* اولین ها و بهترین های هر کسی بیانگر آمال و آروزها و حتی شخصیت او است، من می خواهم گفتگوی مان را با همین ها شروع کنم.
* بهترین شروع؟
بسم الله الرحمن الرحیم و سلام و تشکر از مسئولین این دانشگاه که به من اجازه ثبت نام و شرکت در کلاسها را داده اند.
*اولین بار که کلمه اسلام را شنیدید؟
من در شهر نانسی فرانسه واقع در شمال شرقی این کشور بدنیا آمدم از پدر و مادر فرانسوی کاتولیک. هنگام انقلاب اسلامی ایران بود که مادر و پدرم از هم جدا شدند و مادرم با یک مسلمان ایرانی ازدواج کرد. در سن 6 تا 7 سالگی بود که من برای دیدار مادرم به ایران آمدم در آن زمان بود که کلمه اسلام را شنیدم.
*اولین چیزی که در اسلام شما را شفیته خود کرد؟
تسلیم خاص همراه با عشق در مقابل خدا به هنگام عبادت مسلمانان.
*اولین نماز شما؟
در همان سن 6 تا 7 سالگی به کمک مادرم.
*بهترین هدیه زندگیت؟
یک جلد قرآن کریم بود که مادرم در روز تولّدم در سن 19 سالگی به من هدیه داد و از آن تاریخ، مطالعه جدی من در اسلام و تعالیم اسلامی شروع شد.
*بهترین چیزهای دنیا؟
قرآن، نماز، مادر.
*کمی هم از خود و تحصیلات دانشگاهیتان برایمان بگویید.
من یاسین علی ژولین پلیسیه و دانشجوی دوره دکترای اقتصاد مدرسه عالی مطالعات سیاسی پاریس هستم.
*تفاوت مدارس عالی یا بزرگ در فرانسه با دانشگاه چیست؟
برعکس تصور بعضی ها، در فرانسه مدارس عالی یا بزرگ از دانشگاهها معتبرتر هستند و برای ورود به آنها نیاز به گذشتن از کنکور دارد. بعد از شکست سخت فرانسه از آلمان در سال 1871، بزرگان کشور به منظور تربیت نخبگان و دولتمردان شایسته جهت حل مشکلات سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و حتی جنگ تصمیم به تأسیس این گونه مؤسسات کردند و در سال 1873 این تصمیم را عملی کردهاند. مدرسه ای که من در آن تحصیل می کنم ابتدا تنها رشته سیاسی دانشجو می گرفت بعدها مدرسه اداری و مدیریت نیز به آن ملحق شد و کاملتر گشت.
*از تحصیلات خود در این مدرسه عالی برای ما بگوئید؟
لیسانس خودم را در رشته اقتصاد با گرایش استراتژی مالی و حقوقی و فوق لیسانس خودم را در اقتصاد نفت و برنامه ریزی برای انرژیهای فسیلی در همین مدرسه به پایان رساندم و بسیار مایل بودم که در دوره دکتری روی موضوعی که برای جامعه اسلامی مفید باشد تحقیق کنم.
*عنوان رساله دکترای شما چیست و دلایل انتخاب آن را می توانید توضیح دهید؟
عنوان رساله ام «استراتژی مالی یک شرکت مدرن منطبق بر تعالیم اسلامی» است و دلیل اول انتخابم شخصی است یعنی اینکه بدلیل انتخاب اسلام این تحقیق را یک نیاز شخصی و خصوصی احساس می کردم.
دلیل دوم من علمی است و آن به بن بست رسیدن اقتصاد سرمایه داری در سطوح مختلف جامعه و احساس نیاز به یک سیستم اقتصادی کامل تر در دنیاست.
دلیل سوم؛ غیر قابل اصلاح بودن معایب اقتصاد سرمایه داری که من معتقدم این نظام اقتصادی به پایان عمر خود نزدیک می شود.
