اقتراح حاضر حاصل گفتگویی با :
خانمها:
آسیه آچو از مکزیک دکتر اسماعیل منصوری لاریجانی از ایران
دکتر زهرا خزاعی و فرشته ندری از ایران دکتر مرتضی علی از فرانسه
خدیجه آوجی از ترکیهدکتر شهرام پازوکی از ایران
لیلی ربیعی فر از بحرین
فاطمه صفری از کشمیر
افکار عمومی جهانیان و تمدنهای عظیمی که علی رغم پیشرفت تکنولوژی و صنعت، در عطش درک ماهیت انسانی و وظایف خود می سوزند، با زبان حال، چشم انتظار و دست تمنا به سوی بارش ابرهای پیام آور آسمان معارف اسلامی دارند.
باید مرزهای مشترک و نقطه های عزیمت، برای آغاز و انجام گفت و گو با سایر ملل شناسایی شود و کلیدهای مفاهمه و راه های ارائه فرهگ غنی اسلام جستجو گردد. برای این مقصود باید به عناصر بسیار مهم فرهنگ و دین و مواریث فرهنگی که در ساختار تمدن ها نقش عمده ای دارند، توجه نموده و سعی کنیم اعتدال نگاه اسلام به قضایایی مربوط به زنان را با تطبیق و مقایسه ای علمی و دقیق تبیین نماییم. شناخت محتوای نظریات اسلام و شیوه های ارائه آن، به شکلی متناسب با ساختار احساس و اندیشه تمدنها، موجب توفیقاتی چشمگیر در این امر خواهد شد.
نکته مهمی که بیش از هرچیز باید در این خصوص مورد توجه قرار گیرد، در نظر گرفتن حساسیت های مثبت و پیش فرض های منفی طرفین مقابل گفت و گو و جستجوی یک زبان مشترک برای برقراری ارتباط فکری و احساسی برای تبادل نظرات است.
به عنوان گام اول، با پرس و جویی به بازتاب اندیشه های برخی از صاحنظران از ملل مختلف و ناظران عینی ملیتها می پردازیم.
خانم دکتر زهرا خزاعی، دکترای فلسفه تطبیقی، عضو هیئت علمی دانشگاه و استاد حوزه علمیه !
لطفا بفرمائید در مقایسه تطبیقی مکاتب مختلف، برای آغاز گفتگوی تمدنها چه نکاتی در خور توجه و ملاحظه است؟
یکی از نکات مهم، این است که بتوانیم زبان واحدی را برای ارائه آراء اتخاذ کنیم، زیرا صرف استعمال دایره ی واژگان یکسان، سبب به وجود آمدن یک زبان واحد نمی شود بلکه گاهی با وجود استعمال کلام واحد، مراد متکلمین متفاوت است. و وضع لغوی الفاظ، نمی تواند تمامیّت معنا و مقصود متکلم را منعکس کند و تا زمانی که معنا و مقصود متحد نباشد، تفاهمی ایجاد نخواهد گشت. لذا به نظر می رسد که تحلیل اصطلاحات مستعمل در اراده ی معنایی واحد، ابتدائی ترین و مهمترین وظیفه در این زمینه است، که بعد از آن می توان در مورد محدوده و موارد صدق آن مفاهیم به تبادل نظر پرداخت. چه بسا با تفهیم معانی، بسیاری از اختلافات لفظی نیز حل شده و اختلافی باقی نمی ماند، در غیر این صورت، هر کلامی را تنها می توان در مجموعه ی همان تمدن (محل ظهور و پرورش آن زبان) معنا کرد.
وین کنشتاین در باب زبان دین در مبحث بازیهای زبانی، سخنی مشابه این دارد: «از آنجا که انسان دارای گونه های مختلف حیات است و هر نحوه ی حیاتی، زبان خاص خود را دارد، بدین معنی که کلمات، مفاهیم خاص خود را در ذهن ایجاد می کند. بنابراین تا زمانی که مادر آن حیات خاص شرکت نکنیم مراد متکلم را نمی فهمیم. به عبارتی، معنی، همیشه در کاربردهای خاص، معین می گردد و برای فهم معنای یک زبان باید استعمالات آن زبان را ببینیم و تنها این تصوراتند که نحوه ی تعامل شخص و دنیای خارج او را ممکن می سازند.
