به طور مساوی با هم مخلوط کرده میجوشانند و غرغره میکنند (جانب اللهی و آذرمهر، 1371: 20).
اوریون
در بافق هندوانهی ابوجهل را در هاون کوبیده و روی ورم گلو میمالند (جانب اللهی 1384: 120).
در اصفهان زیبق کشته (6) را ملغمه و با روغن پیه مخلوط میکنند و به موضع درد میمالند (تحقیقات میدانی مؤلف؛ نیز- سفال درمانی).
گرفتگی صدا
در ایرانشهر بارهنگ میخورند یا گندم را کوبیده با روغن میجوشانند و میخورند (جانب اللهی، 1381: 254).
خناق
( - مواد لبنی. . . ؛ درمان با ادرار و . . . ؛ رگ درمانی).
خون دماغ
در ساوه برای خون دماغ ریشهی گیاه کندر را میسوزانند و دود آن را به بینی میدهند (سالاری: 333).
در خراسان از روشهای درمانی زیر استفاده میکنند:
1. اگر از لولهی راست بینی خون بیاید، دست چپ و اگر از لولهی چپ خون بیاید، دست راست را بالا نگه میدارند.
2. از گچ و سرکه ضماد میسازند و بر فرق سر بیمار میگذارند.
3. آب سرد روی سرش میریزند و قدری ترنجبین و عرق بید و امثال آن به او میدهند (شکورزاده: 245).
در راور از جوشاندهی برگ و پیچک درخت مو و نیز گرد برگهای جوان و خشک شدهی آن، در صورتی که منشأ ضعف مفرط داشته و حالات التهابی نداشته باشد، به صورت بالا کشیدن گرد به داخل بینی درمان میشود (کرباسی راوری: 155-156). در اردبیل آب پیاز در بینی میچکانند (وجدانی فر و دیگران: 302؛ نیز - جادودرمانی؛ درمان با منشأ حیوانی).
پینوشتها:
1. regol.
2. mihre.
3. ravand.
4. jowr.
5. esparze.
6. برای کشتن زیبق آن را در هاون سنگی با دستهی سنگی هاون فشار میدهند تا پودر شود و از حرکت بیفتد.
منبع مقاله:
جانب اللهی، محمدسعید، (1390)، پزشکی سنتی و عامیانه ی مردم ایران، تهران: انتشارات امیرکبیر، چاپ اول.