روزنامه دنیای خودرو - بابک وفایی: هر چند شروع تولید شورولت کامارو به سال 1966 باز می گردد اما اگر بخواهیم دقیق تر باشیم، شروع تولید این خودرو نه در این سال و نه حتی در کارخانه جنرال موتورز رقم نخورد. داستان کامارو از زمانی آغاز شد که فورد در آوریل 1964، ماستنگ را به بازار عرضه کرد. در ابتدا مدیران جنرال موتورز این دست پرورده جدید رقیب را خیلی جدی نگرفتند اما وقتی آمار فروش خیره کننده ماستنگ اعلام شد، مدیران جنرال موتورز پی به اشتباه خود در ارزیابی رقیب بردند اما هنوز هم قرار نبود پای کامارو به میدان باز شود.
در ابتدا مدیران جنرال موتورز که فروش بالای ماستنگ را یک تب زودگذر می دانستند، تلاشی برای عرضه یک مدل جدید از خود نشان ندادند و به تغییرات ظاهری در شورولت کوروایر و معرفی نسل جدید آن در 1965 قناعت کردند. کوروایر در آن زمان یکی از موفق ترین خودروهای جنرال موتورز بود و بیش از 200 هزار دستگاه در سال فروش داشت.
مدیران این شرکت امیدوار بودند با معرفی نسل جدید این خودرو، جلوی ماستنگ را بگیرند اما نتیجه ای بر خلاف انتظار حاصل شد. در سال 1965 بیش از نیم میلیون ماستنگ فروخته شد اما فروش کوروایر به 100 هزار دستگاه کاهش پیدا کرد. کوروایر خودروی زیبایی بود اما یک اسپرت اصیل نبود چون انواع چهار در و استیشن آن هم عرضه می شد و نه در هندلینگ و نه در رقابت های خیابانی حریف ماستنگ نبود. دردسر کم کم داشت چهره واقعی اش را به مدیران جنرال موتورز نشان می داد. جنرال موتورز یک اسپرت اصیل می خواست و اینجا بود که نخستین جرقه های ساخت کامارو زده شد.
هر چند تا اینجای کار به نظر می رسد جنرال موتورز در زمینه تولید این خودروها عقب تر از فورد است اما بررسی مدارک تاریخی نشان می دهد جنرال موتورز در این داستان بیش از آنکه از رقیب شکست بخورد، از مدیران خود شکست خورده است. باب پورتر، طراح پونتیاک در خاطراتش پیرامون طرح هایی برای تولید این قبیل خودروها در سال 1958 از طرح هایی خبر می دهد که در استودیو طراحی جنرال موتورز وجود داشت اما به دلیل عدم علاقه مدیران شرکت، هیچ گاه به تولید نرسیدند هر چند یکی از آنها با نام P-836 بعدها پایه ای برای کامارو شد.
اما دیگر برای افسوس خوردن دیر بود. کار روی پروژه جدید آغاز شد. طرح های اولیه به سرعت ترسیم شدند. در زمستان 1965، XP-836 با استفاده از قطعات فنی Chevy II که بیشتر با نام نوا شناخته شده است، به صورت یک پروتوتایپ حاضر شد. در این مرحله نام «پلنگ» روی آن گذاشته شده بود. طراحی اولیه چندین بار مورد تجدید نظر قرار گرفت تا سرانجام خودروی جدید آماده شد.
بخش بازاریابی جنرال موتورز نام این خودرو را نامناسب می دانست چرا که با نام دیگر محصولات شورولت در آن دوران که همگی با حرف C آغاز می شدند، همخوانی نداشت. جستجو برای تغییر یافتن نام جدید آغاز شد تا اینکه سرانجام مدیر بازرگانی و یکی از قائم مقام های جنرال موتورز با جستجو در دیکشنری های فرانسوی و اسپانیایی، پاسخ را یافتند: کامارو به معنی دوست صمیمی. اکنون زمان آن بود که خودروی جدید به بازار عرضه شود. در 28 ژوئن 1966 در یک کنفرانس خبری، عرضه خودروی جدید به خبرنگاران اعلام شد و سرانجام کامارو 12 سپتامبر 1966 در دیترویت رونمایی شد.