سوای پیامدهای کلام وین کشتاین، و با توجه به اصل نسبی گرایی، به علت عدم وجود معیاری واحد و ثابت برای کشف حقیقت و واقعیت، در خارج از نحوه های حیات، این امر مسلم می گردد که برای تبادل اندیشه ها، نخست باید زبان ارائه مطالب را واحد کرد وگرنه تفاهمی برقرار نخواهد شد. اما در مورد مسایل خاص زنان، شاید مشکل معنایی مطرح نباشد. بلکه باید با احتراز از سقوط در مهلکه ی حذف ارزشها و محو اصالتها در جستجوی زبانی واحد بود تا بتوانیم در قالب واژگانی سالم و به دور از هرگونه ابهام، تصویر جایگاه انسانی زن را از دیدگاه اسلام، در آینه ی فهم سایر تمدنها منعکس کنیم.
و برای شروع کار اقدام به تأسیس یک مرکز فرهنگی اسلامی نماییم نه یک مسجد، چون غرب از مسجد فقط عبادات را می شناسد در حالی برای مسلمان یک مسجد فقط جای عبادات فردی نیست.
برای شروع گفتگوی تمدنها در مسائل زنان، برای مخاطبین باید از مباحث دارای تجاذبی استفاده کرد که با علم، منطق و عقل تبیین شود. و اگر بتوان آن دسته از احکام و قوانین دین اسلام درباره ی زنان، را که می توان به سبک خاصی نهادینه نموده و فلسفه ی وجودی آنها را تبیین کرد، انتخاب کرده و به شیوه ای معقول و نظام مند، با توجیهاتی عقلی و منطقی به جهانیان ارائه دهیم و تصویر بسیار مثبتی از قوانین اسلام درباره ی زن را به جهان غرب ارائه کنیم. این بهترین و روش برای ارائه تصویر مثبت از قوانین اسلام درباره ی زن به جهان غرب خواهند بود.
تبیین فلسفه ی وجودی پدیده های مختلف از جمله فلسفه ی وجودی زن و مرد و تأثیر وجود هر یک در نظام هستی و تبیین محدوده ی روابط و تعیین وظایف هر کدام در امور اجتماعی، زندگی شخصی و زناشویی، زمینه ی ایجاد اتفاق نظر در باب شناخت حقوق طرفین و احترام به حقوق زنان است.
آقای دکتر مرتضی علی، عضو هیئت علمی دانشگاه و محقق در مؤسسه های ژئوفیزیک و مراکز دانشگاهی فرانسه و الجزایر، در پاسخ سؤال فوق چنین می فرمایند:
علی رغم نظرات ناب اسلام درباره ی جایگاه انسانی زن و ارائه تصویر جمیل و مجلل و مکرم از زن در اسلام، عملکرد بعضی از کشورهای اسلامی سوء برداشت های فراوانی درباره ی اسلام برای کشورهای غیراسلامی بوجود آورده است. بسیاری از کشورهای اسلامی در طول قرون گذشته - پس از دولت خلفاء و عصر عباسی - به جهت بی لیاقتی حکام اسلامی، از حقیقت والای تمدن و مکتب خود بی خبر مانده اند.
پیروزی جمهوری اسلامی ایران، به عنوان فاتح طرح صدور اسلام و انقلاب، پدیده ی عظیمی در جهان اسلام است که باید برای ارائه چهره ی زیبای زن در اسلام به سایر ملل و اقوام، پیشتاز و پیشرو گردد.
