رسالت، ش 5399، 5/7/83
نویسنده مقاله معتقد است کلمه یهودستیزی به طور گسترده ای تغییر کرده است. پیش از این، کسانی متهم به این عنوان می شدند که به طور نامعقولی از یهودیان و یهودیت متنفر بودند؛ حال آنکه امروزه این کلمه در تعریف جدید، هرچه را که با سیاست ها و علایق اسراییل مخالف باشد دربرمی گیرد. این کلمه اولین بار در سال 1974 با انتشار کتاب یهودستیزی جدید این گونه تعریف شد. نویسندگان این کتاب معتقد بودند که ماهیت یهودستیزی جدید الزاما کینه ورزی و دشمنی با یهودیان یا یهودیت نیست؛ بلکه رویکرد انتقادی به اسراییل و سیاست های آن را نیز دربرمی گیرد. تاکتیک استفاده از اصطلاح یهودستیزی به عنوان ابزاری علیه مخالفان، امر جدیدی نیست. دوروتی تامپسون روزنامه نگار برجسته که یکی از نخستین دشمنان نازیسم بود، کمی بعد از ایجاد اسراییل به انتقاد از سیاست های آن پرداخت. او نیز به رغم نبرد دلیرانه اش علیه هیتلر، به «یهودستیزی» متهم شد.
میان صهیونیسم و یهودستیزی رابطه ای تنگاتنگ برقرار است. تئودر هرتصل، بنیان گذار صهیونیسم سیاسی، روابط نزدیکی با دشمنان اصلی یهودیان در آن روز داشت. او در یک نامه خصوصی به مور تیزبعدیکت که در روزهای پایانی سال 1982 نوشته شده است می گوید: «من جنبش یهودستیزی را کاملاً زیان آور نمی دانم. این جنبش خودنمایی تظاهرآمیز ثروت یهودیان را مهار می کند و موجب کنترل رفتار غیراخلاقی سرمایه داران یهود می شود و در موارد متعدد به امر آموزش یهودیان کمک می رساند».
نویسنده درباره طرح پیوند صهیونیسم نازی می نویسد: در ژانویه 1941 گروه صهیونیست ال.ای.اچ.آی. که اسحاق شامیز یکی از رهبران آن بود و بعدها نخست وزیر اسراییل شد، به نازی ها نزدیک گردید و طرح پیشنهادی آن گروه را به آنان ارائه داد. بخشی از آن پیشنهاد این گونه است: «در صحبت های اغلب سخن گویان ارشد آلمان سوسیالیست از حل سریع مشکل یهودیان از طریق ترک اروپا به عنوان لازمه نظم نوین اروپا یاد می شود. مهاجرت توده های یهودی از اروپا پیش شرط حل مشکل یهودیان است. این عمل تنها در صورتی ممکن است که این توده ها در فلسطین، خانه ملت یهود، اسکان داده شوند و درون مرزهای تاریخی این کشور، دولتی یهودی تشکیل دهند». بسیاری از تحلیل گران معتقدند که صهیونیسم و نازیسم ارتباطی نزدیک دارند. این دو ایدئولوژی به شیوه ای قوم گرایانه و ناسیونالیستی به یهودیان می نگرند. در واقع آلفرد روزنبرگ، تئوریسین نازی، برای اثبات طرح خود درباره آلمانی نبودن یهودیان بارها از نویسندگان صهیونیست نقل قول کرده است.
خاخام یاکوب آگوس در مطالعه خود، معنای تاریخ یهودی، ارزیابی خود را این گونه بیان می کند: «تقریر افراطی صهیونیسم سیاسی در چنین گزاره های با یهودستیزی هم سویی نشان می دهد:
آزادی یهودیان در اروپا یک اشتباه است؛
فعالیت یهودیان در سرزمین های اروپایی دارای تأثیر شکننده است؛
تمام یهودیان جهان به رغم تعهدات سیاسی گوناگونی که دارند، یک ملت واحدند؛
تمام یهودیان، به خلاف مردمان دیگر اروپا، یک پارچه و جدایی ناپذیرند و یهودستیزی اظهار طبیعی حس ملیت پرستی ملت های اروپایی است و بنابراین غیرقابل اجتناب است.