در آغاز عرضه به بازار، کامارو توانست خودروی موفقی نشان دهد و به خصوص جلوی پیشرفت های ماستنگ را بگیرد. در سال 1967، نخستین سالی که به طور کامل در بازار حضور داشت، بیش از 221 هزار دستگاه فروخت، هر چند ماستنگ در همین سال بیش از 472 هزار دستگاه فروخته بود اما کامارو موفق شد فروش ماستنگ را از رقم 607 هزار دستگاه در سال قبل به شدت کاهش دهد. قیمت این دو خودرو بسیار نزدیک به هم بود به گونه ای که در سال 1967، مدل پایه کامارو 2466 دلار و مدل پایه ماستنگ 2461 دلار قیمت داشتند تا رقابت این دو جذاب تر شود؛ رقابتی که در آن سال آغاز شد و تاکنون ادامه داشته است.
برترین کاماروهای کلاسیک1. کامارو نسل اولما هم قبول داریم که نسل اول کامارو خودروی «خیلی خاصی» نبود اما از آنجایی که همه داستان از اینجا شروع شد، این خودرو را می توان یکی از مهم ترین کاماروها دانست. همان طور که پیش تر گفتیم نسل اول کامارو ایده مستقلی نبود و در اصل به عنوان پاسخی از سوی جنرال موتورز به موفقیت های فورد ماستنگ به بازار عرضه شد. به این ترتیب شورولت و جنرال موتورز را نمی توان پیشرو این بازار دانست اما روند حرکتی کامارو خوب بود و توانست تا حد زیادی جلوی پیشرفت ماستنگ را بگیرد.
نسل اول کامارو تحت هدایت Bill Mitchell طراحی شد و هنوز هم بسیاری معتقدند که در مقابل سری نخست، ماستنگ طرحی مردانه تر داشت، ضمن آن که می شد در آن رگه هایی از طراحی مدل مفهومی ریویرا را نیز دید. موتورهای نسل یک، از موتورهای موجود در خط تولید جنرال موتورز به عاریت گرفته شده بود که از موتور 6 سیلندر 230 اینچ مکعبی (3.7 لیتری) آغاز می شد و حتی تا موتورهای مشهور 427 با 425 اسب بخار قدرت هم ادامه پیدا می کرد هر چند عمومی ترین موتور این نسل، نمونه های آشنای 350 اینچ مکعبی (5.7 لیتری) با گیربکس سه سرعته دستی بود.
جنرال موتورز دست خریداران این خودرو را برای انتخاب بسیار باز گذاشته بود به گونه ای که در طی تولید این نسل، 81 آپشن از سوی شرکت و 41 آپشن از سوی نمایندگی ها روی کامارو عرضه می شد.
2. کامارو Yenkoدر دهه 60 و اوایل دهه 70 و روزهایی که سختگیری های زیست محیطی و مصرف سوخت بسیار کمتر از امروز بود، تیونرها برای کار روی خودروهای آمریکایی آزادی عمل بیشتری داشتند و اینگونه بود که بلافاصله پس از موفقیت کامارو، تیونرها برای تقویت آن صف کشیدند. از ابتدا مشخص بود شاسی کامارو توان تحمل قدرت بسیار بالاتری را دارد و به همین دلیل شرکت کوچک تیونیگ Yenko دست به کار شد و با تعویض موتور کامارو یکی از خاص ترین و نایاب ترین کاماروها را روانه میدان کرد.
جنرال موتورز در آن زمان محدودیتی را برای خودروهای تولیدی خود وضع کرده بود و بر این اساس روی خودروهای کوچک (امارو جزء خودروهای کوچک جنرال موتورز به حساب می آمد)، سقف حجم موتور 400 اینچ مکعب بود اما Don Ydnko که نمایشگاه شورولت را در پیتسبورگ اداره می کرد، عقیده دیگری داشت و وقتی مخالفت مدیران جنرال موتورز را با نصب موتورهای بزرگ تر دید، خودش دست به کار شد.