برای شروع در گفت و گوی تمدن ها در محور مسایل زنان، یکی از امور بسیار قابل توجه این است که ما بتوانیم عملاً نشان دهیم که زن در اسلام و جمهوری اسلامی چهره ی تابناک و موفقی داشته است. تصویب اصل 19 و 20 و 21 قانون اساسی و اعطاء حق رأی به زنان و مشارکت دادن آنها در همه ی صحنه های سیاسی، اجتماعی و فرهنگی نمونه ی عملی احقاق و احیاء شخصیت زن در اسلام است. اما در فرانسه و به طور کلی در اروپا اگر هم قوانینی جهت دفاع و حمایت از زنان در عرصه های مختلف زندگی سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی ... وضع شده است و قوانینی نیز در جهت حمایت از مادران در دوران بارداری، حضانت و حمایت از کودکان و ایجاد شغل و... به تصویب رسیده است، ولی از آنجا که این قوانین دارای نکاتی هستند که خلاف مفاهیم فطری است عملاً آثار نامطلوبی را به جای گذاشته است. لکن قوانین اسلام در عین توجه به کرامت و شرافت زن و با عنایت به لطافت وجودی وی و سرشت و فطرت او، قوانین را مطابق با تکوین تشریع نموده است. ما باید ثمرات این نکته را در عمل به جوامع دیگر نشان دهیم. تا بابی برای آغاز گفت و گودر این زمینه باز کنیم.
خانم فرشته ندری، عضو هیئت علمی دانشگاه پیرامون سؤال فوق چنین گفت:
نقطه ی آغاز برای ورود در گفت و گوی تمدنها، تکیه بر حقایق عرفانی و معنوی زن در باطن شریعت است. ما برای تبلیغ اسلام، پیش از آنکه به ابلاغ ظواهر شرع درباره ی حقوق و وظایف او بپردازیم، باید به ارائه بعضی از تجاذب ها و زیبایی های شگفت انگیز اسلام، درباره ی جایگاه انسانی زن بپردازیم. انسان با وسعت ابعاد وجودیش گاهی در پیکر جسمانی مرد و گاه زن ظاهر می شود. آنجا که بحث از روح انسانی است، آفرینش زن و مرد از یک نفس واحده می باشد. آنجا که روح انسانی با عشق و عاطفه و هنر و انعطاف و سازش ارتباط دارد از قالب جسمانی زنانه، بهره می جوید و برای تحقق صلابت و شجاعت و جسارت و تهور از قالب جسمانی مردانه استفاده می کند و به تعبیر عرفانی، زن مظهر جمال و مرد مظهر جلال است. و صفات جلال و جمال الهی آن طور با هم آمیخته اند، که جداسازی آن ها از هم قابل تفکیک نیست، ولی در عین حال بعضی از مظاهر مظهریتشان نسبت به جلال بیشتر از جمال است و در بعضی از مظاهر امر به عکس است.
قرآن نیز از آنجا که خطابش به همه جوامع و ملل است، برای تبلیغ پیام خود، از شیوه هایی خاص استفاده کرده، و در انتخاب نقطه ی شروع بیان احکام، به بعضی از حساسیت ها و زمینه های موجود توجه نموده است.
کسانی که در زمینه های فرهنگی و فکری فعالیت می کنند به خوبی می دانند که تغییر باورها کار بسیار مشکلی است، به خصوص باورهایی که ریشه در فرهنگ کهن دارند. به همین جهت باید در برخورد با تمدن ها به میراث فرهنگی آنها نیز توجه کنیم و برای نشان دادن تصویر زن در اسلام، همان شیوه قرآن را پیش بگیریم از جمله توجه به نزول تدریجی قرآن که احکام الهی به تدریج جایگزین احکام جاهلی گردید.
قرآن برای احقاق حقوق زن ابتدا به طرح حقوق اولیه ی انسانها پرداخته است و چون دخترکشی و زنده به گور کردن دختران، فرهنگ رایج عصر ظهور قرآن بوده است، قرآن ابتدا حکم منع قتل فرزندان را به جهت ترس از گرسنگی صادر می کند و اندک اندک در گام های بعدی، درخصوص قتل دختران می فرماید: «وإذا المؤودة سئلت بأیّ ذنبٍ قتلت» این ظرافت بیان قرآن و توجه به گذرهای روانشناختی در منطق آن امری بسیار مهم است، که باید در انتخاب نقطه ی شروع در گفت و گو با تمدنها به آن عنایت داشته باشیم.
آقای دکتر اسماعیل منصوری لاریجانی، عضو محترم هیئت علمی دانشگاه.
