دانشنامه جهان اسلام، حرف «ت» (تکاثر تیه) / زیرنظر غلامعلی حداد عادل . تهران: بنیاد دایرة المعارف اسلامی، 1383، بیست و هشت + 866 ص، دو ستونی رحلی، تصویر، جدول، نمودار، نقشه.
چکیده
دانشنامه جهان اسلام، دائرة المعارفی است در بردارنده مفاهیم وموضوعات گوناگون اسلامی، شرح حال دانشوران اسلامی و... که تدوین آن از نخستین سالهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی آغاز شده و تاکنون هشت مجلّد آن انتشار یافته است. از جمله مزایای این دانشنامه، عبارتند از: اشتمال بر همه مباحث و مفاهیم رایج در زندگی به طور عام، استفاده از تجارب و مآخذ پیشینیان (خودی بیگانه)، برخورداری از همکاری دانشمندان و پژوهندگان مختلف در تمام رشته های علوم و فنون و غیره.
مجلّد هشتم دانشنامه جهان اسلام (تکاثر تیه) در سال 1383 انتشار یافت. از جمله ویژگیها و مزایای این مجلّد، این موارد است: میزان توضیح درباره هر مدخل متناسب با اهمیت و حدود قلمرو مفهوم آن، نگارش برخی از مقاله ها از وجوه و منظرهای مختلف، استفاده از منابع متعدّد. البته، عدم ذکر نام مترجمان در ذیل مدخلها، ذکر فهرست مدخلها در مقدّمه کتاب بدون صفحه ارجاع و وجود صورت فرنگی اسامی اشخاص و عناوین کتب در آخر صفحات، از اشکالات آن است.
کلید واژه: دانشنامه جهان اسلام، دائرة المعارف نویسی، دائرة المعارف نویسی در ایران.
«دانشنامه» از زمانی که ابن سینا آن را عنوان یکی از نوشته های ارزشمند خود یعنی دانشنامه علایی قرار داد، همواره در مقام نوشته و در واقع کتابی جامع الاطراف و حاوی همه مفاهیم و مباحث علمی رایج در روزگارِ تدوین به کار رفته است. روانشاد، استاد دکتر محمدمعین در فرهنگ فارسی آن را «کتاب علم، کتاب حکمت... گواهینامه ای که در دانشگاه به فارغ التحصیل دهند» تعریف کرده است، و مرحوم غلامحسین مصاحب که در دایرة المعارف فارسی آن را ذیل «دیپلم / دیپلوم» تعریف کرده است، از معنای اول آن غفلت کرده؛ هرچند که از دوکتاب به نام دانشنامه جهان (تألیف غیاث الدین علی ابن علی امیران الحسینی در سال 879 ق در حکمت طبیعی) و دانشنامه علایی (تألیف ابوعلی سینا میان سالهای 412 تا 428 ق در حکمت که البته ناتمام مانده است) درمدخلهای جداگانه یادکرده است. گفتنی است که حَسَب جلد دوم فهرست نسخ خطی استاد عبدالله انوار، در مخزن نسخه های خطی کتابخانه ملی، کتابی جای دارد به نام دانشنامه جهان تألیف غیاث الدین علی بن امیران حسینی اصفهانی به سال 1015 ق.
«دانشنامه» در زبان فارسی معادل «دایرة المعارف» گرفته شده است و اکنون در این معنی کاملاً جا افتاده است و در معنای «گواهینامه پایان تحصیلات دانشگاهی» به کار نمی رود، مگر ندرتا بر روی تابلوهای پزشکان. در زبان فارسی امروز به جای گواهینامه پایان تحصیلات دانشگاهی یا «دیپلوم» مندرج در دایرة المعارف مصاحِب، کلمات «رساله» و «پایان نامه» اصطلاح و رایج شده است و می توان گفت که عملاً حق به حقدار رسیده و «دانشنامه» معنای اصیل و درست خود را بازیافته است، که البته تدوین و انتشار دانشنامه جهان اسلام در اعاده این حیثیت، نقش و سهم اساسی و عمده داشته است.
