شب یلدا شب زیبایی است. شبی است که برای ما ایرانیان همواره خاطره انگیز است و لحضات خوب و به یاد ماندنی را در کنار خانواده میگذرانیم. ام شب یلدای امسال برای کسانی که در نشر ثالث بودند، یلدایی ویژه بود. شبی که «بانو احترام برومند» به آنجا آمد و در کنار دوستدارانش در این شب زیبا با حافظ خوانی‌اش، شبی زیباتر و خاطره‌انگیزتر به جا گذاشت و تبریکی از نوع هنر و هنرمندان برای حاضران داشت. البته بسیاری از هنرمندان کشورمان نیز در فضای مجازی این شب زیبا را تبریک گفتند. مطلب مربوط به تبریک هنرمندان به مناسبت شب یلدا را می توانید در بنتیا بخوانید. اما تبریک احترام برومند از جنس دیگری بود. در ادامه با بنیتا همراه باشید.
حدود ساعت 6 عصر بود که جمعیتی عمدتا جوان در نشر ثالث گرد آمده بودند تا تاشب یلدا را در کنار اهالی هنر باشند. تا لحظات آخر پیش از شروع مراسم، همچنان چیدمان محل مراسم ادامه داشت. رفته رفته به تعداد جمعیت افزوده می‌شد. دقایقی از ساعت 6 گذشته بود که احترام برومند به همراه دخترش «لیلی رشیدی» و نوه‌اش «سینا» وارد نشر ثالث شدند ودر کافه‌ی این این انتشاراتی که به شیوه‌ی بسیار زیبایی تزئین شده بود، نشستند. کم‌کم مهمانان مراسم نیز وارد شدند و جمعیت مشتاق نیز به این جمع کوچک می‌پیوستند. رفته رفته ازدحام جمعیت بیشتر می‌شد به گونه‌ای که بسیاری جایی برای نشستن پیدا نکردند و سرپا ایستادند.
برومند در ابتدا از کسانی که بانی این این مراسم بودند تشکر کرد و یادی نیز از درگذشتگان عرصه‌ی هنر مانند «عباس کیارستمی»، «داوود رشیدی» و «جعفر والی» کرد. سپس مراسم را با خواندن غزلی از دیوان حافظ آغاز کرد.
«دیدی ای دل که غم عشق دگربار چه کرد چون بشد دلبر با یار وفادار چه کرد»
این غزل اولین غزلی بود که برومند خواند. سپس غزلی دیگر خواند وآنگاه نوبت به آقای مهرجو که یکی از منجمان آماتور کشور بود، رسید تا از دریچه‌ی علم هم نگاهی به شب یلدا داشته باشیم. حدود 15 دقیقه صحبت‌های مهرجو ادامه داشت و او در این مدت به صورت علمی شب یلدا را توضیح داد.
دوباره غزل خوانی برومند آغاز شد
«سال‌ها دل طلب جام جم از ما می‌کرد آنچه خود داشت ز بیگانه تمنا می‌کرد»
«آکا صفوی» از کسانی بود که در این مراسم حاضر بود. او در این شب به خیام خوانی پرداخت. او از اهالی بوشهر است. در سنان ابتدایی خود بعد از اظهار سلام و تبریک شب یلدا، یادی هم از داوود رشیدی کرد که در شب یلدای سال گذشته در کنسرت گروه لیان که آکا صفوی هم در آن گروه بود، کرد. سپس اشاره‌ای به خیام خوانی در بوشهر و اهمیت آن در موسیقی محلی آنجا داشت. بعد از آن با همراهی دست زدن های حاضران آوازهایش را آغاز کرد.
بعد از پایان خیام خوانی، نوبت به شاهنامه خوانی رسید. «پریسا سیمین‌مهر» نقالی بود که در این بخش از مراسم داستانی از اثر سترگ فردوسی را نقل کرد. داستانی که او عرضه داشت قسمتی از قصه‌ی «بیژن و منیژه» و شکار گراز و آشنایی این دو نفر بود. بیان گرم و پرشور سیمین‌مهر حاضران را به وجد آورده بود. بعد از پایان نقالی، صدای سازی توجه مهمانان را به خود جلب کرد. خواننده‌ای افغان با لباس محلی و ساز «قیچک» میان مهمانان آمد و شروع به خواندن آوازهای محلی افغانستان کرد. چند آواز فولک ایرانی هم اجرا کرد که با تشویق و خنده‌ی مهمانان همراه شد و فضای شادی ایجاد کرد.
بعد از آوازخوانی دوباره احترام برومند بعد از سخنانی، دیوان حافظ را گشود و غزلی به مهمانان تقدیم کرد.
«گرچه بر واعظ شهر این سخن آسان نشود تا ریا ورزد و سالوس مسلمان نشود»
دکتر نامجو از استادان نجوم و فعالان این عرصه در سخنانی شب یلدا را تبریک گفت و از جایزه‌ی ویژه‌ای که برای برخی از استادان و دانش‌پژوهان در نظر گرفته بود سخن گفت و جوایز آنها را به ایشان تقدیم کرد. بعد از دقایقی استراحت و پذیرایی دکتر «موسی اکرمی» از استادان و فیلسوفان علم در سخنانی به ریشه‌های تاریخی و اسطوره‌ای شب یلدا و رسومی که ایرانیان در این شب در طول قرن‌ها داشتند، سخن گفت. همچنین به سابقه‌ی طولانی و درخشان علم نجوم در ایران‌زمین و بزرگان بسیاری که در طول تاریخ کارهای ارزنده‌ای انجام داده بودند، سخن به میان آورد.
یکی از بخش‌های جالب و جذاب مراسم شب یلدا، حضور دو خواهر از عشایر آذربایجان با لباس‌های محلی و اجرای موسیقی عشایری توسط آنان بود. خانم ها «افسانه جهانگیری» و «نازلی بانو جهانگیری» دو آهنگ فولک ترکی و یک شعر از شاعر مرحوم «سیمین بهبانی» اجرا کردند که با استقبال خوب حاضران روبرو شد.
برنامه کم‌کم رو به پایان بود. در اواخر این مراسم، آکا صفوی دوباره میان جمع آمد و چند آواز دیگر به مهمانان تقدیم کرد. یکی از این آوازها، شعری بود از فایز دشتی.
بعد از آوازخوانی آکا صفوی، احترام برومند از نشر نگاه و نشر ثالث و همچنین ماهنامه‌ی نجومی ساروس که این مراسم را برگزار کرده بودند، تشکر کرد. در پایان هم از دکتر اکرمی خواست که با خواندن غزلی دیگر از حافظ، مراسم را به پایان ببرد و حسن‌ختامی برای این دورهمی پرخاطره داشته باشد.
«بر سر آنم که گر ز دست برآید دست به کاری زنم که غصه سر آید»
عکس‌ها و گزارش این مراسم توسط امین نعمتی خبرنگار اختصاصی بنیتا تهیه شده است.
منبع: بنیتا
مقالات مرتبط
-
-