با توجه به شناخت و تخصص شما در زمینه ی روابط و حقوق بین الملل، عرفان و مبانی عرفانی را به عنوان نقطه ی آغاز برای ورود به مبحث گفت و گوی تمدنها در راستای محور جایگاه و شخصیت حقوقی زن در اسلام را چگونه می بینید.
مهمترین مطلب در گفت و گوی تمدنها استواری وظایف حقوقی و جزئیات احکام و قوانین بر یک سری از اصول اساسی و مبانی اصلی است، چنانچه اگر دو یا چند تمدن در اصول و پیش فرض ها و مبادی تفکری خود دارای اختلافات شدید و تضادها و تناقض هایی آشکار باشند، قبل از حل این اختلافات اساسی، نمی توان در فروعات آن، به توافق های قابل توجهی دست یافت و مرزهای مشترک و استواری را به عنوان تکیه گاه ورود به گفت و گوها تصور و ترسیم نمود. بنابراین رعایت تقدم و ترتب در ورود به موضوعات مورد گفت و گو و رعایت نظم منطقی در پرداختن به مباحث، شرط مهمی است که باید به آن توجه کرد. به تعبیری با وجود اختلاف عمده در مبانی جهان بینی بعضی از تمدن ها، نقطه ی آغاز در گفتگوها را نمی توان بر فروعات ایدئولوژی ها نهاد.
دکتر شهرام پازوکی عضو هیئت علمی دانشگاه،
معتقد است نقطه ی آغاز در مسایل مربوط به زنان را نباید ابواب فقهی و حقوقی قرار داد. ولی «عرفان» بهترین باب برای ورود به صحنه گفتگوهاست. تجاذب های موجود در عرفان اسلامی و تصویر سیمای زنان عارفه، می تواند نقطه ی شروع خوبی برای تبیین تصویر چهره ی زن مسلمان و ارائه الگوی شخصیت زن در دیدگاه اسلام باشد.
از آنجا که نقطه ی شروع در گفت و گویی تمدنها نسبت به همه ی ملل و جوامع نمی تواند یکسان باشد، و عوامل متعددی سبب تغییر در اولویت ها می گردد. از جمله ی شاخصه های کلیدی در تبادل نظر و نقطه ی شروع در گفت و گوها این است که تمدن مورد نظر ما از چه طریقی و به واسطه ی کدام کشور مسلمان با اسلام آشنا شده است، زیرا پیش فرض و تصوراتی که غیرمسلمانان از تصویر زن مسلمان دارند، بیش از آنکه منطبق با تصویر زن در اسلام ناب محمدی صلی الله علیه و آله باشد، با تصویر زن در نزد جوامع مسلمانی که از طریق آن جوامع با اسلام آشنا شده اند انطباق دارد، مثلاً چه بسا فرانسوی ها، تصویری که از جایگاه زن در اسلام دارند به تصویر جایگاه زن عرب در کشورهای مستعمره ی خود مثل الجزایر و... نزدیک تر باشد، تا چهره ی حقیقی زن در اسلام به همین جهت باید به پیش فرض ها و برداشت های جوامع از تصویر زن و جایگاه وی در اسلام توجه نماییم، ولی در هر حال در گفت و گوی تمدنها، بابی که اول بار باید آن را گشود، باب گلستان عرفان و معنویت زن مسلمان و حقیقت انسانی و ارزشهای اخلاقی وی می باشد.
«خانم آسیه آچو» خواهشمندیم، ضمن معرفی خودتان بفرمایید طی مطالعات و تحقیقاتی که درباره ی جایگاه زن در اسلام داشته با توجه به تجربیاتتان در ارائه تصویر زن مسلمان، برداشت و انتظار خود را از جمهوری اسلامی نسبت به ارائه نظرات اسلام درباره ی زن بفرمائید.