در دایرة المعارف فارسی ذیل مدخل «دایرة المعارف»، بی آنکه به نسبت و ارتباط آن با دانشنامه اشاره شود، به تفصیل درباره این اصطلاح سخن گفته شده است. مختصر آن این است که: «دایرة المعارف عنوان عمومی هریک از کتابهایی است که حاوی زبده کمابیش مختصری از همه رشته های دانش انسانی یا از رشته یی معیّن... و ناظر به اطلاعاتی درباب موضوعهای مختلف است...».
پس از آن به تحوّل فن دایرة المعارف نویسی عمومی و تخصصی در اروپای قرنهای یازدهم و دوازدهم هجری (17 و 18 م) در زبانهای اروپایی پرداخته شده و مفصل ترین دایرة المعارفها معرفی شده اند که دایرة المعارف اسلام از آن جمله است و مدخلی مستقل به تعریف آن اختصاص یافته است. در همین مبحث به برخی از دایرة المعارفهای عالم اسلام بی آنکه این عنوان بر آنها نهاده شود نیز اشاره شده است که عینا نقل می شود:
در بین مسلمین، تألیف کتابهای جامع مشتمل بر مسائل و مباحث علوم و فنون مختلف سابقه نسبتا مفصل دارد، چنان که مفاتیح العلوم خوارزمی،جامع ستینی فخررازی، دُرة التاج قطب الدین شیرازی، و نفایس الفنون آملی، هریک به وجهی نوعی دایرة المعارف بشمار است، و کشّاف اصطلاحات الفنون تهانَوی بحق شایسته این عنوان تواند بود. نیز مراجعه شود به معجم البلدان، ذخیره خوارزمشاهی.
در عین حال، در این مبحث تصریح شده است که:
بین دایرة المعارفهای اسلامی [یعنی معاصر و امروزی] مخصوصا دایرة المعارف بُستانی و دایرة المعارف فرید وجدی را باید ذکر کرد. [و [نخستین دایرة المعارف فارسی نوین و به سبک دایرة المعارفهای معروف و معتبر ممالک مغرب زمین، دایرة المعارف حاضر است.
البته این قول مربوط به سال 1345 ش است که هنوز دایرة المعارف نویسی در ایران باب نشده بود و نام و نشانی از این همه دانشنامه های عمومی و تخصصی گوناگون در میان نبود. پس از تحقق انقلاب اسلامی، قلمرو دانشنامه نگاری از مالکیت «خاص» آزاد شد و گروههای مختلف دانشمندان و متخصصان به تألیف و تدوین دایرة المعارفهای گوناگون همت گماشتند که البته عمدتاتخصصی هستند و در تألیف آنها از خط مشی های خاص پیروی می شود. به همین جهات می توان ادعا کرد که تنها دایرة المعارف عمومی که در حال حاضر در ایران به زبان فارسی تألیف و منتشر می شود، همین دانشنامه جهان اسلام است.
اکنون که سخن از «خط مشی خاص» در تألیف دانشنامه ها به میان آمد، مناسبت دارد که در تأیید این ادّعا خاطره ای را نقل کنم. چند سال پیش به تشویق یکی از استادان و مشاوران علمی یک دایرة المعارف و به همراه خود او به دیدن مدیر یک دایرة المعارف رفتم مگر امکان و فرصت همکاری با آن مؤسّسه را پیدا کنم. ضمن گفت وگو از هردری، جناب مدیر از من پرسید که در چه زمینه ای علاقه به کار کردن دارم. پاسخ دادم که من به سرزمین زادگاهم علاقه بسیار دارم و درباره آن چیزهایی خوانده ام و یادداشتهایی تهیه کرده ام. چند اسم هم از شهرها و قصبات و کوهها و رودها و دشتها و همچنین آدمهای معروف آنجا به زبان آوردم. امّا جناب مدیر گفت که هیچ یک از این اسامی مورد توجّه او و مؤسّسه قرار ندارد و در «فهرست مدخلها» هم یافت نمی شود. پس از آن چنان به سخن ادامه داد که دریافتم که در نظر او اسلام یعنی فقط هرچیزی که ابن و ابو و امثال اینها را داشته باشد و جز اینها جایی در اسلام او و دایرة المعارف او ندارند.
