ماهان شبکه ایرانیان

جنون پس از زایمان و درمان آن

جنون پس از زایمان چیست و چه علایمی دارد؟ زنانی که زایمان می کنند ممکن است به جز افسردگی دچار علایم شدیدتری هم بشوند که با توهم و هذیان همراه است و اگر چه بسیار کم تر اتفاق می افتد ولی در صورت وقوع می تواند موجب خطراتی برای مادر و نوزاد شود

جنون پس از زایمان و درمان آن

جنون پس از زایمان چیست و چه علایمی دارد؟

زنانی که زایمان می کنند ممکن است به جز افسردگی دچار علایم شدیدتری هم بشوند که با توهم و هذیان همراه است و اگر چه بسیار کم تر اتفاق می افتد ولی در صورت وقوع می تواند موجب خطراتی برای مادر و نوزاد شود. به نمونه های زیر توجه کنید:
مورد الف - همسرم دو هفته قبل زایمان کرده و تا دیروز مشکلی نداشت ولی دیشب تا صبح نخوابید و مدام گریه می کرد. امروز چیزی نمی خورد و سخنان بی ربط می گوید، ‌بچه را یک لحظه هم از خودش جدا نمی کند، به همه مشکوک شده و حتی به من هم نزدیک نمی شود. حالا به شدت نگران او و بچه هستم و نمی توانم بی تفاوت بمانم.
مورد ب - همسر من 8 ماهه حامله است. این حاملگی دوم اوست و کاملاً خوب و سرحال است . بعد از زایمان فرزند اول وضعیت روانی او کاملاً به هم ریخته بود، تا جایی که مجبور شدیم او را در بخش اعصاب و روان بستری کنیم و پس از ترخیص هم تا چند ماه تحت درمان قرار داشت. الان مشکلی ندارد ولی نگرانم که پس از زایمان دوباره حالش بد شود. آیا این نگرانی من بی مورد است؟
جنون پس از زایمان معمولاً در عرض 2تا 3 هفته پس از زایمان به وجود می آید. در ابتدا با ناآرامی، ‌بی قراری و بی خوابی و تغییرات خلقی شروع می شود و سپس علایم افسردگی و هذیان و توهم و سخنان بی ربط و رفتارهای غیر عادی ایجاد می شود. بیمار به دیگران بدبین است و فکر می کند که آن ها قصد آسیب رساندن به او و نوزادش را دارند. گاهی هم بچه را مرده یا ناقص تصور می کند یا اصلاً تولد او را منکر می شود. در موارد نادری احتمال خودکشی یا اقدام به قتل نوزاد هم وجود دارد. گاهی بیمار اظهار می دارد صداهایی را می شنود که امر به کشتن بچه می کنند.
اکثر زنان به دنبال زایمان دچار حالاتی از دلتنگی و ملال می شوند که خودبه خود برطرف می شود. ولی در جنون پس از زایمان علایم بسیار حاد و با افسردگی شدید و توهم و هذیان و سخنان بی ربط و رفتار غیر عادی همراه اند. در افسردگی پس از زایمان، بیمار توهم و هذیان ندارد، به دیگران بدبین نیست، رفتار غیر عادی از خود نشان نمی دهد ولی افسرده و غمگین است و می تواند افکار خودکشی داشته باشد، ‌اما در جنون پس از زایمان، توهم و هذیان و رفتار غیر عادی بروز می کند.