آسیه آچو هستم، اهل مکزیک، یکسال است که به ایران آمده ام. لیسانس خبرنگاری دارم، قبلاً مسیحی بودم، لکن به لطف خدا، به دین اسلام مشرّف شده ام و از بیست سال قبل که شروع به تحقیق در دین اسلام نموده ام، موضوع زن برای من مرکزیت داشته و اساس مطالعات مرا تشکیل داده است. من و همسرم، - آقای خولیان - که یک وکیل است، قبل از آمدن به ایران، از بنیان گذاران و مسؤولین مرکز فرهنگی اسلامی در «کلمبیا» بوده ایم و در طول این سالها، با انجام مطالعاتی در رابطه با زنان به این نتیجه رسیدیم که تنها کشوری که علی رغم اتهامات و تبلیغات سوء به طور کامل حقوق اسلامی را در رابطه با زنان رعایت می کند، جمهوری اسلامی است و ما را بر آن داشت تا فعالیت خود را در زمینه ی شناساندن نقش زن در جمهوری اسلامی ایران گسترش دهیم و به معرفی چهره هایی مثل زنان نماینده ی مجلس و زنان پزشک و زنان نویسنده و... بپردازیم. من ذکر یک نکته را لازم می دانم که بگویم اسلام در غرب، به دلایل متعددی غریب و مظلوم مانده است. دو دلیل عمده آن این است که اولاً: بسیاری از کشورها علی رغم نام اسلامی خود قوانین اسلامی را اجراء نمی کنند و گاهی در عمل، خلاف موازین دین رفتار می کنند و دیگر آن که تبلیغ کافی برای اسلام راستین از طرف کشورهای اسلامی صورت نمی گیرد و تبلیغ، بیشتر منحصر در چاپ قرآن های متعدد و ارسال آن به کشورهای دیگر است. لکن پس از انقلاب اسلامی، تبلیغ اسلام چهره ی دیگری به خود گرفت و اشتباه غرب در این بود که با این پدیده ی جدید، براساس شناختها و پیش داوری های غلط قبلی و بدون مطالعه ی عمیق با آن به مبارزه برخاست. اگرچه پس از انقلاب، توسط مسلمانهای ایرانی کتابهای زیادی به زبانهای خارجی ترجمه شد ولی کافی نبود، باید یک نهضت ترجمه ی قوی و یک محور تبلیغی بسیار نیرومند برای تبلیغ اسلام مهیا شود. من احساس می کنم که جمهوری اسلامی ایران یک وظیفه ی بزرگ و تعهد عظیم نسبت به افکار عمومی جهان دارد و نباید لحظه ای از تلاش در راستای تبلیغ دین مبین اسلام، از طریق ترجمه ی کتاب و ایجاد نمایشگاههای کتاب، تولید فیلم های مختلف و... بازایستد و نباید نقش مهم خود را در ارائه تصویر سالمی از زن در اسلام فراموش کند.
باید به این مسأله تأکید کنم که ما برای معرفی شخصیت زن در اسلام، باید با تفکرات غلط رایج به نام مذهب ، در رابطه با زن در بعضی از کشورهای اسلامی مبارزه کنیم. تا این خرافات و عقاید ناروا زمینه ساز سوء برداشت و بدبینی نسبت به دین نگردد. مثلاً در بعضی از افکار خرافی، چهره ی زن در اسلام چهره ی موجودی خانه نشین است که نباید در مسایل اجتماعی و سیاسی مداخله کند. ما باید درصدد محو این تصویر از اذهان عمومی (غرب) باشیم. ما در کنفرانسهای متعددی در غرب مطرح کردیم که زن مسلمان همزمان با این که خانواده برای او اهمیت خاصی دارد، از نقش اجتماعی خود نیز غافل نمانده است. گرچه وسایل ارتباط جمعی غربی در ارائه تصویر غلط از زن در اسلام مقصرند، ولی من به عنوان یک خبرنگار تشخیص داده ام که منافع اقتصادی و سیاسی در ارائه این تصویرهای اشتباه، نقش مؤثر دارند و اگر مشکلی در جوامع اسلامی وجود داشته باشد سیاست برخی از جوامع غربی به تبلیغ در مورد مشکلات جوامع اسلامی پرداخته و آن را بزرگ جلوه می دهند. مثلاً با وجودی که دادگاههای خانوادگی مربوط به حقوق کودکان در کلمبیا، هر روز با مشکل ازدحام صدها نفر روبرو می شوند وقتی سوژه ای مثل «بتی محمودی» پیش می آید، بعضی از غرض ورزان آن را به صورت فیلم درآورده و بارها آن را پخش می کنند و به گونه ای نشان می دهند که گویا این مشکل فقط در رابطه با جوامع اسلامی وجود دارد. هنگامی که ما قصد گسترش نظرات اسلام به جهانیان را داریم نباید یک دفعه تمام افکار مردم غرب و سوء برداشت های آنان را فراموش کنیم. در غرب به ما به عنوان مسیحی تازه مسلمان شده در اعمال و رفتار ما دقت می نمایند و وقتی مشاهده می کنند که علی رغم گرایش به اسلام و توجه به خانواده تا چه میزان در کار اجتماعی موفق هستیم و وقتی توجه ما را علی رغم فعالیت اجتماعی به خانواده و تربیت فرزند مشاهده می کنند یک خوش بینی در زمینه گفت و گو با تمدن اسلامی در آنها ایجاد می شود.