*نظرتان در مورد نظام اقتصادی سوسیالیستی یا کمونیستی چیست؟
به نظر من کمونیزم هم تولد خود را مدیون نظام سرمایه داری است یعنی مظاهر نظام سرمایه داری مانند انقلاب صنعتی (تمرکز ثروت در دستان عده ای معدود از افراد جامعه ، لائیک شدن جوامع در قرن 18، فقر طبقات اصلی جامعه یا به عبارت دیگر ضعف فرد در مقابل دولت، دلایل اصلی ظهور کمونیزم هستند.
نکته دیگر که لازم است در مورد گسترش کمونیزم اضافه کنم نقش صهیونیزم است که نباید فراموش کرد. جامعه یهود که در آن زمان جامعه محدودی بودند و مایل بودند که حضور و قدرت خود را در صحنه های مختلف جامعه افزایش دهند و به منظور مخالفت با تزار روسیه و جمهوری وایمار گیوم دو دو پروس (قیصر) در آلمان که از مخالفان صهیونیزم بشمار می رفتند تصمیم به ترویج و حمایت مالی از کمونیزم گرفتند تا در مقابل آنها مقاومت کنند و جایی در سیاست جهان برای خود باز نمایند.
*حال با ظهور کمونیزم چطور شد که سرمایه داری با آن معایب غیرقابل علاجش به قول شما نه تنها میدان را خالی نکرد بلکه در نهایت رقیب را کنار زد و یکه تاز میدان شد؟
بحران 29 اکتبر 1929 (پنجشنبه سیاه) که سطح بورس به صورت وحشتناک سقوط کرد و اقتصاد امریکا، اروپا و جهان در یک بحران شدید اقتصادی گرفتار شد و افزایش عداوت و دشمنی بین کشورها که کاهش تجارت بین المللی را به همراه داشت و ظهور بحران های قدرت های اقتصادی مانند هیتلر در آلمان و فرانکو در اسپانیا و جنگ دوم جهانی و در نهایت ترس از گسترش کمونیزم، نظام سرمایه داری را بر آن داشت تا با تأسیس نهادهای مختلف تأمین اجتماعی، فقر بیکاری و فاصله فراوان طبقاتی را کاهش دهد و راه نجات خود را از دام کمونیزم فراهم سازد.
اما به نظر من حتی با همین موفقیت چشمگیر در مقابل کمونیزم این نظام در حال افول است فرق نمی کند چه مدل آمریکائی و چه مدل اروپایی آن، چه مدلی که از جامعه حمایت می کند چه آن دیگری که از فرد حمایت می نماید. دولتهای نظام سرمایه داری بدلیل مشکلات مالی ناچار به کاهش کادر اداری و در نتیجه افزایش بیکاری هستند به عنوان مثال در سال 1970 نسبت بخش سرمایه به تولید ناخالص ملی 30% و نسبت بخش کار به تولید ناخالص ملی70% بوده است در سال 2000 این نسبت در سرمایه به 35% تا 40% افزایش یافته و در بخش کار به 60 تا 65 درصد کاهش یافته است نظامهای بازنشستگی هم اوضاع خوبی ندارند و درحال از بین رفتن هستند.
*معایب اصلی نظام سرمایه داری چیست؟
به نظر من معایب سرمایه داری ساختاری است و نتایج منفی آن در تمام سطوح جامعه قابل رویت است. اساس و بنیان سرمایه داری غلط است و آن افزایش و تمرکز سرمایه در دستان عده ای معدود است. اگر آدام اسمیت به یک نظام منوپولیست یعنی اقتصاد انحصاری معتقد بود. اما دیگر شانس برابر در اقتصاد با توجه به نفوذ سرمایه داران بزرگ برای عموم وجود ندارد. ابزارهای حقوقی و سرمایه داری این نظام بر ربا بنا شده است. این سیستم اجازه تمرکز سرمایه را می دهد. سیستم تولید پول بدون پشتوانه است، امروزه در این نظامها دیگر پشتوانه پول طلا نیست بلکه باورهای مردم و جامعه است. سیستم تولید پول بی پشتوانه و ربا اساس قدرت سرمایه داری است و لذا خطر فروپاشی این سیستم که بروی این پایه های متزلزل بنا شده چه به لحاظ ساختاری و چه به لحاظ حوادث ناگهانی بسیار زیاد است.