جنون پس از زایمان در چه کسانی شایع تر است؟

ایجاد علایم جنون به دنبال زایمان چندان شایع نیست و حدوداً در هر هزار زنی که زایمان می کنند، ‌یک یا دو نفر ممکن است دچار آن شوند. احتمال بروز جنون در زایمان اول خانم ها بیش تر است و کسانی که سابقه ی خانوادگی بیماری های اعصاب و روان دارند نیز بیش تر از دیگران به آن مبتلا می شوند.
زنانی که سابقه ی بیماری روانی زمینه ای مثل اسکیزوفرنی یا اختلال دوقطبی دارند، ‌بیش تر به این بیماری مبتلا می شوند. ترس از مادر شدن، کشمکش های ذهنی با حاملگی، نارضایتی از ازدواج و همین طور تغییر ناگهانی هورمون ها به دنبال زایمان رانیز در بروز علایم مؤثر دانسته اند.
اگر زنی فقط به دنبال زایمان دچار علایم این بیماری شود و پس از مدتی بهبودی یابد و در فواصل زایمان ها هم رفتاری طبیعی داشته باشد، در این صورت می توان گفت که او به جنون پس از زایمان مبتلاست ولی اگر بیمار در فواصل زایمان ها بهبودی نداشته باشد و در مواردی به جز زایمان هم دچار تشدید بیماری شود، در آن صورت احتمال بیماری های دیگری مثل اسکیزوفرنی یا جنون دوقطبی مطرح است.

آیا در جنون پس از زایمان نیاز به بستری کردن بیمار وجود دارد؟

این اختلال می تواند هم برای مادر وهم برای نوزادش خطرناک باشد و به همین دلیل به اقدام مراقبتی و درمانی جدی نیاز دارد. مادر دچار هذیان می شود و ممکن است به خود یا دیگران یا نوزادش صدمه بزند. هم چنین توهم پیدا می کند و احتمال دارد صداهایی در گوشش حس کند که او را به آسیب رساندن به نوزاد تشویق کنند. خودکشی نیز در مواردی دیده شده است (در 5 درصد موارد).
خطر نوزادکشی حتی با وجود ماندن مراقبین در منزل هم زیاد است و به همین دلیل ضرورت دارد کودک را از مادر جدا کنند. گاهی مادر فکر می کند این نوزاد به او تعلق ندارد یا در بیمارستان او را با نوزاد اصلی اش عوض کرده اند یا این که به جای کودک، موجود شریری را به دنیا آورده که عامل مصیبت خواهد بود و باید از بین برود. در چنین مواردی تنها گذاشتن مادر با نوزاد می تواند برای کودک بسیار خطرناک باشد. در صورتی که مادر بستری شود و درخواست دیدن فرزندش را داشته باشد، باید با احتیاط رفتار کرد و او را با کودک تنها نگذاشت.
بیمارانی که افکار خودکشی دارند، تحریک پذیر و بی قرارند، با دیگران درگیر می شوند و ممکن است افکار هذیانی در مورد نوزادشان داشته باشند و بخواهند به او آسیب برسانند، لازم است بستری شوند و در بیمارستان مورد مراقبت قرار گیرند.
مادر را تنها هنگامی می توان مرخص کرد و به منزل فرستاد که احتمال اقدام به خودکشی برطرف شده باشد و تمایلات آزار رسانی به نوزاد هم باقی نمانده باشد و از طرف دیگر فردی برای کمک کردن به وی به صورت موقت در نظر گرفته شده باشد، زیرا ممکن است مادر با وجود بهبودی هنوز قادر به تحمل فشارهای روانی و محیطی که به علت مراقبت از نوزاد ایجاد می شوند، ‌نباشد.
با این وجود همسر باید تا بهبودی کامل مراقب رفتار او باشد و خصوصاً به احتمال بی توجهی یا آسیب رسیدن به نوزاد توجه کند. هم چنین رفتاری حمایتگرانه با بیمار در پیش گیرد و او را به مصرف دارو مراجعه به روان پزشک تشویق کند.