یکی از بیانات امام راحل در وصیت نامه ی الهی سیاسی ایشان برای ما به عنوان یک مسلمان برای تبلیغ اسلام بسیار کارساز و رهگشا بود. ایشان در بیانات خود فرموده بودند: درصدی از احکام اسلام مربوط به بعد عبادی و درصد عظیمی از احکام و قوانین اسلام مربوط به امور سیاسی و اقتصادی و غیره می باشد. ما این رهنمود را نقطه ی آغاز در گفت و گو قرار دادیم می دانستیم که فرهنگ غرب از عبادات فردی و عزلت و ... فرار می کند و حتی تبلیغات سوئی در این خصوص انجام می دهد تا بگوید اسلام دینی است که شبانه روز متدینین خود را به انجام اعمال فردی و نماز و روزه و وادار می کند و به مسایل اجتماعی و علمی و ارتباطات و... توجهی ندارد. بدین جهت تصمیم گرفتیم اسلام واقعی را به نحو عملی به مردم نشان دهیم. بنابراین موضوع کنفرانس های خود را غالبا موضوعات اجتماعی وسیاسی و... حتی نظرات اسلام درباره ی محیط زیست و اکولوژی قرار دادیم، این امر برای غربیها بسیار جذاب بود.
به طور کلی می توان گفت در قدم اول به جای بیان مسایل تعبدی در اسلام به بیان مسایل مستدل با عقل و منطق درباره زنان پرداختیم.
خدیجه آوجی از مبلغین مسلمان کشور ترکیه:
با توجه به سوابق تبلیغی و مشاهدات عینی خود می توانم بگویم که ایران در ارائه الگوهایی از زن ایده آل به جوامع دیگر از جمله کشور ترکیه نقش مهمی را ایفا کند. زیرا در قلمرو جغرافیای، سیاسی و فرهنگی حاکم در ترکیه، حقوق زنان فقط در بعد فرهنگ غربی رعایت می شود و به حقوق اسلامی زنان بهایی نمی دهند. دو سال بعد از به رسمیت رسیدن رژیم لائیک، قانونی درباره ی پوشش زنان به تصویب رسید که بر مبنای آن زنها فقط می توانستند با آن لباس، در جامعه فعالیت داشته باشند و حجاب و چادر ممنوع بود. به طور جدی می توان گفت که در ترکیه با وجود فرهنگ حاکم فعلی، هیچ پایگاهی برای ارائه اسلام به سایر کشورها وجود ندارد و سالهاست ترکیه در زیر سلطه ی لائیک قرار گرفته و زنان در این کشور مظلوم واقع شده اند. بنابراین چون اسلام در آن جا غریب مانده است باید گفت که «زن ترکی» به شناخت الگو نیاز دارد، که جمهوری اسلامی به عنوان مدعی صدور انقلاب باید این الگوها را به ترکیه معرفی نماید. البته بعد از انقلاب اسلامی ایران در ترکیه حرکتی به وجود آمد ولی آن حرکت بسیار ضعیف و مقدماتی بود و در هر حال امیدواریم که فعالیتهای جمهوری اسلامی بتواند نقش کارسازی را در ارائه تصویر اسلام به همه ی جهان و از جمله به کشور ما ایفا نماید. ولی متأسفانه در کشور ما ترکیه، با مدرسه رفتن زنها مخالفت می کنند. البته قشری هم وجود دارند که مسلمان حقیقی اند و فعالیتهای اسلامی دارند.