باری، در محاسن دانشنامه جهان اسلام که تاکنون هشت جلد از آن انتشار یافته است، بسیار سخن توان گفت، که اشتمالِ بی ضَنّتِ آن بر همه مباحث و مفاهیم رایج در زندگی به طور عام از آن جمله است، یعنی که نفس وجود یک مفهوم یا یک مبحث در جامعه برای ورود آن به دانشنامه کفایت می کند. حُسن دیگرِ آن استفاده از تجارب و مآخذ پیشینیان خودی و بیگانه است که موجب پرباری و سرشاری مدخلها و به طور کلّی خود دانشنامه می شود. حُسن سوم آن برخورداری از همکاری دانشمندان و پژوهندگان مختلف در همه رشته های علوم و فنون بی توجّه به ملاحظات شخصی و خصوصی آنان است.
هرجلد از دانشنامه جهان اسلام و از جمله جلد حاضر، دارای مقدّماتی به این شرح است: همکاران دانشنامه (متشکل از مشاوران علمی؛ مدیران و اعضا و همکاران علمی بالغ بر 130 تن)؛ همکاران پشتیبانی علمی و اداری (نزدیک به پنجاه تن)؛ فهرست مدخلها و نامهای مؤلفان و مترجمان (در این جلد نزدیک به چهارصد مدخل)؛ نشانه ها و اختصارات؛ اختصارات عناوین دایرة المعارفها (روسی، ترکی، انگلیسی، فارسی) و نشریات تخصصی؛ مشخصات منابع پربسامد (از الذریعه آقابزرگ طهرانی تا تاریخ یعقوبی، نزدیک به هشتاد منبع).
اکنون برای آگاهی از محتوای این جلد از دانشنامه به ذکر عنوان برخی از مدخلها پرداخته می شود مثل: تکاثر (سوره قرآنی)، تکامل، تکبیر، تکفیر، تکلم، تکلیف، تلبیس، تلخیص، تلفن، تلگراف، تمبر، تمثیل، تمدن، تمساح، تمسخر، تمکین، تمهید، تنازع، تناسخ، تُنب (جزیره)، تنباکو، تنبور، تنخواه، تنظیمات، تنکابن، تُنگ، تنگه هرمز، تنوین، توابع، توابین، تواضع، توبه، توپ مروارید، توتون، توحید، توران، توسعه، توسل، توقیع، توکل، تولد، توللی (فریدون)، تونس، تهذیب، تهران، تیپوسلطان، تیرانا، تیسفون، تیماج، تیمار، تیمور، تیول، تیه (بیابان میان فلسطین و مصر).
میزان توضیح درباره هرمدخل، متناسب با اهمیت و حدود قلمرو مفهوم آن است، مثلاً «تلُّ العمارنه»، «تل الکبیر»، «ژیگموند تِلِگدی»، «تلمسانی، محمدبن عباس»، «تمتام، محمدبن غالب»،... تقریبا در یک ستون توضیح داده شده اند و مدخلی مثل «تمساح (دریاچه)» در کمابیش نیم ستون تبیین شده است، و حال آنکه مدخلهای دیگر به تفصیل بیان شده اند، و می توان گفت که درباره آنها سنگ تمام گذاشته است. نمونه را می توان به مدخلهای تناسخ، تنظیمات، توبه، توحید، توسعه، توماس اکوئینی، تهران، تیموریان نگاه کرد که غالبا نه فقط «مقاله» که «رساله»های مستقل و تام و کامل هستند؛ و نکته جالب در مورد آنها «منابع» مفصّل آنهاست، چنانکه منابع «تناسخ» بالغ بردو صفحه اند و منابع تهران مجموعا سر به هفت ستون یعنی نزدیک به چهار صفحه می زنند. صرف نظر از اینکه در تنظیم و تألیف مقاله از همه این منابع (در مورد «تهران» بالغ بر 160 عنوان) استفاده شده است یا نه، نفس وجود آنها در پایان مقاله راهنما و کمک خوب و ارزنده ای برای کسی است که در کار جست وجو و پژوهش بیشتر و ژرف تر درباره موضوع است، به ویژه که تازه ترین منابع از قلم نیفتاده اند.