شرکت Yenko با نصب موتور 427 کوروت روی کامارو در سال 1967 مدل های Yenko Camaro را به تعداد بسیار محدود تولید کرد که 450 اسب بخار قدرت داشتند. البته شورولت به دلیل آنکه این خودروها تحت نظارت این شرکت تولید شده بودند توانست جلوی شرکت آنها را در مسابقات رسمی بگیرد اما به دلیل استقبال از این خودرو، تصمیم گرفت نمونه هایی مشابه آن را تولید کند و در سال 1969 مدل COPO را با همان مشخصات مدل Yenko روانه بازار کرد که نمونه های اصلی آنها این روزها بیش از یک میلیون دلار قیمت دارند.
3. کامارو Z28 مدل 1968
در دهه 60 در آمریکا یکی از جذاب ترین مسابقات در کنار سری مسابقات ناسکار، مسابقاتی موسوم به ترانس ام بود. این مسابقات از سری مسابقات SCCA (کلوب خودروهای اسپرت آمریکا) بود و در آن دوران علاقه مندان زیادی داشت. جنرال موتورز هم که در رقابت با فورد از هیچ کوششی دریغ نمی کرد، تصمیم گرفت این بار رقیب را در پیست مسابقات شکست دهد و پروژه ای جدید در شرکت کلید خورد.
یکی از قوانین این مسابقات داشتن حجم موتوری کمتر از 305 اینچ مکعب بود. همین قانون ساده مشکل بزرگی را برای جنرال موتورز و مدیر پروژه ایجاد کرد چون در آن زمان کوچک ترین موتور 8 سیلندر کامارو 327 اینج مکعب حجم موتور داشت. تغییر در این موتور و رساندن آن به حجم 305 دشوار بود و از طرفی استفاده از موتورهای 6 سیلندر هم ممکن نبود.
جنرال موتورز به ناچار تصمیم گرفت از یک موتور قدیمی تر استفاده کند و ندر نهایت موتور 283 اینچ مکعبی برای نصب روی خودروی جدید انتخاب شد اما پس از تست های اولیه، ایده جدید مطرح شد؛ ترکیب دو موتور برای ساخت موتوری با حجم بیشتر. ایده اصلی استفاده از بلوک موتور 327 و میل لنگ موتور 283 بود تا حاصل کار موتوری با حجم 302.4 اینچ مکعب شود.
سرانجام خودروی جدید آماده تولید شد و تعدادی از آن به نمایندگی ها رسید چرا که بر اساس قوانین آن زمان، هر چند برای این کلاس از خودروها حداقل تعداد تولید در نظر گرفته نشده بود اما باید برای فروش در نمایندگی ها عرضه شده باشد و به این ترتیب Z28 پا به خیابان ها گذاشت. این خودرو در زمان خود یکی از محبوب ترین مدل های اسپرت کامارو بود و هر چند به دلیل قیمت بالا، فروش محدودی داشت اما توانست جای Z28 را در تاریخ جنرال موتورز باز کند.
کامارو ZL-1 مدل 1969
یکی از قوی ترین، سریع ترین و البته نایاب ترین کاماروهای تاریخ، کامارو ZL-1 مدل 1969 است. این خودرو هم در ادامه پروژه تقویت کامارو نسل اول به وجود آمد و عملا پاسخی بود به مدل های Yenko. برای ساخت این خودرو، جنرال موتورز موتور بلوک بزرگ 427 اینچ مکعبی تمام آلومینیوم را در دل کامارو جای داد تا خودرویی خلق شود که به طور ویژه برای رقابت های درگ در آمریکا طراحی شده بود.