به طور کلی می توان گفت که در ترکیه سه قشر وجود دارند: 1 قشری معتقد به فرهنگ غرب 2 مسلمانان مرتجع که از حقیقت اسلام طرفی نبسته اند 3 مسلمانان حقیقی
لیلی ربیعی فر، از کشور بحرین :
برای ارائه تصویر چهره ی خوب و مطابق واقعی از زن مسلمان باید از همه ی راهکارها و ابزارهای تبلیغی بهره جست مثلاً ترجمه ی کتب اسلامی درباره ی جایگاه زن، یک مسأله بسیار اساسی است که باید مورد توجه قرار گیرد. انتشار ترجمه ی مقالات و مجلات و... استفاده از وسایل ارتباط جمعی و دیسکهای کامپیوتری و تهیه فیلم هایی که در آن تصویر زن در اسلام ترسیم شده باشد نیز می تواند در این بین کارساز باشد.
اتصال به شبکه «اینترنت» نیز به عنوان شبکه اطلاع رسانی جهانی نیز از اهمیت فوق العاده ای برخوردار است. از طریق ورود به این شبکه می توان به آسان ترین شیوه، نظرات اسلام درباره ی زن را به اقصی نقاط عالم، ابلاغ نمود.
وظیفه ی مدیران جمهوری اسلامی در این راستا بسیار کارساز بوده و مدیران جمهوری اسلامی با توجه به حوزه ی مدیریتی خود، نقش بسزایی را در این رابطه ایفا می نمایند.
البته در کشور ما هم ظاهرا ادعا این است که زنان به حقوق خود رسیده اند ولی عملاً هنوز به زنان ظلم می شود و این ظلم از طریق برابری بین زنان و مردان است، زیرا زن با وجود برخورداری از برخی خصوصیات فطری، طوری ساخته شده است که سکون و آرامش را بیشتر دوست دارد ولی هم اکنون در جهان به اسم آزادی، زن همان کارهای سخت مرد را انجام می دهد و هر روز از خانواده دور می شود و اگر دیروز به چشم متاعی برای لذت بردن به آن نگریسته می شد، هم اکنون او را یک ابزار صنعتی و یک ابزار کار می پندارند و زن را از عواطفی که خدا در نهاد او قرار داده، دور می کنند و او را به زندگی خشک و بی رحمانه صنعت و کار می کشند چه بسا به اسم آزادی زن به وی بیشتر ظلم روا می دارند.
فاطمه صفری اهل کشمیر، از مبلغین مرکز تخصصی کاربردی سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی.
اگر پایگاه عظیم علم در اسلام برای جهان امروز که به علم بهای زیادی می دهد روشن بود، سبب علاقه مندی و تجاذب افراد به اسلام می گردد. از این جهت در گفت و گوی تمدنها حتی درباره ی مسایل زنان توجه به جنبه علم دوستی اسلام بسیار مؤثر خواهد بود. با تکیه بر این نکته که اهمیت علم آموزی در اسلام تا آن جاست که آن را هم برای مرد و هم برای زن، به عنوان یک وظیفه و تکلیف محسوب کرده است. وقتی حتی در تربیت کودکان به شیوه های علمی آن اهمیت داده است. در اسلام حتی علم آموزی به زنان می تواند به عنوان «مهریه» یعنی نشانه ی محبت مرد به زن قرار گیرد و کارکردن در خانه برای او به عنوان یک تکلیف واجب نیست. و اشتغال او در خارج از خانه برای تأمین معاش خانواده و اقتصاد خانواده نیز وجوب و ضرورتی ندارد بنابراین این امتیازی است که زن به راحتی وقت کافی برای علم آموزی دارد در حالی که در غرب فقط در مورد آن شعار داده می شود. و همچنین در مورد حجاب نیز می توانیم بگوییم که حفظ حجاب می تواند مسأله ی مهمی برای حفاظت روح و سلامت ذهن در کسب معرفت و دانش باشد. در حالی که اختلاط جنسی و نبودن حریم بین زن و مرد گاهی مشکلاتی ذهنی و فکری ایجاد می کند که مانع موفقیت های تحصیلی است.