از نظر سیاسی و اجتماعی سیستم سرمایه داری حکومت سرمایه در جامعه است Ploutocratie)).
اما تأثیر آن بر محیط زیست: در نظام سرمایه داری مصرف کننده زمان حال را به آینده ترجیح می دهد در این نظام یک سیب در حال به دو سیب در آینده با توجه به وجود خطر رسیدن تا آن آینده ترجیح دارد چرا که قیمت این خطر بیش از ارزش یک سیب محاسبه می شود. لذا نظام سرمایه داری منافع حال و نسل حال را به آینده ترجیح می دهد و به منظور رسیدن به سود بیشتر در زمان حال به راحتی محیط زیست نسل آینده را تخریب می کند. این نظام به فکر سود بیشتر است و در زمان حال نگهداری و مراقبت از طبیعت مقرون به صرفه نیست و تولید سلاحها و صنایع ضدمحیط زیست سود دهی بسیار بالاتری دارد.
در نظام سرمایه داری، سرمایه داران صاحب ثروت نجومی شده اند که واقعاً مالکش نیستند.
یکی از مشکلات اصلی آنها نظام بانکداری آنهاست. امروزه دو طرف بیلان بانکهای سرمایه داری مساوی نیستند و بدلیل توزیع زیاد اوراق بهادار بین جامعه پرداختهای آنها بیش از دارائی هایشان است و این یک خطر جدی است.
*شما راه حل بهتری برای این سیستم پیچیده نظام بانکداری امروزه می شناسید؟
آنها از ما نسبت به معایب سیستم خود آگاه تر هستند و همانطور که از رقیب قبلی خود کمونیزم راه نجات خود را آموختند در تلاش برای نجات از بن بست موجود هستند. آنها نظام بانکداری اسلامی را تجربه می کنند. آنها می دانند که اگر بانکداری اسلامی موفق به رفع نواقص موجود شود و توسط کشورهای دیگر رشد کند به دشمن قدرتمندی در مقابل نظام بانکداری سرمایه داری تبدیل خواهد شد لذا بانکهای اروپایی مثل LHMSC حتی بانک آمریکایی Goldman Sacles که یکی از بزرگترین بانکهای دنیاست بانکداری اسلامی را نیز در کنار فعالیتهای خود تأسیس کرده اند
*اقتصاد اسلامی چیست؟ آیا یک تئوری است یا واقعیت هم دارد؟ اگر واقعیت دارد کجاست؟ چرا کشورهای اسلامی از نظر اقتصادی ضعیف هستند؟
با این مسئله همیشه دست به گریبان هستم. اما اعتقاد دارم که اگر کشورهای اسلامی و اقتصاد آنها عقب مانده است دلیل آن اینست که هنوز بر پایة اسلام بنا نشده است. هنوز به اسلام واقعی عمل نمی شود. اما نظام اقتصاد اسلامی می تواند وجود داشته باشد و هدف اصلی من در رساله دکترایم ثابت کردن این ادعاست. و دلیل اصلی سفر من هم به ایران، آشنایی با متخصصین و منابع این رشته است و خوب می دانم که برای استفاده مطلوب از آنها ابتدا باید به زبان عربی و فارسی مسلط شوم و با افکار و اندیشه های اسلامی و فقه اسلامی آشنا باشم تا از منابع اصلی اسلام استفاده کنم.
*فکر می کنید این مدت کوتاه اقامت شما یعنی یک ترم برای انجام همه این کارها کافی است؟
همانطور که گفتم مطالعه خودم را در مورد اسلام از سن 19 سالگی شروع کردم و تا حدودی به تعالیم اسلام و زبان و عربی و فارسی آشنا شده ام ولیکن حالا مطمئن شده ام که در یک ترم کارم تمام نمی شود.
* کمی از جوانان اروپایی برایمان صحبت کنید و تفاوت آنها با جوانان ایرانی که هر روز می بینید.
در یک جمله؛ جوان اروپایی به شما نیاز دارد. جوان اروپایی ظاهراً می خندد ولی در عمق وجودش غمگین است، او علی رغم حضور مداومش در شلوغی شهرهای مدرن، تنهاست و در میان آن همه دوست و آشنا غریب است و برخی هم با وجود داشتن پدر و مادر هنوز یتیم هستند.