قدرت این موتور به طور رسمی 430 اسب بخار اعلام شد و به دلیل بهره گیری از آلومینیوم به جای فولاد و چدن، 70 کیلوگرم سبک تر از موتورهای 427 استاندارد بود. البته اندازه گیری های مستقل قدرت این موتور را بیش از 500 اسب بخار اندازه گیری کرد که عدد بسیار بالایی برای اواخر دهه 60 بود. از این خودرو تنها 69 دستگاه ساخته شد و علت اصلی آن هم قیمت بالایش بود چرا که غیر از قیمت خودرو که بیش از 2 هزار دلار بود، باید 4 هزار دلار هم برای خرید موتور هزینه می کردید.
کامارو نسل دوم در سال های اول تولید/ پونتیاک فایربرداین یکی شاید کمی عجیب به نظر برسد؛ از یک طرف به کاماروهای نسل دوم آن هم در سال های اولیه تولید اشاره کرده ایم و از طرف دیگر به یکی از مدل های پونتیاک! خب، هر دوی اینها علت مشخصی دارند. از یک طرف مدل های اولیه نسل دوم کامارو دقیقا پیش از دوران محدودیت های مربوط به آلایندگی و بحران نفتی جهانی تولید شدند و نمادی از زیبایی و توان موتور بودند. از طرف دیگر پونتیاک فایربرد، هر چند یک شورولت کامارو نیست اما ریشه در کامارو دارد و البته به همان اندازه هم محبوب.
این نسل از کامارو برای علاقه مندان خودروهای آمریکایی در کشورمان آشناترین مدل کاماروست. این خودرو هنوز هم برای بسیاری از علاقه مندان، یکی از زیباترین کاماروهای تاریخ است و در طراحی آن تلاش شده رقبای اسپرت اروپایی مد نظر قرار گیرد. در این نسل موتور پایه 230 حذف شد و موتور 250 (3.8 لیتری) جای آن را گرفت که 155 اسب بخار قدرت داشت. موتور 307 (با قدرت 200 مناسب بخار نیز قابل عرضه بود اما همچنان موتور 350، محور موتورهای کامارو بود که در مدل های با کاربراتور دو دهنه 250 اسب بخار قدرت داشت. البته اگر هنوز هم بیشتر می خواستید، موتور 396 با قدرتی تا 375 اسب بخار نیز وجود داشت.
Z28 هنوز جایگاه خود را حفظ کرده بود با این تفاوت که با موتور 360 اسب بخاری 350 عرضه می شد که برخلاف موتورهای 302 نسل قبل، برای رانندگی در شهر هم مناسب بود. البته روزهای پایان موتورهای پرقدرت نزدیک بود چرا که به دنبال بحران نفتی و سختگیری های زیست محیطی، ناگهان قدرت ماسل کارهای آمریکایی سقوط کرد. در سال 1971 قوانین سختگیرانه و بحران سوخت، شرکت های آمریکایی را ناچار کرد برای کاهش آلایندگی و مصرف سوخت، قدرت موتورهای شان را پایین بیاورند. ضمن آن که تغییر سیستم اندازه گیری قدرت موتور نیز مزید بر علت شد تا موتور Z28 اکنون 275 اسب بخار قدرت داشته باشد.
در 1974 طرح ظاهری خودرو تغییراتی را به خود دید که از آن جمله می توان تغییر طرح چراغ های عقب و تغییر در جلوپنجره و سپر را نام برد. روند سقوط قدرت موتورهای آمریکایی ادامه داشت تا آنجا که در 1981 که این نسل از کامارو از خط تولید خارج شد در مدل Z28 موتور تنها 175 اسب بخار قدرت داشت. در سوی دیگر پونتیاک فایربرد را داریم؛ خودرویی که البته بر اساس شورولت کامارو ساخته شده اما همواره خصوصیات لوکس و اسپرت بیشتری را در آن می دیدیم تا جایی که شورولت در 1974، موتور 455 را نیز روی آن ارائه داد که روی کامارو در دسترس نبود.