علت بیماری جنون پس از زایمان چیست؟

علت جنون پس از زایمان دقیقاً مشخص نشده است ولی چون کسانی که خود یا خانواده شان دچار اختلال خلقی (مثل افسردگی یا بیماری دو قطبی) هستند بیش تر به آن مبتلا می شوند، احتمال دارد در حقیقت نوعی اختلال خلقی باشد. از طرف دیگر چون این بیماری در زایمان اول بیش تر از زایمان های بعدی دیده می شود، نقش نگرانی های مادر و فشارهای روانی ناشی از حاملگی و زایمان و مسئولیت های بعدی در قبال فرزند را نیز در بروز آن مؤثر می دانند. البته بر تأثیر تغییرات هورمونی که پس از زایمان در مادر ایجاد می شود نیز تأکید شده است.
جنون پس از زایمان در حاملگی ناخواسته بیش تر دیده می شود، زیرا در این موارد مادر تحت فشار روانی بیش تری قرار دارد. هم چنین مادرانی که تن به یک ازدواج ناخواسته داده اند نیز در معرض تنش بیش تری هستند.
گاهی خود بیمار یا همسر وی، کودک را مقصر می دانند و چون بیماری با تولد او آغاز شده است، ‌او را بدقدم یا شوم به حساب می آورند. لازم به تذکر است که کودک در این میان هیچ گونه تقصیری ندارد و نباید بعدها از این بابت او را سرزنش کرد.

آیا ممکن است جنون پس از زایمان علت دیگری به جز زایمان داشته باشد؟

بعضی از داروهایی که موقع زایمان تجویز می شوند، ‌مثل داروهای ضد درد، ‌گاهی ممکن است چنین علایمی ایجاد کنند. مصرف داروهای ضد فشارخون در دوره ی حاملگی هم به ندرت در این مورد مؤثر هستند. اگر مادر در حین زایمان دچار عفونت شود، تب و سایر علایم عفونت نیز چنین عارضه ای را به وجود می آورند. بعضی بیماری ها مثل گواتر هم در ایجاد این بیماری تأثیر دارند. در هر حال وظیفه ی پزشک است که علت بیماری را مشخص کند.
با وجود این که شدت علایم به حدی است که در اکثر موارد اطرافیان چاره ای جز مراجعه به پزشک و بستری کردن بیماری ندارند، ‌گاهی مشاهده می شود که ایشان به دلیل مسائل فرهنگی به شیوه های غیرعلمی درمان، مثل پناه بردن به دعانویس، متوسل می شوند و در صورتی که علت بیماری، عفونت پس از زایمان باشد، این تأخیر در درمان می تواند جان مادر را به خطر اندازد.
در هر حال تشخیص علت به عهده ی پزشک است و همسر باید به محض مشاهده ی علایم بیماری به اتفاق وی به پزشک مراجعه کند تا مشخص شود که آیا مورد بیماری روانی مطرح است یا احتمالاً عفونت یا برخی بیماری های مغزی عامل بیماری اند.

آیا در جنون پس از زایمان جدا کردن نوزاد از مادر ضرورت دارد؟

این مادران ممکن است دچار هذیان شوند و در نتیجه قادر به نگهداری از نوزاد نباشند و حتی ممکن است به او آسیب هم برسانند، به همین دلیل باید نوزاد را از مادر جدا کرد. البته چون در اکثر موارد مادر نیاز به بستری شدن پیدا می کند این جدایی خودبه خود ایجاد می شود ولی ممکن است مادر برای دیدن نوزاد بی تابی کند و نگران او باشد که در این صورت می توان نوزاد را برای دقایقی با مراقبت کافی نزد مادر آورد. باید توجه داشت که هرگز نباید نوزاد را به مادر سپرد زیرا خطر نوزادکشی وجود دارد.
بعد از درمان هم تا مدتی به کمک فرد دیگری نیاز است، زیرا ممکن است مادر به تنهایی قادر به انجام وظایف خود نباشد.
با توجه به این که داروهای مورد نیاز مادر از طریق خون وارد شیر می شوند، او باید از شیر دادن به نوزاد خودداری کند و از شیر جایگزین استفاده نماید، زیرا این داروها می توانند برای نوزادی که از شیر مادر تغذیه می کند پرعارضه باشند.