آنها همچون قایقی کوچک در امواج خروشان غرور، نشاط و انرژی جوانی بدون ناخدا رها شده اند و نمی دانند که به کدامین سو، پرتگاه یا ساحل نجات به پیش می روند. انسان اروپایی درخدمت تکنولوژی است. آنجا انسانها هم مانند کالاها قیمت دارند. موضوع اصلی آنها اینست که کدام انسان چقدر می ارزد، در وجود والدین چندان عشقی نمانده، زنها علی رغم طبیعت متفاوتشان کاملاً فعالیت های مردانه انجام می دهند.
*با این توصیف همه انتظار دارند که این جامعه با این همه معایب سالها پیش متلاشی شده باشد باید در کنار اینها محاسنی هم داشته باشند؟
البته در مقابل اینها که گفتم در اروپا حاکمان و دولت ها مالک جامعه نیستند بلکه در مقابل قدرتی که به آنها داده شده است پاسخگو و مسئول هستند و باید جوابگو باشند و آنها از پیشرفت نمیترسند.
احترام به قانون دومین نقطه مثبت جامعه اروپایی است. سومین امتیازشان اینست که آنها از پیشرفت نمی ترسند.
* چه تفاوتی بین دانشجو، استاد و سیستم آموزش عالی ایران با فرانسه می بینید؟
شناخت من از همه اینها که در ایران گفتید تنها با توجه به دانشگاه امام صادق(ع) است که در آن مشغول تحصیل هستم. به نظر من در ایران احترام بیشتری برای علم قائل هستند. در اروپا به علم به عنوان یک ابزار یا ماشین یا امکانات نگاه می کنند اما اینجا تحصیلات عالیه یک ثروت معنوی به حساب می آید و آن را به عنوان جستجوی حقیقت یک افتخار می دانند در فرانسه به آموزش عالی مانند یک صنعت نگاه می کنند که وظیفه تأمین نیروی انسانی مناسب و مورد نیاز دولت، جامعه و غیره را بعهده دارد. اما در فرانسه ارتباط بیشتری بین دانشگاهها و مؤسسات چه علوم انسانی و چه صنعتی وجود دارد و دانشجویان موظف به ارائة نتایج تحقیقاتشان در کلاس درس هستند. و اساتید فرانسوی خیلی راحت تر و صمیمی ترند ارتباط بین استاد و دانشجو نزدیک تر است در ایران اساتید کمی رسمی هستند.
* اگر مایل باشید برای فرار از سئوالات جدی وخشک برگردیم باز به بهترینهای شما، بهترین اساتید عمرتان؟
اولین استاد زبان فرانسه ام خانم شاریه؛ اولین استاد زبان لاتین خانم سسما؛ اولین استاد معارف اسلامی من در پاریس آقای رحمتی.
* بهترین اقتصاددان غربی؟
جوابی ندارم چرا که اقتصاد دانان بزرگ غربی شهامت حمله به مشکلات اصلی جامعه را ندارند.
* بهترین اقتصاددان اسلامی؟
شهید محمدباقر صدر.
* بهترین کتابهایی که برای تنهایی خود انتخاب میکنید؟
قرآن، نهج البلاغه، تاریخ جهان.
* بهترین کتابهای غیرمذهبی؟
1- دموکراسی در آمریکا نوشته الکسین دونرکویل 2- روح القوانین منتسکیو
3- بحران جهان مدرن نوشته رونه گِتون
* بدترین کتاب؟
آیات شیطانی سلمان رشدی.
* بهترین عشق در ادبیات؟
ادبیات فرانسه؛ استاندال؛ ادبیات ایران، حافظ.
* بهترین تفریح؟
ورزش.
* بهترین رنگ؟
سفید.
* بهترین میوه؟
خرما.
* بهترین شغل برای آیندة خود؟
استاد دانشگاه.
* بهترین پایان؟
اندیشه صادق.
مصاحبه به زبان فرانسه و ترجمه: یاسین خوشحال، مدیر داخلی «اندیشة صادق»