برخی از مقاله ها از وجوه و منظرهای مختلف تألیف شده اند، چنانکه مثلاً «تکلیف» به طور مُجزا در قرآن و حدیث، فقه، کلام، فلسفه و عرفان تعریف شده است؛ «توحید» شامل مباحث زیر است: واژه، در قرآن و تفسیر، حدیث، کلام، فلسفه، عرفان؛ «توسعه» دامنه ای بس وسیع دارد: مباحث نظری، آرا و دیدگاهها در جهان اسلام، تجربه توسعه سیاسی در جهان اسلام (کلیات، کشورهای اسلامی غیرعرب، جهان عرب)، تجربه توسعه اقتصادی (ایران، جهان عرب، ترکیه، جنوب شرقی آسیا)؛ «تهران» شامل پنج مبحث جداگانه است: استان، شهرستان، شهر، لهجه، حوزه فلسفی و عرفانی؛ و سرانجام «تیموریان» که شامل این مباحث است: تاریخ، ادبیات، هنر و معماری (کتاب و نقاشی، معماری، سفالگری، فلزکاری)، سکّه شناسی.
امّا کار بی ایراد وجود ندارد، و به هرحال ایرادگیری اقتضای طبیعت نقدنویسی در میان ماست، چنانکه می توان به چگونگی تنظیم «فهرست مدخلها» (صفحه های سیزده تا بیست مقدمه) ایراد گرفت و مثلاً گفت که اگر مدخلها با شماره صفحه و در جدول همراه می بودند، فهرست «زیباتر» و کاملتر از آب در می آمد. امّا ایراد اصلی در این است که نام «مترجمان» مقاله ها در همین فهرست ضبط شده است، در حالی که در متن، در ذیل مقاله ها نشانی از آنها نیست. اگر مثلاً در ذیل مدخل «تنوخ» نوشته عرفان شهید در روایت انگلیسی دایرة المعارف اسلام، نام مترجم (مجتبی زروانی) هم می آمد بس رساتر و دستیاب تر می شد، به ویژه که معمولاً کمتر به «فهرست مدخلها» مراجعه می شود.
امّا یک نکته که شاید نتوان ایراد قلمداد کرد، وجود صورت فرنگی اسامی اشخاص و عنوانهای کتابها در آخر صفحه هاست. حقیقت این است که این روش امروزه کهنه شده است و حاصلی جز سفیدماندن مقداری از کاغذ و سردرگمی مراجعه کننده ندارد. امروزه، در این عصر سرعت و شتابزدگی که اطلاع رسانی باید به صورت دقیق و رسا بدون اطناب مُمل و ایجاز مُخل صورت پذیرد، بریدن مطلب و ارجاع دادن به پای صفحه، وقتگیر و مزاحم است. روزگارِ اظهار لحیه های فاضلانه هم گذشته است. اگر نویسنده حرفی برای گفتن دارد، باید آن را در متن و در همان روال طبیعیِ نوشته بیان کند وگرنه نباید پای صفحه را با مکررات یا حرفهای نامربوط و مثلاً صورت فرنگی اسامی پرکند. او می تواند خیلی ساده و عاقلانه آن صورت فرنگی اسم را در صورتی که لازم باشد در کنار صورت فارسی آن در متن ذکر کند تا خواننده بی درنگ به مطلب دست یابد.
با احترام، این مقاله به استاد ارجمند
عبدالحسین حائری پیشکش می شود.
1. سر دبیر مجله لقمان.