آیا بیماری جنون پس از زایمان عود هم خواهد کرد؟

در صورت درمان مناسب، علایم بیماری برطرف خواهند شد ولی احتمال عود وجود دارد و در حدود دو سوم بیماران در طول یک سال پس از درمان ممکن است دوباره دچار بیماری شوند. مشاهده شده است که در 50 درصد از موارد در زایمان های بعدی هم عود دیگری از بیماری ایجاد می شود.
در صورتی که درمان مناسب و پی گیری های لازم به طور کامل انجام شود و نیز حمایت خانوادگی خوبی به ویژه از طرف همسر وجود داشته باشد، احتمال عود بیماری کم تر خواهد بود.
در افرادی هم که قبل از بیماری، از سلامت روانی و شخصیتی خوبی بهره مند بوده اند، خطر عود زیاد نیست.
ولی اگر در خانواده ی بیمار سابقه ی بیماری روانی وجود داشته باشد، احتمال عود بیماری بیش تر است. به طور کلی در مواردی که قبلاً سابقه ای از بیماری وجود نداشته و پس از درمان هم بهبودی کامل به وجود آمده باشد، احتمال عود کم تر خواهد بود.

بعد از بهبودی بیمار، وظیفه ی همسر چیست؟

باید در نظر داشت که بلافاصله پس از بهبودی نباید داروها قطع شوند و حداقل تا چند ماه نیاز به ادامه ی درمان وجود دارد. همسر بیمار وظیفه دارد تا هنگامی که پزشک معالج دستور قطع دارو را نداده است بیمار را تشویق به مصرف دارو کند و بر این امر نظارت داشته باشد و به طور منظم بیمار را جهت ویزیت نزد پزشک ببرد.
با توجه به این که یکی از عوامل مهم در ایجاد این بیماری ترس از مادر شدن و احساس ناتوانی در انجام مسئولیت های مربوط به کودک است، همسر بیمار باید سعی کند اعتماد به نفس بیمار را بالا ببرد، از وی حمایت و در انجام کارها به او کمک کند و با تشویق او را به خودش مطمئن سازد، ‌تا بیمار حس کند توانایی انجام امور را دارد و از عهده ی وظایفش بر می آید. شبکه ی خانوادگی حمایت گر نقش مهمی در بهبودی بیمار دارد. در صورت پی گیری درمان و حمایت روانی و عاطفی از بیمار معمولاً بهبودی کامل حاصل می شود.
همان طور که می دانید نباید گناه بیمار شدن مادر را به گردن نوزاد انداخت و او را عامل این امر دانست. پدر باید با ملایمت و محبت مادر را در مراقبت از کودک یاری دهد و بعدها نیز از سرزنش کردن کودک پرهیز کند.

بعد از بهبودی جنون پس از زایمان آیا صلاح است که بیمار دوباره حامله شود؟

اگر زنی در حاملگی اول خود دچار علایم این بیماری شود، احتمال بروز آن در حاملگی بعدی 50 درصد خواهد بود، یعنی نیمی از این افراد در حاملگی بعدی نیز دچار جنون پس از زایمان خواهند شد ولی نیمی دیگر هیچ گونه علامتی پیدا نخواهند کرد. با توجه به این احتمال زن و شوهر باید در مورد حاملگی بعدی تصمیم گیری کنند. در صورتی که فرزند آنان سالم است و چندان تمایلی به تولد فرزند دیگری ندارد یا از این لحاظ تحت فشار خانواده های خود نیستند، بهتر است به همان یک فرزند خود قناعت کننده و در غیر این صورت با در نظر داشتن احتمال عود بیماری برای تولد فرزند دوم برنامه ریزی کنند.
البته سلامت روانی مادر پس از بهبودی را نیز باید در نظر گرفت. اگر بهبودی کامل باشد و هیچ علامتی از بیماری باقی نمانده باشد، ‌احتمال عود بیماری کم تر است ولی اگر مادر سلامت روانی خود را به دست نیاورده باشد و به شرایط روانی قبل از بیماری برنگشته باشد، صلاح نیست که مجدداً حامله شود.
منبع مقاله : شاملو، فرهاد؛ (1388)، من و افسردگی همسرم (همه ی آن چه که باید درباره ی افسردگی همسر خود دانست)، تهران: نشر قطره، چاپ اول
قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان